صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۵۴۳۱۰
تاریخ انتشار: ۳۶ : ۲۰ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۹
اکونومیست:
تعهد دونالد ترامپ برای بازگرداندن آمریکا به نظم مورد نظر اندرو جانسون بیشتر از ریچارد نیکسون است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

اکونومیست نوشت: عده زیادی اعتراضات و خشونت هایی را که هم اکنون آمریکا با آن ها روبرو است را با انفجار سال 1968 که منجر به ترورهای مارتین لوتر کینگ و رابرت اف کندی و شورش های نژادی در بسیاری از شهرها شد، مقایسه کرده اند. هیچ کس به این مقایسه بیشتر از دونالد ترامپ مشتاق نبوده است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: وقتی تظاهرات علیه سرکوب جورج فلوید در مینیاپولیس شروع شد، رئیس جمهور هشدار داد، تمامی خرابکارانی که با استفاده از عباراتی مترادف با "خشونت طی نیم قرن پیش" شعار می دهند، تیرباران می شوند. وی که از پناهگاه زیرزمینی اش در کاخ سفید بیرون آمد، اظهار داشت: من رئیس جمهور شما هستم تا قانون و نظم را مقرر کنم. این حرف ترامپ، پژواکی از آنچه ریچارد نیکسون برای انتخابات در سالها قبل انتخاب کرد، بود. "اکثریت ساکت!"، آقای ترامپ در اشاره به موفقیت نیکسون و امیدهای خود برای تقلید از آن در ماه نوامبر این عبارت را توئیت کرد. سوال اینجاست که آیا شورش ها می توانند به او کمک کنند؟

بیشتر بخوانید

 

ممکن است این اتفاق بیفتد و آشوب ها به کمک ترامپ بیاید. شباهت هایی بین روزهای تاریک سال 1968 و گسیختگی‌های پارتیزانی، نژادی، اقتصادی و بهداشتی امروز آشکار است. تعهد برای از بین بردن آشوبگران، حتی فراتر از شکست نیکسون از هیوبرت هامفری، تاکتیکی برنده برای جمهوریخواهان بوده است. و آقای ترامپ برای پیروزی به اکثریت احتیاج ندارد. با توجه به مزیت ساختاری جمهوریخواهان در کارزار انتخاباتی، وی ممکن است فقط 46 درصد آرا یا سه امتیاز بیشتر از رتبه‌ی تأیید خودش نیاز داشته باشد.

ترامپ فاجعه مربوط به خودش را این هفته در میدان لافایت رونمایی و تلاشش را برای عبور از این شکاف آغاز کرد. دولت، پلیس ضد شورش را برای مقابله با جمعیت معترضین مسالمت آمیز و روزنامه نگارانی که در آنجا بودند فرستاد تا مسیری را باز کنند و از آقای ترامپ به طرز ناخوشایندی عکسبرداری شود. این در حالی بود که یک کتاب مقدس در خارج از یک کلیسای آسیب دیده بر اثر شورش نگاه داشته شده بود. این صحنه ها ذهن شما را به سم آنچه در جاکارتا و کینشاسا می گذرد، می برد. تلاش بعدی دولت برای پراکنده کردن بقیه ی مردم آسیب دیده و عصبانی با استفاده از هلیکوپتری که در فاصله ی کم از زمین پرواز می کرد، بغداد را به یاد می آورد. این در واقع یک آدم کشی ناگوار از سوی دولت بود. با این وجود تا زمانی که آقای ترامپ می تواند به خشونت معترضین اشاره کند که شامل موارد زیادی از جمله غارت گسترده و زخمی شدن چهار پلیس در سنت لوئیس می شود، چنین تاکتیک های قدرتمندی که توسط تلویزیون ساخته و پرداخته می شود، می تواند برای وی مؤثر باشد. به طور مثال تاکر کارلسون در فاکس نیوز، در طرفداری از سفید پوستان، رئیس جمهور را به دلیل "ضعف" خود در برابر "اوباش" مورد انتقاد قرار داد. وی گفت: آقای ترامپ، بدون تردید این نوع برخورد شما به عنوان یک افتتاح سیاسی برداشت می شود.

