پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : بهرنگ دزفولیزاده یکی از کارگردانهایی است که با «بیصدا حلزون» در بخش نگاه نو سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. او حضور بازیگران حرفهای در این فیلم را، دلیل جسارت هنری آنها دانست.
بهرنگ دزفولیزاده را اهالی رسانههای سینمایی با عکاسی پروژههای سینمایی میشناسند. او حالا چندسالی است که عکاسی را کنار گذاشته و در مسیر فیلمسازی قرار گرفته و روز گذشته با اولین تجربه کارگردانی فیلم بلندش در سینمای رسانه حضور داشت.
«بیصدا حلزون» فیلمی است که سوژهاش از یک معلولیت میآید؛ ناشنوایی. دزفولیزاده در این فیلم تلاش کرده تا زندگی و مشکلات گروهی از جامعه را به تصویر دربیاورد و در این راه هم از بازیگران حرفهای مثل علیرضا جلالیتبار، محسن کیایی و هانیه توسلی و هم از بازیگران ناشنوا و کمشنوا بهره برده است.
گفتوگوی ما با دزفولیزاده درباره اولین تجربهاش در کارگردانی را بخوانید.
به عنوان اولین فیلم سراغ سوژه سختی رفتهاید. خودتان فیلم را چگونه میبینید؟
به نظرم پرداختن به اقشار خاص جامعه که به شدت مهجور ماندهاند، کار سختی است و سختترین بخش هم آن است که به زندگی و روش زندگی آنها بتوان دست پیدا کرد و یک چیزهایی درباره آنها یافت. به نظر من سختترین قسمت این فیلم همین موضوع بوده است. کسانی که سر فیلمبرداری بودند، اکثرا ناشنوا یا کمشنوا بودند و از آنجایی که ما مسلط به زبان اشاره نبودیم، برای آنکه مفهوم حرفمان را به آنها برسانیم تا چگونه جلوی دوربین عمل کنند و موضوع را نشان دهند، کاری پیچیده داشتیم و میتوانم بگویم این از اتفاقات سخت کار بود.
همچنین جایگذاری دوربین و برای گرفتن زبان زیبای اشاره که به شدت متفاوت و جذاب است، از چالشهای فیلم بود و امیدوارم بعد از دیدن این فیلم بسیاری از آدمها ترغیب شوند تا زبان اشاره را یاد بگیرند.
یکی دیگر از چالشها برای من پرداختن به موضوعی بود که از لحاظ داستانی، امکان تبدیل شدن به یک داستان کلیشهای و تکراری را داشت. باتوجه به اینکه در بیست سال گذشته ما دو فیلم قدرتمند از پوران درخشنده در این زمینه داشتهایم، همین موضوع مسئولیت دوچندانی را برای من ایجاد کرد که به این موضوع فکر کنم که چگونه کار کنم که متفاوت باشد. به نظر من خانم درخشنده در این زمینه طلایهدار هستند و به طور اختصاصی به این موضوع پرداختند.
به عنوان فیلمساز اول، میتوانستید سراغ یک سوژه ساده بروید و تهیهکننده هم از این موضوع راضیتر بود، اینگونه نیست؟
من همیشه معتقدم اگر قرار است یک اتفاق خوبی مثلا در یک مسیر کوهپیمایی بیفتد، این است که کسانی که میخواهند به قله برسند، همیشه مسیر سختتری را طی میکنند و من واقعا مسیر سختتری را طی کردم، اما ایمان داشتم که میتوانم این فیلم را بسازم. البته که شاید این موضوع برای خیلی از دوستان باورپذیر نباشد اما واقعا این فیلم و داستانش، اعتقاد قلبی من بود، سرانجام کار را هم به خدا سپردم و خیلی از مراحل به سختی اما با جذابیت طی شد.
