صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۴ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۰۹۱۲۰
تاریخ انتشار: ۵۲ : ۱۵ - ۰۳ آبان ۱۳۹۸
«انتخاب» بررسی کرد:
هر اندازه اردوغان در مسیر تبدیل شدن به فوتبالیستی حرفه‌ای و پرنام و نشان ناکام بوده، در عرصه سیاست بخت و زمینه با او همراه بوده است و هر آن‌چه را در مقام بازیگردان، سرپرست و مدیریت کننده امور خواسته، تا کنون به دست آورده است. اردوغان در سال‌های ابتدایی بعد از ۲۰۰۳ که برای اولین بار بر صندلی نخست‌وزیری نشست، در عمل رفتاری متفاوت با اندیشه‌های اسلام‌گرایانه و نئوعثمانی‌گرایانه خود داشت، اما به‌تدریج او با تحکیم قدرت خود، سودای اجرایی کردن تفکرات خود را در عرصه سیاست داخلی و خارجی ترکیه را سر داد. در نتیجه امر نیز در چند سال گذشته، به ویژه بعد از کودتای نافرجام ۱۵ جولای ۲۰۱۶ علیه اردوغان، او بی اعتماد به کشور‌های غربی، مسیر تحقق اندیشه‌های نئوعثمانی‌گرایی خود را پی‌گیری کرده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس بین‌الملل «انتخاب»:  این روزها در سطح محافل رسانه‌ای و نهادهای پژوهشی عرصه مطالعات بین‌الملل، حمله ارتش ترکیه به همراهی چند ده هزار از شبه نظامیان تحت‌الحمایت خود موسوم به «ارتش آزاد» در کانون اصلی توجهات و بررسی‌ها قرار گرفته است. با گذشت بیش ار دو هفته از آغاز عملیاتی که رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه عنوان «چشمه صلح» را برای آن برگزیده بود، شاهد نوعی آرامش بعد از طوفان اولیه حملات سنگین ارتش ترکیه به مواضع کردهای سوریه هستیم.

در این میان، بیش از هر نهاد، سازمان و حتی دولتی، چهره یک شخص در کانون  اصلی نگاه‌‌ها قرار دارد و آن کسی نیست جز، «رجب طیب اردوغان». این‌که اردوغان چه در سر دارد و به دنبال چیست و این‌که او تا چه اندازه در اهداف خود موفق بوده و آینده سیاسی او پس از عملیات «چشمه‌ صلح» به چه سمتی پیش خواهد رفت؟، از جمله پرسش‌های مهمی هستد که اذهان عمومی و ناظران سیاسی را به خود مشغول کرده است. در همین راستا نیز «انتخاب» در سه سطح خواسته‌ها، نتایج و آینده، چشم‌اندازی از جایگاه گذشته، اکنون و آینده اردوغان را ترسیم کرده است.

اردوغان چه‌می‌خواهد و در پی چیست؟

رجب طیب اردوغان، سیاست‌مدار 65 ساله اهل استانبول که مسیری دشوار و پرفرازونشیب را در رسیدن به بالاترین منصب سیاسی کشور ترکیه طی کرده، از 14 مارس 2003 که به عنوان بیست و هفتمین نخست‌وزیر ترکیه، افسار امور را در این کشور در دست گرفت، تا کنون مرد اول و بدون رقیب در عرصه سیاست آنکارا بوده است. علی‌الخصوص، تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی از طریق برگزاری همه‌پرسی و پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری سال 2018، قدرتی دو چندان به این فوتبالیست نیمه حرفه‌ای اسلام‌گرا با تفکراات اخوان‌المسلمینی بخشید.

