صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۹۵۷۲۶
تاریخ انتشار: ۲۹ : ۱۸ - ۲۴ مرداد ۱۳۹۸
اسناد ویکی لیکس در «انتخاب»؛ شماره ۲۷ / بخش دوم؛
جنگ ایران و عراق، همانند درگیری قبلی ان‌ها در دهه ۱۹۷۰ با میانجیگری الجزایر همراه بوده و یکی از نگرانی‌های دولت این کشور است. ابراهیم، وزیر امورخارجه، در بحث درباره این موضوع همیشه به این مسئله اشاره می‌کند که وزیر سابق زندگی خود را در راه تلاش برای پایان دادن به جنگ از دست داد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

«انتخاب» اسناد ویکی لیکس در رابطه با ایران را که متعلق به سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۹ است، را به صورت روزانه و به منظور آگاهی مخاطبان نسبت به تحولات و اتفاقات گذشته، منتشرمی کند.

سرویس تاریخ «انتخاب»: سفارت آمریکا در الجزایر در گزارشی به تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۶۵ خطاب به دیگر سفارتخانه‎های آمریکا توضیحاتی را در مورد سیاست های این کشور در منطقه و نیز موضع آن در مورد کشورهای خلیج فارس، ارائه کرده است.

به گزارش «انتخاب»، بخش اول این سند به مواضع الجزایر در قبال میانجیگری میان ایران و آمریکا و برخی دیگر از سیاست های منطقه ای الجزایر اختصاص داشت. (بخش اول را از اینجا بخوانید)

بخش دوم از متن این سند که ویکی لیکس آن را منتشر کرده، به شرح زیر است:

موضوع سند: الجزایر و جهان عرب: حرکت از رادیکالیسم به سمت میانجیگری
طبقه بندی: سری
سه شنبه ۱۱:۳۶ دقیقه بیست و یکم اکتبر ۱۹۸۶
از: سفارت آمریکا در الجزایر
به: دیگر سفارتخانه‎های آمریکا

(بخش اول این سند را از اینجا بخوانید)

فلسطین و فلسطینی‌ها
۹. الجزایر همواره به عنوان یکی از قدرتمندترین حامیان آرمان فلسطین و سازمان سیاسی/نظامی آن‌ها به نام سازمان آزادیبخش فلسطین به خود افتخار کرده است. تجربه خود الجزایر در رسیدن به استقلال تاثیر شدیدی بر دیدگاه آن‌ها به مسئله فلسطین و این اعتقاد گذاشته است که فلسطینی‌ها باید سرزمینی متعلق به خودشان داشته باشند که در آن بتوانند شخصیت ملی خودشان را نمایش دهند. از آنجا که الجزایر توانسته است تنها از طریق اتحاد و تظاهرات‌های ضد «اشغال» فرانسه به استقلال برسد، لذا این باور عمومی وجود دارد که سازمان آزادیبخش فلسطین هم می‌تواند صرفا از طریق اتحاد، سرزمین خود را پس بگیرد؛ بنابراین دولت الجزایر معتقد است که اتحاد سازمان آزادیبخش فلسطین برای هرگونه احتمال موفقیت صلح در خاورمیانه ضروری است. الجزایر باور دارد که تفاوت‌های ایدئولوژیکی و شخصیتی در داخل سازمان آزادیبخش فلسطین وجود دارد، اما از این سازمان خواسته تا تفاوت‌ها را پشت ظاهری متحد پنهان کنند. نگرانی اصلی الجزایر در زمینه اتحاد باعث شده تا این کشور حامی اصلی رییس سازمان آزادیبخش فلسطین، عرفات شود که به اعتقاد دولت الجزایر تنها رهبر فلسطینی دارای جایگاه و فراگیری لازم برای رسیدن به اتحاد در جنبش فلسطین است. با این وجود دولت الجزایر با عرفات درباره راهبرد و تاکتیک‌ها اختلاف نظر دارد، همانطور که در اوایل سال ۱۹۸۵ درباره نگه داشتن شورای ملی فلسطین در اردن و بعد‌ها در پیمان امان، اختلاف داشت (دولت الجزایر از سرزنش علنی این مسئله خودداری کرد، اما بصورت مخفیانه به شدت منتقد بود که پیمان امان بتواند تاثیر مثبتی بر روند صلح بگذارد).

