صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۹ شهريور ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۰۳۵۵۲
تاریخ انتشار: ۱۰ : ۲۲ - ۰۴ مهر ۱۳۹۸
اسناد ویکی لیکس در «انتخاب»؛ شماره ۵۵ - بخش دوم/
با وجود روابط نزدیک، مصر معمولا از رفتارهای غیرقابل پیش بینی برادران جنوبی خود سردرگم می شود. یکی از شوک ها در دهه 1950 و زمانی بود که سودان در یک نامه کوتاه و بصورت ناگهانی سیاست خود را تغییر داده و از اتحاد با مصر خارج شده و اعلام استقلال کرد، از آن زمان مصری‌ها تلاش کرده اند سیاست های سودان را هدایت کنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

«انتخاب» اسناد ویکی لیکس در رابطه با ایران را که متعلق به سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۹ است، را به صورت روزانه و به منظور آگاهی مخاطبان نسبت به تحولات و اتفاقات گذشته، منتشرمی کند.

سرویس تاریخ «انتخاب»: سفارت آمریکا در خارطوم در گزارشی سری به تاریخ یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۶۹، درباره ارتباطات خارجی سودان گزارشی ارائه کرده است.

به گزارش «انتخاب»؛ متن این سند که ویکی لیکس آن را منتشر کرده، در زیر آمده است:

سودان و اعراب: خواهران ناتنی شاید، برادر هرگز
طبقه بندی: محرمانه
یکشنبه 7:32 دقیقه اول آوریل 1990
از: سفارت آمریکا در خارطوم
به: وزیر امورخارجه و سازمان اطلاعات دفاع

 

بخش اول این سند را از اینجا بخوانید


مصر
سودان همواره روابطی گسترده (هرچند گاهی همراه با تلاطم) با مصر داشته که تا حد زیادی مبتنی بر تاریخ و رود نیل است. سودانی ها و مصری ها که در زمان غلبه عثمانی بر مصر و حکومت مشترک آنگلو-مصری (و حتی قبل از آن در دوران فرعون کوشی) در کنار هم یک سرزمین بودند، همدیگر را برادر می خوانند. با وجود این آشنایی و بنیان قدیمی، روابط دوجانبه آنها گاه دچار تلاطم شده است. البته منافع دوجانبه و تماس‎های فردی آنقدر در این روابط پیچیده است که از میان رفتن چنین روابطی تقریبا غیرممکن به نظر می رسد.

روابط مصر و سودان بسیار عمیق‎تر و چندجانبه‎تر از آن چیزی است که ما تصورش را داریم. نگرانی اصلی مصر ثبات مرزهای جنوبی و تضمین تامین آب خود است. اندازه گیری آب نیل یکی از عملکردهای مهم مسئولان سفارت مصر است. سودان، مصر و اتیوپی بصورت متناوب درباره سهمیه بندی آب در جلسات دوجانبه و نشست‎های رسمی کمیسیون آب نیل، مذاکره می‎کنند (بر اساس گزارش ها سودان تنها یک چهارم سهم خود را استفاده می کند در حالیکه مصر دوبرابر سهمش را بر می دارد). موفقیت‎های بنیادگرایان اسلامی در سودان که می‎توانند خواهان حق مذهب مشابه مصر شوند، بیش از هر تحول سیاسی دیگری موجب نگرانی مصر شده است. البته هیچ ارتباط مستحکمی میان جبهه ملی اسلامی و اخوان المسلمین مصر و گروه جماعت اسلامی وجود ندارد. روابط مصر و سودان در قالب ارتباطات اجتماعی-اقتصادی دیگری حفظ می شود. از جمله: جریان پایدار خریداران، گردشگران و کسانی که به دنبال شغل وارد مصر می شود (گفته می شود تا یک میلیون نفر در این کشور زندگی می کنند)؛ نظام آموزش اختیاری مصری، از ابتدایی تا دانشگاه، که در سودان و توسط دولت مصر ایجاد شده است؛ نفوذ گسترده رسانه و فرهنگ عامه مصر در سودان، حدود 20 هزار دانشجوی سودانی مشغول تحصیل در مصر (شامل 1000 اهل جنوب که توسط مصر بورسیه شده اند)؛ روابط تجاری و حرفه ای قوی؛ کمک‌‎های توسعه ای مصر، بخصوص در حوزه کشاورزی؛ آموزش پلیس، نیروهای ارتش و اتحادیه های تجاری سودان توسط مصر؛ و میراثی از ازدواج میان سودانی ها و مصری ها (مادر سادات سودانی بود، مادران المرقانی و مبارک المهدی هم مصری بودند).

