صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۱۷۸۴۰
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۴ - ۲۷ آذر ۱۳۹۸
«انتخاب» در گفتگو با محمدقلی یوسفی، اقتصاددان بررسی کرد؛
یک اقتصاددان می‌گوید: «این‌که ما فکر کنیم بدون تولید، بدون توسعه اقتصادی، بدون ایجاد اشتغال و بدون صادارت و واردات تکنولوژی کشور می‌تواند توسعه پیدا کند، نه تنها پذیرفتنی نیست، بلکه بیشتر شبیه یک طنز است. لذا بر این باور هستم که شرایط اقتصادی کشور به هیچ عنوان مناسب نیست و مردم از طریق کانال‌ها و نمایندگان ارتباطی خود هشدارهای لازم را به گوش مسئولین رسانده‌اند اما ظاهر گوش شنوایی برای شنیدن آن‌ها وجود ندارد.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یک اقتصاددان می‌گوید: «این‌که ما فکر کنیم بدون تولید، بدون توسعه اقتصادی، بدون ایجاد اشتغال و بدون صادارت و واردات تکنولوژی کشور می‌تواند توسعه پیدا کند، نه تنها پذیرفتنی نیست، بلکه بیشتر شبیه یک طنز است. لذا بر این باور هستم که شرایط اقتصادی کشور به هیچ عنوان مناسب نیست و مردم از طریق کانال‌ها و نمایندگان ارتباطی خود هشدارهای لازم را به گوش مسئولین رسانده‌اند اما ظاهر گوش شنوایی برای شنیدن آن‌ها وجود ندارد.»

محمد قلی یوسفی، اقتصادان و عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی در ارتباط با برنامه دولت برای کنترل افزایش قیمت‌ها، بعد از سهمیه‌بندی و افزایش قیمت بنزین به خبرنگار «انتخاب» گفت: «نمی‌توانم این موضوع را درک کنم که چرا مسئولین ما براین تصور هستند که می‌توان با شعار، دعا و... می‌توان اقتصاد را مدیریت کرد. واقعیت این است که اقتصاد اساسا نباید کنترل شود، باید آزاد شود. برای نمونه نمی‌توان تمام مسافران مترو را در یک مسیر هدایت کرد اما اگر بگذارید همه آزاد باشند، هر کدام در مسیر و ایستگاه خاص خود پیاد خواهند شد و مشکلی نیز ایجاد نخواهد شد.»

وی افزود: «دولت‌های به جای‌ این‌که تصور کنند با مداخله می‌توانند اقتصاد را کنترل کنند، باید وضعیت را به مکانیزم بازار واگذار کنند. تجربه نیز نشان داده که آسیب‌پذیری اقتصاد ایران بسیار بالا بوده و متاسفانه شرایط اقتصادی کشور به‌گونه‌ای است که اکنون با بحران‌ها انباشت شده طی سال‌های مختلف مواجه هستیم. اکنون این مشکلات انباشت شده سر بر آورده‌اند و می‌دانیم که فشار زیادی بر مردم وارد شده است. باید بپذیریم که انتظار شهروندان نیز اندازه‌ای دارد و زمانی این صبر نیز لبریز خواهد شد. نباید این‌گونه باشد که از نجابت مردم سوء بهره‌برداری شود.»

برای چرخیدن اقتصاد ایران نیازمند توسعه صنعتی هستیم

این اقتصاددان در ادامه تصریح کرد: «مسئولین کشورمان آن‌چنان که باید نتوانسته‌اند برای شهروندان کشورمان اشتغال و درآمد دائمی ایجاد کنند؛ علت نیز این است که سال‌ها اقتصاد را با شعار اداره کرده‌اند. باید بپذیریم با شعار نمی‌توان مدیریت اقتصادی را انجام داد. ممکن است سرمایه اندکی وجود داشته باشد اما این سرمایه نیز ریسک‌پذیرنیست. نیازمند سرمایه‌ای هستیم که در بخش تولید ریسک کند. در شرایط حاضر، صنایع و بنگاههای اقتصادی ما فرسوده هستند و برای نجات و توسعه آن‌ها نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی هستیم. به طور خلاصه اگر اقتصاد ایران می‌خواهد بچرخد، هیچ راهی فارغ از توسعه صنعتی ندارد و این امر بدون سرمایه و تکنولوژی خارجی محقق نخواهد شد. این روند را تنها می‌توان از طریق تعامل سازنده با جهان به دست آورد. صنایع دیگری که ما داریم فرسوده هستند؛ بنابراین بدون تعامل سازنده با جهان امکان این‌که در کشور توسعه اقتصادی، رفاه، اشتغال پایدار و... ایجاد شود، وجود ندارد.»

