پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پنج شنبه شب گذشته از شبکه ifilm شاهد پخش مستندی بودیم که گویا رامبد جوان و همسرش (یعنی سحر دولتشاهی) تصمیم گرفته اند راجع به مشکلات و اقتضائات شغل شان ونوع رابطه شان با مردم بسازند، ظاهرا قرار است این مجموعه مستند حدود 50 دقیقه ای هفته های آینده در گفتگو با بازیگران سینما ادامه پیدا کند؛ این مجموعه مستند "گپ" نام گرفته است.
به گزارش عصر ایران، ماجرا اینگونه آغاز می شود که رامبد جوان در حال رانندگی و با خبر کردن همسرش از تصمیم ساخت برنامه است که ناگاه اتومبیلی از پشت با خودروی وی برخورد می کند و ما شاهد شرح بگو مگوی این دو راننده هستیم.
در ادامه رامبد و سحر کمی عصبانی برای ناهار پیش اشکان خطیبی می روند و در حال گپ و گفت با اشکان یکی از افراد حاضر در رستوران از رامبد در خصوص دستمزدش سوالی می کند که باعث عصبانیت هر چه بیشتر رامبد و در نهایت درگیری وی با شخص سوال کننده می شود.
خودشیفتگی هنری
در تمام طول این برنامه رامبد جوان، سحر دولتشاهی و اشکان خطیبی در حال طرح موضوعات و نقل خاطراتشان در برخورد با مردم بودند و همواره به شکل متکبرانه ای و کمی متلک گونه، سخن از زندگی خصوصی، عدم آرامش در محیط های عمومی و نیاز به حریم شخصی و اینکه مردم نمی گذارند آنها راحت زندگی کنند و... می گفتند.
دیدن این قسمت از برنامه، این احساس را ایجاد می کرد که:
1ـ مگر این دوستان روزی که وارد این حرفه و شغل می شدند نمی دانستند که این شغل چه ویژگی هایی دارد و چون نمی دانستند حالا مردم باید در رفتارشان تجدید نظر کنند؟
2ـ چرا همیشه این مردم هستند که باید همه چیز را درک کنند و رعایت کنند و چرا این عزیزان در محافل صنفی خودشان جمع نمی شوند و راجع به نحوه ی مواجهه با مردم و این که چگونه باید با این شرایط کنار آمد و تحمل و هضم کرد صحبت کنند؟
3ـ اگر همه اصناف و حرف، امکان طرح موضوعاتشان با مردم را پیدا می کردند حتما آن ها هم در شغل شان دچار سختی هایی هستند که شاید کمتر از مشکلات این دوستان نباشد، در هر شکل هر شغلی سختی هایی دارد و چه لزومی دارد ما راجع به مشکلات صنفی و شغلی مان و برخورد با مردم مستند تلویزیونی بسازیم؟
4ـ مگر غیر از این است که اگر مردم نباشند و طرفداران این افراد نباشند این دوستان دیده نخواهند شد و به طبع دیگر شآنی در عالم حرفه ای خود نخواهند داشت؟؟؟
5- مگر غیر از این است که میزان توفیق و بقا و دوام بازیگران در عرصه سینما و تلویزیون با میزان شهرت شان سنجیده می شود، و همین سبب می شود که آقایان و خانم ها دستمزدهای آنچنانی طلب کنند، طرفه این که دوستان ما از چیزی که باعث کسب معیشت و رفاه شان می شود، ناله شان گرفته و به فکر طرح سختی های کارشان با مردم افتاده اند.
6- و در پایان، مگر نه این است که ما در هنر و ورزش رشته های بسیار متنوعی داریم که سینما و فوتبال به سبب همین دیده شدن و شهرت فعالانش بیشتر مورد علاقه مردم شده است؛ آیا این بیشتر دیده شدن الزاما دلیل برتری این هنر و ورزش به سایر رشته هاست؟ و اگر نیست چه چیزی باعث شده که اینان خود را اینگونه بالاتر ببینند و از این امکان در اختیارشان استفاده کنند که رفتار مردم وعلاقمندانشان را نقد کنند؛ در حالی که ما شاهد تواضع و برخورد نرمتر هنرمندان سایر رشته ها با مردم و علاقمندانشان هستیم.
