پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس سیاسی «انتخاب» / محسن فرجاد: حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان –دیروز- پنجشنبه در میانه سفر یک روزه خود به استان آذربایجان شرقی، در شهر تبریز طی سخنانی اعلام کرد او هم صبح جمعه فهیده که قیمت تغییر کرده، چون مساله را به شورای امنیت کشور واگذار کرده بود. او در سخنان خود میگوید: «موضوع بنزین را به وزیر کشور و شورای امنیت کشور واگذار کردم. این را من به وزیر کشور گفتم این مصوبه و تصمیم ما است. گفتم اجرایش با شما و صداوسیما، بروید و به من هم نگویید و هر وقت شما مناسب دیدید بروید و اجرا کنید. شبی که اجرا شد من هم نمیدانستم که این هفته است یا آن هفته. گفته بودم که هر شبی مناسب بود اجرایش کنید.»
اگرچه روحانی سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین را مصوبه سران قوا می داند و صرفا از «زمان» اجرای آن ابراز بی اطلاعی کرده، اما در اصل ماجرا تفاوت چندانی نمی کند. شاید اگر این اظهارات را خود ندیده بودیم و مستند نبودند، هیچگاه باور نمیکردیم بالاترین مسئول اجرایی کشورمان چنین گفته باشد. حتی شاید تصور میکردیم چنین گفتههای را به شکل هدفمند برای تخریب رئیس پاستور بافته باشند اما واقعیت این است که نه ما در رویاییم و نه اینکه جریانی تخریب هدفمند رئیسجمهور را طرح کرده است، بلکه این شخص حسن روحانی، رئیس دولت تدبیر و امید بود که گفت «روز جمعه مطلع شدهام». اکنون مساله این نیست که تا چه اندازه سخنان حسن روحانی واقعیت دارد یا خیر، به ناچار باید بپذیریم که اظهارات او واقعیت دارد اما در این حالت نمیتوان به آسانی از کنار مساله گذار کرد و طرح نکاتی چند ضروری بهنظر میرسد.
اگر اطلاع ندارید، استعفا دهید
بدون تردید افزایش قیمت بنزین اخیر که در 24 آبان اجرایی شد، یکی از بزرگترین و حساسترین تصمیمات تاریخ کشورمان در سالهای بعد از انقلاب است که حتما نوع اجرا و بازتابهای آن در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد اما نکته تلخ ماجرا این است تصمیمی به این بزرگی که به مدت دو هفته سیاست، امنیت، اقتصاد، جامعه و حتی سطوح مختلف فرهنگی کشور را تحت تاثیر قرار داده، مگر میشود حتی زمان اجرای آن بدون اطلاع بالاترین مقام اجرایی کشور باشد؟
جمله تاریخی رئیسجمهور کشورمان مبنی بر اطلاع پیدا کردن از قیمت در روز جمعه یعنی حتی بعد از یک شهروند عادی کشورمان حتی در دورافتادهترین مناطق کشور، خود تراژدی بزرگی است که نمیدانیم برای آن متاسف شویم یا به حال خود خون گریه کنیم. هنوز مصاحبههای روحانی در جلوی تلویزیون و کلید مشهور او در ذهنمان هست که میگفت باید کار به کاردان سپرده شود و چنان رونقی ایجاد خواهم کرد که.... اکنون نه کلید تدبیر، قفلها را گشوده و نه خبری از رونق است اما دیگر باور نمیکنیم که چنین تصمیم بزرگی که بهطور حتم آینده و سرنوشت مردمان ایران زمین را تحت تاثیر قرار میدهد، اتفاق بیافتد و رئیس جمهورمان با خندهای بر لب بگوید که من اطلاع نداشتم.
اگر چنین باشد که رئیس پاستور میگوید باید بپرسیم چرا رئیسجمهور انتخاب کردیم؟ از اساس مگر کار بالاترین مقام اجرایی کشور چیست؟ جناب روحانی اگر واقعا گفتههای شما واقعیت داشته باشد، بسیاری از هموطنانم همچون من امروز احساس شرم و شرمندگی وجودشان را فرا گرفت که چرا در اردیبهشت 96 تکرار کردند و به شما رای دادند. واقعا اگر در چنین مساله کلانی اطلاع کافی ندارید، بهتر آن است که استعفا دهید. شاید آنگاه باور کنیم داستان واقعیت دارد.
جناب روحانی! دوران تبلیغات انتخاباتی تمام شده
بیش از 6 سال از ریاست جمهور حسن روحانی و ریاست او بر پاستور میگذرد اما یکی از مهمترین نشانههایی که در تمامی این مدت شاهد بودهایم نوع مواضع حق به جانب او میباشد که ما را یاد دوران تبلیغات هنگامه انتخابات میاندازد. در چند سال گذشته، اگر نگوییم اصلا مسئولیت هیچ رخدادی را نپذیرفتهاید، حداقل کمتر دیدهایم مسئولیت یک رخداد منفی را بپذیرید.
اکنون نیز اظهارات روحانی مبنی بر اطلاع پیدا کردن از افزایش قیمت بنزین در روز جمعه، روایتی دیگر همانند سابق است و به عنوان نوعی فرار از مساله قابل خوانش است. قدر مسلم این است که همه میدانیم قوه مقننه که باید تصمیمگیرنده اصلی میبود همچون مردم عادی بیاطلاع بودند و تنها این علی لاریجانی به همراه الیاس حضرتی و غلامرضا تاجگردون، بودند که به نیابت از 290 نفر دیگر تصمیم گرفته بودند. در این میان مشخص نیست که اگر رئیسجمهور مسئولیتی ندارد و بدون اطلاع بوده، حتما مسئولیت تاثیرات این تصمیم هم بر عهده روحانی و مشاوراناش نیست. این همان راهبرد همیشگی رئیسجمهور برای شانه خالی کردن از مسئولیت و حق به جانب بودن است که نشان میدهد بعد از 6 سال روحانی همچنان نتوانسته از فضای انتخاباتی گذار کند.
بی اعتمادی را بیش از این گسترش ندهید
یکی از مهمترین متغیرهای ثبات اجتماعی و سیاسی در هر جامعهای توجه به سرمایه اجتماعی و در بطن آن موضوع اعتماد عمومی شهروندان به سیاستمداران کشور است. به طور حتم اظهارات اخیر رئیسجمهور که مهمل گویی های احمدی نژاد را برای مردم زنده کرد، به برای اکثریت قاطع ناظران سیاسی قابل باور بود نه برای مردم. ایراد چنین اظهاراتی فارغ از اینکه موج بیاعتمادی مردم به دولت را افزایش دهد هیچ گره ای را از مسائل کشور حل نخواهد کرد. افزایش بیاعتمادی در سطح کلان جامعه به طور حتم تاثیرات منفی زیادی را بر حتی ریزترین مناسبات عمومی در کشور برجای خواهد گذاشت.