صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۲۵۶۴۰
تاریخ انتشار: ۴۹ : ۱۹ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۸
یادداشت ولی نصر در نیویورک تایمز:
در تشدید سریع تنش‌ها و حملات بین آمریکا و ایران در ماه جاری، هر یک از طرفین دیگری را به مبارزه طلبید. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا هدف کشورش را مقابله و مهار ایران تعریف کرد. در مقابل سران ایران نیز گفتند که تا زمانی که آمریکا خاورمیانه را ترک نکند، راضی نخواهند شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

ولی نصر مشاور سابق اوباما و استاد دانشکده روابط بین الملل جان هاپکینز در نیویورک تایمز نوشت: در تشدید سریع تنش‌ها و حملات بین آمریکا و ایران در ماه جاری، هر یک از طرفین دیگری را به مبارزه طلبید. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا هدف کشورش را مقابله و مهار ایران تعریف کرد. در مقابل سران ایران نیز گفتند که تا زمانی که آمریکا خاورمیانه را ترک نکند، راضی نخواهند شد.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: رویارویی و مقابله با ایران ممکن است عاقلانه به نظر برسد، اما مشخصا آنچه که در گذشته مفید بوده این بار دیگر کارایی نخواهد داشت. ترامپ امروز با خاورمیانه‌ای رو به رو است که شرایط آن بسیار متفاوت از شرایط سال‌های گذشته و دوره روسای جمهور پیشین است.

برای ده‌ها سال، آمریکا با اتکا به دیکتاتورهای عرب سعی داشت ایران انقلابی را مهار کند، اما سپس همین آمریکا به عراق حمله كرد و صدام حسینی را كه جهان عرب برای مهار ایران به آن متکی بود، از قدرت ساقط كرد. امروز، آمریکا هنوز برای ایجاد نوعی اتحاد پایدار با عراق جدید تلاش می‌کند در حالی که دیگر کشورهای منطقه اوضاع نامناسبی دارند، به عنوان مثال مصر هنوز زخم‌های تلخ بهار عربی سال 2011 را بر تن دارد و از سوریه، سومین غول عربی فقط یک نام باقی مانده است.

با توجه به شرایط این کشورها آقای ترامپ تصمیم گرفت برای حفظ نظم قدیمی منطقه نگاهش را به عربستان سعودی و امارات متحده عربی در جنوب خلیج فارس بدوزد، غافل از اینکه خود این پادشاهی‌ها نیاز به پیوند با کشورهای عربی بزرگتری که اکنون در آشفتگی هستند، دارند. بدون دیگر کشورهای عربی، امارات و عربستان حتی فاقد توانایی نظامی برای کمک به آمریکا برای ادامه درگیری‌های چند ساله‌اش با ایران هستند، چه رسد که به تنهایی بتوانند با نفوذ منطقه‌ای ایران مقابله کنند. به عنوان مثال، تلاش سعودی‌ها برای محاصره نفوذ ایران در یمن، نه تنها به ضرر ایران نشده که حتی پای این کشور را عملا به شبه جزیره عربستان باز کرده است.

علاوه بر این، پادشاهی‌های عرب حاشیه خلیج فارس که آمریکا آن‌ها را در خط مقدم سیاست مهار‌ خود می‌بیند، علیه ایران متحد نیستند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی خودشان با قطر که معتقدند در بین پادشاهی‌های خلیج فارس شکاف ایجاد کرده مشکل دارند. از نظر آن‌ها دوحه عملا سنی‌های منطقه را تقسیم کرده و امید آمریکا را در اتحاد اهل سنت علیه ایران نقش بر آب ساخته است. شورای همکاری خلیج فارس، که آمریكا به عنوان یك اتحاد بزرگ منطقه‌ای علیه ایران ایجاد كرد، اکنون فقط به اسم وجود دارد. در حال حاضر در این شورا عربستان و امارات، قطر را تحریم کرده‌اند و دیگر اعضای آن چون عمان و کویت هم سر ناسازگاری با آن‌ها دارند. برای قطر، عمان و کویت، ایران یک وزنه‌ای به حساب می‌آید که به هر حال برای محافظت از آنها در برابر افزایش قدرت عربستان سعودی می‌تواند مفید باشد.

سلطنت‌های عربستان سعودی، قطر، عمان، کویت و امارات می‌توانند پایگاه‌های نظامی بیشتری به آمریکا دهند، اما در جریان حمله اخیر هواپیماهای بدون سرنشین به تاسیسات نفتی سعودی کاملاً روشن شد، خود این کشورها با هم علیه ایران متحد نیستند.