با وجود روابط نزدیک، مصر معمولا از رفتارهای غیرقابل پیش بینی برادران جنوبی خود سردرگم می شود. یکی از شوک ها در دهه 1950 و زمانی بود که سودان در یک نامه کوتاه و بصورت ناگهانی سیاست خود را تغییر داده و از اتحاد با مصر خارج شده و اعلام استقلال کرد، از آن زمان مصری‌ها تلاش کرده اند سیاست های سودان را هدایت کنند اما در عین حال مراقبند که بیش از حد زورگو دیده نشوند. بسیاری از مصری ها بصورت خصوصی تاکید می کنند که سودانی ها را از نظر فکری فروتر می دانند. اما نیاز به برخورد محتاطانه با سودانی ها را درک می کنند زیرا آنها درباره برداشت توهین از برخورد مصری‎ها، فوق العاده حساس هستند.

در مقابل بسیاری از سودانی ها درباره انگیزه های مصری ها مشکوک و منتقد هستند. بسیاری از آنها متقاعد شده اند که مصری ها هنوز برنامه اتحاد و کنترل بر سودان را کنار نگذاشته اند (تنها تعداد معدودی از فسیل‎های متعلق به حزب اتحادگرای ملی قدیم از این رویا حمایت می کنند که زمانی بسیار محبوب بود). ساخت سد اسوان که موجب جابجایی تعداد از مردم شمال سودان به وادی حلفا شد و نیز ساخت ناتمام کانال جانگولای که جنوبی ها آن را توطئه مصر برای منحرف کردن آب نیل به نفع خود می دانند، هنوز به این ناراحتی ها دامن می زند. آنها از سازمان اطلاعات بدنام مصر هم می نالند. سودانی ها در گفته های خود معمولا بین شخصیت و کردار مصری ها و سودانی ها تمایز قایل می شوند. مصری ها را معمولا بی توجه، شوخ، فریبکار و بدذات و پذیرای حکومت دیکتاتوری می دانند اما سودانی ها خود را جدی، صادق، رک و از نظر سیاسی لیبرال می دانند.

سودانی ها معمولا می گویند مصری ها احساساتی تلخ و شیرین را بر می انگیزند. اغلب سودانی ها قبول دارند که با مصری ها احساس راحتی داشته و مصر نزدکترین و مهم ترین همسایه آنهاست. از نظر سیاسی و عملی – مثلا گزینه ای برای شریعت، یکپارچگی سودان و اعدام مفسدان مالی – اولین نگرانی سودان واکنش مصر است. سودانی ها در عمق وجود، حتی تندترین اعضای حرب امت، نز انتظار هدایت و حمایت مصر را دارند. در عین حال در رفتاری که نشانه احساسات عشق و نفرت یک مرئوس به رئیس خود است سودانی ها از هیچ چیزی به اندازه تحقیر شدن علنی مصری ها لذت نمی برند. در اوایل سال 1989 اختلاف درباره یک خطا در بازی فوتبال سودان و مصر در خارطوم نزدیک بود منجر به شورش شود. در مسابقات اخیر بین تیم های مصر و الجزایر در جام جهانی اغلب مردم سودان، الجزایر را تشویق کردند (کاری که برای همه تیم های مقابل مصر انجام می دهند).

نتیجه کودتای 30 ژوئن برای مصر شوک کنند بود اما علیرغم این شوک اولیه آنها بیش از هر دولت دیگری از تغییرات استقبال و آن را تشویق کردند که دلیل آن روابط نامناسب آنها با دولت صادق المهدی و همکاران او در حزب مصرستیز امت بود. ژنرال عمر با دعوت از شربینی، سفیر مصر برای گفتگو در مدت کمی بعد از کودتا و اینکه قاهره را اولین مخاطب خارجی خود قرار داده بود (برخلاف صادق که عامدانه قبل از رفتن به مصر به کشورهای متعددی سفر می کرد) توانست این سیاست ها را تغییر داده و با اعلام حمایت از دولت مصر بدون هرگونه عذرخواهی، خواهان مشاوره رییس جمهور مبارک و سفیر شربینی آنها شود. همین تغییرات و بازگشت به سمت مصر تاثیر خود را گذاشته و با ارسال کمک های فوری توسط مصر و ترغیب دوستان عرب ثروتمندتر مصر به انجام کاری مشابه پاسخ داده شد. مبارک و سازمان اطلاعات مصر (که بازیگران سنتی اصلی در سودان بودند) آشکارا می خواستند به ژنرال عمر اعتماد کنند. شواهد فزاینده درباره گرایش های بنیادگرایانه، عدم محبوبیت، و عدم صلاحیت نادیده گرفته می شد اما نهایتا در اواخر سال 1989 منجر به اختلاف میان ماموران اطلاعاتی عالی رتبه و وزیر امورخارجه این کشور شد. همین اختلاف خیلی زود به موضوع اصلی مباحث سیاسی سودان تبدیل شد. در حالیکه ظاهرا دیدگاه دولت مصر درباره سودان تغییری نکرده است، سودانی ها می گویند که دولت مصر از تحولات در سودان ناراضی بوده و این نارضایتی با عدم توانایی سودان در مصالحه با ارتش آزادیبخش خلق سودان و گرایش به سمت لیبی، بیشتر هم شده است. برخی می گویند حمایت دولت مصر از دولت نظامی سودان کمتر شده و از یک سال پیش پیشنهاداتی برای کاهش روابط دوجانبه و حتی اقدام به کودتا نیز مطرح شده است.

