صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۱ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۰۶۸۷۸
تاریخ انتشار: ۴۵ : ۱۲ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۹
القدس العربی:
القدس العربی، چاپ لندن در مطلبی به قلم طارق شوشاری، نویسنده فلسطینی نوشت: حرکت دیپلمات‌های غربی وابسته به دولت‌های اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان، در حال ترک و سپس بازگشت مکرر به سالن اجتماعات شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، یک روز قبل از پایان این نشست در وین جالب توجه بود، بویژه آنکه همزمان، در طرف دیگر، دیپلمات‌های ایرانی به نوبه خود درگیر نشست‌هایی با دیپلمات‌های روسی و چینی و دیپلمات‌هایی از دیگر دولت‌ها بودند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

القدس العربی، چاپ لندن در مطلبی به قلم طارق شوشاری، نویسنده فلسطینی نوشت: حرکت دیپلمات‌های غربی وابسته به دولت‌های اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان، در حال ترک و سپس بازگشت مکرر به سالن اجتماعات شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، یک روز قبل از پایان این نشست در وین جالب توجه بود، بویژه آنکه همزمان، در طرف دیگر، دیپلمات‌های ایرانی به نوبه خود درگیر نشست‌هایی با دیپلمات‌های روسی و چینی و دیپلمات‌هایی از دیگر دولت‌ها بودند.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: این دو صحنه، فضایی را به ذهن متبادر می‌کند که بر نشست‌های شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در خصوص ایران در طول سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۵ حاکم بود، که در نهایت منجر به امضای توافق هسته‌ای بین ایران و ایالات متحده، آلمان، روسیه، چین و فرانسه شد.

این توافق در آن زمان از شدت بحث‌ها و اتهامات متقابل کاست و به دوره‌ای از تنش‌ها بین ایران و دولت‌های غربی پایان داد.

اما تصمیم ترامپ برای خروج از توافق مذکور، باعث ناخوشایندی متحدان اروپایی آمریکا و همچنین روسیه و چین شده و طرف‌های توافق را تقریبا به نقطه صفر رساند. تهران در برابر این اقدام آمریکا از برخی تعهداتش به موجب توافق هسته‌ای بازگشت و در نهایت عمل به پروتکل الحاقی را نیز متوقف کرد.

در نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، طرف‌های ذینفع هر یک از طرف دیگر می‌خواست به تعهدات خود بازگردد. ایرانی‌ها خواستار رفع تحریم‌های آمریکا و بازگشت واشنگتن به توافق هسته‌ای شدند، در حالی که ایالات متحده و دولت‌های اروپایی، خواهان بازگشت تهران به بند‌های توافق بودند.

اروپا طرحی به شورای حکام اژانس داد که از ایران به دلیل گام‌های اخیرش انتقاد می‌کرد، اما با دخالت طرف‌های بین الملللی دیگر، آن‌ها از این قطعنامه عقب نشینی کردند.

تاریخ شروع رسمی طرح پرونده هسته‌ای ایران، با تاریخ دیگری پیوند خورده که حفره عمیقی در حافظه خاورمیانه ایجاد کرد، یعنی سال ۲۰۰۳ که شاهد حمله و اشغال عراق توسط آمریکا بود. این تحول دراماتیک بخشی از حوادث سریعی است که از غرب و شرق، ایران را فرا گرفت و از سال ۲۰۰۱ با اشغال افغانستان به بهانه دخالت القاعده در حملات سپتامبر در نیویورک، صورت گرفت آغاز شده و با حمله به عراق پایان یافت.

در این میان، در شرایطی که بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند این اقدامات آمریکا برای منزوی کردن ایران است، بعدها، ایران رسما از زبان رئیس جمهور پیشین، محمد خاتمی اذعان کرد که نوعی همکاری و هماهنگی اطلاعاتی بین ایران و آمریکا برای حمله نظامی آمریکا به افغانستان صورت گرفته است. این مساله بنیانی شد برای دیگر همکاری‌های سری یا شبه سری بین دو کشور در منطقه؛ از افغانستان تا سواحل دریای مدیترانه در غرب، تا خلیج عدن و دریای عرب.

حمله به عراق و اشغال آن، سپس ایجاد یک میدان سیاسی و اجتماعی به شکلی که اکنون شاهد آن هستیم، مثال محکمی برای همکاری و هماهنگی مستحکم بین تهران و واشنگتن است.

آمریکایی‌ها برای مثال در عراق به فتنه انگیزی طایفه‌ای و مذهبی بین شیعه و سنی روی آوردند، تا به این شکل یک طرف ماجرا از بیم درگیری با رقبای مذهبی و طایفه‌ای خود، به آغوش آمریکا بروند. در مقابل، یک پناهگاه دیگر نیاز بود تا جبهه مذهبی و طایفه‌ای دیگر عراق به آن متوسل شود و آن جایی نبود جز آغوش ایران. به این ترتیب، در شرایطی که وزارت دفاع آمریکا در حال هماهنگی عملیاتی با ایرانی‌ها در عراق و افغانستان بود، افرادی در وزارت خارجه امریکا، دنبال درگیری با ایران بر سر برنامه هسته‌ای آن بودند که نمود این درگیری در شورای حکام آژانس بود.

رسانه‌ها نقش عمده‌ای در ترسیم تصویر تنش در روابط بین دو طرف ایفا کردند، در حالی که سری بودن روابط بین این دو، همکاری مشترکشان در مورد عراق را پنهان می‌کرد. لرزش بزرگی که با انقلاب‌های بهار عربی شاهد آن بودیم، همکاری ایران و آمریکا حتی در حال گسترش به تمام منطقه نیز بود.

این مسائل البته طمع واشنگتن برای سیطره بر امکانات تسلیحاتی و اقتصادی دولت‌های منطقه خاورمیانه از جمله ایران را نفی نمی‌کند. ایران این موضوع را به میدانی برای مانور با آمریکایی‌ها تبدیل کرد، تا زیر چتر آن‌ها از نفوذ منطقه‌ای برخوردار باشد، به نحوی که ایران و ایالات متحده در آن واحد، هم شریک هم به نظر بیایند و هم دشمن.