صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۸ شهريور ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۵۲۶۴۰
تعداد نظرات: ۱۳۹ نظر
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۱۱ - ۱۱ خرداد ۱۳۹۹
شهروند درمورد مجازات پدر رومینا اشرفی که ظاهرا خودش قبلا درمورد آن تحقیق کرده بود نوشت: «پدر داس به دست، به تعبیر خود غیرت را تمام کرده و دیگر ترسی از پلیس نداشت. یک ماه قبل وقتی ‏به دامادش که وکیل دادگستری است تلفن کرد، فهمید که پدر، ولی دم است و قصاص نمی‌شود.».
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

روزنامه شهروند نوشت: دختر‌ها طوفان را به چشم دیده بودند؛ ابر‌های سیاه و سفید را که سر به ‏سر هم داده و آسمان را صدای غرش برداشته بود. باد مثل قاصدی از میان ابر‌ها آمده بود پایین و خاک ‏را بلند کرده بود. درخت‌ها بی‌قرار روز عزا، سر‌ها را به هم نزدیک می‌کردند و دریای شمال، ‏خوابیده زیر پای قبرستان، موج روی موج می‌انداخت. لباس سیاه زنان را همین باد و خاک به هم ‏پیچانده و مویه‌شان را به آسمان برگردانده بود. دختر‌ها غبار آن چاله سیاه را دیده بودند که بلند می‌شود. ‏‏ «خاک قبولش نمی‌کرد.» مرگ، اما راه خودش را می‌رفت، کار خودش را می‌کرد. طوفان چند دقیقه‌‏ای، چون هاتفی بدخبر، با پُر شدن چاله، با تمام‌شدن دفن تن نحیف دختربچه زیر خاک نمدار روستای ‏سفیدسنگان، راهش را کشید و رفت و صدای مادر و خاله‌ها و دخترخاله‌ها در بهشت فاطمیه پیچید. تا ‏به حال، صدای مویه زنان تُرک را شنیده‌ای که چطور لحظه‌های داغ را با هم قسمت می‌کنند؟ رعنا و ‏ملیحه و منصوره و زهرا و بقیه به رسم زنان ترک، ناخن به صورت کشیدند و صدای حزن، همه جا ‏را برداشت. «چند دقیقه پیش، کدام دختر روستا را خاک کردند؟» رعنا از خودش پرسید. «دختر من ‏بود؟» رومینا اشرفی، دختر رعنا بود. آن عصر عجیب بهار، او را خاک کردند. رومینا «آن روز» ‏خاک بر سر شد. ‏

زنان روستای پیر، نشسته در دل بخش لمیر، جایی میان تالش و آستارا، با ٥٩٧ نفر جمعیت، شنبه ‏سوم خرداد ١٣٩٩، آرام به خانه برگشتند و در راه‌های خاکیِ باریکِ لاغر، سکوت در میانه بود. مردم، ‏گروه مغشوش مردم، آنان که «رضا اشرفی»، پدر رومینا گفته بود به دلیل حرف و حدیث‌هایشان، دختر ‏چهارده‌ساله‌اش را کشته، آن روز ساکت سرشان را از شرم پایین انداخته بودند. آن شرم هنوز میان ‏ چشم‌های برخی مردان روستا پیداست و ترس، از میان قرص صورت زنانی که روز‌ها جز برای رفتن ‏سرِ زمین، همراه مردی از خانواده، از خانه بیرون نمی‌آیند. زنان روستای سفیدسنگان می‌گویند حالا ‏در روستایشان یک قاتل پیدا شده و از آن روز فکر می‌کنند کشتن آسان است. محبوبه، زن همسایه از ‏روزی که شنیده رومینا را کشته‌اند، جز برای نان خریدن از خانه بیرون نیامده. روز‌ها جلوی آینه می‌‏ایستد و جرأت نگاه کردن ندارد؛ فکر می‌کند سر که بالا کند، مردی دشنه در دست خواهد دید که به ‏قصد مرگ آمده است؛ هراس مردن به دست یک انسان. محبوبه بیست‌وسه ساله، امروز، تازه از مزار ‏دختربچه برگشته و سرِ راه، چند قرص نان گرفته به خانه ببرد. زنان روستا بوی نان می‌دهند؛ آغشته ‏به رنگ اندوه. برای محبوبه هم امروز پنجشنبه غمگینی است و صورت رومینا یک لحظه از جلوی ‏چشم‌هایش دور نمی‌شود.

بیشتر بخوانید:

محبوبه، رومینا را چندبار در خانه‌شان دیده بود؛ وقت مشاطه‌گری رعنا، ‏مادرش. مادر رومینا قبل از آنکه شوهرش منع کند، در آرایشگاه روستا کار می‌کرد و بعد، گوشه خانه‌‏اش را کرد جایی برای بند و ابرو. آرایشگاهی کوچک در دل خانه‌ای ناامن. محبوبه هم در همین خانه، ‏قتلگاه پسین دختربچه‌ای که فکر کرده بود باید زودتر شوهر کند و فرار با پسر را به قرار ترجیح داده ‏بود، رومینا را دید؛ با شوقی افزون برای زندگی. آن زندگی حالا از دست رفته است و محبوبه مثل بقیه ‏زنان روستا فکر می‌کند این پایان منصفانه‌ای برای تمام شدن روز‌های یک دختربچه نیست و حق ‏همه زنان است که هر وقت خواستند ازدواج کنند؛ مثل خودش که در پانزده‌سالگی و برای فرار از ‏برادرها، در جای خالی پدر و مادر، با یکی از مردان سفیدسنگان ازدواج کرد و از اردبیل به روستا آمد.

‏او از بحث‌ها و اختلاف‌ها درباره «کودک‌همسری» خبر ندارد و نمی‌داند حکم قانون برای ازدواج ‏دختربچه‌ها چیست و چه باید باشد. آن روز که محبوبه شنید رومینا را پدرش در خواب کشته است، ‏برای سر زدن به همان برادر‌ها به اردبیل رفته بود. بازگشت به خاطرات پرخشونت گذشته. محبوبه می‌‏گوید این‌طور مردن حق هیچ زنی نیست و فرار، دلیل مناسبی نیست برای کشتن یک نفر. «حتی ‏اگر فرار با پسری مثل بهمن باشد.» به نظر محبوبه و بیشتر زنان روستای سفیدسنگان، پدر رومینا با ‏کشتن دخترش، به مردم و قانون بی‌احترامی کرده است. «خودش به جای قانون تصمیم گرفته. این ‏یعنی خیانت.» اگر مرد آزاد شود و برگردد، محبوبه او را نگاه خواهد کرد؟ «به هیچ‌وجه. سلام و ‏علیک چقدر بین روستایی‌ها مهم است؟ ما سلام هم دیگر به او نمی‌کنیم.»

محبوبه می‌داند پدر رومینا ‏بر اساس همین قانون، قصاص نمی‌شود و فکر می‌کند امیرمحمد، برادر شش‌ساله‌اش را که وقت ‏قتل، کنار او خوابیده و خون شاهرگ خواهر روی صورتش ریخته بود، نباید به پدر برگرداند. «وقتی ‏دخترش را کشته، پس‌فردا به پسرش رحم می‌کند؟ هرگز.» هرگز با «گ» غلیظی از دهان زن ترک ‏بیرون می‌آید. هرگز یعنی هیچ. رومینا دیگر «هیچ» وقت نان به‌دست به خانه برنمی‌گردد. ‏

قبرستان؛ هشتم خرداد
شالیزار‌های شمال در انتهای سبزی‌اند. تالش و روستاهایش را از همان زمان که محل رفت و آمد ‏نیرو‌های متفقین در جنگ جهانی دوم بود، به همین زمین‌ها و باغ‌های پربار می‌شناسند. حتی وقتی ‏سربازان روس، پل تاریخی چندین صدساله لمیر را خراب کردند تا پای رفتن نازی‌ها لنگ شود هم این ‏تکه از زمین شمال غرب ایران، صفای خودش را داشت. هنوز هم دارد؟ امروز نه. امروز، پنجشنبه، ‏هشتم خرداد ١٣٩٩، همه قصه مرگ دختربچه‌ای را شنیده‌اند که پدر عاملش بوده؛ قاتلش بوده و حالا ‏معلق میان خشم و اندوه، در زندان لاکان رشت حبس است.

