صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۸ شهريور ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۱۱۷۹۳
تاریخ انتشار: ۴۲ : ۱۸ - ۱۹ آبان ۱۳۹۸
اسناد ویکی لیکس در «انتخاب»؛ شماره ۸۰ - بخش دوم /
جمال خاشقچی، یکی از کارشناسان جنبش‌های اسلامی در روزنامه الحیات، اخیرا به ما گفته است که پسر اسامه، عبدالله در جده زندگی می‌کند، اما هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که به نقش اقوام در فعالیت‌های تروریستی اسامه، مظنون شویم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

«انتخاب» اسناد ویکی لیکس در رابطه با ایران را که متعلق به سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۹ است، را به صورت روزانه و به منظور آگاهی مخاطبان نسبت به تحولات و اتفاقات گذشته، منتشرمی کند.

سرویس تاریخ «انتخاب»: سفارت آمریکا در ریاض در گزارشی محرمانه به تاریخ سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۷۷ به توضیحاتی درباره اسامه بن لادن پرداخته است.

به گزارش «انتخاب»؛ متن این سند که ویکی لیکس آن را منتشر کرده، در زیر آمده است:

موضوع سند: عربستان سعودی: اسامه بن لادن
طبقه بندی: سری
سه شنبه ۸:۳۷ دقیقه ۱۳ اکتبر ۱۹۹۸
از: سفارت آمریکا در ریاض
به: وزیر امورخارجه

قسمت اول این سند را از اینجا ببینید.

ارتباط با اعضای خانواده
اعضای خانواده بن لادن به ما گفته اند که آن‌ها از سال ۱۹۹۶ تماسی با او نداشته اند، زمانی که به برادر ناتنی اش باقر گفته بود که حاضر است به عربستان برگردد اگر خانواده آزادی برخی زندانیان سیاسی را تضمین کنند. خانواده این پیشنهاد را رد کرد. روابط قوی خانواده با پادشاه و دیگر اعضای خانواده سلطنتی، به نظر می‌رسد ارتباط آن‌ها با اسامه واقعا بسیار کم است. تک تک برادران بصورت جداگانه با اسامه ارتباط گرفته و از او خواسته اند با کنار گذاشتن روش خود، دوباره به عربستان برگردد که موفق نبوده اند. البته اکنون خانواده دیگر تقریبا از او ناامید شده است. همانطور که یکی از برادرانش سال گذشته به یکی از اعضای سفارت گفته بود «تا جایی که به خانواده مربوط می‌شود، اسامه مرده است، و حتی بهتر است که کشته شود».
البته در عین حال، تاجران بزرگ جده معتقدند که با وجود آنکه خانواده اسامه را کنار گذاشته، اما پیوند‌های خونی را نمی‌توان کاملا نادیده گرفت و به ارتباطاتی با مادر و خواهرهایش اشاره می‌کنند که در جده زندگی می‌کنند. جمال خاشقچی، یکی از کارشناسان جنبش‌های اسلامی در روزنامه الحیات، اخیرا به ما گفته است که پسر اسامه، عبدالله در جده زندگی می‌کند، اما هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که به نقش اقوام در فعالیت‌های تروریستی اسامه، مظنون شویم.
یکی دیگر از برادران بزرگتر اسامه، یحیی بن لادن اخیرا به رابط‌های کنسولگری جده گفته است که درباره برادر جوانترش، دو اشتباه راهبردی داشته. اول آنکه هیچ سمتی در شرکت خانوادگی به او نداده است، و دوم آنکه چهار سال پیش به سودان نرفته است تا قبل از جدا شدن کامل اسامه، او را راضی به بازگشت به عربستان کند. یکی دیگر از رابط ها، که کارشناس سعودی جنبش‌های اسلامی است و اسامه را مدتهاست که می‌شناسد، مدعی است که اسامه اکنون بیش از ۵۰ نفر اطراف خود ندارد.