هر اندازه اردوغان در مسیر تبدیل شدن به فوتبالیستی حرفه‌ای و پرنام و نشان ناکام بوده، در عرصه سیاست بخت و زمینه با او همراه بوده است و هر آن‌چه را در مقام بازیگردان، سرپرست و مدیریت کننده امور خواسته، تا کنون به دست آورده است. اردوغان در سال‌های ابتدایی بعد از 2003 که برای اولین بار بر صندلی نخست‌وزیری نشست، در عمل رفتاری متفاوت با اندیشه‌های اسلام‌گرایانه و نئوعثمانی‌گرایانه خود داشت اما به‌تدریج او با تحکیم قدرت خود، سودای اجرایی کردن تفکرات خود را در عرصه سیاست داخلی و خارجی ترکیه را سر داد. در نتیجه امر نیز در چند سال گذشته، به ویژه بعد از کودتای نافرجام 15 جولای 2016 علیه اردوغان، او بی اعتماد به کشورهای غربی، مسیر تحقق اندیشه‌های نئوعثمانی‌گرایی خود را پی‌گیری کرده است.

راهنمای اصلی اردوغان در این مسیر، «پیمان میثاق ملی»ای است که در سال 1920 از سوی مجلس امپراتوری عثمانی مورد تصویب قرار گرفت. اکنون به نظر می‌رسد رهبر اسلام‌گرای ترکیه در آستانه 100 ساله‌گی این میثاق قصد دارد حداقل بخش‌هایی از سرزمین‌های مشخص شده در آن را به ترکیه ضمیمه کند.  6 استان کنونی کشور عراق (سلیمانیه، دهوک، اربیل، موصل، کرکوک و صلاح‌الدین)، بخش هایی از استان‌های حلب، ادلب، رقه و دیر الزور در سوریه و همچنین بخش‌هایی از دیگر همسایگان ترکیه یعنی بلغارستان، یونان، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و حتی ایران محدوده کشور جدید ترکیه بر اساس پیمان مصوب سال 1920 خواهد بود. اردوغان و فرمانده کل ارتش ترکیه، خلوصی آکار، در ذهن خود حمله به شمال سوریه و انجام عملیات‌های مختلف تحت عناوین «سپر فرات»، «شاخه زیتون» و «چشمه صلح» را حق طبیعی ترکیه و رسیدن به ان‌چه از اجدادشان غصب شده ارزیابی می‌کنند.

در نتیجه امر می‌توان تاکید کرد تصرف مناطق شمالی سوریه در غرب فرات، مناطق میان جرابلوس تا آخرین نقطه مری استان عفرین، ابتدای راه تلقی شد و تعیین استاندار و حاکمان دست نشانده برای این مناطق نشان می‌دهد که رئیس‌جمهور ترکیه، انگیزه‌ای جز تصرف و منضم کردن آن به کشور ترکیه را در ذهن ندارد. همچنین، در جریان حمله به منطقه شرق فرات، به بهانه مقابله با تررویسم و ایجاد منطقه امن نیز اردوغان همین سودا را در سر می‌پروراند و قصد دارد منطقه شرق فرات در نواحی مابین استان‌های رقه و حسکه را به طول 444 کیلومتر به کشور ترکیه منضم کند اما این‌که در ذهن او چه در سر می‌پروراند و در عمل چه خواهد شد، دو داستان و روایت متفاوت هستند که نیاز به پردازش دارد.

علاوه بر این، اردوغان از انجام حملات خارجی به عنوان ابزاری برای پیروزی خود و حزب تحت ادراه‌اش یعنی «عدالت و توسعه» در انتخابات مختلف ترکیه بهره گرفته است. به عبارتی علاوه بر اندیشه‌های خاص او برای توسعه کشوراش، او نیم‌نگاهی به تاثیر این حملات در تهییج افکار عمومی ترکیه به سوی ملی‌گرایی ترک‌ها دارد. اردوغان به خوبی می‌‌داند که ترک‌ها تا چه اندازه شیفته ملی‌گرایی و توسعه ارضی هستند و این مساله روانی را تا کنون در چندین انتخابات مورد آزمون قرار داده است. به طور حتم، او از هم اکنون چشم‌انداز انتخابات 2023 ریاست جمهوری را در نظر دارد.

