پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
إبراهیم نوار در القدس العربی نوشت: در صورتی که اسرائیل تصور میکند با ترور دانشمند هستهای ایران، محسن فخری زاده میتواند باعث توقف برنامههای هستهای این کشور و یا کند کردن روند آن شود، اشتباه میکند. همانطور که پس از انفجارهایی در پایگاههای هستهای ایران در تابستان گذشته نیز گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، حاکی از ادامه فعالیتهای هستهای این کشور، با اعمال تعدیلهای کوچک و بی تاثیری در آن بود.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: این گزارش آژانس برای اسرائیل تکان دهنده بود، چرا که تلاش صهیونیستها بر آن است تا با حملات خود به تاسیسات هستهای ایران بواسطه مزدورانشان، همکاری با ایالات متحده و عربستان و با استفاده از ابزارهای خرابکاری الکترونیک، برنامههای هستهای ایران را متوقف کنند.
پس از انتشار گزارش آژانس، شکست اسرائیل در به تاخیر انداختن برنامههای هستهای ایران، مشخص شد، علاوه بر اینکه مشکل واقعی اسرائیل، کمیت و میزان اورانیوم غنی شده ایران و نسبت غنی سازی نیست، بلکه مشکل اصلی آن، ناتوانی از نابودی قدرت ایران برای تولید و غنی سازی اورانیوم است. حتی در صورتی که فرض کنیم اسرائیل میتواند یکی از خطوط سانتریفیوژهای پیشرفته ایران را تخریب کند، این کشور قادر است به سرعت دستگاههای پیشرفتهای را جایگزین کند و اسرائیل نمیتواند برنامههای ایران را متوقف کند، چرا که ایرانیها از اراده سیاسی، توانایی علمی و تکنولوژیکی در تولید سانتریفیوژ برخوردارند.
در نوامبر سال گذشته، اسرائیل دعوت دبیر کل سازمان ملل برای مشارکت در کنفرانس بین المللی تخلیه خاورمیانه از سلاح هستهای را رد کرد و در آن حاضر نشد، تا به این شکل مخالفت خود با تلاشهایی در راستای برقراری صلح و امنیت در منطقه را نشان دهد، که البته این مخالفت، متکی بر ظرفیتهای هستهای اش است و میخواهد با استفاده از آن، تمام منطقه را اسیر خواستههای خود کرده و بر آن مسلط شود.
در شرایطی که دشمنان ایران در منطقه، که در رأس آنها اسرائیل قرار دارد، تهدید به جنگ علیه آن و نابودی اش میکنند و بهانه آنها، تولید اورانیوم غنی سازی شده ۵ درصدی توسط ایران است، تولید اورانیوم و پلوتونیوم با نسبت بیش از ۹۰ درصد توسط اسرائیل را نادیده میگیرند، در حالی که این میزان برای تولید بمبها و کلاهکهای هستهای کافی است!
براساس گزارش موسسه کارنگی در مسکو، که در اواخر سپتامبر گذشته منتشر شد، اسرائیل در حال حاضر از یک زراد خانه هستهای پیشرفته و متنوع برخوردار است، که شامل کلاهکهای هستهای و سامانههایی برای شلیک به اهداف از زمین، هوا و دریا بوده و قادر است خاورمیانه را برای چندین بار نابود کند. در حالی که دیگر دولتهای منطقه هیچ وسیلهای برای تامین امنیت خود در برابر اینگونه سلاحهای اسرائیل در اختیار ندارند.
طبق گزارش اندیشکده پژوهشهای صلح سیبری در استوکهلم، ذخیره اورانیوم غنی سازی شده اسرائیل که برای استفادههای نظامی است، در سال ۲۰۱۷ به نسبتی بین ۷۷۰ تا ۱۰۳۰ کیلوگرم رسید، این در حالی است که هر ۵ کیلوگرم از این میزان، برای ساخت یک بمب اتمی کفایت میکند. بر همین مبنا، تحلیلگران برنامههای هستهای اسرائیل، تخمین میزنند که تا سال ۲۰۱۸، اسرائیل حدود ۱۱۵ تا ۱۵۵ بمب اتمی تولید کرده است.
به این ترتیب، اسرائیل از یک سامانه اتمی کامل برخوردار است که شامل نیروگاهها و مراکز پژوهشی مربوط به تولید آب سبک و کارخانه تولید کلاهکهای اتمی در یودیفات، واقع در ۱۳۰ کیلومتری شمال شرق تل آویو است. سلاحهای اتمی اسرائیل شامل ۸۰ بمب اتمی و ۵۰ کلاهک هستهای برای موشکهاست، قدرتی که برای ویرانی کامل خاورمیانه و کشورهایی که دفاعی در برابر این سلاح ندارند، کافی است.
در این شرایط، چگونه اسرائیل میتواند از در معرض خطر بودن امنیت خود شکایت کرده و یک حمله جهانی را علیه ایران به راه اندازد، به این اعتبار که ایران تهدیدی برای صلح جهانی و امنیت در منطقه است؟!
حقیقتِ گویا حکایت از آن دارد که اسرائیل منبع و ریشه اصلی تهدید صلح و امنیت منطقهای است و دولتهای منطقه باید برای برقراری توازن هستهای با اسرائیل تلاش کرده و ظرفیتهای هستهای خود را گسترش دهند، تا اسرائیل به تنهایی سیطره نظامی در منطقه را در دست نگیرد. به همین دلیل، تعدیل در موازین قوای نظامی در خاورمیانه، تنها به دو شکل محقق میشود: اول، ایجاد توازن وحشت هسته ای، برای اینکه اسرائیل به تنهایی صاحب سلاح هستهای در منطقه نباشد و شکل دوم اینکه منطقه خاورمیانه به طور کامل از سلاح هستهای و دیگر سلاحهای کشتار جمعی خالی شود.
مترجم: مریم نصرالهی