صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۹۹۴۹۴
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۹ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۸
نگاهی به مصاحبه اخیر رئیس‌جمهور سابق؛
بارها شاهد بوده‌ایم که احمدی‌نژاد در نشست‌های خبری، گفتگوها و حتی محافل عادی، زمانی با پرشسی جدی مواجه می‌شد که ادله‌ای محکم برای پاسخ به آن نداشت، به شگرد «پرسش در برابر پرسش» پناه می‌برد. در گفتگوی با آناتولی همچنان شاهد هستیم که او این سنت را ترک نکرده و در پاسخ به این پرسش خبرنگار که «فکر نمی‌کنید عدم وجود اجماع جهانی علیه ایران به علت وجود توافق بین‌المللی برجام است؟»، پاسخ می‌دهد: «مگر چه زمانی اجماع جهانی علیه ایران وجود داشت؟»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس سیاسی «انتخاب»: اظهارات اخیر محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت‌ها نهم و دهم در گفتگوی با خبرگزاری آناتولی که دیروز -سه‌شنبه- منتشر شد، در فضای رسانه‌ای داخلی بازتاب گسترده‌ای داشت. رئیس‌جمهور سابق کشور در گفتگوی تفصیلی خود با خبرگزاری رسمی دولت ترکیه، مسائل و حوزه‌های مختلفی را به ویژه در حوزه سیاست خارجی مورد بحث قرار داده است. او انتقاداتی شدیداللحن را خطاب به اداره امور کشور بر زبان رانده است. با این اوصاف، در تحلیل و رمزگشایی از ابعاد مختلف گفتگوی اخیر احمدی‌نژاد می‌توان می‌توان به چند نکته مهم اشاره کرد:

احمدی‌نژاد خود را تکرار کرد

طی 8 سال ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد همواره یکی از انتقادات جدی که بر او وارد می‌شد در ارتباط با وارونه جلوه دادن واقعیت‌های غیرقابل انکار و طرح مسائل به صورت خارج از گود مسائل موجود بود. در سال‌های بعد از پایان دوران ریاست جمهوری او در سال 92 رسانه‌ها، نزدیکان و طرفداران او، در پی تاریخ‌سازی و به فراموشی سپردن واقعیات مربوط به احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری او بر آمدند و تلاش کردند تصویری متفاوت را از احمدی‌نژاد ارائه کنند که اساس آن بر منطق صلح‌دوستی، تحول‌خواهی، حقیقت‌جویی، صداقت و... بود. با این وجود، گفتگوی او با آناتولی نشان داد که نه احمدی‌نژاد دچار دگردیسی شده و نه در روحیات روانی او تغییر حاصل شده است.

محمود احمدی‌نژاد، با قلب واقعیات غیرقابل‌انکار در همان ابتدای گفتگوی خود تاکید می‌کند: «برجام را می‌توان یک سری تعهدات یک طرفه از سوی ایران دانست که از بین رفتنش نیز دستاورد قابل توجهی برای هیچ یک از طرفین نیست.» به طور حتم این همان خصلت فرار از واقعیات همیشگی رئیس دولت‌ها نهم و دهم است. او حتی یک لحظه از خود نمی‌پرسد که آیا واقعا برجام یک‌طرفه بود و آیا لغو تحریم‌ها، بازگشت به روال طبیعی و حتی بیشتر از گذشته صادارات نفت ایران، انجام تبادلات مالی با خارج اگر چه به صورت محدود نیز باشد، تعهد طرف‌های 1+5 بودند یا خیر؟

در بخشی دیگر زمانی که بر خلاف روال معمول خبرنگار آناتولی در پاسخ به پرسش احمدی‌نژاد می‌گوید زمانی علیه ایران اجماع جهانی وجود داشت، او با صراحت قطعنامه‌های شورای امنیت را اجماع جهانی نمی‌داند. این انکار واقعیت در شرایطی است که هر شخصی با کمترین میزان دانش سیاسی این نکته را فهم کرده که هر گونه قطعنامه شورای امنیت برای کل جامعه جهانی الزام‌آور هستند و تحریم‌های شورای امنیت نیز علیه هر کشوری در معنای واقعی تحریمی با اجماع جهانی خواهد بود اما انگار همه‌ در اشتباه هستند و رئیس دولت نهم و دهم قصد دارد تعریفی جدید از اجماع جهانی ارائه کند که کسی یارای فهم آن را ندارد.

همچنین، در بخش‌‌های دیگری از این گفتگو، رئیس جمهور سابق کشورمان، بر اصلاح ساختار اقتصادی تاکید می‌کند. چنین ادعایی در شرایطی مطرح می‌شود که در دوران تصدی 8 ساله او بر پاستور غالب صاحب‌نظران اقتصادی، دولت او را به بی‌مدیریتی اقتصادی و تغییر سیاست‌های کلان مالی فرا می‌خواندند اما وقعی به توصیه‌ها نه‌تنها نمی‌نمود بلکه در اقداماتی عجیب سازمان همانند «مدیریت و برنامه‌ریزی» را منحل می‌کرد.