روابط با دیگر گروه‌های اسلامی و مخالفان شیعه
هرچند بن لادن مدت‌ها تلاش کرده است خود را یکی از اعضای اتحاد جهانی سازمان‌های اسلامی نشان دهد، نگاهی به سازمان‌های همکاری کننده با او نشان می‌دهد که شبکه او احتمالا آنقدر که او تلاش دارد به ما القا کند، گسترده نیست. او از همان ابتدای ورود به افغانستان، با اعضای جماعت اسلامی مصر ارتباط داشته است (ریفا احمد طاها، امیر گروه، و محمد شقاوی الاسلامبولی و مصطفی حمزه یا ابوحظیم، که گفته می‌شود به همراه بن لادن در افغانستان زندگی می‌کنند) و همینطور با اعضای جهاد اسلامی (ایمان الزواهری، امیر جهان مصر که گفته می‌شود نزدیکترین همکار اوست). بن لادن در زمان جنگ افغانستان همکاری نزدیکی با عبدالله عظام، اسلامگرای مرحوم فلسطینی برای ایجاد مهمانخانه «جهاد و آزادی» در پیشاور برای استقبال از داوطلبان مجاهد در مسیر رسیدن به افغانستان داشت. گفته می‌شود بن لادن در این دوره علاوه بر تامین مالی، آموزش و حمایت از داوطلبان عرب، از گروه‌هایی مانند حماس و جهاد اسلامی یمن به رهبری شیخ زیدانی نیز حمایت کرده است. بن لادن در زمان زندگی در سودان، مهمان حسن طربانی بود و گفته می‌شود که با جبهه آزادیبخش اسلامی در الجزایر هم ارتباط برقرار کرده است. او از آن زمان، یکی از حامیان گروه‌های شبه نظامی اسلامی در پاکستان، تاجیکستان، بوسنی و اردن بوده است. نقش او در اغلب این گروه‌ها ظاهرا محدود به تامین و حمایت مالی بوده است و به نظر نمی‌رسد اتحادی جهانی میان این گروه‌های پراکنده ایجاد کرده باشد. فتوای معروف «کشتن آمریکایی‌ها در هر جایی» که در فوریه ۱۹۹۸ صادر شده بود توسط ایمن الزواهری عضو جهاد مصر، رفیعه احمد طاها، از جماعت اسلامیه، شیخ میر حمزه، دبیر جماعیت علمای پاکستان، و فضل الرحمن، امیر جنبش جهاد در بنگلادش امضا شده بود. اعضای دیگر جماعت علمای اسلامی پاکستان بعد‌ها ارتباط با بن لادن را قطع کردند. همچنین گزارش‌هایی وجود دارد که جماعت اسلامیه خودشان را از بن لادن دور کرده اند.
هیچ مدرکی وجود ندارد که بن لادن با مخالفان در عربستان ارتباط داشته باشد، و ما مشکوک هستیم که با توجه به تفاوت ایدئولوژیکی میان سنی‌های افراطی سعودی و شیعیان، بن لادن تمایلی به اشتراک هدف با آن‌ها ندارد. حمایت بن لادن از توهین علنی امام سابق مدینه، الحصیفی، به رفسنجانی، رییس جمهور سابق ایران، احتمالا به خوبی نشان دهنده تفکر او در ارتباط با شیعیان در عربستان و ایران است. شیعیان استان شرقی نیز بن لادن و ایدئولوژی او را ضدشیعه می‌دانند.

تماس با غیرمسلمانان از جمله گروه‌های سکولار مخالف آمریکا و غرب
ما هیچ نشانه‌ای مبنی بر هیچگونه تماسی نداریم و با توجه به افراطگرایی و عدم تحمل بن لادن درباره غیرمسلمانان، شک داریم که او علاقه‌ای به ایجاد هدف مشترک با غیرمسلمانان داشته باشد.

