صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۳۰۲۱۱
تاریخ انتشار: ۰۵ : ۱۵ - ۰۶ مرداد ۱۴۰۰
در بین فیلم‌های ترسناک، آثاری هستند که با یک لوکیشن بینندگانشان را به وحشت انداخته اند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

در بین فیلم‌های ترسناک، آثاری هستند که با یک لوکیشن بینندگانشان را به وحشت انداخته اند.


به نقل از وات کالچر، تاکنون فیلم‌های ترسناک زیادی را دیده اید که در محیط‌های باز مثل جنگل و در لوکیشن‌های مختلف ساخته شده اند. اما فیلم‌های ترسناکی هم هستند که بدون استفاده از مکان‌های فیلمبرداری متفاوت و تنها در یک لوکیشن در کارشان موفق بوده اند. شاید هم دلیل موفقیتشان این بوده که بیش از هر فیلم دیگری احساس حبس شدن در جایی ناخوشایند را به مخاطبان منتقل کرده اند.


در اینجا با وام گرفتن از آثار علمی – تخیلی و روانشناختی، فهرستی از فیلم‌های ترسناکی را می‌بینید که تولید آن‌ها عمدتا در یک لوکیشن صورت گرفته و با این حال در وحشت انداختن مخاطبان خود موفق بوده اند.

فیلم «۱۴۰۸»


وقتی نام جان کیوسک و استیون کینگ را در کنار یکدیگر و در همکاری برای پروژه‌ای ترسناک می‌بینید مطمئن خواهید بود که اثری خوب خواهید دید. این فیلم سینمایی در مورد شخصی به نام مایک انسلین است که اعتقاد دارد کتاب‌های ترسناک روح، اشباح و زندگی پس از مرگ زاییده خیال آدم‌ها هستند. در اتاق ۱۴۰۸ هتلی به نام دلفین، کشتار‌های وحشیانه‌ای رخ داده و قاتل آن نیز پیدا نشده است. با وجود اصرار و هشدار‌های مدیریت این هتل (ساموئل جکسون)، انسلین اصرار می‌کند که در این اتاق اقامت داشته باشد. اما همه چیز آنطور که او انتظار دارد پیش نمی‌رود و در شبی که سعی دارد از آن زنده بیرون بیاید، هر چقدر برای فرار تلاش می‌کند گرفتار‌تر می‌شود.

فیلم «مکعب»


فیلم سینمایی «مکعب» در سال ۱۹۹۷ ساخته شد و طی سال‌های بعد نیز دو فیلم دیگر به عنوان دنباله این اثر ساخته شدند، اما همان نسخه ابتدایی به کارگردانی وینچنزو ناتالی بهترین اثر این سه گانه محسوب می‌شود. داستان این فیلم دربارهٔ افرادی است که در یک مکعب از خواب بیدار می‌شوند و سعی می‌کنند از بین این مکعب‌ها فرار کنند، اما بین آن‌ها اختلافاتی به وجود می‌آید و پایانی غیر منتظره رقم می‌خورد.

فیلم «دایره»

فیلم‌هایی ترسناکی که تنها در یک لوکیشن فیلمبرداری شدنددر فیلم «دایره» محصول سال ۲۰۱۵، پنجاه نفر هشیار که در یک اتاق بسیار تاریک در محفلی به شکل دایره مرتب شده اند و وقتی یک نفر برای فرار تلاش می‌کند، توسط پرتوی نور کشته می‌شود. دو دقیقه بعد شخص دیگری به شکل مشابه کشته می‌شود. خیلی زود آن‌ها متوجه می‌شوند که این روند دو دقیقه‌ای ادامه دارد و آن‌ها باید نفر بعدی را برای مرگ انتخاب کنند و گرنه به صورت تصادقی این اتفاق رخ می‌دهد. در نهایت فقط یک نفر که لایق زندگی است، باقی خواهد ماند.

فیلم «میزری»


پل شلدن، نویسنده مشهور داستان دنباله‌دار «میزری» تصمیم می‌گیرد آخرین بخش کتابش را با مرگ قهرمان داستان به پایان برد. سپس از خانه سفر می‌کند، ولی در جاده لغزنده اتومبیل او در شیب کناره راه سر می‌خورد و در حادثه اتومبیل زخمی می‌شود. هنگامی که به خود می‌آید، پرستاری به نام آنی ویلکس را بالای سر خود می‌بیند که گویا از خوانندگان پرشور اوست. اما شلدن بزودی گرفتار کابوس وحشتناکی می‌شود.

فیلم «شیطان»


داستان این فیلم روایت گر گرفتار شدن پنج نفر در یک آسانسور است که یکی از این افراد ادعا می‌کند شیطان است. تمام لحظات این فیلم به غیر از صحنه‌هایی کوتاه در همان آسانسور می‌گذرد و برای طرفداران این سبک از فیلم‌ها گزینه خوبی است.

فیلم «پاندروم»

فیلم‌هایی ترسناکی که تنها در یک لوکیشن فیلمبرداری شدند
تمامی فیلم‌هایی معرفی شده در این لیست به یک مکان محدود می‌شوند، اما فیلم «پاندروم» کمی فراتر رفته و داستانی ترسناک را در فضا روایت می‌کند. جایی که حتی اگر بخواهید، نمی‌توانید فرار کنید. داستان این فیلم در سال ۲۱۷۴ اتفاق می‌افتد. قهرمان فیلم، مردی به نام باوِر، که جزو خدمه پرواز سفینه فضایی بوده، بعد از خوابی طولانی به هوش می‌آید و خود را در محیط سفینه همراه با موجودات غیرمعمول که ظاهری هراس‌انگیز دارند و به شکل وحشیانه‌ای شکار می‌کنند، می‌یابد. او به دلیل طولانی بودن خوابش بخش‌هایی از حافظه اش را از دست داده. قهرمان داستان سعی می‌کند به زمین بازگردد، اما متوجه می‌شود که سیاره زمین بعد از ارسال سفینه به فضا نابود شده است.

«اتاق سبز»


اتاق سبز یا اتاق انتظار یک فیلم ترسناک مهیج و جنایی محصول ایالات متحده آمریکا است. اعضای یک گروه موسیقی پس از اینکه شاهد یک قتل می‌شوند، برای نجات جان خود مجبور می‌شوند با یک گروه دیوانه مبارزه کنند. آن‌ها برای حفظ جانشان، خودشان را در یک اتاق سبز حبس می‌کنند.

«سکوت»


مدی یک زن نویسنده منزوی است که شنوایی خود را از دست داده و از جامعه دوری و مانند یک نوجوان زندگی میکند. اما یک شب چهره‌ی یک نقاب دار او را به وحشت می‌اندازد. قاتلی روانی با نقابی بر چهره منتظر فرصتی است تا مدی را به قتل برساند. حال او باید از تمام حواسش، البته به جز حس شنوایی، کمک بگیرد تا این شب سخت را صبح کند و نجات یابد.

باشگاه خبرنگاران جوان