۱۰. از مارس ۱۹۸۶ دولت الجزایر تلاش کرده است تا اصل اتحاد سازمان آزادیبخش فلسطین اولویت بدهد. بعد از سفر بن جدید به مسکو در روز‌های ۲۵ تا ۲۸ مارس، او برنامه‌ای گسترده برای برگزاری نشست‌های اتحاد در الجزایر با حضور نه فراکسیون شورای اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین آغاز کرد. در شش ماه گذشته دولت الجزایر نمایندگان ویژه‌ای را به سوریه، لیبی و شوروی فرستاده و همچنین پذیرای مهمترین رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین بوده است. تا کنون تلاش‌های الجزایر به دلیل اختلافات دایمی داخلی در سازمان آزادیبخش، عدم تمایل سوریه برای حمایت از سازمان آزادیبخش فلسطین متحد تحت رهبری عرفات، و نبود اهرم کافی در دست شوروی برای مجبور کردن سوریه به همکاری، ناکام بوده است. با وجود این مشکلات، دولت الجزایر به تلاش برای متحد کردن سازمان آزادیبخش فلسطین ادامه خواهد داد، هرچند آموزش‎های نظامی محدودی را در داخل الجزایر برای آن‌ها فراهم می‌کند، زیرا دولت الجزایر معتقد است تنها راه رسیدن به توافق سیاسی در خاورمیانه، همین راه است.

۱۱. در حال حاضر دولت الجزایر به فراکسیون‌های رادیکال و حاشیه‌ای خاورمیانه مانند ابو ندال، ابو موسی، و حزب الله نیز دسترسی محدودی دارد. الجزایر نقش رابط این گروه‌ها را در مسایل گروگانگیری داشته، اما توانسته اطلاعاتی را درباره رهبری و ساختار آن‌ها به دست آورد. در برخی موارد، دولت الجزایر تمایل داشته این اطلاعات را با کشور‌های غیرعربی به اشتراک بگذارد. برخلاف دولت بومدین، دولت کنونی الجزایر ظاهرا هیچ کمک نظامی به این فراکسیون‌ها نمی‌کند.

روابط با کشور‌های متخاصم خاورمیانه
۱۲. الجزایر تلاش کرده است در لبنان نقش میانجی ایفا کرده و هدف اصلی آن هم ایجاد یک پایگاه عربی پایدار بوده است که بتواند با استفاده از آن مقابله کارآمدتر با اسراییل را سازماندهی کند. در این روند، دولت الجزایر امیدوار است بتواند جان پناهندگان فلسطینی در کمپ‌های لبنان را نجات داده، به کشتار میان برادران عرب الجزایر پایان داده، به عقب نشینی نیرو‌های سوری کمک کند، نیرو‌های اسراییلی را از جنوب لبنان بیرون کند و به تدریج یک دولت لبنانی پایدار ایجاد کند – در مجموع ایجاد نظم کند. دولت الجزایر با احتیاط به سمت نزدیکی با لبنان، با استفاده از سفیر سابق (عبدالکریم غرایب) رفته است تا درب تماس را با گروه‌های لبنانی ایجاد کرده و به دنبال فرصتی برای تشویق گفتگوی بیشتر در میان این گروه‌ها باشد. رابط‌های الجزایری در داخل جنبش امل به رهبری نبیه بری کارآمدی خاصی در هواپیما ربایی TWA در ژوئن ۱۹۸۵ داشتند که توانستند آزادی شهروندان آمریکایی و تداوم ارتباط با گروگان‌های آمریکایی باقیمانده در لبنان را تضمین کنند. هرچند الجزایر کمک خود را به صندوق اتحادیه عرب برای لبنان متوقف کرده، اما فعالیت زیادی در زمینه اتحاد ملی لبنان داد و اخیرا نیز نماینده ویژه‌ای (وزیر فرهنگ بوعالم بسیه) و یکی از اعضای عالی حزب جبهه ملی آزادی (ساعد زواتن) را برای بررسی راه‌های پیشرفت اعزام کرده است. الجزایر به شکل ۲۰۰ بورسیه دانشگاهی سالانه، کمک‌های دوجانبه‌ای را به لبنان انجام می‌دهد، اما با وجود تلاش جمایل، کمک مالی چندانی انجام نمی‌دهد. در سال آینده این احتمال وجود دارد که دولت الجزایر یک گروه ناظر بی طرف را در لبنان نگه دارد بجای آنکه با یک برنامه سیاسی پرسروصدا، ریسک کند.