تداوم اتکا به شعارهای پوپولیستی

رهبران سیاسی پوپولیست، بیش از سیاست‌مداران دیگر از واژه «مردم» بهره می‌گیرند. برای نمونه در عصر جدید دونالد ترامپ، همواره از مردم برای توجیه کنش‌ها و تداوم قدرت خود در قالب واژگانی همچون «آمریکای بزرگ»، «آمریکای عزیز»، «عظمت آمریکا»، «ملت بزرگ آمریکا» و... بهره می‌گیرد. طی سال‌های ریاست جمهوری احمدی‌نژاد نیز شاهد بودیم او از هر راهکاری برای تحریک هیجانات و جلب نظر شهروندان ایرانی بهره می‌گرفت و در هر کنش مردم را حامی و علت تصمیم خود می‌دانست.

در گفتگوی احمدی نژاد با آناتولی، همچنان مردم کانون اصلی تمرکز او هستند و بارها از مردم و ملت ایران برای اثبات صحت نظرات خود بهره می‌گیرد. برای نمونه در جمله‌ای او می‌گوید: «فکر می‌کنید برای یک ملت بن بست وجود دارد؟ ندارد. آن هم ملت ایران. ملت ایران چند هزار سال قدمت دارد...» او همچنین، در ادامه تاکید می‌کند: «ضعف آنجاست که مسئولان مربوطه نتوانسته‌اند آن طور که باید و شاید از توانمندی‌های داخل استفاده کنند؛ یعنی به مردم فرصت بدهند تا رشد کنند و وضع اقتصاد را بهبود بخشند.»

در بخش‌های دیگر از گفتگوی با آناتولی، محمود احمدی‌نژاد با این جملات مردم را در مقام کانون محوری اظهارات خود استفاده می‌کند: «تا زمانی که فشار بلاموضوع شود (اشاره به زمان بی اثر شدن فشار حداکثری آمریکا). آن هم زمانی است که مردم ایران قوی شوند.» او همچنین در نمونه‌هایی دیگر می‌گوید: «ما ملت بزرگ ایران هستیم، شما به چه حقی ملت را تحت فشار می‌گذارید.» «باید با مردم صادق باشیم. هر حقی برای ملت‌مان پذیرفتیم برای دیگران هم باید بپذیریم.» «باید کمک کنیم آنچه خواست مردم سوریه است برقرار شود وگرنه بقیه اش ضرر است. همه ما باید کمک کنیم خواست مردم سوریه اتفاق بیفتد.» «هر ملتی خود باید سرنوشتش را تعیین کند.» «اجازه دهند ملت‌ها خودشان تصمیم بگیرند.» «نظام اقتصادی ایران باید اصلاح شود. پایه این است که ثروت را از انحصار درآوریم و در اختیار مردم قرار دهیم.»

حتی در سطحی گسترده‌تر از بهره‌گیری او از مردم، او در پاسخ به این پرسش خبرنگار که «آیا برنامه‌ای برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دارید؟»، پاسخ می‌دهد: «نه، ما از نظرات مردم تبعیت می‌کنیم.» واقعیت این است ملت‌دوستی و بهره‌گیری از خواست و اراده عمومی مردم در بنیان نه تنها خطا نیست بلکه می‌تواند یگانه راهنمای سیاست درست در جوامع مختلف باشد. به عبارتی اهمیت مردم یه اندازه‌ای است که جان لاک، فیلسوف انگلیسی، تاکید دارد، «صدای مردم، صدای خداست» اما این صدا باید در انتخابات و دموکراسی‌ها شنیده شود نه بهره‌گیری‌های پوپولیستی. برای اثبات این منطق در روانشناسی احمدی‌نژاد کافی است تعداد دفعات استفاده او از مواژه ملت و مردم شمارش شود.

پرسش‌گری کلیشه‌ای: پرسش در برابر پرسش؟

بارها شاهد بوده‌ایم که احمدی‌نژاد در نشست‌های خبری، گفتگوها و حتی محافل عادی، زمانی با پرشسی جدی مواجه می‌شد که ادله‌ای محکم برای پاسخ به آن نداشت، به شگرد «پرسش در برابر پرسش» پناه می‌برد. در گفتگوی با آناتولی همچنان شاهد هستیم که او این سنت را ترک نکرده و در پاسخ به این پرسش خبرنگار که «فکر نمی‌کنید عدم وجود اجماع جهانی علیه ایران به علت وجود توافق بین‌المللی برجام است؟»، پاسخ می‌دهد: «مگر چه زمانی اجماع جهانی علیه ایران وجود داشت؟»  این رویکرد، در بخش‌های دیگر از مصاحبه تکرار شده است.