به نظر می رسد نوع لحن مورد استفاده برای طرح چنین موضوعی از سوی سازندگان این برنامه کمی (و شاید بیشتر از کمی) طعنه زننده، تحقیر آمیز و مغرورانه بوده است و معذرت خواهی ضبط شده رامبد جوان هم در بخش پایانی برنامه چیزی از این فضای موهن کم نکرده است و طبیعتا همین ها سبب برافروختگی و آزردگی نگارنده را فراهم آورده است. البته که مردم این سرزمین مثل همیشه صبرشان زیاد است و چشم انتظار قسمتهای دیگر این برنامه خواهند نشست بلکه تغییر رویه ای و نگاهی در لحن بکارگرفته شده ایجاد گردد.
فكر نمى كنين هدف اصولى و هوشمندانه اى پشت ماجرا باشه ؟ من به شخصه رامبد جوان رو از نزديك مى شناسم. در جريانم كه اصلن همچين نگاه و موضعى رو نداره. قصد يك جنجال براى راه انداختن يك جريان بوده. اگه صبر كنين و قسمتهاى بعدى رو ببينين بهتر مى تونين تحليل و اعلام موضع بكنين. من همتون رو دعوت به آرامش مى كنم. خوب نيست با اين همه غيض به برنامه اى كه تازه قسمت اولش پخش شده حمله كنين. اون هم از آدمى كه هميشه خوشرو بوده. ارادتمند رضا.
برادران کامنت گذاری که احتمالا دچار جوگیری رسانه ای شده اید. اولا که اصل انتشار این خبر مربوط به سایت های به اصطلاح ارزشی است که ارج و غرب هنرمندها رو پایین بیارن. همونایی که خانه سینما رو تعطیل کردند و اونو فاسد خودند حالا دارند جوسازی رسانه ای می کنند
حالا توجه داشته باشید این ها تلاش زیادی کرده اند و خیلی هاشان از زندگی مشهوریت دوست ندارند.
متاسفانه در فرهنگ ایرانی برخورد با سلبریتی هم تعریف نشده و خیلی ها هستند که این آريالایان مشهور را اذیت می کنند.
باید گاهی هم حق به آن ها داد. هرچند بعنوان یک انسان هیچ کس حق توهین و بی احترامی به انسان دیگر را ندارد(حالا هر که باشد) ولی این احترام نیز باید متقابل باشد.
به نظر میرسد شما و آن به اصطلاح هنرمندان دچار جوگیری شدید نه مردم.
مسئله را سیاسی نکن. موضوع خانه سینما و ریشه های هنر سینمای این کشور و هنرمندانی مردمی همچون انتظامی و مشایخی را به مسخره بازی چندتا هنرمندنمای لوس و دلقک گره نزن.
دسته بعدی را دیگه نمیگم چون مثل می خوام اینبار حداقل نظرم را بگذارید.
وقتی دائم در برنامه هایشان از خودشان تعریف و تمجید میکنند و برای خودشان کف میزنند و بعد از یک سریال آبکی چند ماه در برنامه های متعدد بازیگران را می آورند و تقدیر و تمجید و تکبیر و ..., اینها نشانه های بیماری هالیوودیسم است و در واقع تقلید مسخره و ادای ضعیفی از نمونه رفتارهای خارجی است.
خود میگویند و خود میخندند و خود تشویق میکنند و خود تایید میکنند ... چون رسانه در دست آنان است و کسی در این یکه تازی همراه و رقیب آنان نیست.
تمام موارد ذكر شده در متن مطلب به توان 10 مورد تاييد و نظر من و خيلي هاي ديگر هم كه با آنها صحبت داشتم هست.
