صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۰۷۲۷۲
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۰ - ۲۵ مهر ۱۳۹۸
سعدالله زارعی، تحلیلگر بین الملل، در گفتگو با «انتخاب» مطرح کرد:
سعدالله زارعی، معتقد است که در موقعیت کنونی، اگر امکان توضیح فراهم باشد باید به حاکمان سعودی گفت، هیچ‌گاه سیاست ایران بر مبنای تنش‌افروزی و بحران‌سازی نبوده و آن‌چه که آن‌ها در عراق، یمن و سوریه مشاهده می‌کنند، برآیندی از خواسته‌های ملی است نه برآیندی از مداخله‌جویی تهران در منطقه. باید توجه داشت ایران هیچ‌گاه خواستار قطع روابطه با ریاض نبوده و در آخرین اقدام این عربستان بود که مناسبات دیپلماتیک با ایران را قطع کرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سعدالله زارعی، تحلیل‌گر مسائل منطقه خلیج فارس و مدیر موسسه مطالعات راهبردی اندیشه‌سازان نور، در تحلیل خود از امکان تنش‌زدایی میان ایران و عربستان با توجه به کنش‌های دیپلماتیک اخیر، به ویژه تلاش‌های نخست‌وزیر پاکستان تاکید کرد: «سفر عمران خان به تهران و بلافاصله به عربستان دشتور کار مشخصی داشت که آن‌هم عبارت بود از توقف جنگ یمن. پایه اصلی مذاکرات بحث بهبود روابط میان ایران و عربستان نبود، بلکه جنگ 43 ماهه‌ای بود که یمنی‌ها با ان مواجه هستند و تبعات آن نیز منطقه را متاثر ساخته است. اگر جنگ یمن متوقف شود و سعودی‌ها به فرمولی برای پایان جنگ تن بدهند، حل سایر مسائل منطقه نیز دور از دسترس نیست.»

وی افزود: «از آن‌جایی که سعودی‌ها قطع کننده مناسبات با ایران هستند، این ریاض است که باید با بازگشایی سفارت‌خانه در تهران و متقابلا اجازه به بازگشایی مجدد سفارت ایران در تهران، گام ابتدایی را بر دارد. واقعیت این است که ما نمی‌توانیم به کسی که روزی روابط خود را با ایران قطع کرده، امتیازی بدهیم تا مجددا مناسبات عادی خود را آغاز کند. در عین حال، ایران به خوبی می‌داند که عربستان در موقعیت کنونی، نسبت به بحران یمن نگرانی جدی‌ای دارد و ما می‌توانیم به این کشور کمک کنیم که این مساله حل‌وفصل شود اما لازمه امر این است خود ریاض به چارچوبی منطقی برای تنش‌زدایی فکر کند. جنگی که هیچ منطقی ندارد و یک کشور به کشور دیگر به این بهانه حمله کند که کسانی شخصی را به عنوان رئیس‌جمهوری می‌پذیرند یا خیر، هیچ منطقی ندارد. در واقع فضا باید تا حدودی آرام شود تا بتوان بر اساس اصول منطقی با یکدیگر وارد مذاکره شد و در مسیر مواضع مشترک گام برداشت.»

این تحلیل‌گر مسائل منطقه خلیج فارس، در ارزیابی خود از واکنش ایران به ماجرای حمله به نفت‌کش ایرانی در دریای سرخ نیز گفت: «در ابتدا توجه به این مساله ضروری است که ایران در بالاترین سطح که ریاست جمهوری است به عاملان این حادثه هشدار تلافی کردن دارد. لذا نمی‌توان گفت ایران ار کنار مساله عبور کرده است اما در این میان، یک سوال جدی وجود دارد و آن این است آیا در این ماجرا آسیب‌ جدی به ایران وارد شد یا این‌که حمله به یک نفت‌کش در دریای سرخ و آن هم در نزدیکی بندر جده عربستان، به همان اندازه که به ضرر کشور صاحب کشتی است به ضرر کشور صاحب ساحل نیز است. بنابراین، تنها ایران در این مساله متضرر نشد. از سوی دیگر، زمانی این حادثه را با حوادثی که در چند وقت گذشته برای برخی نفت‌کش‌ها اتفاق افتاد، مقایسه می‌کنیم شاهد هستیم آسیب وارد شده به کشتی ایرانی بسیار کمتر است. اندازه ماجرا به اندازه‌ای نیست که ایران واکنش فوری نظامی انجام دهد.»

