صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۰۲۳۷۸
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۱۱ - ۳۰ شهريور ۱۳۹۸
اینکه یک واعظ در سخنرانی خود، مخالفین فکری خود را صهیونیست یا عامل آمریکا بداند، علاوه بر اینکه با هیچیک از معیارهای اخلاقی و ادب اسلامی سازگاری ندارد، اصولاً به‌دلیل انطباق با عناوین مجرمانه‌ای از قبیل دروغ، تهمت و تشویش اذهان عمومی، جرم تلقی می‌شود. مردم وقتی با چنین پدیده‌ای مواجه می‌شوند، فقط آن واعظ را زیرسوال نمی‌برند بلکه این روحانیت است که زیرسوال می‌رود به‌ویژه آنکه آن واعظ هم از حاشیه امن و حتی حمایت برخوردار می‌شود!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: ادب، یکی از شاخص‌ترین ویژگی‌های رفتاری روحانیون در طول تاریخ بود. این ویژگی، محوری‌ترین و اثرگذارترین عامل اخلاق‌مداری است و اخلاق همان چیزی است که خدای متعال آن را ویژگی ممتاز پیامبر اسلام دانسته و جاذبه آن حضرت را مرهون همین ویژگی معرفی کرده است.

کسی از روحانیت توقع اختراعات صنعتی و ساختن آپولو ندارد ولی انتظار مظهر اخلاق و آداب بودن از کسانی که داعیه‌دار هدایت معنوی مردم هستند، انتظاری طبیعی است. یک روحانی باید در منبر و موعظه، در خطبه جمعه و در صحبت‌های خصوصی همواره ادب سخن گفتن را رعایت کند تا علاوه بر اینکه نوع سخن گفتن را به دیگران آموزش می‌دهد، خود نیز جاذبه‌ای داشته باشد که بتواند به کمک آن مردم را به تعالیم دینی و معنویت جذب نماید. بنابراین، روحانیت باید مظهر اخلاق باشد و رعایت ادب و رفتار و گفتار را جلوه‌گاه اخلاق قرار دهد.

بزرگان روحانیت، همواره مظهر اخلاق و ادب بوده‌اند و اکنون نیز هستند. افرادی از روحانیین که به مناصب حکومتی می‌رسند به‌دلیل اینکه بیشتر با مردم سروکار دارند، باید مواظبت بیشتری در زمینه رعایت ادب و اخلاق داشته باشند. خوشبختانه این مواظبت، در سال‌های اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی در بسیاری از روحانیین که به مناصب حکومتی رسیدند مشاهده شد و اکنون نیز هستند روحانیونی که مظهر اخلاق و ادب و صدق و صفا و صمیمیت هستند و مسئولیت‌های اجرائی، قضائی، تقنینی و سایر مناصب حکومتی آنها را از اخلاق و ادب اسلامی دور نکرده و همین ویژگی ممتاز بر جاذبه آنها افزوده است.

متاسفانه معدود افرادی از روحانیین که تحت‌تاثیر جاذبه‌های قدرت ظاهری قرار گرفته‌اند، اخلاق و ادب اسلامی را در سخن گفتن و رفتارهای اجتماعی رعایت نمی‌کنند و همین امر موجب شده وجود آنهمه روحانی پای‌بند به اخلاق و ادب به چشم نیاید و قضاوت‌ها درباره روحانیت بر روی همین افراد معدود متمرکز شود. این قضاوت اگر فقط متوجه همان چند نفر باشد عیبی ندارد ولی چون افکار عمومی آنها را معیار قرار می‌دهد و قضاوت را به جای فرد متوجه صنف می‌کند، این بی‌اخلاقی‌ها و بی‌ادبی‌ها به پای کل روحانیت نوشته می‌شود و اعتبار روحانیت و اعتماد مردم به آن را خدشه‌دار می‌کند.

اینکه یک واعظ در سخنرانی خود، مخالفین فکری خود را صهیونیست یا عامل آمریکا بداند، علاوه بر اینکه با هیچیک از معیارهای اخلاقی و ادب اسلامی سازگاری ندارد، اصولاً به‌دلیل انطباق با عناوین مجرمانه‌ای از قبیل دروغ، تهمت و تشویش اذهان عمومی، جرم تلقی می‌شود. مردم وقتی با چنین پدیده‌ای مواجه می‌شوند، فقط آن واعظ را زیرسوال نمی‌برند بلکه این روحانیت است که زیرسوال می‌رود به‌ویژه آنکه آن واعظ هم از حاشیه امن و حتی حمایت برخوردار می‌شود!