خانه جدید دختر کجاست؟ قبرستان. چه ‏قبرستان زیبایی. خانه آخرت اهالی شهر‌ها و روستا‌های شمال ایران، نشسته بر تپه‌های سبزی است که ‏هر روز صدای پرنده‌های شناس و ناشناس، آسمانش را پر می‌کند؛ خاصه در بهار. بهار امسال، اما ‏چه سایه سنگینی بر روستا انداخت. بر قبرستان هم. آنجا که گوشه‌اش، قبری کنده شده به قامت یک ‏تردبچه که حالا نامش ورد زبان مردم دنیاست. مادر، با چشم‌هایی بی‌سو، تنگ مثل روز‌های خرداد ‏امسال، چادر سپیدی را که دختر قبل از فرارش پوشیده و گفته بود چقدر زیباست، روی قبر انداخته و ‏گل‌های پرپر قرمز رویش را پوشانده است. پرنده‌ای ناشناس از روی شاخه می‌پرد و نسیم، چادر سیاه ‏زنان را می‌تکاند. خاله‌ها همراه رعنا نشسته‌اند و سوزی دردمندانه از میان گلوی نازک‌شان بیرون می‌‏ریزد. عزاداری در سکوت، با حیایی به رسم زنان روستا. دختران‌شان، آیسان، هانیه، فاطمه و مبینا هم ‏نشسته‌اند کنار مزار دخترخاله و آرام اشک می‌ریزند. اندوه از دست‌دادن هم‌بازی بچگی برای آدم‌ها ‏سخت است. این آدم را حالا در چهارده‌سالگی، رگ گردن زده‌اند و آن زیر، در دل خاک تپه‌ای ‏سرسبز خوابانده‌اند.

آیسان اشک‌هایش را با آستین پاک می‌کند؛ فراری کودکانه از زیر بار خشم. ‏رومینا یعنی صیقل داده شده؛ پاک و پاکیزه؛ جلا یافته و صاف. آیسان تا امروز به معنی اسم دخترخاله ‏فکر نکرده بود. او همسن رومیناست و حالا با چیدن شمع‌های کوچک سفید عزا روی خاک و پاشیدن ‏عطر روی آنها، یک‌بار دیگر بازی را آغاز کرده است. آیسان می‌گوید رومینا از بچگی تودار بود و ‏حتی وقتی بعد از آن فرار سه‌روزه، برگشت و به خانه آنان رفت به میهمانی، لب از لب باز نکرد؛ که ‏چرا آن پسر را دوست دارد، چرا رفته و چرا دلش نمی‌خواسته برگردد. فقط این را گفته بود که او ‏دوستم دارد و من را آزاد می‌گذارد. آرزوی آزادی، از چشم‌های مشکی دخترخاله‌های او هم حالا، جایی ‏میان جنگل و قبرستان و دریا پیداست. آنچه به زبان نمی‌آید ریشه‌های محکمی دارد. آیسان چندبار ‏پیام‌های رومینا را دیده بود که برای خودش می‌فرستد؛ پیام‌های کوتاه صوتی در تلگرام. دختربچه‌ها ‏رازهایشان را پیش خودشان نگاه می‌دارند. گفتن از عشق‌های بچگانه سخت است. گوشِ شنیدن هم ‏نیست. دختران روستا، مثل بیشتر هم‌سن و سال‌های غیرشهری‌شان سکوت می‌کنند و بعد برای ‏خیلی‌شان، یک روز این بند ضخیم لاینقطع، از جایی سوراخ برمی‌دارد و فرار. مثل آن دختران ‏سفیدسنگان که از قدیم تا به حال، آن‌قدر بد می‌بینند و سخت می‌گذرانند و دشوار روز می‌گذرانند که با ‏اولین پسر آشنا در کوچه، فرار می‌کنند. دوستان و دخترخاله‌های رومینا می‌گویند مردان آن‌قدر به زنان ‏و دختران‌شان در خانه سخت می‌گیرند که راهی جز فرار برای آن‌ها نیست. یکی از همکلاسی‌های رومینا ‏در کلاس هشتم تنها مدرسه روستا، یک ماه قبل از مردن رومینا با پسری فرار کرده بود. یکی از ‏دختران همسایه و یکی از دختران آشنایی دور هم همین‌طور. اما سرنوشت آنان پس از فرار مثل رومینا ‏نبود. یکی با سری پایین به خانه برگشت و روز‌ها کتک خورد، یکی را دیگر خانواده نپذیرفتند و یکی ‏رفت که رفت.

دختران سفیدسنگان را مثل برخی روستا‌های ایران زود شوهر می‌دهند و رویای پوشیدن ‏لباس عروس، از دبستان در سرشان ریشه می‌کند. وهم خوشبخت شدن با مردانی سختگیر. برای رومینا ‏هم قبل از اینکه با بهمن فرار کند، کم خواستگار نیامده بود. «یکی‌شان کارمند آموزش و پرورش بود ‏که چندبار آمد و رفت. مادرش می‌گفت باید حداقل ١٦ سالش بشود. پدرش، ولی موافق ازدواج بود. ‏مدام از پدرم می‌پرسید رومینا را بدهد به او ببرد؟ پدرم می‌گفت نه، هنوز زود است.»، اما بیشتر دوستان ‏رومینا در همان دوازده یا سیزده سالگی شوهر کردند. شیفت دخترانه مدرسه پورحنیفه سال‌هاست که ‏مشتری پر و پا قرصی ندارد. پدر‌ها دختر‌ها را به زور یا دلخواه شوهر می‌دهند.

از تعداد دقیق فرار زنان از خانه در تالش و روستا‌های اطراف اطلاعات دقیق و درستی نیست، اما به گزارش ایرنا سال گذشته سرهنگ فلاح کریمی، رئیس پلیس پیشگیری گیلان گفت که در هشت ماهه سال ٩٧، ١٥٤ فرار از منزل و در هشت ماهه سال ٩٨ هم ١٢٤ فرار که از این تعداد یکصد نفر زن بوده‌اند، در سامانه این پلیس ثبت شده است.

ازدواج دختربچه‌ها در گیلان از آمار‌های سازمان ثبت احوال هم پیداست. همین پارسال بود که حسین هاشم‌زاده، معاون امور هویتی ثبت احوال گیلان اعلام کرد، از مجموعه ازدواج‌های ٩ ماه سال ١٣٩٨، ٢٩٥ ازدواج برای دختران زیر ١٥ سال و ٢٩٩ ازدواج برای پسران زیر ١٩ سال ثبت شده است.

جان‌احمد آقایی، معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گیلان درباره این آمار گفته است: «همه این ازدواج‌ها درون خانواده‌ها و با توافق‌های خودمانی صورت گرفته است.» او به استاندار پیشنهاد کرده کمیته‌ای با عنوان بررسی کودک‌همسری در استان گیلان تشکیل و موضوع به صورت موردی بررسی شود.