بازیگرن؟؟
از نظر من درست نيست كه وقتي يه هنرمند رو توي خيابون ميبينيم بپريم جلوش و اصرار به صحبت و عكس و غيره بكنيم
اين رو در نظر بگيريم كه اگه قرار باشه با همه خوش و بش كنه از زندگي ساقط ميشه! ميتونيم علاقه مون رو با يه لبخند بهش نشون بديم! كه حتما جوابش هم يه لبخند خواهد بود
( ببخشید) اونقدر با حالت بدی ولو شدن روی مبل و با هر جمله بی مزه ای هرر و کر میکنن که بیننده از خریدن سی دی پشیمون میشه ! واقعا از آقای بیرنگ با اونهمه سن و سال و تجریه و تخصص تعجب کردم. کارهای
بی نظیر ایشان مثل سریال خانه سبز کجا ... و این کجا ؟؟ واقعا فقط نمایش خود شیفتگی این چند نفر بود مخصوصا رامبد جوان و خطیبی.
بنده های خدا حق دارن توقع داشته باشن مردم درکشون کنن.
توقع زیادیه؟؟؟؟
هر کس می خواست از مبلغ یارانه ای که گرفته بود ، پول می داد و برنامه مورد علاقه (!) خودشو نگاه می کرد.
برای من و امثال من هم که این تلویزیون رو نگاه نمی کنیم ، از حق پول بیت المال سهم ما برای آقایان هزینه نمی شد
صدا و سیما هم باید کیفیت برنامه ها رو می برد بالا تا با پولی که مردم برای دیدن برنامه ها پرداخت می کنند هزینه هاشو پرداخت کنه
خیلی مغروره
با تبلیغات برنامه من با علاقه نشستم پای تلویزیون
ولی تنها چیزی که دیدم تکبر و خودخواهی مطلق بود
اونم کسایی که طرفدارهای زیادی ندارند و در سطح متوسطی از شهرت هستند ، خیلی به خودشون گرفتن که دو نفر حالشون پرسیدن
نزديك به دوسال پيش در خيابان نظامي گنجوي( توانير) به سمت خانه ميرفتم و از دور آقاي جهانبخش سلطاني را ديدم كه به همراه شخص ديگري كه نميشناختم در حال قدم زدن بود. با سرعت خودم را به ايشان رساندم و گفتم سلام آقاي سلطاني. اين آقاي محترم كه در سريالها و فيلمها مجذوب بازي و شخصيتش شده بودم چنان پرخاشي به من كرد و گفت برو گمشو دست از سرم برداريد !! و اين كلمات را با صداي بلند هم ميگفت كه من همينجور هاج و واج مانده بودم.
چند روز پيش آقاي جمشيد هاشم پور را در يك سالن ورزشي ديدم و عرض ارادت كردم و ايشان با خوشرويي و متانت خاص خودش احوالپرسي را جواب داد و حتي سوالات زيادي را كه پرسيدم با حوصله پاسخ گفت. من از ايشان تشكر كردم و ماجراي آقاي سلطاني را برايش گفتم و خواهش كردم اگر آقاي سلطاني را ديد حتما اين موضوع را ياد آوري كند تا براي ديگران اتفاق نيفتد.
آقاي هاشم پور هم بسيار تعجب كرده بود و آنرا در حد محال ميدانست. ولي اين اتفاقات هست.
بهتره یه خاطره هم بگم
یه بار یه بازیگر خیلی معروف اومد از من که فروشنده مغازه ای هستم خرید کرد منم مثل اینکه اصلا توی عمرم اونو ندیدم باهاش برخورد کردم و وقتی که خریدش را کرد گفت شما منو نمیشناسی گفتم چرا و یه رزومه کامل از خودش بهش دادم
بعد از اون همیشه میاد و از من خرید میکنه و میگه با وجودی که راهم دور ولی به خاطر نوع برخوردت همیشه دوست دارم بیام اینجا