بعد از این، من همچنان دوست دارم موضوعات اجتماعی خاص را بسازم که رویکرد تازه و متفاوتی داشته باشد چرا که فکر میکنم برای شنواها باید یک فرهنگسازی درباره ناشنوایان بشود، چون سالها هیچ فیلمی درباره این موضوع ساخته نشده است و از نظر من باید فرهنگسازی شود که شنواها با ترحم به این افراد نگاه نکنند. چون بیشتر آنها به شدت تواناییها و هوششان از ما بالاتر است.
برنامهای ویژه برای اکران ناشنوایان دارید؟
بله، ما تبلیغاتمان را از حدود ۵ماه پیش، درست بعد از پایان فیلمبرداری آغاز کردیم و در وهله اول پخش بیصدای فوتبال (دربی) را برای ناشنواها داشتیم که خیلی برنامه جذابی بود و کلیپهای منتشر شده از آن هم بسیار وایرال شد و یک برنامه دیگر این بود که یک کلیپ با حضور بازیگران و در حمایت از شرایط شغلی ناشنوایان ساخته شد. در اینجا هم بازیگران شنوا با زبان اشاره میگفتند که ما نباید این جامعه و این آدمها را تنها بگذاریم. ما حتی یک مراسمی را نیز در فرهنگسرای اندیشه برگزار کردیم که در آن به ۵۰۰ ناشنوا، دو سکانس از فیلم را نشان دادیم تا خیالشان راحت شود که زیاد به بیراهه نرفتهایم. چون زبان اشاره آنها متفاوت است و ما در جای جای این فیلم از بازیهای ناشنوایان بهره گرفتهایم، خواستیم هم خیال خودمان و هم خیال آن ها را راحت کنیم. خوشبختانه این فیلم و این کار مورد استقبال قرار گرفت و همچنان هم این استقبال ادامه دارد.
بهرنگ دزفولیزاده در نشست خبری فیلم «بیصدا حلزون» در جشنواره فیلم فجر
راضی کردن بازیگران حرفهای مثل هانیه توسلی برای ایفای نقش یک ناشنوا سخت بود؟
خیر. ایشان راحت موافقت کردند که در این کار حضور پیدا کنند، چون به هرحال این نقش برای ایشان هم یک چالش بزرگ به حساب میآمده است. من فکر میکنم شانس داشتم که در این کار با خانم توسلی همکاری کردم. در حقیقت برای بازیگرانی که در فیلم بودند هم، بازی در این فیلم چالش بزرگی بود و فکر میکنم خیلی جسارت داشتند که توانستند در این نقش و جایگاه بازی کنند. البته که خیلی سختی کشیدند چون شما اگر بخواهید ۳۰ثانیه دستتان را با سرعت تکان بدهید، خسته میشوید. حالا شما فکر کنید که بازیگر هم باید به بازیاش فکر کند هم حرکت دستانش و هم یک گویشی داشته باشد که یک کمشنوا یا ناشنوا فیلم را میبیند نگوید شما ادای من را در آوردهاید.
حضور در این فیلم، برای بازیگران، چالشی بزرگ بود و فکر میکنم خیلی جسارت داشتند که توانستند در این نقش و جایگاه بازی کنند
ما تمام نگرانیمان این بود که ناشنواها با دیدن این فیلم احساس کنند که خدایی نکرده ما آنها را مورد تمسخر قرار دادهایم.
برای فیلمهای بعدیتان هم سراغ سوژههای خاص این مدلی میروید ؟
من احساس میکنم که حوزه ناشنوایان موضوعات بسیار جذابی دارد که پتانسیل ساخت یک مجموعه را دارد. حدودا طی آن یک سالی که من با آنها در ارتباط بودم و اکنون هم با انجمنهایشان در ارتباطم این موضوع برای من علنی و نمایان شد.
اما یک فیلمنامه سینمایی دیگر هم دارم که برای من موضوع چالش برانگیزی است و مرتبط به یک قشری از جامعه است که همه ما آنها را میبینیم اما شاید تمایلی نداریم که به آنها توجه کنیم.