آیا اردوغان به اهداف خود رسیده است؟

دو هدف اصلی اردوغان در حمله به شمال سوریه که عبارتند از میل به توسعه ارضی در قالب نئوعثمانی‌گرایی و مصرف داخلی و انتخاباتی، در عرصه اجرایی شدن با تردیدهای جدی مواجه شده‌اند. در تایید این مساله می‌توان به جریان حمله ترکیه به عفرین برای جلب آرای عمومی جهت پیروزی در انتخابات شورای استان‌ها و شهرداری‌ها اشاره کرد که در عمل نتوانست زمینه‌ساز موفقیت بزرگ حزب عدالت و توسعه شود و حتی در مهم‌ترین آزمون سیاسی شاهد شکست بینالی یلدیریم، دست راست اردوغان، در انتخاب استانبول از اکرم امام اغلو نامزد حزب جمهوری خواه خلق بودیم.

در سطح دیگر نیز اردوغان با وجود پیشروی نظامی در مناطق مابین دو شهر سرکانی (راس العین) و گری سپی (تل ابیض) که منطقه به طول حدود 140 کیلومتر را تشکیل می‌دهد، در عمل با موجی بزرگ از مخالفت‌های جهانی نزد دولت‌ها و افکار عمومی مواجه شده است. از یک سو، دولت‌های مختلفی از جمله آمریکا گام‌هایی را در مسیر تحریم ترکیه برداشتند و حتی برخی از شرکت‌های اقتصادی از فعالیت خود در ترکیه انصراف دادند یا فعالیت خود را کاهش دادند. از سوی دیگر، مخالفت صریح آمریکا و روسیه، اردوغان را با این واقعیت مواجه کرد که او در مسیر تغییر مرزهای خاورمیانه مسیر بسیار دشوار را پیش رو دارد و او نمی‌تواند به آسانی به اهداف خود دست پیدا کند.

آینده سیاسی اردوغان

با توجه به موانعی که اردوغان در مسیر رسیدن به اهداف حمله نظامی به شمال سوریه با آن مواجه شده، اکنون این مساله مطرح می‌شود که آینده سیاسی او در چه مسیر قرار دارد؟ آیا او می‌تواند به تداوم یکه‌تازی خود در عرصه حکمرانی ترکیه در سال‌های بعد از 2023 ادامه دهد یا این‌که باید چهار سال دیگر مسیر بازنشستگی را در پیش بگیرد؟

توجه به این مساله ضروری است که نظام حاکم بر عرصه بین‌الملل، تا کنون نشان داده که به هیچ بازیگر تجدیدنظرطلبی اجازه تغییر مرزهای حاکمیت خاورمیانه را نمی‌دهد، لذا به نظر می‌رسد اردوغان نیز در میان مدت ناچار به عقب‌نشینی از شمال سوریه خواهد شد. در سوی دیگر، با جدا شدن افرادی همچون احمد داوود اغلو و عبدالله گل از حزب عدالت و توسعه، به نظر می‌رسد این حزب و رهبر آن مسیر افول از قدرت را تجربه خواهند کرد. همچنین، تضعیف اقتصادی ملی ترکیه روندی است که در چند سال اخیر با شیب ملایم در جریان است و به‌نظر می‌رسد در نهایت موجب تضعیف فزآینده جایگاه اردوغان خواهد شد. با توجه به این روند، می‌توان گفت، اگر اردوغان بتواند به سودای خود همچون توسعه ارضی در شمال سوریه در میان مدت یعنی تا 2023 جامه عمل بپوشاند، همچنان می‌توان مرد اول سیاست در ترکیه باقی بماند اما اگر در تحقق این امر با مانع روبه‌رو شود، بازنشستگی او از عرصه بسیار محتمل به نظر می‌رسد.