صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۷۲۷۳۳
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۰۶ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۹
اندیشکده «بگین سادات» اسرائیل:
آنچه ایران و چین سعی در دستیابی به آن دارند گرچه تا حدی به تحولات فوری ژئوپلیتیک مرتبط است، اما نشان دهنده انگیزه‌های تمدنی و ایدئولوژیک طولانی مدتی بین آنها است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

امیل آودالیانی در اندیشکده «بگین سادات» اسرائیل نوشت: پکن و تهران در حال آماده سازی توافقی 25 ساله در حوزه  اقتصادی و امنیتی هستند تا براساس آن پکن 400 میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری کند. لازم نیست که به بررسی جزئیات توافق نامه پیشنهادی بپردازیم، اما لازم و در عین حال ارزشمند است تا پیشینه ژئوپلیتیکی و تاریخی که دو کشور را به سمت یکدیگر سوق داده بررسی کنیم.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: هنگامی که این سند موقت فاش شد، بسیاری از تحلیلگران ابراز داشتند که چین و ایران به دلیل افزایش فشار آمریکا اکنون به یکدیگر نزدیکتر شده‌اند. این فرضیه قابل قبول است، اما در عین حال اتفاقات بیشتری در جریان است. این توافقنامه بیانگر یک واکنش منطقی نخبگان سیاسی ایران به تغییر نظم ژئوپلیتیکی در اوراسیا است و این تغییر چیزی نیست جز ظهور یک قدرت جدید یعنی چین.

ایران نیز مانند اکثر کشورهای جهان علاقمند است تا با قدرت‌های نوظهور اوراسیا همکاری کند. چین در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شریک اصلی تجاری ایران بود.

ایران در حال زمینه سازی برای بهره‌بردای از فرصت‌ها است، چرا که مرکز مصرف جهانی انرژی از سمت اقیانوس اطلس به سمت هند و اقیانوس آرام در شرف تغییر است. پیش بینی می‌شود بین سال‌های 2017 تا 2040، تقاضای نفت و گاز به میزان قابل توجهی رشد کند و ایران نیز به طور طبیعی خواهان سهمی از آن بازار است.

از سوی دیگر بخش مهمی از علت تغییر نگاه تهران به سمت شرق به دلیل عدم وجود گزینه‌ای دیگر است. اگرچه روابط ایران با روسیه همواره تنگاتنگ بوده، اما بی اعتمادی متقابل بین آنها در برخی حوزه‌ها مانع از آن می شود که تهران کاملا در اوراسیا دنباله‌رو مسکو باشد. در سوی دیگر نزدیکی به غرب نیز گزینه‌ای بعید برای تهران است چرا که فشارهای آمریکا همچنان در حال افزایش است. این مسئله چین را به عنوان تنها گزینه مناسب برای تعدیل وضعیت اقتصادی دشوار ایران مطرح می‌سازد.

اما توافق پیشنهادی فقط مربوط به نظم ژئوپلیتیک در حال تحول در اوراسیا نیست. چین و ایران از نظر تاریخی زمینه‌های مشترک بسیاری دارند. هر دو تمدنهایی قدیمی و هزاره‌ای حتی پیش از دولت- ملت در عصر وستفالیایی غرب هستند. حس قوی تاریخی در چین و ایران باعث می‌شود نخبگان سیاسی آنها به حضور نظامی یا اقتصادی غرب در نزدیکی یا داخل کشور خودشان حساس باشند. هر دو کشور استعمار غرب را سرزنش می کنند و ده‌ها سال است كه سعی در مبارزه با آن دارند. عدم اعتماد چین و ایران نسبت به غرب، روسیه را نیز شامل می شود.