۱۳. روابط با اردن از اواخر دهه ۱۹۷۰ تا حد قابل توجهی بهبود یافته و شامل تبادل هیات‌های نظامی عالی رتبه و سفر نخست وزیر اردن در سال ۱۹۸۵ می‌شد. تبادل هیات‌های نظامی برای دولت الجزایر مفید بود، زیرا آن‌ها را درباره چگونگی برخورد و معامله با فروشندگان تسلیحات غربی، مخصوصا انگلستان و امریکا، آگاه کرد و به این ترتیب الجزایر امیدوار است بتواند خرید‌های تسلیحاتی خود را تنوع ببخشد. دوم آنکه دولت الجزایر با سیستم‌های تسلیحاتی غرب و توانایی‌های آن‌ها آشنا شد. با وجود انتقاد گروه‌های رادیکال عربی و دولت‌های عضو پیمان امان، الجزایر تشخیص خود را دارد و لذا با دولت اردن وارد رابطه شد. در حوزه‌های دیگر نیز این روابط وجود دارد، اما گسترده نیست. چیزی که امروز درباره الجزایر اهمیت دارد ارزش حفظ روابط با کشور‌های «میانه روی» عربی (حتی دیکتاتورها) است نشان دهنده شناخت ارزش چنین پیمان‌هایی است که تا قبل از بن جدید، چنین شناختی وجود نداشت.

۱۴. شاید ناامیدکننده‌ترین روابط الجزایر در خاورمیانه مربوط به سوریه باشد، کشوری که الجزایر با آن‌ها سابقا اشتراک ایدئولوژی و نگرش بین المللی داشت. نزدیکی ایدئولوژیکی در سال‌های اخیر با سرعت از بین رفته و دیدگاه بین المللی الجزایر هم با سوریه در ۱۸ ماه گذشته تفاوت زیادی پیدا کرده است. الجزایر دیگر خود را قادر به مشارک در نشست‌های جبهه رفض نمی‌بیند و علاقه‌ای به بازسازی چنین جبهه‌ای ندارد. در حالیکه سوریه در صحرای غربی از الجزایر حمایت کرده و برای منزوی کردن مراکش با آن‌ها همکاری می‌کند، اما همچنان مانع اصلی برابر تلاش الجزایر برای متحد کردن سازمان آزادیبخش فلسطین است. الجزایر مچنین به نقش سوریه در لبنان (به عنوان عامل پیچیده کننده اوضاع) انتقاد داشته و از حمایت سوریه از فعالیت‌های «تروریستی» حزب الله ناراحت است. با این وجود، دو کشور ارتباط عالی رتبه و فعالی را برای هماهنگی سیاست‌های مربوط به منافع دوجانبه حفظ کرده و دولت الجزایر امیدوار است حمایت بیشتری را در زمینه اتحاد سازمان آزادیبخش جلب کند و سوریه هم امیدوار است این حمایت را با یک جبهه رفض جدید معاوضه کند.

جنگ خلیج فارس
۱۵. جنگ ایران و عراق، همانند درگیری قبلی ان‌ها در دهه ۱۹۷۰ با میانجیگری الجزایر همراه بوده و یکی از نگرانی‌های دولت این کشور است. ابراهیم، وزیر امورخارجه، در بحث درباره این موضوع همیشه به این مسئله اشاره می‌کند که وزیر سابق زندگی خود را در راه تلاش برای پایان دادن به جنگ از دست داد. شاید به دلیل همین شکست و همینطور اعتقاد دولت الجزایر به تجاوزگری دایمی دو طرف باشد که آن‌ها تمایلی به ارایه برنامه‌های جدید ندارند. در حال حاضر الجزایر اعتبار خود در ایران را با رای ممتنع به قطعنامه یکطرفه اتحادیه عرب به نفع عراق و تداوم دیدار‌های عالی رتبه، حفظ کرده است. دولت الجزایر از این تماس‌ها برای سنجیدن انعطاف ایران استفاده کرده، اما تا کنون نتیجه مثبتی به دست نیاورده است که این مسئله هم به بدبینی ابراهیمی در گفتگو با ما کمک کرده است. دستاورد‌های اخیر ایران و تصرف قلمروی عراق، سیاست الجزایر را به سمت عراق متمایل کرده است. البته، الجزایر یکی از تنها کشور‌هایی است که می‌تواند هردوی عراق و ایران را به سمت آتش بستی سوق دهد شاید به توافق منجر شود.