یکی از همسایه‌ها را هم، زن بیست‌ساله‌ای که در عصر دلگیر روستا، کنار مادر پیرش با دامنی سفید نشسته و ‏مگس از سر می‌پراند، با شوهر دادن از خانه کم کردند. حالا سه بچه قد و نیم قد دورش را گرفته‌اند و ‏پشت میله‌های حیاط، با واهمه‌ای عمیق از حرف مردم، از همسایگی با خانواده اشرفی می‌گوید. در ‏خانه‌ای چسبیده به قبرستان. رومینا چند متر آن طرف «خانه پدری»، در اتاق یک در دومتر خوابیده و ‏نرگس دلش برای او تنگ است. زن جوان، آزرده‌خاطر از حرف مردم می‌گوید دلش می‌خواهد از این ‏روستا برود و دیگر هرگز برنگردد. نرگس تشنه همنشینی با زنان روستاست و فکر می‌کند همین ‏محدودیت‌هاست که دختران روستا را فراری می‌دهد. «آن‌ها هم که نمی‌روند، توی خودشان از درد و ‏تن‌هایی می‌پوسند.»

از وقتی رومینا کشته شده، نرگس که تا سیکل بیشتر نخوانده، فکر می‌کند «این ‏بدبختی» تمامی ندارد. دریا که از پنجره خانه نرگس پیداست برای او منظره‌ای است زشت، شبیه جمع ‏شدن قطره‌های آب بی‌معنی و سبزی جنگل پشت حیاط خانه‌اش، صفایی ندارد. «کاش می‌توانستم ‏بروم شهر و راحت شوم. الان همین‌که شما دارید با من حرف می‌زنید، مطمئنم همسایه‌ها دارند از ‏پنجره ما را می‌پایند. اینجا حرف مردم، زنان را می‌کشد. رومینا را هم همین حرف‌ها کشت.» حرف ‏زنان و بعضی مردان روستا شبیه هم است. حمید رزمی هم ۲۸‌سال معلمی‌اش را مدیر مدرسه ‏روستای سفیدسنگان بوده. مدرسه شهید پورحنیفه ۷۶ دانش‌آموز دارد؛ ۳۲ دختر و مابقی پسر. او ‏چهره رومینا را خوب به یاد دارد، صورت دوست صمیمی‌اش، «میم» را هم. میم، دانش‌آموز کلاس ‏هشتم، نخستین کسی بود که ماجرای بهمن را از زبان رومینا شنید؛ چند روز بعد خبر به گوش پدر رومینا ‏رسید و فهمید رومینا پسری را دوست دارد. آن شب، شب کتک بود و ناسزا. رضا به رعنا گفت رومینا ‏را می‌زند تا دیگر از این حرف‌ها در مدرسه نزند، تا آبرویشان نرود. تا دختر ساکت بنشیند پشت ‏نیمکت‌های مدرسه.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۳۹
در انتظار بررسی: ۵۲
غیر قابل انتشار: ۶۳
محدثه
|
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
سلام واقعا که شما چی از زندگی اون خانواده میدونین که الکی قضاوت میکنین یکی رو مقصر میکنین . لطفا چیز رو تا ندیدین و نشنیدین قضاوت نکنین . حالا هم اون دختره مرده و دیگه تو این دنیا نیست و بهتره پشت سره مرده حرف نزنیم . فقط کسی رو الکی قضاوت نکنین حتما چیزی بوده . اگه شب دخترت فرار کنه 6 روز با مرد نامحرم بخوابه بعد با اون بخواد عقد کنه که پلیس ها میگیرنشون تازه بیاد پست بزاره که الان معنی زندگی رو میفهمه . عصبی نمیشی تازه خیلی چیز های دیگه که هنوز پشت پرده قایم شده و رو نشده . خوب وجدانت آتیش میگیره نباید اون خانواده رو با هم تنها میزاشتن و .... . پس کسی رو الکی متهم نکنید و برای پایان ماجرا صلوات . اللهم صلی علی محمد و ال محمد
ناشناس
|
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
چقدر این نوع کشتار آشناست.
سالیان قبل، منافقین دختر بچه ای را با کاشی شکسته سر بریدند.
مدتها بعد ، داعش کودکان را سر برید.
و امروز، پدری دخترش را مثل منافقین و مثل داعشی ها سر برید.
عده ای خطاب به پدر میگویند چرا او را کشتی؟میگذاشتی دختر ۱۳ساله ات ازدواج کند.اینطور که بیشتر آبرویت رفته.
و اگر هم ازدواج میکرد، فردا تیتر روزنامه هایشان این میشد:
باز هم کودک همسری......
ن
|
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
خدا بیامرزه همه رفتاگانش وخودشو یک صلوات ختم کنید لطفا
ناشناس
|
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
منی که تو روستا ام از پچ پچ های زنونه ومردونش خبر دارم بایه پدر کاری کرده که فرزند خودشو به بد ترین شکل بکشه همون مردم اون روستا که الان پدرشو قاتل میدونن خودشون با حرفاشون زمینه قتل رو فراهم کردن
صدرا
|
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
یکی میاد دنبال موضوعی میگرده بعد با با آب و تاب دادن ش فقط احساسات مردم رو بازی میده ما دنبال ریشه اصلی ش باید باشیم نه این که با احساسات بازی کنیم
ناشناس
|
۰۹:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
نظر دادن کار راحتی است اقای نویسنده ولی قاتل اصلی من تو هستیم که جامعه رو به اسم ازادی به لجن کشیدیم حریم خانواده ها رو شکستیم و این مزخرفات رو تویل جامعه دادیم اقای نویسنده هر چند این پدر کار خیلی بدی انجام داده ولی عاملش من تو هستیم
ناشناس
|
۰۹:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
فقط اعدام اعدام اعدام
ناشناس
|
۰۸:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
بهمن خاوری بی اصل و نسب و بی غیرت،باید به اشد مجازات برسه،لعنت به بهمن خاوری
سوگند
|
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
قتل فرزند در خواب که معصومانه ترین حالت یک انسان هست اصلا قابل درک و بخشش نیست حالا دلیلش هرچه میخواهد باسد اونم کنار پسربچه ی شش ساله که شاهد ماجرا بوده واقعا غم انگیزه
سهیلا
|
۰۸:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
به نظرمن ریشه قتل رومینانظام تعلیم وتربیت که پدران ومادران روبرای تربیت صحیح آموزش نمیده.
ناشناس
|
۰۸:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
جوونایی مث رومینا خیلی بودن بخاطر ازادی زیادشون کشته شدن یه هفته پیش دورواطراف شهرمون یه جوانو کشتن بخاطر غیرت ناموسی
ناشناس
|
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
خواهشن یکم خودتون به جای پدر دختره بزارین ،من بودم من بودم بدتر از اون سرش میاوردم ،آدم یا باید سرش بندازه پایین هرکی هرنصبتی به ادم میده ،چیزی نگه ،یا اینکه کارو ازهمون اول بیکل تمام کنه ،طرف ناموس ادم برده ،،،،،حالا میخواستین اینکار پدرش نکنه ،توکه آب ازسرت گذشته بود ،اول پسرمیگشتی بعد دخترتو اینجوری طرف پسر میفهمید ناموس یعنی خون٪
ناصر
|
۰۷:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
پدر فکرمهشر رونکرده ،اونجا دیگه قوانین دنیااعتبار نداره،نمیگن آفرین آبروداری کردی،میگن از این دختر که یک روح براش داشت تسویه حساب کن.
ریم
|
۰۶:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
من با قتل این دختر مخالفم ولی اگر دختر در سن بالا از خونه فرار کنه می گیم .عاقله وخودش راهش راانتخاب کردهولی حق بدهید دختر ۱۳ ساله ۵ روز بیخبر از خونه فرار کنهتصورش سخته من خودم اگه دخترم بره بیرون جواب موبایل را نده حالمخراب می شه قتلش اشتباه بوده ولی دختر بدون دردسری هم نبوده
مجید
|
۰۶:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
عزیزان دقت کنید که چند روزیه این مورد رومینا رومینا رومینا شده تیتر اول .رومینا ودوستش....رومینا وعکسش...رومینا وسنش رومینا وسن دوست پسرش/یعنی که چی؟میخوان چیو اثبات کنن؟مسخره بازیم یه حدی داره انکار که چه اتفاق جهانیی افتاده!درسته ماجرای تلخیه،ولی دقت کنین که دستهایی پشت پرده س ومردم عزیزمون روچی فرض کردین؟خودتونین،یه پدری یه دختر ۱۳ ،۱۲،۱۴...سالشو بخاطر غیرتش کشته که آبروش بیشتر از این نره .اصلا کار خوبیم بوده یا اصلا بدبوده.بابا ولش کنید.دیوونمون کردید
ناشناس
|
۰۶:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
میکنیم تا که فرار کرد چرا پدرش نگذاشت ازدواج کنه؟؟؟؟؟
