پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مراسم ترحيم ابراهيم يونسي ـ نويسنده و مترجم فقيد ـ شامگاه چهارشنبه (٢٦ بهمنماه) در مسجدجامع شهرك غرب برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين مراسم كه با حضور چهرههاي مختلفي همراه بود، محمدعلي سلطاني، نويسنده و پژوهشگر، از ابراهيم يونسي به عنوان كسي ياد كرد كه بيش از نيم قرن زندگياش را در راه فرهنگ و تلاش براي مردم گذاشت و اكنون افتخار مردم كردستان و ايران است.
او در ادامه گفت: از كوهپايههاي البرز به مردم شريف كردستان، بويژه شهرهاي سقز، بانه، ديواندره و ديگر مردم شرافتمند شهرها و آباديهاي كردستان درود ميفرستم كه با شنيدن خبر درگذشت ابر اهيم يونسي در سرماي زير صفردرجهي كردستان در حاشيهي راهها و جادهها تا پاسي از شب تحمل كردند تا فرزند آربابا و پدر روحاني خويش را در آغوش بگيرند.
سلطاني همچنين عنوان كرد: ابراهيم يونسي سه بار متولد شد. يك بار آن زمان كه آگاهانه پاي در ميدان مبارزه گذاشت و در ادامه در آذر ١٣٣٢ به همراه ديگر همرزمانش به اعدام محكوم شد، وضو گرفت، شهادتين گفت تا پاي چوبهي اعدام رفت؛ اما به علت تيري كه در پايش خورده بود، يك درجه تخفيف گرفت و به حبس ابد محكوم شد و بازگشت تا اصالتش را در حوزهي فرهنگي و اجتماعي پيش ببرد. بار ديگر هنگامي متولد شده بود كه پا به عرصهي هستي گذاشته و به دنيا آمده بود و سومينبار ١٩ بهمنماه بهدنيا آمد؛ هنگامي كه سيمرغ جانش از تن به در شد.
او در ادامه متذكر شد: ابر اهيم يونسي و تلاشهاي او برگ زريني به تاريخ و فرهنگ كردستان و مردم ايران اضافه كرد. زندگي پرماجراي استاد ابراهيم يونسي در خانداني اشرافي در شهر بانه آغاز شد. او پس از فراگرفتن درسهاي مقدماتي به دانشگاه افسري راه پيدا كرد. اين استاد بزرگ ميخواست با انديشه و علم زندگي كند و در آغاز از نظام سردرآورد و از آنجا به سياست رسيد؛ سياستي مخفي و سازمانيافته كه در پي براندازي سلطنت پهلوي برآمد. او و همرزمانش در حالي به چنين سياستي روي آورده بودند كه ميدانستند در صورت لو رفتن، با مرگ روبهرو خواهند شد.
اين پژوهشگر خاطرنشان كرد: استاد يونسي در جايي از خاطراتش نقل ميكند بسياري از چيزها را در زندان آموختم. آنها زندان را به دانشگاه تبديل كردند. زبان انگليسي را از زندان فراميگيرد؛ در فضايي كه افسران زنداني، افرادي فرهيخته، بادانش و از جامعهي كتابخوان بودند. يونسي معتقد بود، ادبيات براي خودش نوعي جامعهشناسي است و معتقد بود فرهنگ با تفكر و انديشهورزي رشد و گسترش پيدا ميكند. دكتر ابراهيم يونسي از ايدئولوژيها گذر كرده و از هر جانبداري چپ و راست به عنوان ميزان براي حكم دادن پرهيز ميكرد.
در مراسم يادبود ابراهيم يونسي، چهرههاي متعدد فرهنگي، هنري، نويسندگان، كردهاي مقيم مركز و افرادي از كانون وكلا حضور داشتند.
از جمله حاضران در مراسم ترحيم اين نويسنده و مترجم فقيد، محمود دولتآبادي، علياشرف درويشيان، جاهد جهانشاهي، هوشنگ كامكار، اردوان كامكار، علي ميرزائي، عنايت سميعي، سهيل محمودي، احمد مسجدجامعي، جلاليزاده (نمايندهي سابق مردم سنندج در مجلس شوراي اسلامي)، شهرام اقبالزاده، بيژن ذوالفقارنسب، قطبالدين صادقي، صالح نيكبخت و حسين مظفر (وزير سابق آموزش و پرورش) بودند.
به گزارش ايسنا، ابراهيم يونسي ١٩ بهمنماه از دنيا رفت و پيكر او ٢١ بهمنماه در قبرستان سليمانبگ در زادگاهش، بانه، به خاك سپرده شد.
يونسي كه تقريبا به تعداد سالهاي رفتهي عمرش كتاب نوشته و ترجمه كرده بود، در سن هشتادوپنجسالگي با زندگي وداع گفت. او مدتي بود كه بر اثر كهولت سن در بستر بيماري بود.
ابراهيم يونسي متولد خردادماه سال ١٣٠٥ در بانهي كردستان بود و از جمله كتابهاي تأليفي و ترجمهيياش اين عنوانها هستند: دن كيشوت و سه تفنگدار براي نوجوانان، آرزوهاي بزرگ، خانه قانونزده و داستان دو شهر از چارلز ديكنز، آشيان عقاب از كنستانس هون، توفان از ويليام شكسپير، اسپارتاكوس از هوارد فاست، جنبههاي رمان اي. ام. فورستر، سيري در نقد ادب روس و دفتر يادداشتهاي روزانه يك نويسنده فئودور داستايوسكي در حوزهي ترجمه / گورستان غريبان، دلدادهها، فردا، مادرم دو بار گريست، كجكلاه و كولي، داداشيرين، شكفتن باغ، خوش آمدي و دعا براي آرمن در حوزه داستان و رمان تأليفي. او همچنين كتابهايي را در حوزهي داستاننويسي منتشر كرده است.