اخیراً یک امام جمعه در یکی از شهرهای شرق کشور تعبیری در سخنرانی عمومی خود بکار برده که حتی دشمنان هم از بکار بردن آن درباره مسئولین ما خودداری می‌کنند. او گفته: «ما از لیبرال‌ها و غرب‌گراها و کسانی که توله‌هایشان در انگلیس عیاشی می‌کنند، اینها نه قدرت پاسخگوئی دارند و نه ما از اینها توقع پاسخگوئی داریم...»

عیبی ندارد که این آقای امام جمعه، لیبرال‌ها و غرب‌گراها را قبول نداشته باشد و از آنها انتقاد هم بکند ولی بکار بردن تعبیر «توله‌ها» برای فرزندان آنها که هم توهین به آنهاست و هم فرزندانشان، هیچ مجوز شرعی و اخلاقی ندارد. این سخن آن امام جمعه به‌صورت گسترده در فضای مجازی دست به دست شده و مردم را با این سوال مواجه کرده که وقتی یک امام جمعه با این تعبیر از مخالفین فکری خود یاد می‌کند، ما به چه کسی امید ببندیم و اخلاق و ادب را از چه کسی یاد بگیریم؟

نمونه‌های این‌چنینی فراوان است و قصد تکثیر مثال نداریم ولی مطرح کردن این هشدار را ضروری می‌دانیم که عدم رعایت اخلاق و ادب توسط افراد روحانی آنهم در جایگاه امامت جمعه و منبر و موعظه، راه را برای بی‌ادب شدن دیگران تحت عناوین مذهبی و دینی هموار می‌کند کما اینکه این روزها باب شده است افرادی به جای انتقاد از بالاترین مسئولین نظام، به آنها فحش می‌دهند و از زشت‌ترین و سخیف‌ترین کلمات و عبارات علیه آنها استفاده می‌کنند. چنین رویه‌ای وقتی متداول شود، مرز نمی‌شناسد و دامن همه را از هر صنف و گروه و جناح و تفکری می‌گیرد و در چنان شرایطی بزرگ‌ترین گمشده جامعه اسلامی و انقلابی ما اخلاق خواهد بود.

تزریق خرافات، خواب و خیال و مطالب سست و بی‌پایه به جامعه توسط بعضی از منبری‌ها نیز از مشکلات امروز است که به جایگاه روحانیت لطمه شدیدی وارد می‌کند. عده‌ای از منبری‌ها به‌ دلایل مختلف که یکی از آنها جذب مخاطبان عوام است، مطالبی را در منبرها می‌گویند که خلاف عقل و موجب مضحکه است. قبل از پیدایش فضای مجازی مطرح شدن چنین مطالبی در منابر فقط در همان دایره محدود افراد حاضر در جلسه اثر سوء داشت ولی اکنون که فضای مجازی به قوی‌ترین رسانه تبدیل شده و دشمنان نیز از آن برای بازتاب دادن مطالب سست اظهارشده توسط اهل منبر استفاده می‌کنند، نمی‌توان از کنار چنین سخنانی بی‌تفاوت گذشت.

بزرگان روحانیت در برابر آنچه از رهگذر اختلافات، سقوط اخلاق و ادب، رواج خرافات و آسیب‌های دیگر به روحانیت لطمه‌زده و جایگاه آن را به خطر انداخته مسئولیت سنگینی دارند. نمی‌توان به بعضی حرمت‌گذاری‌های ظاهری و امکانات و حتی قدرتمندی وابسته به حاکمیت دل بست و از مقابله جدی با این آسیب‌ها غفلت کرد. دشمنان روحانیت با تمام توان در کمین هستند و به‌ هیچ چیز رحم نمی‌کنند. موجودیت روحانیت اکنون با نظام جمهوری اسلامی گره خورده و بقاء این دو به همدیگر وابسته است. هردو هم باید بمانند تا از استقلال و اعتبار کشور صیانت شود. این روحانیت است که باید با حرکت اصلاحی جدّی و عمیق به اصلاح خود مبادرت کند تا بتواند از نظام جمهوری اسلامی صیانت نماید. امروز، روحانیت راهی غیر از این ندارد.