توسعه کشور بدون اقتصاد مولد، ایجاد اشتغال و صادرات و واردات تکنولوژی شبیه یک طنز است

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی در بخشی دیگر از گفته‌های خود تاکید کرد: «متاسفانه مسئولین ما آن‌قدر به شهروندان وعده‌های تو خالی داده‌اند که دیگر گفته‌های آن‌ها برای مردم قابل پذیرش نیست. ای کاش مسئولین درک کنند که به جای حل مشکلات، حداقل نمک روی زخم مردم نپاشند و برای همه‌گان توضیح بدهند مشکلات را چگونه می‌توانند حل بکنند نه این‌که بگویند می‌خواهیم جلوی افزایش قیمت‌ها را بگیریم. اقتصاد با دستور اداره نمی‌شود؛ اقتصاد همانند بسیاری دیگر از امور مسیر طبیعی خود را باید طی کند. این‌که ما فکر کنیم بدون تولید، بدون توسعه اقتصادی، بدون ایجاد اشتغال و بدون صادارت و واردات تکنولوژی کشور می‌تواند توسعه پیدا کند، نه تنها پذیرفتنی نیست، بلکه بیشتر شبیه یک طنز است. لذا بر این باور هستم که شرایط اقتصادی کشور به هیچ عنوان مناسب نیست و مردم از طریق کانال‌ها و نمایندگان ارتباطی خود هشدارهای لازم را به گوش مسئولین رسانده‌اند اما ظاهر گوش شنوایی برای شنیدن آن‌ها وجود ندارد.»

با تعامل مثبت خارجی به بحران اقتصادی کشور رسیدگی شود

یوسفی در ادامه گفت: «اکنون مساله این است که مردم نیازهای خود را مطرح می‌کنند و کسی به آن‌ها رسیدگی نمی‌کند، حال باید شهروندان چه اقدامی انجام دهند؟ نتیجه این است که اعتراض خود را به خیابان می‌کشند و زمانی که به خیابان می‌آیند هم دولت و هم مردم با مشکلات عدیده مواجه می‌شوند. این وضعیت شایسته کشور نیست. ایران از نظر وسعت، منابع، نیروی انسانی و وضعیت جغرافیایی و... باید در زمره یکی از 17 کشور برتر جهان باشد. یعنی کشورهایی که از حیث توانمندی‌های بالقوه همانند ما هستند، تنها 17 کشور هستند ولی متاسفانه اکنون وضعیت کشور ما به ‌گونه‌‌ای است که از حیث شاخص‌های اقتصادی در رتبه میان 130 تا 150 قرار دارد. حتی برخی کشورهایی که تازه تاسیس هستند و از تجزیه یک کشور ایجاد شده‌اند، وضعیت بهتری از ما دارند که امر به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت مشکلات اقتصادی بسیاری بزرگ‌تر از آن هستند که با شعار حل شود. وضعیت اقتصاد کشور بحرانی است و باید مسئولین در پی آن باشند که با تعامل مثبت خارجی موانع را رفع کنند.»

