اسیدپاشی مرد کینه‌جو بر روی همسر سابق

مرد کینه جو که بر روی همسر سابق خود اسید پاشیده بود، پس از 26 ماه زندگی زیرزمینی شناسايی و با شلیک پلیس دستگیر شد.

ساعت 11 صبح ششم اسفند سال 88 ماموران کلانتری 116 مولوی از طریق مرکز فوریت های پلیسی در جریان یک مورد اسیدپاشی در خیابان صفاری قرار گرفتند. با حضور ماموران در محل، زن 40 ساله ای که از ناحیه سر، صورت و بدن دچار سوختگی ناشی از اسیدپاشی شده بود مدعی شد که از سوی همسر سابق خود به نام محسن 37 ساله مورد اسیدپاشی قرار گرفته است.

با تشکیل پرونده مقدماتی و تایید سوختگی ناشی از اسیدپاشی از سوی پزشکی قانونی، پرونده در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. شاکی پرونده پس از چند روز انجام معاینات پزشکی، با مراجعه به اداره شانزدهم به کارآگاهان این اداره گفت: سال 78 در محله منصور با محسن و خانواده‌اش همسایه شده بودیم که پس از مدتی، محسن به همراه پدر و مادرش به خواستگاری من آمدند.

 من در همان زمان به درخواست ازدواجشان پاسخ منفی دادم تا اینکه پس از گذشت مدتی به خاطر اصرار و پافشاری های محسن قبول کردم تا با وی ازدواج کنم. ابتدا همه چیز خوب بود و هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتیم تا اینکه پس از گذشت مدت کوتاهی محسن از من درخواست مبلغ یک میلیون تومان پول کرد.

وقتی که من به درخواست وی پاسخ منفی دادم، قصد داشت تا با تهدید چاقو این مبلغ را به زور از من بگیرد که با کمک همسایه‌ها او را از خانه بیرون کردم. پس از مدتی نیز از یکدیگر جدا شدیم. از آن زمان آزار و اذیت های محسن شروع شد و با انجام کارهایی از قبیل پاشیدن بنزین بر روی در خانه، تخریب سنگ قبر مزار پدرم، شکستن شیشه های خانه، پرتاب کردن ترقه و شیشه به داخل حیات و... برای من ایجاد مزاحمت می کرد.

سرانجام ششم اسفند زمانی که در خیابان صفاری در حال رفتن به سمت خانه بودم، ناگهان شخصی از پشت سر مرا به اسم کوچک صدا کرد. به محض آنکه به سمت صدا چرخیدم، ناگهان محسن اقدام به پاشیدن اسید بر روی صورت و بدنم کرد و با یک دستگاه موتورسیکلت از محل متواری شد.

 با توجه به شناسایی هویت محسن کارآگاهان اداره شانزدهم در ادامه رسیدگی به این پرونده به بررسی سوابق احتمالی وی پرداخته و دریافتند او از مجرمان سابقه داری است که پیش از این نیز در سال 85 دستگیر و در اداره پنجم پلیس آگاهی دارای سابقه می باشد. با توجه به شناسایی محل سکونت و محل های تردد متهم در میدان قیام و خیابان ری، کارآگاهان با انجام تحقیقات پلیسی اطلاع پیدا کردند که محسن پس از اقدام به اسیدپاشی از این محل‌ها متواری شده است.

ماموران در ادامه تحقیقات خود برای دستگیری متهم، پی بردند که او، تهران را به مقصد نامشخصی ترک کرده است. با گذشت بیش از 26 ماه از زمان متواری شدن متهم و در شرایطی که دستگیری او در دستور کار قرار داشت، کارآگاهان متوجه شدند، محسن از مدتی پیش با اجاره خانه ای مجردی در شهر جدید پرند، به صورت مخفیانه در این شهر زندگی می کند.

بلافاصله هماهنگی های لازم قضایی با بازپرس پرونده انجام و کارآگاهان چهارم اردیبهشت به مخفیگاه متهم رفته و ساعت سه بامداد پنجم اردیبهشت او را دستگیر کردند. در زمان دستگیری، متهم قصد داشت تا از طریق پنجره طبقه دوم از محل متواری شود که با اقدام سریع کارآگاهان و شلیک تیر اخطار مجبور به تسلیم شد.

 با انتقال متهم به اداره شانزدهم و آغاز تحقیقات، وی در همان مراحل اولیه تحقیقات به اسیدپاشی بر روی صورت شاکی پرونده اعتراف و در خصوص انگیزه خود نیز به کارآگاهان گفت: مدت سه سال بود که با مهسا ازدواج کرده بودم. ابتدا همه چیز خوب بود اما پس از گذشت مدتی به علت آنکه مهسا تحت تاثیر حرف های مردم و دعانویسی قرار داشت، رابطه ما تیره شد.

پس از مدتی که تحمل این حرف‌ها و برخی رفتارهای مهسا را نداشتم، تصمیم به اسیدپاشی گرفتم. روز حادثه، در خیابان صفاری در حالی‌که اسید را از قبل تهیه و در خانه نگهدای می کردم، با موتور به سمت مهسا رفته و اسید را به صورت وی پاشیده و از محل متواری شدم. در ادامه تحقیقات مشخص شد که متهم پس از اقدام به اسیدپاشی، به شهرهای جنوبی کشور متواری شده و طی این مدت به عنوان کارگر در مناطق و شهرهای مختلف مشغول به کار بوده تا اینکه پس از گذشت دو سال از زمان حادثه، با تصور اینکه پلیس دیگر از دستگیری وی ناامید شده به تهران بازگشته و خانه ای را در شهر جدید پرند اجاره کرده بود. با توجه به شناسایی متهم از سوی شاکی پرونده و اعترافات صریح محسن در خصوص اسیدپاشی، به دستور بازپرس پرونده دستور بازداشت قانونی برای او صادر شد.