هرچند سودانی ها مایحتاج خود را در قاهره خریداری می کنند و اغلب تاجران محلی روابط خود را با شرکت های مصری حفظ کرده اند، اما مصر دیگر شریک تجاری اصلی سودان نیست. تجارت رسمی بر اساس توافقنامه‎های تجاری انجام می شد که معافیت های مالیاتی و سیستم پرداخت با واحد پولی دو کشور بدون امکان تبدیل را فراهم می کرد. اما این توافقنامه ها تا حد زیادی مبهم بوده ارقامی نجومی – حدود 360 میلیون دلار در سال 1989 – را اعلام می کردند و ارزش پوند سودان را در مقابل پوند مصر بیشتر از حد واقعی اعلام می کرد، این توافقنامه ها به دلیل اتهامات مداوم مبنی بر تراز تجاری ناعادلانه و عدم الزام به توافق، اکنون بسیار ضعیف شده اند. در سال 1989 دولت صادق المهدی این توافقنامه را فسخ کرده و برای مدت کوتاهی اقدام به محدود کردن تجارت و بستن مرزها کرد (بیابان نشین های شمال سودان بصورت سنتی بین مرزها جابجا می شوند). با دوستانه‎تر شدن روابط بعد از کودتا، مذاکرات درباره یک توافق جذابتر آغاز شد. یک مشکل کلیدی در این توافقنامه ها، قاچاق و مخصوصا عبور شترهای سودانی از مرز بدون کنترل ماموران مصری و سیستم پچیده تبدیل ارز است که برای هر کالا متفاوت است. بر اساس آمارهای اخیر، سودان 2660700 پوند سودان (2216000 دلار آمریکا بر اساس نرخ کنونی) کالا به مصر در نیمه اول 1989 صادر کرده است که بخش اعظم آن شامل تخم هندوانه، کنجد و شتر می شود. شتر بخش اعظم صادرات را به خود اختصاص می دهد (توافقنامه 1989 ارزش صادرات شتر را 120 میلیون دلار آمریکا می دانست که بخش کمی از این صادرات از گذرگاه های رسمی عبور می کند). در همین دوره، واردات از مصر به 113081000 پوند سودان (9423000 دلار آمریکا) رسید که شامل پارچه و دیگر کالاهای تولیدی می شود. توقف موقت آن توافقنامه هم نتوانست شرکای تجاری را از هم جدا کند. کل تجارت رسمی مصر (واردات و صادرات) برای کل سال 1988 به 161 میلیون پوند می رسد.

به دلیل گسترش فقر و تلاش برای بی‎طرف ماندن در جنگ داخلی سودان، مصر کمک نظامی کمی عرضه کرده که غالب آن به ارتش سودان بوده. توافق نظامی میان مصر و سودان وجود دارد. این پیمان دفاعی توسط نیمیری امضا شده و توسط صادق المهدی به یک منشور برادری ضعیف تقلیل داده شد. حتی همان هم در سال 1989 و با اصرار ارتش آزادیبخش خلق سودان منحل شد. البته بعد از کودتا، دولت سودان اعلام کرد که پیمان دفاع نظامی هرگز منحل نشده و لذا اجرایی است. دولت مصر که توجهی به وجود یا عدم وجود این پیمان نداشت، اساسا توجه چندانی به کل این موضوع نداشته. بزرگترین نفوذ مصر در ارتش سودان از طریق برنامه‎های آموزشی بوده که از سطوح ابتدایی تا کالج عالی جنگ ناصر را شامل می شود. برخی از فرماندهای شورای فرماندهی انقلاب در مصر آموزش دیده اند که اصلی ترین مقصد آموزش نظامی سودان بوده است. اغلب افسران سودانی با مصر همذات پنداری دارند، هرچند از نبود کمک های کافی شکایت دارند. مقدار کم کمک های نظامی که اخیرا ارسال شده هم غالبا شامل تجهیزات غیرجنگی مثل یونیفورم و چتر می شود. سودانی ها خیلی زود به مصر یادآوری کردند که در کل مدت جنگ اعراب با اسراییل نیروهای سودانی در کنار مصری ها جنگیده بودند.