پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حمید رسایی پس از عدم حضور در لیست جبهه پایداری برای انتخابات، در اطلاعیه ای اعلام کرد که انصراف نخواهد داد.
در اطلاعیه او آمده است:
از روز‌ی که لیست ۶۰ نفره جبهه پایداری برای معرفی کاندیداهای تهران به صورت عمومی منتشر شده و نام بنده در آن نیامده، دوستان مختلف و خبرنگاران متعددی پیگیر شده‌اند تا علت آن را از من جویا شوند. ضمن یادآوری این نکته که بنده پاسخگوی تصمیمات دیگران نیستم، از آنجا که تعداد این تماس‌ها زیاد شده، این توضیحات را عرض می‌کنم.
جبهه پایداری براساس ضرورت‌هایی در سال ۹۰ توسط چند تن از نمایندگان فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس هشتم از جمله اینجانب و دولت دهم با مبانی مشخص در راستای تقویت جبهه انقلاب اسلامی و تحت نظارت آیت الله مصباح یزدی پایه‌گذاری شد.
من فقط در شورای مرکزی اول این جبهه حضور داشتم و در شورای مرکزی دوره‌های بعد و جلسات آن شرکت نداشته و در این مدت، ارتباط تشکیلاتی هم نداشته‌ام. البته نه فقط من که برخی دیگر از اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری از جمله آقایان حسینیان، زارعی، الهام، کوچک زاده، نبویان، حسین جلالی (مسئول دفتر آیت‌الله مصباح) و... هم که قبلا عضو شورای مرکزی آن بوده‌اند، درحال حاضر مثل بنده دیگر در جبهه پایداری نیستند.
جبهه پایداری که از چند سال قبل در قالب حزب مجوز فعالیت گرفته است، مثل هر مجموعه حزبی و سیاسی دیگر، در حال حاضر براساس اساسنامه و با ترکیب شورای مرکزی جدید خود از جمله آقایان آقاتهرانی، محصولی، متقی‌فر، نیلی و عزیزان دیگری که برخی از آنها را من شناختی ندارم، مشغول فعالیت است.
طبیعی است که یک مجموعه سیاسی و حزبی، براساس سیاست‌ها و هدف‌گذاری‌هایش حق دارد ترکیبی از افراد مختلف را برای معرفی لیست انتخاباتی به مردم در نظر بگیرد. بنابر این، قرارندادن نام بنده در لیست ۶۰ نفره حزب پایداری امر عجیبی نیست. همانطور که برخی از احزاب دیگر هم نام بنده را در فهرست خود قرار نداده‌اند. من هم البته به دنبال اینکه در این لیست یا آن لیست باشم، نبوده‌ام. طبعا در انتخابات لیست‌های مختلفی توسط جریانات و چهره‌های سیاسی به مردم معرفی خواهد شد و البته تصمیم‌گیر نهایی، مردم‌اند.
اما این طلبه کوچک افتخارش این است که از ۲۰ سال قبل تا امروز و ان شاءالله در سال‌های بعد، فعالیت سیاسی‌اش را در سایه رهنمودهای آیت الله مصباح یزدی انجام داده است. این ارتباط در طول این بیست همواره با محبت و عنایت این فقیه سیاستمدار و عمار جبهه ولایت همراه بوده است.
از سال ۸۹ که انتشار هفته‌نامه ۹ دی به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی بنده آغاز شده، تنها رسانه سیاسی بود که مورد اعتماد ایشان قرار گرفته و هر ساله (جز ۲ سال) درخصوص مسائل روز، گفتگوی تفصیلی و اختصاصی با آیت الله مصباح داشته است که آخرین مورد آن یک ماه قبل بود و این، نشانه اعتماد و محبت آن استاد عزیز است.
۴ سال قبل که به ناحق ردصلاحیت شدم، آیت الله مصباح که در جریان کامل موضوع بود، ضمن بیان رهنمودهایی که در آن مقطع حساس برایم بسیار راهگشا و آرام‌بخش بود، فرمودند: «از نظر من اگر ۴ نفر صلاحیت حضور در مجلس داشته باشند، یکی از آنها شما هستید.»
یک ماه قبل از ثبت نام انتخابات در این دوره نیز وقتی برای مشورت خدمتشان رسیدم، مطابق معمول با بیان رهنمودهای درس‌آموز، ثبت‌نام در انتخابات را برایم واجب و متعین شمردند و در دیدار چند تن از دوستان دیگر با ایشان، تعابیری پدرانه و محبت‌آمیزی درباره فعالیت‌های دوره نمایندگی این طلبه کوچک به کار برده بودند که برایم مایه دلگرمی و مباهات است.
شاید تنها کسی که متاسفانه هرگز توفیق شرکت در دروس آیت الله مصباح را نداشته اما دیگران او را به عنوان شاگرد این استاد بزرگ می‌شناسند، این طلبه کوچک است که البته با اجازه ایشان، سال‌هاست حق استفاده از این عنوان پرافتخار را نیز دارم.
بدیهی است که برای من، این ارتباط ۲۰ ساله و امکان استفاده از نصایح، تذکرات و ارشادات آیت الله مصباح، فرصت و سرمایه سیاسی است نه حضور در لیست انتخاباتی یکی از احزاب سیاسی مرتبط با آیت الله مصباح...
با برخی از اعضای شورای مرکزی این حزب تفاوت دیدگاه و نظر دارم اما این دلیل نمی‌شود حالا که در لیست آنها نیستم، برای دوستانم در حزب جبهه پایداری آرزوی موفقیت نکنم. امید که در سایه رهنمودهای انتخاباتی امام خامنه ای و مطابق سیاست‌ورزی علامه مصباح یزدی که به صورت عمومی و از جمله در آخرین گفتگوی اختصاصی با ۹ دی بیان کرده‌اند، همه بتوانیم در کمک به جبهه انقلاب و حرکت در مسیر نائب امام زمان(عج) و رقم زدن انتخاباتی پرنشاط و تکلیف‌مدارانه موفق باشیم.
ان شاءالله پرقدرت و با کمک بدنه انقلابی و پرانگیزه در سرتاسر کشور خصوصا دوستان تهرانی، به همراه کاندیداهای انقلابی، شناخته شده، جوان و امتحان پس داده‌ی دیگر، در رقابت انتخاباتی باقی خواهم ماند که «ان حزب الله هم الغالبون».