شهلا
|
۰۵:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
واقعانمیدونم چی باید بگم،بهتره ازته دل برای ظهور آقا امام زمان(ع)دعا کنیم،قضاوت ازآن خداست وبس،
بی نام
|
۰۴:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
بله به نظر من شما خیلی راحت دارین قضاوت میکنید و نظر میدید شماها که نمیدونید پدر چی کشیده ولی هر چی هم که باشه بازم مجازات یه دختر کشتن نیست .
ناشناس
|
۰۴:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
به من که یک مادرم پدر رومیا حق داشته که دیونه بشه مقصر اصلی بهمن است ابروی یک خانواده راه ببرد باعث قتل یک دختر بی کناه باید همچنین پسرای اعدام بشن تا بعد زندان با ابروی دختران دیگر بازی نکند چون عاقل و بالغ بوده خدا لعنتش کنه انشالله
س ک
|
۰۴:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
داستان رومیناتمام شدروانشناسان بایددراین موردبررسی کنندوراه کارارئه دهندتاشاهداتفاق های بعدی نباشیم
هم وطن
|
۰۳:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
دوستان اتفاق بسیار بسیار بسیار تلخی افتاده..هیچ حرفی نمیشه زد...ولی دیگه اون دختر زنده نمیشه... نگرانی بیشتر برای اون بچه ۶سالس که نمیگه خواهر جوونش یهویی چی شد مرد..؟؟یا فردا به باباش چی میگه؟؟ بابا یا قاتل؟؟! خدا به سر گرگ بیابون هم نیاره.. واقعا تلخ و دردناکه..
A .m
|
۰۳:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
عزیزانم اینا رو بیخیال شید یه سیاه پوست توی امریکا کشته شده اون بدلی ایران‌مهمتره تا این اتفاقا
ناشناس
|
۰۳:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
این پسره باید اعدام شه که عکس دختره را با خودش با اون قیافه اشقالش پخش کرده برا پدرش فرستاده
ناشناس
|
۰۲:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
عزیزای من فقط خدا نه دولت نه مردم هیچ کاری نمیتونن بکنن صبرکنید ببین خداچطوری سزای پدرشو میده
...
|
۰۲:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
واقعا که چجور دلش اومد این بچه بی گناهو بکشه =
خسرو نظیفی
|
۰۲:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
این موضوع و مشابه نشائت گرفته از کلمه اتش باختیار بوده.
Havas
|
۰۲:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
سلام .اون‌مرد باید ب جای اون دختره بی گناه خودشو میکشت از نظرمن عامل اصلی این کار رومینا خوده پدرش بوده وقتی یک دختر در خانه خودش و در کناره خانواده خودش حس راحتی نداشته باشه صد در صد ب بیگانه روی میاره پدر رومینا قبل کاره وهشیانش باید فکر میکرد کجای کارم اشتباه بوده ک از خونه فراری شده دخترم اما دریق از یکم درک متعسفم برا همچین ادمایی ک هیچگاه بچه هاشونو درک نکردند
ناشناس
|
۰۱:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
دختره خیلی خوشگله توف به روی اون پدر
حسن
|
۰۱:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
خواهشا.تمنامیکنم این جنایت ها رواین قدر،اب ولعابش ندین،جامعه رومتشنج نکنید،مملکت قانون داره،رسیدگی میکنن،بعداعلام میکنن،
ناشناس
|
۰۱:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
سلام به همگی به نظر شخص من مگه چه ایرادی داره دختری که خودش راضی میدونه میتونه زندگی وتشکیل بده توسن کم ازدواج کنه به نظر من پدر رومینا باید اجازه میداد دخترش تصمیم بگیر نظر خودش میگفت وقتی دخترش میخواسته ازدواج کنه بهتر از این بود که هم دخترش جونش از دست بده وهم خودش ننگ قاتل بودن رو پیشونیش بخوره
!!!!!!
|
۰۱:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
مگه دستم به بهمن نرسه به خدا من هیچ خسومتی با هیچ کدامشان ندارم ولی پدرش اعدام نشه این مملکت نیست آن دختر بی گناه به جرم عاشقی همه عاشق شدن
ممد
|
۰۱:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
تو‌عراق‌واین‌جور‌کشورها‌هزاران‌نفر‌سر‌بریده‌میشن‌
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۶:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
چه ربطی داره
بنده خدا
|
۰۱:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
متن کاملا مردستیزانه و نفرت پراکن هست کسی چه میدونه اون پدر بیچاره چه کشیده وقتی پنج روز یه کی ناموسشو دزدیده بود کسی چه میدونه اون پدر تو اون دو سال چقدر از دست زنشو دخترشو اون بهمن چقدر عذاب دیده بود که راضی به قتل عزیز ترین کسش شد لعنت به شما جماعت که مثل لاشخور منتظرید یه اتفاق بیوفته و همه عقده‌های شخصیتونو سر یک نفر خالی کنید
ناشناس
|
۰۱:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
گاهی در تصمیم گیری بعضی مسایل یک گزینه بد داریم و یک گزینه بدتر .بهتر بود پدر رومینا گزینه بد که ازدواج دختر با بهمن بود را قبول کند .
طوبی
|
۰۱:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
کاش واسه میترا استاد هم همچین سوگ نامه ای می نوشتین
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۶:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
تو براش بنویس
Fateme
|
۰۱:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
کار پدرش وحشیانه بود
آنیا
|
۰۱:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
انشای قشنگی نوشتی امااین متنای مزخرفتون ب دردلای جرز دیوار هم نمیخوره،واسه شماهام فرصتی شده ک انشاتون رو تو چالش بزارین
سوشیانت
|
۰۱:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
سلام نمیدونم چرا پیامبر اینقدر سختی کشیده که بگه دخترهاتون رو زنده به گور نکنید ولی قانون میگه اگه باباشی بکش بیخیال ما باهاتیم قانون باید باز نگری بشه
ناشناس
|
۰۰:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
مقصربهمن هستش که دختربچه ای معصوم رواخفال کرده
ناشناس
|
۰۰:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
وقتی پدر ماهواره می ياره خونه پدر گوشی می خره برا بچه که به بلوغ فکری وعقلي نرسیده پدر و مادر بچه رو رها می کنن بحال خودش خوب و بدو نشون بچه نمی دن محرم اسرا بچشون نمی شن تا بچه بتونه حرف ها شو به مادر بگه به پدر بگه . یعنی واقعیت اینه اینها رو کسی به پدر و مادر یاد نداده که آقا وقتی خودتون می شينيد پای فيلماي ماهواره داری به بچه فرهنگ اونا رو نشون می دی پس بیخود می کنی منم منم می کنی غیرتم غیرتم می کنی یا رومی روم يازنگي زنگ فرهنگ خودت و ابا واجدادتو می خوای پس پا بندش باش یا مرغ باش بپر یا شتر باش بار ببر
ناشناس
|
۰۰:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
فوق العاده متن مزخرف و حقارت آمیزی بود. اگه زنان اون روستا انقدر محدودیت دارن پس چطور رومینا تیپهای آنچنانی زده و عکس گرفته؟!!! و چطور خانواده رومینا حاضر شدن یکی از عکسای آنچنانی رو سر مزار رومینا بذارن؟!!! اصلا چرا تو منطقه محدود اسم دختر رو رومینا گذاشتن، ظاهرا رومینا از اسمهای متجدده؟!!!
نویسنده محترم! آیا ایرانی هستی؟ این مزخرفات رو چرا به خورد مردم میدی؟ اینا میشه ابزار قیاس تو خارج از کشور. این کارا اسمش خیانته. وطن فروشیه. حقارته. تحقیره. برا پول اینکارو میکنی. لقمه حروم میبری سر سفره.
ناشناس
|
۰۰:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
بهمن خاوری ازت متنفرم

