صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۴ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۳۳۹۷۶
تاریخ انتشار: ۰۱ : ۱۲ - ۳۱ مرداد ۱۴۰۰
۱۸ تیر امسال خانواده‌ای با مراجعه به پلیس آگاهی پایتخت از ناپدید شدن پسر ۲۷ ساله‌شان خبر دادند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 ۱۸ تیر امسال خانواده‌ای با مراجعه به پلیس آگاهی پایتخت از ناپدید شدن پسر ۲۷ ساله‌شان خبر دادند.

آنها گفتند: پسرمان بابک دو شب قبل شیفت کاری‌اش بود به‌همین خاطر سوار بر خودرواش راهی محل کارش شد. صبح روز بعد با ما تماس گرفت و گفت به خانه برمی‌گردد اما دیگر خبری از او نشد و تلفن همراهش هم خاموش شده است. به‌دنبال اعلام خبر ناپدید شدن مرد جوان به‌ نام بابک، کارآگاهان اداره آگاهی وارد عمل شدند و همزمان بازپرس جنایی دستور توقف خودروی بابک را صادر کرد.

کشف جسد در بوستان
در حالی که تحقیقات برای یافتن رد و نشانی از مرد جوان‌ متمرکز شده بود، ۱۹ تیر اهالی منطقه افسریه در حال عبور از بوستانی در همان حوالی با جسد مرد جوانی مواجه شدند. با کشف جسد موضوع به بازپرس محمد جواد شفیعی اعلام و تیم جنایی برای بررسی صحنه راهی محل شدند. با حضور تیم تحقیق آنها با جسد مرد جوانی مواجه شدند که داخل پتویی قرار داشت و از ضربات وارده مشخص بود که او با جسم نوک تیزی مانند چاقو به قتل رسیده است. در بازرسی از جسد هیچ مدرکی که هویت او را برملا کند پیدا نشد و متخصصان پزشکی قانونی زمان مرگ را حدود ۴۸ ساعت قبل اعلام کردند. به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت، جسد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
شناسایی هویت مقتول
در ادامه با تطبیق مشخصات مقتول با افراد گمشده سرانجام مشخص شد وی همان بابک است که خانواده‌اش ناپدید شدن او را اعلام کرده بودند. در ادامه تحقیقات مشخص شد که بابک روز ناپدید شدنش با زن جوانی به‌نام منیر قرار ملاقات داشته است. با به‌دست آمدن این سرنخ، منیر به‌عنوان نخستین مظنون پرونده بازداشت شد. زن جوان در تحقیقات اولیه مدعی بود که از سرنوشت بابک اطلاعی ندارد اما زمانی که در مقابل مدارک پلیسی قرار گرفت، به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من شوهر دارم اما ازدواجم با او به اجبار بود. زندگی خوبی نداشتم در واقع به خاطر خانواده‌ام و بعد هم با به دنیا آمدن فرزندم مجبور به ادامه زندگی شدم. چند باری تصمیم به طلاق گرفتم اما به‌خاطر دخترم، منصرف شدم تا اینکه از یکسال قبل اعتیاد شوهرم شروع شد و همین مسأله درگیری‌های ما را بیشتر کرد. مدتی قبل خیلی اتفاقی و به‌عنوان مسافر سوار بر خودرو بابک شدم. آن روز به قدری از دست شوهرم بهروز ناراحت بودم که سفره دلم را برای او باز کردم.

زن جوان گفت: آن روز، مقتول از روی دلسوزی شماره تلفنش را به من داد و من هم چندین بار، زمانی که بهروز خیلی اذیتم می‌کرد، با او تماس می‌گرفتم و حرف می‌زدم تا آرام شوم. غافل از اینکه شوهرم به من مشکوک شده و تلفن هایم را بررسی می‌کرد. بعد هم شوهرم به من اتهام خیانت زد. هر چه اصرار کردم به او ثابت کنم اشتباه می‌کند و آن‌طور که او فکر می‌کند نیست، باور نکرد بعد هم با برادرم تماس گرفت و به او گفت من با بابک ارتباط پنهانی دارم و مرا مجبور کردند بابک را به محل قرار بکشم تا او را بکشند. با اعترافات زن جوان به دستور بازپرس جنایی، شوهر و برادر منیر بازداشت شدند. بهروز در تحقیقات گفت: با همسرم اختلاف داشتم و زمانی که فهمیدم با مرد دیگری صحبت می‌کند خیلی ناراحت شدم و نتوانستم با این ماجرا کنار بیایم. موضوع را به برادر منیر که او هم اعتیاد دارد گفتم و باهم تصمیم گرفتیم که مرد جوان را بکشیم.
او ادامه داد: با نقشه قبلی، از همسرم خواستم بابک را به محل قرار بکشاند. منیر با او در منطقه پرند قرار گذاشت وقتی بابک به محل آمد طبق نقشه همسرم سوار خودروی مقتول شد. به محض سوار شدن همسرم، من و برادرش به‌نام شایان هم سوار خودرو شده و با بست پلاستیکی دست‌های پسر جوان را بستیم و او را ربودیم. او گفت: بابک چند ساعتی گروگان ما بود و برادر زنم داخل ماشین به او هرویین تزریق کرد. با تزریق هرویین حال او بد شد و بابک را در بوستانی حوالی افسریه از خودرو به بیرون انداختیم. او هنوز زنده بود و در همین حین شایان از خودرو پیاده شد و با چاقو چند ضربه به او زد. در ادامه شایان با تأیید ماجرای ربودن بابک ادعای متفاوتی مطرح کرد.او مدعی شد که قتل را بهروز انجام داده و ضربات چاقو را شوهر خواهرش به مقتول زده است.
تحقیقات برای شناسایی عامل اصلی این جنایت به دستور محمد جواد شفیعی بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی ادامه دارد.

ایران