اما در اینجا دو دلیل وجود دارد که ممکن است شانس او ​​برای تقلید از نیکسون از آنچه امیدش را دارد، کمتر باشد. نیکسون با کسی رقابت می کرد که نماینده حزب دموکرات بود و برای دو دوره رئیس جمهور آمریکا بود. وی مشکلاتی داشت که او را مجبور کرد تا شانس مدیریت کشور را برای یک دوره دیگر از دست بدهد. جنگ ویتنام در زمان جانسون ناامید کننده به نظر می رسید و اعتراضات آن غیر قابل تحمل بود. هنگامی که نیکسون شعار انتخاباتی اش را مطرح کرد و از آمریکایی ها خواست که رای بدهند، در واقع صحبت های او نه تنها هشداری در مورد شکایت های نژادی بود، بلکه به عصر برتری آمریکایی اشاره داشت که به نظر می رسید در حال از بین رفتن است. اگر هر آمریکایی غیر حزبی معتقد باشد که در حال حاضر آمریکا در حال سقوط است، او به طور منطقی می تواند نتیجه بگیرد که آقای ترامپ در جلوگیری از این سقوط ناکام بوده است.

یک سیاستمدار ماهر، همانطور که مطمئناً نیکسون در تلاش بود، سعی در رفع این آسیب پذیری دارد. حتی از منظر یک به چالش کشاننده‌ی خشمگین نیز واقعاً عملکرد نیکسون برای آمریکا غیر قابل مقایسه با آقای ترامپ است. به این ترتیب، حتی طبق استانداردهای امروز، یک رأی دهنده که عمیقاً نگران نابرابری نژادی است، می تواند به نیکسون رأی دهد. به طور مثال، آقای ترامپ پیشنهاد می دهد فوتبالیست های سیاه پوست که اعتراض مسالمت آمیز می کنند،  باید از زمین اخراج شوند و خانم های کنگره غیر سفید باید به خانه بروند. به این ترتیب، می بینیم که او در قرن بیستم ارتجاع بیشتری نسبت به نیکسون در سال ها قبل دارد.

دلیل دوم که ممکن است ترامپ از نیکسون تقلید نکند، مثبت تر است. به نظر می رسد که مخالفان دموکراتیک وی در حال سامان دادن به اکثریتی هستند که ترامپ از سامان دادن به آن ناتوان است. همچنین عصبانیت صادقانه در اعتراضات نیز احتمالاً به آنها کمک خواهد کرد. طی چهار سال گذشته، تعداد آمریکایی هایی که به درستی ادعا می کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که پلیس از زور و اجبار علیه یک زندانی سیاه نسبت به فرد سفید پوست استفاده کند، دو برابر شده است. این تغییر لیبرال بازتابی از پذیرش بیشتر عدالت نژادی توسط دموکرات ها است و پاسخی به آقای ترامپ است. این موضوع در جمعیت های متنوعی که برای اعتراض بیرون می آیند، مشهود است.

حتی در واشنگتن که جمعیت سیاه زیادی دارد، نیمی از معترضین سفید پوست هستند. اگرچه ترامپ این معترضان را تقبیح کرده است، اما آنها آنارشیستهای چپ رادیکال نیستند. در جمعیتی که این هفته در خارج از کاخ سفید زانو زده و شعار می دهند، متخصصان جوان، کارآفرینان و والدین همراه با فرزندان خردسالشان دیده می شوند. مثلاً مورگان، یک مهندس هوافضای تقریباً بیست ساله  است که یک کتاب مقدس در زیر بازوی خود دارد. او طی دو روز گذشته بهترین ساعات روزش را در خیابان ها گذرانده است تا برای جورج فلوید عدالت خواهی کند و با معترضان همراه شود.

آنچه در بالا گفته شد به این معنا نیست که تلاش های ترامپ برای بازنویسی تاریخ، قضاوت های سریع علیه او را به خطر بیندازد. با توجه به این موضوع، او ممکن است دچار یک سرنوشت اخطارآمیز شود. در این ارتباط استیضاح اندرو جانسون، رئیس جمهور اسبق امریکا را به یاد بیاورید. وی جانشین ناخلف دموکرات آبراهام لینکلن و یک نژادپرست افراطی بود. او خود را برای انتخابات میان دوره ای سال 1866 با این هشدار که می گفت آمریکا درگیر یک جنگ داخلی است، شروع کرد. او جمهوری خواهان را افراط گرا و مقصر می دانست. اما رأی دهندگان تشخیص دادند که وی با مسدود كردن رهایی بردگان پیشین و تحریک هوادارانش به شورش، احتمالاً علت درگیری است.

جمهوریخواهان با استفاده از این لغزش جانسون که به اندازه ی کافی بزرگ بود، توانستند مخالفت او را خنثی کنند. این موضوع به آنها امکان داد تا اصلاحیه چهاردهم قانون اساسی را تصویب و حمایت برابر قوانین از همگان را به مردم اعطا كنند. این یک فاجعه است که با وجود گذشت سالها هنوز این خواسته ی معترضان یعنی برابری واقعی در برابر قانون محقق نشده است. اما شاید با توجه به آنچه طی هفته های گذشته رخ داده است، تحقق این خواسته نزدیک باشد.