تو حرف زدنت معلومه که دنبال تفریح با یک دختر زیبا بودی
عاطفه تو حرفهات نیست
اگر کسی را دوست داشته باشی همان طرز حرف زدن مشخصه

رومینا هم احمق بوده
محمد
|
۰۰:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
خیلی ساده از دین و مذهب و اعتقادات میگذرید مگه بی دلیل پدر بچشو میکشه اونم پدر که خودشو به هر دری میزنه واسه راحتی زن و بچه هاش بچه،زن،پول و...عزیزه اما چیزی که ازاینها مهمتر آخرت هستش که این روزها کمتر کسی بهش اعتقاد واقعی داره اگر نمیکشت میگفتن طرف بی غیرته حالا که کشته میگن قاتله،یعنی چی؟ بجای این حرفها خودتون رو جای اون مرد بزارید. حالا شایدخیلی تند روی کرده باشه ولی هر انسانی یه طاقتی داره باید توجه داشت که قبلش چقدر بهش تذکر داده چقدر سعی کرده راهنماییش کنه واو دختر چقدر باعث بی آبرویی پدرش شده که پدری که بخاطر راهتی خانوادش و فرزندانش از راهتی خودش میگذره مجبور شده پاره تنش رو به اون شکل بکشه انسان حیوان نیست که هرکاری خواست بکنه وبکسی هم مربوط نباشه باید پایبند یه اصول واعتقاداتی هم باشه.راحت قضاوت نکنید از دیدگاه اصول واعتقادات وحدومرزها به هر چیزنگاه کنید نه از دیدگاه خودتون.
آشنا
|
۰۰:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
جان هرموجود زنده دارای ارزش است. هیچ انسانی که دارای نیروی تعقل است حق ندارد به هم نوع خود صدمه جسمی و روانی بزند. احترام به شرعیات و عرف در جامعه جهت برقراری نظم لازمه. و اما قضاوت در مورد یک واقعه سواد وآدابی داره. ای کاش اصحاب رسانه در کشور عزیزمون حداقل کمی سواد رسانه ای پیدا کنند تا هر مطلب بی سر و تهی رو به خورد مردم ندهند.
ناشناس
|
۰۰:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
حالااین پدرجانی وجنایتکارچطورتونسته به زندگی بعدازقتل فجیع ونامردانه جگرگوشش فکرکنه

خودش زندگی ودوست داشته ولی بچش وازلذت زندگی دراوج نشاط ونوجوونی کشته فقط اعدام
ناشناس
|
۰۰:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
خیلی چرت پرت گفتی برا خودت مفهومه
حسین
|
۰۰:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
هیچ وقت کسی رو قضاوت نکنید این اتفاق که انقدر راحت براش نظر میدید برا هر کسی میتونه پیش بیاد حتی برا خواهر اون پسر که دختر 13ساله رو اخفال کرده وبدون اذن پدر چند روز برده خونه خواهرش خوب اگر این کار رو من با خواهر خودش بکنم بنظرتو چیکار میکنه این پدر اشتباه کرد دخترشو کشت باید اون پسر میکشت تا درس عبرت بشه
پاسخ ها
Havas
| |
۰۲:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
فک کنم شمام یه جانی مثله پدر رومینا هستی نه بیشتر...
احمد
| |
۰۷:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
اون اگه غیرت داشت که دخترو تشویق به فرار نمیکرد پاش صبر میکرد سنش قانونی بشه که عقدش کنه نه اینجور ببره بیاره
ناشناس
|
۰۰:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
خوشبختانه مقاومت در برابر این قلم فرساییهای روغن فکرانه در حال افزایشه از کامنتها معلومه!
ناشناس
|
۰۰:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
ا بهمن خاوری که خیر نبینه
قیافه زشت اصلا شبیه پسر نیست
ب ف
|
۰۰:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
واقعامانه جای پدربودیم ونه جای فرزند..پس قضاوت نکنیم....دختران زیادی هستند که خانواده های سخت گیری دارند ولی راه درست فرارکردن از خانه نیست..وراه تربیت فرزندهم کشتن نیست.
پاسخ ها
سام
| |
۰۴:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
دقیقا
ناشناس
|
۰۰:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
خدا این مرده یعنی بهمن خاوریزرا لعنت کنه
از حرف زدنش معلوم زیاد قصد ازدواج ودلسوزی نداشته
خیلی بی عاطفه وخونسرد واشفته حرف میزنه
قیافه زشت وموهاش که نماد شیطانه
رومینای زیبای کم سن بیچاره اگر عقل کافی میداشت یا پناهگاه ..باید این جانور را از خودش دور میکزد نه اینکه تحت تاثیر احساسات جانش را از دست بدهد وخانواده اش هم از نظر روحی و روانی نابود شوند
ناشناس
|
۲۳:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
خیلی بد نظر میدین
همایونی
|
۲۳:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
من یک دختر ١۸ ساله هستم برای این دختر کوچک تسلیت عرض میکنم میدونستین چی باعث میشه این پدر دستبه قتل بزنه همش به خاطر حرف مردمه مردم وقتی فوضولی کنن وهی به گوش پدر برسه و قطعا هیچ مردی صبر و طاقت ندارن دست به کارهای شیطانی میزنن وهمون لحظه خشمگین هستند وبعد از ان قطعا ازین کارشان پشیمان میشوند واین روستایه کوچکه و برای کوچک ترین اتفاق که بی ارزش باشه کلی پشتش حرف وغیبت وناسزا وهمچنین قضاوت است چه برسه به حادثه های تلخ و کشورما ومخصوصا مردان روستاها بسیار تعصبی هستن وفرهنگ غلط کودک همسری در روستاها رایج هست وهمه این ها باعث میشه اتفاقات عجیب وتلخ براهمه مردم روستا ها در کشورمان بیفتد وحرف اخر هرگز تا چیزی را باچشم خود وگوش خود ندیدین ونشنیدین قضاوت نکنید بااین کار ممکن است مقصر این اتفاقات همه ما باشد ازماست که بر ماست باید هرکس خود راتغییر دهند تا این ریشه الوده و منشا فساد را از جا بکنیم
ناشناس
|
۲۳:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
عجب متن چندش آوره مزخرفی،فقط منتظرید،بلایی سر یکی بیاد،شماها بشینید قصه و دکلمه،مصاحبه و.......کلا نقش بازی کنید،به قول اون بزرگوار،بشید دایه مهربان تر از مادر....فقط بهمن خاوری باید به اشد مجازات برسه..فقط
ناشناس
|
۲۳:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
اتفاق و حادثه بسیار تلخی بوده که افتاده. قضاوت با خداست . متهمان هم که گرفتار شدند و طبق قانون نصفه و نیمه ما هم باهاشون برخورد میشه دیگه اینهمه مرثیه سرایی چرا؟؟؟
مریم
|
۲۳:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
رها‌ خانم‌ احسنت‌ من‌ نظرتونو‌ تایید‌ میکنم‌ .عالی رود
امید
|
۲۳:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
سلام،من بیشتر از رومینا دلم به حال جامعه ایی میسوزه که به جای نگرانی برای نفس یه موجود زنده که حق انتخاب و حیات داشت این داستان رو قومی و قبیله ایی کردن!!!بجای اینکه برای این موضوع دلخراش یه قانون محکم بذاریم جون و دلمون رو گذاشتیم برای شنیدن روایت های این داستان هر چی که بود تموم شد یک انسان از میان ما رفت باید ملتی آگاه باشیم تا رومینا های بعدی رو از دست ندیم...
ناشناس
|
۲۳:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
قطعا دختر و پسر هم مقصر بودند
|
۲۳:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
لطفا در مورد چیزهایی که نمیدونید نظر ندین
علیرضا
|
۲۳:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
فکر کرده چون قصاص نمیشه و چند سالی تو زندان میمونه همه چیز تموم میشه غافل از اینکه از مجازات خدا نمی تونه فرار کنه جوری توی همین دنیا جواب پس بده که روزی صدبار آرزوی قصاص میکرد . تازه آخرت هم جای خودش رو داره
علیرضا
|
۲۳:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
فکر کرده چون قصاص نمیشه و چند سالی تو زندان میمونه همه چیز تموم میشه غافل از اینکه از مجازات خدا نمی تونه فرار کنه جوری توی همین دنیا جواب پس بده که روزی صدبار آرزوی قصاص میکرد . تازه آخرت هم جای خودش رو داره
ناشناس
|
۲۳:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
باید پدر و بهمن رو ادام کرد اگه فرار کرد چرا برگشت
ali
|
۲۳:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
حادثه دردناکیه ای کاش هیچوقت رخ نداده بود تعجب بیشتر از اینه که در اینستاگرام و‌.‌‌‌.‌. این دخترو تابلو کردن تا لایک و فالور جمع کنن واقعا اگه خواهر خودشون بود اینطوری در موردش مینوشتن که حالا شدن دایه مهربانتر از مادر. برای پیشگیری باید فرهنگ سازی کرد نه لایک جمع کرد
ناشناس
|
۲۲:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
مهدر رومینا در جریان کار پدرش بوده و باهاش همدست شده
امین
|
۲۲:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
باسلام و عرض ادب
نظر من براین است که اگر دختر شیطونی کرده بود و از خونه فرار کرده بود دختر رو به همون بهمن می‌دادید میرفت پدرش که می‌گفته میکشمش اون دختر رو تو ذهن خودش میکشت اما بهمن کار زشتی انجام داده که عکس خودشو با رومینا به اشتراک گذاشته مرگ بر مفسد
ناشناس
|
۲۲:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
مادر رومینا با نقشه قبلی رفته حمام لباس بشوره ، با پدر رومینا دستشون توی یه کاسه بوده ،وحتی عموی رومینا درجریان کار بوده
الی
|
۲۲:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
وقتی یه مرد بین عابرو و شرف و حرفای پشت سرش قرار میگیره دیگه چیزی براش مهم نیست الکی نگید اعدام کنند وقتی یه مردخواهرش یا دخترش رو میبینه دارن باهم حرف میزند کم پیش میاد غیرت خرج ندیم این پسر لعنتی ۳ روز دختر ش برده چی بهش گذشته تا بیاد خدا میدونه
حسین
|
۲۲:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
سلام خدمت دوستان
یک طرفه قضاوت نکنیم
در تربیت فرزند عوامل متعددی تاثیر گذار هست
۱.خانواده
۲.معلم و مدرسه
۳.جامعه و محیط
۴.حاکم
۵.رسانه ه.
۶.دوستان و همراهان

