پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : یزدان سلحشور در خبرآنلاین نوشت:
برنامه «هفت» تلویزیون برنامه خوبی نبود اما کمکم داشت برنامه خوبی میشد؛
نه فقط به این دلیل که فریدون جیرانی ناگهان عَلَم مخالفت با سیاستهای
سینمایی ارشاد را بر دوش گرفت بلکه به این دلیل کاملاً مشخص و غیر سلیقهای
که اندک اندک آداب مجریگری را آموخت.
با این همه نباید از یاد برد که سیاست تلویزیون ایران در این چند دهه حیات
خود [خلاف مسیر جهانی این رسانه] همواره بر این بوده که ستارهزدایی کند
به هر نحو؛ میدانیم که رسانه در ماهیت خود رویکردی مخاطبمحور دارد و اگر
استقبال مخاطبان از تولیدات آن حداقلی باشد، به چیزی ضد خود بدل میشود
بنابراین اصل علمی غیرقابل تردید در مورد تلویزیون یا هر رسانه دیگری این
است که محبوبیت یک مجری یا بازیگر یا برنامه یا ساختار، برایاش در درجه
اول اهمیت باشد اما تلویزیون ایران چنین تمایلی ندارد.
شاید تنها استثناء در این میان، برنامه نود باشد با اجرای عادل فردوسیپور؛
که اگر بخواهیم روند اجرای آن را هم بررسی کنیم به دستاندازهای
حیرتانگیزی میرسیم کهگاه تا حذف فردوسیپور هم پیش رفته اما به دلایل
نامشخصی، تقلیل نقشاش در رسانه به حذفاش از یک برنامهٔ محبوب ترجیح داده
شده.
این رویکرد تلویزیون ایران را نباید ابدا ایدئولوژیک دانست چرا که به حاشیه
راندن برنامهٔ پرمخاطبی چون درسهایی از قرآن [پرعمرترین برنامهٔ
تلویزیون ایران] نمیتوانسته ثمرهٔ رویکردی ایدئولوژیک باشد یا حتی حذف
کردن برنامههایی به شدت پرمخاطب با ساختاری کاملا ایدئولوژیک که از
آموزههای صریح وگاه یک سویهٔ ایدئولوژیکی برخوردار بودهاند.
برنامه «هفت» اندک اندک داشت جان میگرفت شاید به این دلیل که جیرانی مثل
رانندهای تازهکار آن قدر به در و دیوار زده بود که دیگر اگر در «فرمول
یک» هم شرکت میکرد امتیاز میآورد! جیرانی در ماههای اخیر «هفت»، دیگر یک
فیلمساز و فیلمنامهنویس باسابقه نبود که افتخار داده بود روی صندلی مجری
بنشیند؛ او مجری برنامهای سینمایی بود که میدانست معترضههایاش را کجای
حرف مهمان بگوید و چه طور بر مخاطب تأثیر بگذارد.
«هفت» کمابیش نظام گرفته بود و مسعود فراستی هم [به عنوان منتقد ازلی ابدی
آن] به این نتیجه روشن رسیده بود که با دوربین مهربانتر باشد و خود را و
شیوه بیاناش را طوری طراحی کند تا دوربین دوستاش بدارد.
من بالشخصه موافق این نظر نیستم که حذف جیرانی از «هفت» به منظور حذف تفکر
ضد دولتی شدن سینما از رسانهٔ عامی مثل تلویزیون بوده است؛ نه! جیرانی دیگر
موقعاش بود که برود چون محبوبیت «هفت» به خط قرمز آستانه تحمل تلویزیون
ایران رسیده بود. به گمانم اگر فراستی هم به همان اندازه که مشهور است
محبوب میبود، قصهٔ او هم با «هفت» به پایان میرسید اما چون «منتقدان»،
دشمنان طبیعی نسل خویشاند، نیازی به حذف، توسط شکارچیان طبیعی ندارند!
به گمانم دیگر نباید از عدم موفقیت تلویزیون ایران در جذب مخاطب و شکستاش
مقابل تلویزیونهای دیگر سخن گفت چون خط مشی این رسانه همین است. هر چه
برنامهای کممخاطبتر باشد بیشتر حمایت میشود. «محبوبیت»، خط قرمز رسانه
ملی ماست.
مطمئن هستم کلا قرمزی از اون پر مخاطب تر بوده