پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سالها پیش بر خلاف این روزها آزمایش ها و مطالعات روانشناختی دارای مجوزهای مشخصی نبود و بسیاری از آزمایشها بدون نظارت های اخلاقی انجام می شدند. یکی از این آزمایش ها در دهه 1930 و توسط دانشگاه آیووا ایالات متحده انجام شد.
به گزارش سرویس خواندنی های انتخاب، آزمایش دانشگاه آیووا شامل کودکان یتیم اهل داونپورت در آیووا بود. سرپرست آزمایش این کودکان را به دو گروه تقسیم کرد و به هر گروه نوعی برنامه گفتاردرمانی جداگانه داد. یک گروه گفتاردرمانی مثبت و گروه دیگری گفتاردرمانی منفی دریافت می کردند.
در سال 1939 ، وندل جانسون ، استاد دانشگاه آیووا با کمک دانشجوی فارغ التحصیل خود مری تادور ، آزمایشی را با حضور 22 کودک یتیم اهل داونپورت آیووا انجام داد. این آزمایش به غایت غیراخلاقی بود چرا که این کودکان سرپرست و قیم رسمی نداشتند که از حقوق پایمال شده آنان دفاع کند و اجازه ندهد تحت آزمایشهای مخرب قرار گیرند. آنها 22 کودک را از یتیم خانه ای در آیووا انتخاب کردند.
آنها هدف تحقیق را به کودکان اطلاع ندادند ولی به کودکان گفتند قرار است گفتار درمانی دریافت کنند که قدرت تکلمشان را ارتقا می دهد. از میان 22 دانش آموز ، 10 دانش آموز دارای لکنت زبان بودند و هدف از این آزمایشها سعی در القاء لکنت در کودکان سالم بود. درواقع محققان در تلاش بودند بررسی کنند می توان کودکان سالم را دچار لکنت زبان کرد یا خیر.
این آزمایش اثرات روانشناختی منفی متعددی را برای یتیمانی که بخشی از درمان منفی بودند ایجاد کرد. برخی از آنها تا آخر عمر مشکلات گفتاری داشتند. این آزمایش "مطالعه هیولا" نامیده شد زیرا برخی از هم رده های جانسون از اینکه او برای تأیید یک فرضیه یتیمان را آزمایش می کند وحشت زده شده و او را هیولا نامیدند.
به خاطر رسوایی های متعدد این آزمایش غیرعادلانه، جانسون هرگز نتایج آزمایشات را در هیچ مجله ای منتشر نکرد زیرا می ترسید به شهرتش آسیب برسد.
متاسفانه بسیاری از کودکان سالم پس از این آزمایش ها دچار مشکلات تکلم حاد شدند و تا بزرگسالی نیز قادر به روان صحبت کردن نبودند.