شاید پدر تربیت خود را درست انجام داده
عوامل دیگه تاثیر خود راگذاشته

مثلا.....نوح پیغمبر ...پسر خود را درست تربیت کرد اما عواملی دیگر او را نسبت به خدا بدبین

مثلا ...یزید...پدر. قاتل امام حسین ع....اما فرزندش تحت تعلیم استاد و معلم محب اهل بیت علیهم السلام

کمی تفکر و تامل کنیم....نانوشته کسی را قضاوت نکنیم

قاضی خداست.....
milad
|
۲۲:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
عجبا من برام سوال پیش اومده اینکه چرا پدره اول بچه خودشو اونم چند روز بعد برگشتش کشته خب چرا نرفته اول پسره رو بکشه؟ والا غیرت داشتن با آدم کشتن و روانی بودن خیلی فرق میکنه البته تربیت بد خانواده هم بی تاثیر نیست
این مقاله هم مشکل زیاد داره یه قسمتش نوشته ؛"گوشه اتاق را کردم جایی برای..." یعنی چی چه متنیه این
ناشناس
|
۲۱:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
به لحظه خودتون وجای پدر دختره بذارید وچشماتون وببندید چندشبانه روز دختره بایه نامحرم رفته ببینید عمق فاجعه گستاخی تاچه حد بعد اهالی هم تومصاحبه عنوان کردن رسم،فراردخترعادی خوب پدربدبخت جون به لب شده یه دختر 14ساله توبغل یه نامحرم بدون عیچ سنت وعرفی وصیغه ی خدابه داد اون شبهایی که دختره نبوده وپدر زجرکشیده واااای
ناشناس
|
۲۱:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
تعجبم ازمسلمان بودن ماست نه انسان بودنمان کاش نصف مان به آیات قرآن عمل می کردیم نه ده درصدمان چقدر نسنجیده قضاوت میکنیم چقدر ندانسته محمکه برپا میکنیم ازرسانه ها که بخاطر پول از آدمها که بخاطر سرگرمی وااسفاهاخدایا ماراببخش وگناهان مارا دستمایه عذابمان مکن
ناشناس
|
۲۱:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
خوب کاری کرده دستش درد نکنه بچه ای که انقدر بیحیاست نباشه بهتره
علی
|
۲۱:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
این حوادث که امروزه روی میدهند ، هیچ فرقی باعصر جاهلیت قبل از اسلام ندارند و به نوعی جاهلیت مدرن هستند ونتیجه تفاوت فاحش وتبعیض حقوق زنان ومردان است . باید به ریشه های چنین رویدادهایی پرداخته شود نه اینکه به دنبال مقصر حادثه بود . این حوادث نتیجه کج فهمی افرادجامعه ای است که در یک جامعه بسته به خود پیچیده اند و حس بزرگی وغرور کاذب بر آنها چیره گشته وبه هیچ منطق واصولی جز نادانی خود پایبند نیستند ،
محمدرضا
|
۲۱:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
من 14 سالمه همسن رومینا خانم خوانوادم اختلاف دارن منم عاشق یه کسی شدم که نگم بهتره. نمیشه همش تقصیر رومینا یا بهمن باشه بخاطر اینکه عاشق شدن!! منم عاشقم ولی عاشقی جرم نیست. اگه پدر رومینا یذره فکر میکرد با دخترش حرف میزد ازش میپرسید چرا عاشق شدی؟ یا بهش میگفت تا هیجده سالگی صبر کن بعد رفت و کشتش اصلا به این فک نکرد یه نوجوون 14 ساله دل نداره؟؟ شمام یذره از زبون ما نوجوون ها به قضیه نگاه کنین ببینین ماها عاشق میشیم شکست میخوریم زود از کوره در میریم و...
T
|
۲۱:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
واقعا متاسفم برای همینطور پدر های خواهشن بچه ها تون تو هرکاری می کنن دوست داشته باشید بچه بوده نمی دونستم دیگه
ناشناس
|
۲۱:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
جانش رو گرفته
ا
|
۲۱:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
من خودم خیلی خیلی ناراحت شدم منم یه پسرم و یک سال از رومینا بزرگ تر هم هستم ولی با این وجود رومینا رو درک نمیکنم حالا من یه مقاله ای رجب این که وقتی دختر ها به سن بلوغ میرسن هرمون های انها فعال میشود و گرایش جنسی به جنس‌مخالف بزرگ تر پیدا میکنند و این موضوع پر مورد پسر ها هم هست پسر ها به دختر های از خودشان بزرگ تر گرایش پیدا میکنند وقتی حرف های مادر رومینا رو میشنیدم میگفت تو روستا ها هستن و قتی دختراشون قد میندازن براشون خاستگار میاد این موضوع خوب خیلی ناراحت کنندس که اخرش معلوم نیست و اخرم تلاق میگیرم واقعا براشون ناراحتم که از سر بی پولی دست به این جور کارا میزنن
ایرانی
|
۲۱:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
اتفاقاحق باپدرش بوده وکار بسیار خوبی کرده به جای این همه دفاع از بی بندوباری جلوی کنید-آخه دختر۱۳ساله چه به عاشقی این فقط بی آبرویی برای خانواده اش بوده-واقعابایدبرای بعضی تفکرها تاسف خورد چون ادعای روشن فکری دارن بی بندوباری افتخار و حق مسلم میدونن.
بنده
|
۲۱:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
قانون مباحث را کلی بیان می کند ولی مجری باید با توجه به عوامل و شرایط قانون را درست بفهمد در قرآن هم آمده من با اینکه حافظ نیستم ولی دو مورد را شنیدم وبیان می کنم اولا در قرآن آمده انسان حتی اختیار جان خود را هم ندارد و نمی تواند خودکشی کند و اگر این کار را بکند مجازات سختی در انتظارش هست چه برسد پدر اختیار دار جان فرزندش باشد ۲. مجازات هرکس برابر آنچه که انجام داده باید باشد پس اگر جان گرفت باید جانش رو گرفت.در قانون نیامده اگر پدر حق دارد فرزند دخترش را بکشد و زندانی شود .و نباید اعدامش کرد مجازات قتل اعدام هست. وچون در ایجا شرایط ویژه هست یعنی کسی که باید رضایت دهد قنل را انجام داده باید شرط رضایت حذف شود نه حکم اعدامش.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۱:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
آقای قانون دان با ندانسته هایت مردم رابه اشتباه نیندازاینو کجای قانون خوندی برامون ماده شو بگو
ناشناس
| |
۰۲:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
کاملا باهات موافقم .اون دختر اگه هرکاری هم کرده باشه هیچ کس حق نداره زندگی رو ازش بگیره
ناشناس
|
۲۰:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
چه افتخاری فرارکردن انگاررسم اهالی عجب مگه مرض خوب عاقل وبالغ رفتارکنید مسخره ها چه رسوم بی ربطی فراررررباپسرنامحرم بدون اجازه والدین زن یکی دیگه شدن اصلاقشنگ نیست رفتاراشون پدرومادربیچاره روچه بی احترام کردند
شاهین
|
۲۰:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
حرف الکی از خودتون در نیارید . قطعا اتفاقی بوده که مدر همچین تصمیمی گرفته . و اون لحظه هیجکس نمیدونه چی بوده . جای این چرتا هم بشین یه چند تا خبر داغ تر پیدا کن مدیر
پاسخ ها
Ghzl
| |
۲۲:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
آدم امثال تو رو می بینه می فهمه انسانیت دیگه وجود نداره
متاسفم براتون
|
۲۰:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
باید اعدامش کنن باید هم اون پدرش رو و هم اون بهمن رو

