پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : تصور ميشود براي آغاز بحث پيرامون سنجش دينداري بايد تعريفي از دين ارايه شود؛ تعريفي كه اجماعي ميان محققان بر اين تعريف وجود داشته باشد. با اين مشخصات بايد گفت دين عبارت است از: «مجموعهاي نهاديشده از باورها درباره وجود مقدس، متعالي و فرامادي و به تعبير ذات شناسانه از دين، قايل به موجوداتي فرابشري و مقدس و ارزشها و هنجارها، نمادها، عواطف و مناسكي كه در ارتباط با آنها شكل ميگيرد.» با توجه به همين تعريف ميتوان براي دينداري ابعادي را در نظر گرفت كه همان ابعاد پنجگانه استارك و گلاك است. مدل استارگ و گلاك با در نظر گرفتن پنج بعد باور، مناسك، عواطف، پيامد و دانش مدلي است كه قابليت تعميم به تمامي اديان را داراست و تفاوت اديان به برداشتهاي مختلفي است كه در قالب محتوا قابل بررسي است و عامل اصلي تفاوت ميان اديان و فرقههاي مذهبي گوناگون محتوايي است كه درون اين قالبها ريخته ميشود. هر يك از اين پنج بعد در مدل استارك و گلاك چندين بعد فرعي دارند كه بايد اين ابعاد را هماهنگ با اديان مختلف بهكار برد چرا كه ممكن است اين ابعاد فرعي با برخي از آموزهها و اصول اديان، هماهنگي نداشته باشند. به عقيده من مدلها قالبهايي هستند كه موضوع حايز اهميت محتواي آنهاست نه شكل و فرم آنها، از اينرو هر مدلي مانند استارگ و گلاك صلاحيت و جامعيت لازم براي سنجش اديان و فرقههاي ديني مختلف ازجمله اسلام را داراست.