زارعی در ادامه تصریح کرد: «بنا بر دو دلیل فکر نمی‌کنم که عربستان در حادثه نفت‌کش ایرانی دست داشته باشد. یکی این‌که آسیب رسیدن به یک نفت‌کش در نزدیکی بندر استراتژیک جده و دریای سرخ برای عربستان خود نوعی آسیب جدی محسوب می‌شود. دیگری این‌که اگر واقعا سعودی‌ها قصد داشتند اقدامی انجام دهند، می‌توانستند اقداماتی جدی تر را انجام دهند که شواهد حاکی از آن است چنین کاری نکرده‌اند. لذا گمان می‌کنم باید سرنخ حادثه را در جاهای دیگر جستجو کرد.»

رئیس موسسه اندیشه‌سازان نور، در بخشی دیگر از گفته‌های خود در ارتباط با روند به وجود آمده از تنش‌زدایی امارات با ایران، تصریح کرد: «بین ایران و امارات هیچ‌گاه تنش جدی وجود نداشته و حتی اظهاراتی که برخی اوقات از سوی حاکمان این کشور در ارتباط با مالکیت بر جزایر سه‌گانه بر زبان رانده می‌شود، بیشتر با تحریک و دست‌های پشت‌پرده عربستان است. حتی شارجه که ماجرای ابوموسی بیشتر به آن ارتباط پیدا می‌کند، بیشتر موضع سکوت را در پیش گرفته است.  واقعیت این است که امارات در میان همسایگان خود بیشترین مناسبات تجاری را با ایران دارد و دبی یکی از نقاط اصلی محل اتصال اقتصاد ایران با جامعه جهانی بوده است. به نظر من، بسیاری از ایرانی‌ها نیز مشتاق هستند که از دبی دیدار کنند. این مسائل موقعیت‌هایی است که اماراتی‌ها نمی‌خواهند از دست دهند.»

وی افزود: «توجه به این موضوع ضروری است که در شرایط بحران، کشورهای کوچک‌تر بیشتر آسیب می‌بینند. به ویژه امارات که امیرنشین‌های آن در یک‌خط طولی در کنار یکدیگر در حوزه خلیج فارس قرار گرفته‌اند، به شدت آسیب‌پذیر هستند. اما اکنون مساله این است که آیا امارات این ظرفیت را دارد که ایران مساله آرام‌سازی اوضاع منطقه را از طریق آن پی‌گیری کند؟ به نظر می‌رسد امارات چنین ظرفیتی را ندارد. واقعیت این است که صحبت از تنش‌زدایی با ابوظبی محدودیت‌هایی خاص دارد که نمی‌توانیم خواسته‌های منطقه‌ای‌مان را از طریق آن پیش ببریم.»

سعدالله زارعی در بخش پایانی از گفته‌های خود تاکید کرد: «در موقعیت کنونی، اگر امکان توضیح فراهم باشد باید به حاکمان سعودی گفت، هیچ‌گاه سیاست ایران بر مبنای تنش‌افروزی و بحران‌سازی نبوده و آن‌چه که آن‌ها در عراق، یمن و سوریه مشاهده می‌کنند، برآیندی از خواسته‌های ملی است نه برآیندی از مداخله‌جویی تهران در منطقه. باید توجه داشت ایران هیچ‌گاه خواستار قطع روابطه با ریاض نبوده و در آخرین اقدام این عربستان بود که مناسبات دیپلماتیک با ایران را قطع کرد. لذا این سعودی‌ها هستند که باید گام اول را بر دارند و باید توجه داشت که باز و بسته شدن یک ساختمان به خودی خود، فاقد اهمیت است. اگر سفارت فعال باشد و فعالیت سازنده‌ای نداشته باشد، تقوی و بهبودی در مناسبات دو کشور اتفاق نمی‌افتد.»