مگه الکیه ی یکی رو بکشه ولش کنن بره ۳ تا ۱۰ سال براش ببرن
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۷:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
اگه پدر اعدام کنند لطف بزرگی به او(پدر) کرده اند او در قلبش خنجر زده و قلبش را نابود کرده اما هنوز زنده است هر وقت فکر کند هزار بار آرزوی مرگ میکنه خدایا چنین بلایی را بر سر هیچ کسی نیاره
الهام
|
۱۹:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
چرا اینقدر امار کودک آزاری در تورکها زیاده طوریکه تورکیه مقام اول رو داره!؟
ناشناس
|
۱۹:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
چقدر داستان سرایی.کاش قانون از آبروی مردم هم میتوانست دفاع کند و مردان را بین زندگی با دستهای خونین یا بی آبرویی تنها نمی گذاشت
ناشناس
|
۱۹:۰۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
سوغات انسان سوز تحجر ....واین داستان سوختن ادامه دارد....
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۰:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
تحجر و اباحی گری هر دو دارند به مثابه دو لبه قیچی گلوی حقیقت را می‌برند!
همسفر
|
۱۸:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
قصه داری میگی
بعد مرگ همه میشن دایه مهربونتر از مادر
کریمی
|
۱۷:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
شماهاچقدرراحت درمورددیگران می نویسیدونظرمیدهید.اگربه گفته های دوست رومیناتوجت کنید خوب متوجه خواهیدشدکه مقصر اصلی اون پسر میباشدزیراباچندین باردختربچه بیچاره راتهدیدکرده بوده پس چراکسی لات گری پسره راسرزنش نمیکند؟چراقانونی برای اعدام افراد اینچنینی ارائه نمیدهند؟درهرصورت گناهکارومقصرفقط وفقط همان پسره ناخلف است
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۳:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
اخه الانم باز یه طرفه ب قاضی میریم هرکی لات بازی دراوردتهدید کردک نباید باهاش واردرابطه شد حتی درچهارچوب اگه ب قول شما وب گفته ی دوست رومینا تهدیدی ازجانب پسرصورت گرفته بود باید یکی رو حداقل خالشو یادختر خالشو درجریان میذاشت ن که بخواد رابطه دوستی برقرارکنه ولی حیف ک زوددیرمیشه
رها
|
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
چه مقاله ی مسخره ای نوشتید ..چرا زیر پا گذاشتن حدود الهی رو اینقدر ساده جلوه میدید ؟چرا داشتن عفت و پاکدامنی رو زندانی و حصار جلوه میدید؟ مگر قرار هست که اگر پدری بد اخلاق باشه یا حتی بیمار روانی باشه دختر حدود الهی رو زیر پا بزاره و با فرد نامحرمی که خانواده تاییدش نمیکنن و معلوم الحاله فرار کنه وروابط غیر اخلاقی داشته باشه ؟ چرا هیچ حرفی از آبروی خانوادگی نمیزنید ؟چرا نمیگید که یک نامرد کودک ۱۲ ساله رو اخفال کرده سوءاستفاده کرده و به قول خودش دو سال باهاش رابطه داشته ..بین کودک ۱۲ ساله و مرد۲۷ساله چه ارتباطی میتونه باشه ؟پسری که اون دخترو دوست داره با چه نیتی عکسهای دونفره شون رو پخش میکنه و به پدرش میفرسته ؟یک فرزند ومخصوصا دختر همه ی وجود و دارایی یک پدره .این دختر و پسر با این مرد چه کردند که او را به جنون کشاندند ؟دیگه هیچ وقت زن و دختر ایرانی رو ترسو و زندانی خطاب نکن .ما شرافت داریم عزت داریم عفت داریم آزادیم و دختر ایرانی به پاکدامنی نجابت و شجاعتش میبالد .
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۲:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
درود بر شما،نمیدانم چرا داره به سمتی میره که فقط پدر گناهکار جلوه داده بشه!پس اون حیوان رذل که باعث این فاجعه شده چی؟ زمانی که پدر جگرگوشه خودشو با چنین حالتی به قتل میرسانه اصلا کار خوبی نکرده و باید مجازات بشه،اما نه تمام تقصیرها متوجه باشه و بقیه بیگناه جلوه داده بشن
نفس‌
| |
۲۲:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
حرف شما کاملا درست اما به پدددر باید این کارو میکرد ؟تازه رفته تحقیق کرده ببینه قصاص میشه یانه؟واقعا که مشکل ما فرهنگ غلط مونه های همه دله شدن انگار از قفس فرار کرده
ایدا
| |
۰۰:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
دقیقا
سیروس
| |
۰۱:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
آفرین و احسنت بر شما،جواب بسیار قانع کننده ای دادید،
شیما
| |
۰۱:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
عالی
ناشناس
| |
۰۲:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
بله افرین
ناشناس
| |
۰۷:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
دقیقا
ناشناس
| |
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
احسنت
بسیار عالی گفتی
ناشناس
|
۱۵:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
باید بهمن خاوری هم مجازات بشه تا درس عبرتی بشه برای بقیه جوانان شرور
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۱:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
باباشو مجازات نمیکنن چ برسه اقا بهمن رو ممکلت ما قانون نداره خراب بشه ب حق علی
ارسام رضایی
|
۱۵:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
خدایا خودت صبر بده
حجت
|
۱۵:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
نویسنده بسیار با غرضورزی نوشته.مثل نفت رو اتیش میمونه.نظرات شخصی و مغرضانه را ننویس.پدر ستون زندگی و ضاحب خانه است.کسی چه میدونه از دست دخترش چی کشیده این چند سال.یک طرفه به موضوع ننگریم.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۲:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
عزیزم توانکارمتوجه نیستی دختر۱۳یا ۱۴ساله سنی ندارهنوزبچس انوقت میکی پدرش ازدستش چی کشید ببخشید
ناشناس
|
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
اگر ایرادی در اون دختر بوده نتیجه تربیت ناصحیح و درک کم خودت بوده بجای اینکه آتش رو با آب خاموش کنی روش بنزین ریختی ،اگه جات بودم خودمو می‌کشتم