کسری بودجه در سال آینده حتمی است

این اقتصاددان در بخشی دیگر از گفته‌های خود، در ارزیابی بودجه سال آینده که اخیرا از سوی دولت به مجلس ارائه شده، تصریح کرد: «به طور قطع در سال آینده دولت با کسری بودجه مواجه خواهد شد. علت این امر نیز این است که اقتصاد ما اقتصادی نفتی است و اهمیت نفت را در آن، باید همتراز اهمیت قلب در بدن ارزیابی کرد. متاسفانه مسئولین ما بر این منطق هستند که اهمیت قلب در بدن را باید نسبت به وزن آن سنجید یا اهمیت نفت را باید در درآمدهای صادراتی آن سنجید. نفت از سه طریق بر اقتصاد کشورمان تاثیر می‌گذارد: نفت بر فعالیت‌های تولیدی، درآمدهای دولت و پشتوانه صادراتی به عنوان منبع واردات برای اقتصاد کشورمان مهم است. اگر نفت صادر نشود، واردات انجام نمی‌شود و اگر واردات انجام نشود، دولت نمی‌تواند مالیات اخذ کند و کار کارخانه‌ها متوقف می‌شود. هر گاه ما با کاهش درآمدهای نفتی مواجه بودیم در مدتی 6 ماهه با کاهش درآمدهای مالیاتی نیز مواجه شده‌ایم. زمانی که نفت صادر نشود، دولت پشتوانه مالی برای پرداخت حقوق کارکنان خود را نیز نمی‌تواند تامین کند. در نتیجه همه اقتصاد ایران وابسته به نفت است.»

در وضعیت قهقرایی قرار داریم که هر اقدامی از سوی دولت منتهی به فشار فزآینده بر مردم خواهد شد

یوسفی افزود: «اتکای بودجه سال آینده به درآمد مالیاتی اشتباهی بزرگ است؛ زیرا تجربه نشان می‌دهد آن‌ها که باید مالیات پرداخت کنند، نمی‌دهند و تنها این کارمندان و حقوق‌بگیران هستند مالیات می‌دهند که البته آن‌ها نیز راه فراری ندارند. در چنینی شرایطی نمی‌شود در وضعیتی که وضعیت بیکاری تشدید شده و اقتصاد در رکود است، بر روی مالیات‌ها حساب باز کرد. در چنین وضعیتی اتکای دولت به فروش اوراق مشارکت از طریق بانک‌ها است که این امر نیز قدرت وام‌دهی بانک‌ها برای تولید و اشتغال را نیز کاهش می‌دهد. از طرف دیگر مردم در بازپرداخت اوراق مشارکت نیز با مشکل مواجه می‌شوند. در مجموع هر آن‌چه که دولت انجام می‌دهد فشار آن بر روی دوش ملت خواهد بود. حتی فشار اوراق مشارکت می‌تواند در آینده بیشتر از فشار افزایش قیمت بنزین نیز باشد. دولت برای جبران کسری احتمالی خود به راههای همانند چاپ اسکناس، افزایش خدمات عمومی و اعمال مالیات بیشتر باید پناه ببرد که در هر سه حالت به ضرر مردم خواهد بود در مجموع اکنون در وضعیت قهقرایی قرار گرفته‌ایم که تمامی اقدامات دولت وضعیت را بدتر خواهد کرد.»

مسئولین از وقوع بحران اقتصادی بزرگ در کشور ممانعت به عمل بیاورند

این اقتصاددان در بخش پایانی گفته‌های خود پیرامون ترسیم وضعیت آتی اقتصاد کشور تاکید کرد: «در کشوری همانند ایران که جمعیتی متوسط، سطح سواد عمومی بالا و سطحی نسبی از توسعه را دارد، باید جزء کشورهای توسعه یافته قرار می‌گرفتیم که متاسفانه این‌گونه نیست. در وضعیت کنونی فشارهای اقتصادی بسیار شدید است و به هیچ‌عنوان ادامه وضعیت کنونی به همین منوال امکان‌پذیر نخواهد بود. در صورت تداوم روال کنونی از یک سو، نارضایتی در جامعه به شکل جدی گسترش پیدا خواهد کرد و فشارها بر مردم غیر قابل تحمل خواهد شد. از سوی دیگر، تداوم وضعیت کنونی تضاد را در میان مدیران دولتی افزایش خواهد داد. این دو موضوع بحرانی بزرگ را برای اقتصاد کشور ایجاد خواهد کرد که البته امیدوارم چنین اتفاقی نیافتد و مسئولین چاره‌ و تدبیری جدی بیاندیشند. این تفکر که با وعده و شعار بتوان مردم را راضی نگه داشت، پاسخ‌گو نیست.»