علاوه بر این، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نگران هزینه جنگ احتمالی با ایران بر اقتصاد خود هستند و به همین خاطر با احتیاط عمل می‌کنند. اکنون اعراب به منظور کاهش تنش، کانال‌های ارتباطی با ایران گشوده اند. به گفته عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، هنگامی که سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران، توسط یک پهپاد آمریکایی در عراق ترور شد، او در حقیقت حامل پاسخ ایران به پیام عربستان سعودی برای مذاکره بود. پادشاهان عرب از فشار آمریكا بر ایران حمایت می‌كنند، اما آنها همچنین تلاش خواهند كرد تا تنش‌های خود با ایران به خاطر آمریکا را کاهش دهند.

دولت ایران به اندازه‌ای که واشنگتن تصور می‌کند، ضعیف نیست و ترور ژنرال سلیمانی اتفاقا ایران را تقویت کرده است. آنها جمعیت عظیمی را دیدند که برای عزاداری ژنرال به خیابان‌ها آمدند.

ترامپ هنوز کاملاً درک نکرده که موقعیت ایران امروز در منطقه قوی تر از زمانی است که آمریکا شروع به تهدید این کشور کرد. ایران پیوندهای فرهنگی عمیقی با مسلمانان شیعه‌ای در منطقه دارد، که در جستجو رسیدن به نظم منطقه‌ای جدید حمایت این کشور را می‌طلبند. ایران همچنین مدت‌هاست که برای جلوگیری از فشارهای آمریکا به شبکه‌ای از شبه نظامیان و حامیانش در منطقه متکی است.

علاوه بر این، با شکسته شدن خاورمیانه عربی، مزیت نظامی به سمت سازمان‌ها و شبه نظامیان تغییر یافته، که می‌توانند جنگ‌های داخلی انجام دهند و به دور از نیروهای متعارف آموزش دیده برای پیروزی در نبردها تلاش کنند. این جنگ نیابتی و نامنظم به ایران اجازه داده تا بتواند سرمایه گذاری‌های استراتژیکی روی این شبه نظامیان انجام دهد و جنگ‌های نیابتی خود را در عراق، سوریه و یمن پیش ببرد.

در کنار این‌ها پرزیدنت ترامپ در سال 2018 با خروج از توافق هسته‌ای موفقیتی که آمریکا در مهار اهداف هسته‌ای ایران به دست آورده بود، بر باد داد. اخیراً، ساقط کردن هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی و حمله به تأسیسات نفتی در عربستان سعودی انجام شد تا تهران به وضوح به آمریکا نشان دهد که در زمینه توانایی موشکی، پهپادی و جنگ سایبری به یک قدرت تبدیل شده است.

مطمئناً، اعتراضات اخیر در عراق و لبنان باعث شکاف استراتژی منطقه‌ای ایران شده بود، اما ترور ژنرال سلیمانی به ایران کمک کرد که دوباره جا پای خود را در عراق محکم کند. با کاری که آمریکایی‌ها کردند توجهات از تلاش ایران برای نفوذ بیشتر منطقه‌ای منحرف و چشم‌ها به سمت آمریکا چرخید.

برای ایران، یک جنگ بدون پایان با اتکا به شبه نظامیان منطقه‌ای بهترین گزینه است. تصمیم آمریکا برای ترور ژنرال سلیمانی دوباره درب‌های عراق را به روی ایران باز کرد، اکنون نیز همانطور که در خشم پارلمان عراق مشاهده می شود آمریکا تصمیم گرفته تا با ایران در خاک عراق امتیاز کسب کند.

چیزی که ما می‌توانیم از ایران انتظار داشته باشیم این است که این کشور آمریکا را تهدیدی بزرگتر از هر نوع آشوب منطقه‌ای بداند. از نظر ایران حتی داعش و طالبان كه بخش‌های بزرگی از خاورمیانه و جنوب آسیا را كنترل می‌كنند در مقایسه با آمریکا تهدید کوچک‌تری هستند. بنابراین اگر آمریکا در منطقه باقی بماند، ناچار است که با بی ثباتی، جنگ‌های نیابتی، تروریسم و بحران‌های سیاسی در گستره وسیعی از افغانستان تا سوریه دست و پنجه نرم کند.

برای مقابله و مهار ایران اکنون آمریکا باید قدرت و ثبات را به جهان عرب بازگرداند. رئیس جمهور باراک اوباما فهمید که کاهش تنش با ایران عاقلانه تر از تلاش برای مبارزه با آن در جهان ورشکسته عرب است. اگر تنش موجود از کنترل خارج شود، این می‌تواند به معنای آغاز جنگ بی پایان دیگری باشد، آن هم با کشوری 80 میلیون نفری، خشمگین و متحد پشت نام ایران.

پرزیدنت ترامپ و متحدانش ممکن است اقدام اخیر را یک پیروزی بدانند، اما با گذشت زمان این امر اثبات می‌شود که آیا واقعا آنطور که آن‌ها تصور می‌کنند این یک پیروزی بوده یا نه. آقای ترامپ باید راهبردی فراتر از تقابل و مهار داشته باشد تا مبادا آمریکا وارد جنگ جدیدی در خاورمیانه شود.