پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نوذر شفیعی، کارشناس مسائل افغانستان اظهار داشت: ایران به دنبال روندهای سیاسی حل بحران است و با درگیریهای نظامی در افغانستان مخالف است، در عین حال به دنبال این است که یک حکومت مرکزی و باثبات در افغانستان، قدرت را به دست بگیرد چراکه اساسا ثبات در افغانستان به سود ایران است.
نوذر شفیعی، کارشناس ارشد مسائل افغانستان در گفت و گو با خبرنگار «انتخاب» درباره تحولات افغانستان به ویژه قدرتگیری طالبان در این کشور و سیاست ایران در قبال این تحولات تشریح کرد: از زمانی که کابل توسط طالبان تصرف شد تا حدودی از فضای غبارآلود برای تحلیل روشن شد در واقع شاخصهایش، این بود که در صحن شورای امنیت سازمان ملل، چین و روسیه تلویحا از طالبان حمایت کردند البته سایر کشورها ابراز نگرانی میکردند، این یک شاخص بود. دوم اینکه روسیه و چین اعلام کردند که سفارت ما در کابل به فعالیت خودش ادامه خواهد داد.
او افزود: سوم اینکه چین اعلام کرد آمادگی دارد با طالبان رابطه دوستانه داشته باشد و حتی حکومت این گروه را به رسمیت بشناسد. سکوت ایران که به معنی رضایت از وضع موجود است کُد دیگری بود که البته این سکوت به معنی بی تفاوتی نیست به بیان دیگر هیچ کدام از این کشورها، فشارها و نگرانیهایی را که برای مردم رخ داد را نادیده نگرفتند یعنی از این بابت ابراز نگرانی کردند ولی در مجموع از اینکه این جابجایی قدرت، با خشونت و تلفات نسبتا کمی همراه بود شاید تلویحا خوشحال به نظر میرسیدند. آقای علی احمد جلالی به عنوان رئیس دولت موقت، به طور موقت انتخاب شده است و با توجه به ارتباط ایشان با آمریکاییها نشان میدهد که آمریکاییها هم از وضعیت موجود ناراضی نیستند.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی ادامه داد: بنابراین اینها و دهها کُد اطلاعاتی دیگر نشان میدهد آنچه که در افغانستان رخ داده یک پروژه بوده است. البته اگر کُدهای دیگری به کُدهای قبلی اضافه کنیم میتوان به دیدار بسیاری از متنفذین غیرپشتون افغانستان با مقامات پاکستانی اشاره کرد همچنین تشکیل شورای هماهنگی بین حامد کرزای با دکتر عبدالله و گلبدین حکمتیار، در مجموع نشان میدهد که تحولات افغانستان یک پروژه بوده است و به صورت اتفاقی رخ نداده است.
این عضو پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: اگر فرض را بر این موضوع بگذاریم آینده هم باید در چارچوب این پروژه پیش برود یعنی آنچه که از اظهارنظرها بر میآید ابتدا باید یک دولت موقت تشکیل شود بعد از شش ماه انتخابات برگزار شود و همینطور ما به سمت شکل گیری یک حکومت باثبات در افغانستان پیش برویم. حال اینکه در عمل چه اتفاقی رخ می دهد پیش بینی آن کاری دشوار است اما روی کاغذ، این روند مطرح شده است و قابل پیش بینی است البته در این فرایند یقینا موضوعات اختلاف برانگیز زیادی است.
