پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس بینالملل «انتخاب»: امیر علی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا در ارتباط با خشنودی ترامپ از کشته شدن ابوبکر البغدادی، رهبر گروه تروریستی داعش و تاثیر این رخداد معادلات سیاسی و انتخاباتی داخلی آمریکا، بر این باور است که به طور طبیعی شخصی که هم در مقام رئیس جمهوری باشد و هم تا یک سال آینده باید در رقابت انتخاباتی برای کسب مجدد این سمت شرکت کند، هر نوع کنشی از او در مقام پیامی انتخاباتی تلقی شود اما این بدین معنی نیست که فرد ا وظایف خود سرباز بزند و یا به دلیل شائبه تبلیغ انتخاباتی وظایف خود را انجام ندهد. رئیسجمهور آمریکا این مسئولیت را برای خود قائل است که با شخصی همچون ابوبکر البغدادی مقابله کند و تاثیر آن بر انتخابات نیز قابل کتمان نیست. با این وجود، نباید انتظار داشت که ترامپ چنین تصمیمی را نگیرد.
وی در گفت و گو با خبرنگار «انتخاب» افزود: «نکته قابل توجه این است که رخدادی همچون مرگ البغدادی تاثیرات کوتاه مدتی دارد و با توجه به اینکه یک سال تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در 2020 باقی مانده، به سرعت میتواند در نتیجه وقوع برخی اتفاقات همانند سقوط سهام بازار بورس، افزایش بیکاری و... تحت تاثیر قرار بگیرد و تاثیرات مثبت آن نادیده گرفته شود. برای مردم آمریکا تا حدودی خوشایند است که شخصی همانند ابوبکر البغدادی کشته شود اما مهمتر از این مساله وضعیت معیشت روزمره، بیمههای درمانی و امید به آینده است که سرنوشت انتخابات را رقم میزند نه کشته شدن یک فرد خارجی به دلیل انجام اقدامات تروریستی خارج از این کشور. شاید مساله برای کارشناسان مسائل بینالملل دارای اهمیت باشد اما بسیار از شهروندان آمریکایی شاید اولین بار باشد که اسم ابوبکر البغدادی را میشنوند و مردن و زنده بودن برای آنها چندان اهمیتی ندارد.»
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه تصریح کرد: «ترامپ البته قصد دارد از مساله مرگ البغدادی نهایت بهرهبرداری را داشته باشد. او به طور مداوم تلاش میکند عملکرد خود را برتر از دولت باراک اوباما نشان دهد و حتی در سخنرانی خود، مرگ البغدادی را مهمتر از مرگ اسامه بن لادن ارزیابی کرد که در سال سومِ دولت اول اوباما کشته شد. واقعیت این است که چنین رخدادی نمیتواند یک سال همچنان تیتر اصلی روزنامهها باشد و همچنان تاثیرگذاری عمیق خود بر افکار عمومی را حفظ کند.»
در بخشی دیگر از گفتههای خود، ابوالفتح، فرضیه معامله میان ترامپ و اردوغان پیرامون حمله ترکیه به شمال سوریه و در مقابل آشکار کردن محل اختفای ابوبکر البغدادی توسط آنکارا، را محل تردید ارزیابی کرد و گفت: «اگر نگاهی به روانشناسی شخصی دونالد ترامپ داشته باشیم، خواهیم دید که دولت آمریکا در این مقطع به هیچ عنوان به خاطر ترکیه یا هر دولت دیگری در صورت در دسترس بودن ابوبکر البغدادی، حاضر به معامله و سازش نمیشود. بسیار بعید به نظر میرسد که آمریکا در نتیجه معامله با آنکارا، زمینه کشتن البغدادی را فراهم کرده باشد. در واقع، واشنگتن در قضیه مرگ اسامه بن لادن در پاکستان نیز نشان داد که کشورهایی همچون ترکیه را همتراز خود نمیبینند و هر گاه لازم باشد عملیات را انجام خواهند داد و از شخصی همانند اردوغان اجازه نمیگیرند.»
این کارشناس مسائل آمریکا در ارتباط با تاثیرات مرگ ابوبکر البغدادی بر کاهش فشارها بر ترامپ در مساله طرح اتهام علیه او و امکان برکناریاش، تاکید کرد: «بر خلاف باورهای موجود نه تنها این مساله موجب کاهش فشارها بر ترامپ و ایجاد فضای تنفس برای او در مساله استیضاح نشده، بلکه به زمینهای برای اعمال فشار بیشتر تبدیل شده است. واقعیت این است که نانسی پلوسی، رئیس کنگره آمریکا، بعد از رئیسجمهور و معاوناش، سومین شخص برای مستقر شدن در کاخ سفید است و اکنون جاک شومر، رئیس سناتورهای دموکرات در مجلس سنا و نانسی پلوسی، تاکید دارند که او در پرونده مرگ البغداد خطای بزرگی را مرتکب شده و باید آنها را در جریان روند عملیات قرار میداد و این اقدام او نوعی خطای بزرگ است که باید پیگیری شود. باید در نظر داشت که در آمریکا تنها رخدادهایی در سیاست خارجی اهمیت دارند که بر وضعیت داخلی این کشور تاثیر بگذارد. برای نمونه، سقوط حکومت پهلوی در ایران در سال 1979 هیچ اهمیتی برای مردم آمریکا نداشت اما گروگانگیری سفرای آمریکا در تهران، کشته شدن سربازان امریکایی در جریان عملیت طبس و بالا رفتن قیمت جهانی نفت، برای مردم امریکا مهم بود و زمینه شکست جیمی کارتر را در پی داشت.»