 از طرفی بخش دیگر از علاقه دو کشور برای نزدیکی به یکدیگر ناشی از جغرافیای مشابه دو سرزمین است. از نظر تاریخی شکل سرزمینی دو کشور، به آنها کمک کرده که در برابر مهاجمان خارجی بهتر از خود دفاع کنند، اما همزمان این موقعیت ترسی از محاصره خارجی در دل آنها ایجاد کرده است، ترسی که که عمیقاً در روان هر دو نخبگان سیاسی دو کشور دیده می‌شود. این اضطراب مشترک با افزایش فشارهای غربی، آنها را به یکدیگر نزدیک می‌کند.

هر دو کشور همچنین خودشان را محوری برای هر پروژه بزرگ زیرساختی یا مسیرهای تجاری در قاره آسیا می‌دانند. این مرکزیت در جاده ابریشم باستان یا مدرن یک بلوک اساسی در برداشتهای ژئوپلیتیکی چین و ایران است. جای تعجب نیست که یکی از بندهای اصلی توافق 25 ساله، مشارکت بیشتر ایران در طرح کمربند جاده ابریشم چین (BRI) باشد. این قرارداد همچنین نشان می‌دهد که از نظر ایران پروژه جاده ابریشم نه یک ابتکار امپریالیستی که طرحی جغرافیایی است. این دیدگاه دقیقا در تضاد با غرب است که پروژه جاده ابریشم چین را به عنوان یک پروژه نئو استعماری می‌داند.

فراتر از تصور مشترک دو کشور از جاده ابریشم، ایده‌های تاریخی و ایدئولوژیکی ایرانی و چینی هم وجود دارد که دو طرف را به سمت یکدیگر سوق می‌دهد. تهران و پکن هر دو از مفهوم جهان چند قطبی پشتیبانی کرده به دنبال ایجاد محدودیت در قدرت آمریکا هستند. چین و ایران سیاست‌های خارجی مستقل را دنبال می‌کنند.

بنابراین آنچه ایران و چین سعی در دستیابی به آن دارند گرچه تا حدی به تحولات فوری ژئوپلیتیک مرتبط است، اما نشان دهنده انگیزه‌های تمدنی و ایدئولوژیک طولانی مدتی بین آنها است.

حتی می‌توان ادعا کرد که توافق ایران با چین ناشی از استراتژی تاریخی‌شان برای دفاع از خود است. امروز آمریکا، اما در قرن شانزدهم، این امپراتوری عثمانی بود که دشمن ایران به حساب می‌آمد و ایرانی‌ها برای مقابله با آن تلاش کردند تا با اروپایی‌ها ائتلاف کنند. در اوایل قرن نوزدهم، ایرانی‌ها با فرانسه ناپلئون علیه امپراتوری بریتانیا و سپس علیه روس‌ها و دستاوردهای آنها در قفقاز جنوبی متحد شدند، سرزمین هایی که طبق گفته های ایرانی‌ها بخشی از حوزه پادشاهی آنها بود. در دهه 1820، ایران با لندن همکاری کرد تا تجاوز روسیه را دفع کند. این الگوی حراست از مرزها در قرن بیستم نیز ادامه یافت، هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یکی از دو ابرقدرت، باعث شد تا ایران به آمریکا نزدیک شود. اکنون نیز بازی ایران با کارت چین در واقع بیانگر یک روش سنتی دیپلماتیک ایران است که ریشه در تاریخ و ادراک این کشور از تغییر موازنه‌های منطقه‌ای یا جهانی قدرت دارد.

توافق نامه پیشنهادی ایران و چین بسیار مهم است و ممکن است تأثیر تعیین کننده ای بر موازنه قدرت منطقه‌ای و گسترش نفوذ اقتصادی چین در خاورمیانه و خلیج فارس داشته باشد. با این حال، اینکه توافق به طور کامل اجرا می شود، قابل بحث است.

در هر حال، ایران در حال ورود به یک نقطه دشوار تاریخی است. ژئوپلیتیک منطقه‌ای و گسترده‌ی اوراسیا، کشور را به سمت هند-آرام (ایندو پسیفیک) و به طور خاص چین سوق می‌دهد.