پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یک کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است، سفر امیر قطر در عالیترین سطح سیاسی این کشور در دو سطح قابل ارزیابی است. یکی مواضع سیاسی جدید کشور قطر است که به سمت سیاستهای امنیتی چندجانبه و همگرایانه در حوزه خلیج فارس گرایش پیدا کرده و تنشزدایی با ایران و محور مقاومت از اساس آن است. دیگری اینکه قطریها ارتباط گستردهای با آمریکا دارند و واشنگتن در این کشور پایگاه نظامی بزرگی دارد. بنابراین این سفر را نیز بدون در نظر گرفتن امکان بحث امیر قطر پیرامون تنشهای اخیر میان ایران و آمریکا مورد لحاظ قرار داد
مجید صفاتاج، کارشناس مسائل خاورمیانه در ارتباط با ابعاد اهمیت و محورهای احتمالی سفر «تمیم بن حمد» به تهران، به خبرنگار «انتخاب» گفت: «از زمانی که شاهد روی کار آمدن امیر جدید قطر بودهایم، سیاستهای منطقهای این کشور نیز با تغییرات جدی همراه شده است. در بحران سوریه که دوحه از قبل در کنار محور عربستان و امارات قرار داشت اما شاهد تغییر رویکرد به سمت بیطرفی بودیم. در سطح تحولات منطقهای نیز شاهد هستیم که قطر در چند سال گذشته در نقطه مقابل عربستان و امارات نیز قرار گرفته است. در واقع، پس از تحریم قطر از سوی این دو کشور، عملا شاهد گرایش پیدا کردن دوحه به سمت ایران و ترکیه بودیم و حتی آنکارا در برابر ریاض از قطریها به صورت همهجانبه حمایت کرد. در سطح مناسبات جدید نیز طرح «صلح هرمز» زمانی که از سوی جمهوری اسلامی ایران مطرح شد از سوی کشور قطر مورد حمایت قرار گرفت. در حوزه تحولات یمن نیز شاهد هستیم دوحه از کشوری حامی عربستان به بازیگری خنثی تبدیل شد.»
وی افزود: «در این میان با توجه به تنشهای ایجاد شده میان ایران و آمریکا بعد از ترور سردار قاسم سلیمانی، به نظر میرسد همانطور که آمریکاییهای رئیس شورای روابط خارجی اروپا را وادار به تماس گرفتن با تهران کردند، به نظر میرسد این سفر نیز بدون توجه به بحرانهای اخیر تهران و واشنگتن نیست. لذا سفر امیر قطر در عالیترین سطح سیاسی این کشور در دو سطح قابل ارزیابی است. یکی مواضع سیاسی جدید کشور قطر است که به سمت سیاستهای امنیتی چندجانبه و همگرایانه در حوزه خلیج فارس گرایش پیدا کرده و تنشزدایی با ایران و محور مقاومت از اساس آن است. دیگری اینکه قطریها ارتباط گستردهای با آمریکا دارند و واشنگتن در این کشور پایگاه نظامی بزرگی دارد. بنابراین این سفر را نیز بدون در نظر گرفتن امکان بحث امیر قطر پیرامون تنشهای اخیر میان ایران و آمریکا مورد لحاظ قرار داد.»
این کارشناس مسائل خاورمیانه در ادامه تاکید کرد: «تجریه 40 سال گذشته بعد از انقلاب نشان داده هرگاه تلاش کردهایم با آمریکا تنشزدایی کنیم، بلافاصله آنها به سمت سیاست خصمانه روی آوردهاند. برای نمونه ما در دوران دولت اصلاحات در موضوعات افغانستان و عراق با این کشور همکاری نسبی داشتیم اما جرج بوش پسر ایران را در محور شرارت قرار داد. در دوران باراک اوباما نیز چنین چیزی دیده شد. در مجموع آمریکاییها همواره در پی آن هستند موضع ایران را نرم کرده و بلافاصله فشارها را افزایش دهند. با نظر به آینده تجربیات تاریخی به نظر میرسد ایران باید همچنان بر مواضع محکم و استوار خود تاکید داشته باشد. به ویژه باید توجه داشت اکنون کسی در کاخ سفید حضور دارد که به تعبیر خودشان روزی هفت بار دروغ میگوید، لذا نمیتوان به او اعتماد کرد. اگر امیر قطر نیز با هدف میانجیگری میان ایران و آمریکا آمده باشد، دست خالی تهران را ترک خواهد کرد.»
صفاتاج در پایان تصریح کرد: «با وجود تاکید بر عدم مذاکره و استواری در مواضع ایران برابر آمریکا، باید توجه داشت که بحث مذاکره با عربستان متفاوت است. واقعیت این است که حاکمان ریاض بیشتر عامل آمریکا در منطقه هستند و بیشتر وابستگی آنها در منطقه برای حفظ تاج و تخت است اما نباید این واقعیت را فراموش کرد که آنها به هر حال یکی از بازیگران مهم منطقه خلیج فارس هستند. همانگونه که ایران بارها تاکید کرده، امنیت منطقه باید دستهجمعی تامین شود و بر اساس اظهارات مقام معظم رهبری، کشورهای منطقه برای ایران رد مقام دشمن تلقی نشوند. بنابراین، تا زمانی که عربستان سعودی اقدامات براندازانه مستقیم و نیابتی علیه ایران انجام ندهد، مناسبات دو کشور قابل ترمیم است. بنابراین، اکنون میتوان عنوان کرد که توپ در زمین سعودیهای است و باید آنها با تغییر مواضع خود میتوانند زمینهگذار تنشزدایی میان دو طرف باشند.