شفیعی در بخش دیگری از این گفت گو اشاره کرد: اینکه به عنوان مثال نوع حکومت چگونه باید باشد آیا جمهوری اسلامی افغانستان باشد یا امارات اسلامی افغانستان باشد؟ ساختار حکومت چگونه باشد؟ ریاستی، پارلمانی یا به صورت ریاست جمهوری و یا اینکه رهبری در رأس قرار گیرد؛ این به لحاظ ساختاری جای بحث دارد چون دیدگاههای مختلفی در افغانستان است از دیدگاه طالبان که از امارت اسلامی صحبت میکند و از یک حکومت با یک امیر تحت عنوان امیرالمومنین سخن میگوید تا نیروهای دموکراتیک که خواهان حکومت ریاستی یا پارلمانی هستند. از سوی دیگر محتوای قانون اساسی چگونه باید باشد؟
او تاکید کرد: به هر حال طیفی از تفکرات رادیکال مانند طالبان تا طیفی از جامعه مدنی در افغانستان وجود دارد اینها مباحث چالش برانگیزی است که از فردای استقرار طالبان در کابل تا آینده، کماکان سایهاش بر فضای افغانستان حکمفرما خواهد بود اینکه تا چه حد درباره این مسائل همفکری شود و همگرایی ایجاد شود و یا تا چه حد تعارض رخ دهد و واگرایی ایجاد شود آینده افغانستان میتواند به سمت ثبات یا بی ثباتی حرکت کند پس ما باید ببینیم در عمل چه اتفاقی رخ می دهد آنچه که گفته شد سایه اش بر سر تحولات آتی افغانستان سنگینی خواهد کرد.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی در پاسخ به این سوال که سیاست ایران را در قبال تحولات افغانستان چگونه میبینید؟ عنوان کرد: آن چیزی که در عمل در حال رخ دادن است این است که پیش از این ایران با طالبان مذاکرات مستمری داشته و از فرایند صلح در افغانستان حمایت کرده است منتهی به نظر میرسد دیدگاه ایران بدین گونه است که طالبان به عنوان بخشی از نیروهای سیاسی افغانستان ورود پیدا کند و در نتیجه انتخابات، هر چقدر که رأی بیاورند و هر جایگاهی را به دست آورند در اختیارشان بگیرند.
شفیعی با تاکید بر اینکه طالبان به عنوان بخشی از حکومت تلقی و جایگاه آن براساس رأی مردم مشخص شود، اظهارکرد: ایران به دنبال روندهای سیاسی حل بحران است و با درگیریهای نظامی در افغانستان مخالف است. در عین حال به دنبال این است که یک حکومت مرکزی و باثبات در افغانستان، قدرت را به دست بگیرد به این دلیل که اساسا ثبات در افغانستان به سود ایران است، بی ثباتی به ورود آوارگان جدید، تولید و تجارت مواد مخدر، به شکل گیری جرائم سازمان یافته مثل قاچاق انسان، قاچاق اسلحه و علاوه بر اینها به وقوع شرارتهای مرزی و یا حتی وقوع ناامنی در مناطق شرقی ایران منجر میشود.
این کارشناس مسائل افغانستان بیان کرد: بنابراین ایران به دنبال این است که محیط پیرامونش، یک محیط باثبات باشد و این ثبات هم پایدار باشد از این رو به دنبال راه حلی است که در نهایت افغانستان به یک ثبات پایدار و یک کشور توسعه یافته تبدیل شود. به این دلیل است که گفته میشود سیاست ایران نسبت به افغانستان توسعه محور است.
نوذر شفیعی در پاسخ به این سوال که بازندگان و برندگان اصلی تحولات کنونی در افغانستان کدام طرف ها و کشورها هستند؟ اشاره کرد: به نظر من تا زمانی که شرایط افغانستان تثبیت شود نمیتوان در مورد برندگان یا بازندگان صحبت کرد اما تقریبا میتوان گفت همه بازیگران داخلی و خارجی افغانستان، آن هم اگر تحولات افغانستان براساس یک پروژه هماهنگ پیش برود تقریبا همه برنده هستند یعنی یک بازی کاملا بُرد-بُرد است البته فرض بنده بر این است که همه به دنبال شکل گیری یک حکومت باثبات، فراگیر، دوست برای همسایگان و همه کشورها هستند به ویژه اینکه دموکراتیک باشد چون بخشی از جامعه افغانستان نگران این مسئله هستند که بعد از یک تجربه 20 ساله دموکراسی، الان به سمت اقتدارگرایی حرکت کنند اگر این روند طی شود همه برنده هستند اگر این روند طی نشود آن زمان میتوان بهتر قضاوت کرد که بازندگان چه کسانی هستند.