همراهی با بن لادن در نهاد‌های سعودی
سفارت نمی‌تواند نظرسنجی برای تعیین سطح همراهی با بن لادن در برخی از نهاد‌های سعودی داشته باشد. البته بر اساس تماس‌های ما با سعودی‌های داخل این نهادها، سفارت می‌تواند ارزیابی زیر را از همراهی احتمالی با بن لادن ارایه کند:
ارتش: پایین
گارد ملی: پایین
وزارت کشور: پایین
علما: در برخی مناطق بالا، مثلا در میان غیرسلفی ها، اما در میان گروه اصلی امام‌ها خیر
دربار سلطنتی: پایین. بسیار تردید داریم که خدمتکاران اعضای خانواده سلطنتی، بخواهند دست‌هایی را که به آن‌ها کمک می‌کنند، گاز بگیرند
مجلس شورا: پایین، هرچند برخی از اعضای مذهبی محافظه کار با درخواست برای جنبش بیداری و اجرای شدیدتر قوانین شریعت همدل بودند
دانشگاه: متوسط، همراهی، با وجود عدم توافق با روشهای، بن لادن در میان اساتید اسلامی محافظه کار در نهاد‌هایی مانند دانشگاه، اما محمد بن سعود بیشتر است که اعضای آن در جنبش بیداری و دیگر فعالیت‌های اپوزیسیونی دخیل بوده اند. هیات علمی دانشگاه همچنین شامل لیبرال‌های درس خوانده در غرب می‌شود که همراهی آن‌ها پایین است.
مهاجران عرب: پایین. هرچند احتمالا میان یمنی‌ها و سودانی‌ها بیشتر است.
تجار: متغیر. با حدی از همراهی. بصورت کلی، خانواده‌های تاجر جده، که بسیاری از آن‌ها اسامه را از جوانی می‌شناسند، به ما تاکید می‌کنند که رسانه‌های آمریکایی اسامه را بزرگ کرده و به او قدرتی داده اند که به روشی دیگر نمی‌توانست کسب کند. تعدادی از آن‌ها هم می‌گویند که بیانیه روند صلح، و آنچه حمایت بی حد و حصر از اسراییل و اقداماتش انگاشته می‌شود، باعث شده تا سعودی‌ها بیشتر درباره اسامه مسامحه داشته باشند.
زنان: بسیار پایین. بن لادن و روحانیون مورد تایید او با حقوق زنان مخالف هستند و لذا به نظر می‌رسد جنبش بیداری در میان زنان همراهان بسیار کمی پیدا کرده باشد.
جامعه عربستان بصورت کلی: دعوت بن لادن به خشونت چندان در میان سعودی‌ها مقبول نبود. آموزه‌های اسلامی علیه هرگونه اقدامی که منجر به فتنه (هرج و مرج اجتماعی) شود در این جامعه بسیار ریشه دار است. جالب آنکه در سال گذشته، بحث‌های مذهبی درباره قوانین اسلامی مجاز کننده حذف رهبران اسلامی نیز بصورت علنی برگزار شده است که نشان دهنده واکنش به اتهاماتی است که بن لادن و اعضای اپوزیسیون مطرح می‌کنند که شاه و آل سعود اقدامات شرک آلودی داشته و باید از قدرت کنار گذاشته شوند. در یک مصاحبه طولانی، رییس مجلس شورا و استاد اعظم شیخ بن جبیر اعلام کردند که برکنار کردن یک حاکم تنها تحت شرایط بسیار محدودی ممکن است و مفتی اعظم، شیخ بن باز هم فتوایی صادر کرده و به مسلمانان گوشزد کرد که در اغلب موارد، چنین کاری حرام است. ما معتقدیم که عربستانی‌ها هم احتمالا موافقند.
البته صحبت‌های بن لادن نشان دهنده حس ناامیدی است که بسیاری از طبقه متوسط عربستان درباره شرایط اقتصادی شان دارند. ناامیدی که با کمتر شدن درآمد سرانه بیشتر هم خواهد شد. بن لادن در مصاحبه‌ای در ۱۹۹۶ به درستی گفته بود که عربستانی‌ها می‌گویند «آیا واقعا کشور ما بزرگترین کشور صادرکننده نفت جهان است؟» علاوه بر این اغلب عربستانی‌ها در رد سیاست حمایت از اسراییل توسط آمریکا، با او همراه هستند. به بن لادن به عنوان مردی با انگیزه‌های مذهبی تا حدی احترام می‌گذارند و هرچند اغلب عربستانی‌ها از او پیروی نمی‌کنند، اما بسیاری از آن‌ها در این ناامیدی‌ها با او همراه هستند. مثلا سردبیر هفته نامه مذهبی المسلمون، که اسامه را می‌شناسد، به ما گفته است که بخاطر دستاوردهایش در جنگ علیه شوروی به او احترام می‌گذارد و اشاره کرده که توانست تونل‌های مفیدی را در کوه‌های افغانستان ایجاد کند. بعد از بمب گذاری در سفارتخانه‌ها در نایروبی و دارالسلام، سفیر از بسیاری از رابط‌های عربستانی شنیده بود که این حملات را محکوم می‌کنند، اما در عین حال احساس می‌کنند با توجه به حمایت بی قیدوشرط آمریکا از اسراییل، این حملات قابل توجیه است.