پاسخ ها
محمد
| |
۱۰:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
سلام اگه شماهم جای اون بنده خدا بودی خودکشی نمی کردی لاف نزن لطفا
ناشناس
|
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
از ته قلبم برای دختران سرزمینم مخصوصا کسایی که مانند رومینا عزیز و دوست داشتنی توسط پدرانشان کشته شدن ناراحتم من دختری سیزده ساله هستم دقیقا هم سن رومینا عزیز من مانند رومینای عزیزم سختی ندیدم و عاشق نشدم تنها عشق من پدر و مادرم هستن که که نگذاشتند یک لحظه در زندگی احساس سختی کنم من دختر هایی مانند رومینا رو درک نمیکنم چرا که عاشق نشدم و یا پدرم هیچ وقت دست روی من بلند نکرده و به من کم محبتی نکرده اما هنگامی که این خبر ناگوار رو شنیدم
روحت شاد رومینای قشنگم
پاسخ ها
نفس‌
| |
۲۲:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
خوشحالم از اینکه هنوز کسایی هستن که خوب درک میکنن اما خودشون حسش نکردن وهم خوشحالم از خوشبختیت ایشاله همیشه همین جور بمونه و دیگه امثالی مثل رومیناها نداشته باشیم
ناشناس
| |
۲۳:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
عزیزم خدا حفظت کنه مواظب خودت و زندگیت باش هم برای تو و هم برای همه همسن و سالت میگم خانواده بهترین و امن ترین جای دنیاست نگذارید انسانهای بوالهوسی مثل بهمن و امثال بهمن از بدبختی شماها سختی شماها برای خود سواستفاده کنند موفق باشی گلم
ناشناس
| |
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
باید رابطه پدر و دختری اینطور باشه که شما گفتید که هیچ دختری آنهم در سن پایین برای خالی کردن احساساتش نیاز به پسرهای کوچه و خیابون نداشته باشه.
ای کاش بجای اینکه یادت بدند چجوری داس بدست بگیری یادت میدادن چجوری دختر تربیت کنی
حسین
|
۱۵:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
ما فقط بلدیم بعد از اتفاقات کارشناسی کنیم....ترانه سرایی کنیم....عزاداری کنیم‌‌‌‌‌‌.‌‌....جملات بزرگ بزرگ بگوییم....کاش قبل از اتفاق و این همه شلوغ بازی های رسانه ای کاری می کردید....او دیگر رفت و پرونده اش بسته شد.‌‌.به فکر زنده ها و رفع مشکلات مشابه باشیم
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۰:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
کاملا درست احسنت به شما من هم با نظر شما موافقم نوش دارو بعد مرگ سهراب را چه سود
Nashenas
| |
۰۲:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
موافقم اگه همه تو دنیا مثل شما بود دیگه از این اتفاق های بد روخ نمیداد
علی
|
۱۵:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
مقاله نویس چه کیفی کردهقلم پردازی کنه از یک مصیبت و درد مردم.
Zahra
|
۱۵:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
از دامادش پرسیده بود؟؟ ولی مامانش که تو مصاحبه گفت دوتابچه واره.یکی رومینا ویه پسر ۶ساله داره؟ همه حرفا تناقض دارن.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۲:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
شوهر خواهر هم میشه داماد
بهنام
| |
۲۳:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
شما شوهر خواهر چی صدا میکنید؟؟ عروس؟؟؟؟
ناشناس
| |
۲۳:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
تازه میگن وکیل دامادشه یعنی یه دختر دیگه هم داره ، اونوقت میگن پدر ۳۷ سالش بوده؟ مگه دخترش که داده به وکیل چند سالش بوده که ازدواج کرده؟!
ناشناس
| |
۲۳:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
منظورش ازداماد شوهر عمه ی رومیناس گویا رومینایه عمه داره ک اونم باپسرموردعلاقش فرارکرده اینوتومصاحبه خاله اش خوندم داماد همون شوهر خواهر پدررومیناس
فاطمه
| |
۲۳:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
مثلا شوهر خواهر داماد به حساب میاد حتما که نباید با بچه خودش ازدواج کرده باشه تا ما بگیم دامادشونه
ناشناس
| |
۲۳:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
منظورش از داماد ،احتمالاشوهر خواهرش بوده
ناشناس
| |
۰۰:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
دامادمنظورش شوهرخواهرش یکم فکرتوبکاربنداز
ناشناس
| |
۰۱:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
داماد منظور شوهر خواهر
گیلانی
| |
۰۱:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
عزیزم کلمه داماد چه ربطی به تعداد بچه هاش داره؟دراینجا داماد یعنی شوهر خواهرش.
رصا
| |
۰۱:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
دامادش ینی شوهر خواهر هم میتونه باشه پروفسور
دلسوز
|
۱۵:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
حیف مردهشور نامرد پست خودت از مرگ میترسی اما بچه معصوم را چطوری دلت اومد برو تا وجدان ترتیبت را بدهد باید روزی هزار مرتبه بمیری ابروی اسلام را افرادی مثل شما‌ میبرید
ناشناس
|
۱۴:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
این پدر عجب آدمی بوده که از مرگ خودش می ترسید ولی از مرگ دخترش که پاره تنش بوده هیچ عبایی نداشته
ناشناس
|
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
ایا وقت ان نرسیده است که بجای کلفن کردن رگ گردن برای بچه ها ان ها را درست تربیت کنیم ؟؟
پاسخ ها
mohammad
| |
۰۰:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۲
چرا اون دخترو اینجوری کردی به قرآن خیلی عالیه
ناشناس
|
۱۳:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
چقدر متن مزخرفی بود بی هیچ منطق
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۳:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۱
همه اینایی که نام برد مسبب قتل رومینا بودن وقتی درگوشی حرف میزنن که وای بابای رومیناست انگار نه انگار دخترش سه روز خونه نبوده مگه رومینا رو جز ترس از حرف مردم چیز دیگه کشت نمیخواید بس کنید کم سرک بکشید تو زندگی این و اون