عربستان سعودی و کشور‌های خلیج فارس
۱۶. روابط الجزایر در خلیج فارس، و دیگر کشورهاف حول ارتباط با عربستان سعودی تعریف می‌شود. در این زمینه، هرچند روابط عربستان و الجزایر تا سطح یک گفتگوی همراه با احترام افزایش یافته است، اما اختلافات مهمی برای نزدیک‌تر کردن این همکاری وجود دارد. الجزایر نیز همانند سعودی‌ها فورا از برخورد‌ها ناراحت می‌شوند و اهمیت زیادی به ظاهر روابط می‌دهند، و بسته به نوع برخورد با الجزایری‌ها با نمایندگان سعودی مجوز‌هایی را داده یا از آن‌ها می‌گیرند. ورای این فضا، دولت الجزایر همیشه از حمایت عربستان از تلاش‌های جنگی مراکش در صحرای غربی، راهبرد سعودی در اوپک، و مشارکت آن‌ها در نشست فوق العاده عربی در کازابلانکا در آگوست ۱۹۸۵ انتقاد کرده است. ابراهیمی همچنین از درخواست‌های مکرر عربستان برای مداخله الجزایر برای تماس با گروه‌های رادیکال عربی، بدون اقدامی متقابل توسط عربستان در زمینه صحرای غربی، شکایت دارد. با این وجود، الجزایر میزان نفوذ عربستان در اوپک، اتحادیه عرب و دولت مراکش را درک کرده و تلاش دارد تا با استفاده از دیپلماسی آرام در سال‌های اخیر، سیاست‌های عربستان را تغییر دهد. دولت الجزایر به دلیل پیشرفت‌های حاصل شده در اوپک به خود می‌بالد و تقریبا خوش بین است که عربستان با برگزاری نشست اتحادیه عرب در دسامبر «با هدف متحد کردن اعراب» موافقت کند (این می‌تواند همان نشستی باشد که برای سال ۱۹۸۴ برنامه ریزی شده، اما مدت‌ها به تعویق افتاد). در زمینه صحرای غربی هیچ تغییری اتفاق نیفتاده است.

۱۷. الجزایر روابط صمیمانه‌ای با کویت، امارات و عمان دارد. دولت اسن کشور سفرای مقیم تازه‌ای را به بحرین و قطر اعزام کرده و این مسئله می‌تواند نشان دهنده افزایش اهمیت روابط دوجانبه باشد. البته احتمالا این روابط بر قیمت نفت و شاید بعد از آن بر دور نگه داشتن «گرگ» بنیادگرایی اسلامی از خلیج فارس، متکی باشد. در قسمت جنوبی تر، الجزایر در موضوع سرنگونی حکومت علی ناصر محمد در یمن جنوبی و نقش شوروی در حمایت از جانشین او، موضع دوگانه داشت. رهبری دولت از این رخداد‌ها درس گرفته و روابط سابقا گرم خود را با یمن جنوبی سردتر کرده است. تماس‌های هر از گاهی با علی ناصر محمد وجود دارد، هرچند الجزایری‌ها به هیچ تلاشی برای سرنگونی دولت عطاس کمک نکرده اند. برعکس، عطاس را با بی میلی پذیرفته اند و انتظار می‌رود او در اواخر امسال یا اوایل ۱۹۸۷ از الجزایر دیدن کند. در مورد یمن شمالی نیز، آن‌ها سفیر جدیدی به شمال یمن اعزام کرده اند که ارتباطات خوبی در داخل صنعا دارد و می‌تواند به بهبود روابط دوجانبه کمک کند. الجزایر همچنین واکنش‌های خود به سرنگونی علی ناصر را تا حدی با یمن شمالی هماهنگ کرده است.

اتحادیه عرب
۱۸. در چند سال گذشته الجزایر اتحادیه عرب را به عنوان یک سازمان بی برنامه و پراکنده دیده که نشان دهنده اختلاف در دنیای عرب است. ظاهرا هرچند در دو ماه گذشته دولت الجزایر به اتحادیه به عنوان ابزاری برای تجدید اتحاد عربی نگاه کرده است، اما برای رسیدن به این هدف دولت الجزایر سفرایی را به دمشق (مسعدیه)، عربستان (ابراهیمی) و بیروت (بسیه/زواتن) فرستاده است تا درباره ضرورت برگزاری یک نشست، به شکل خوش بینانه در ماه دسامبر، لابی گری کنند. دولت الجزایر همچنین از اتحادیه عرب برای تقویت اعتبار خود در ایران، از طریق مخالفت با قطعنامه ضدایرانی در جنگ خلیج فارس استفاده کرده است. البته، الجزایر در زمینه جلب حمایت دنیای عرب در مسئله صحرای غربی موفقیت چندانی نداشته و این مسئله تلاش آن‌ها برای ورود به سازمان کشور‌های عدم تعهد را بیشتر کرده است. علاوه بر این دولت الجزایر از ریاست اتحادیه ناخرسند بوده و برای بهینه سازی و افزایش تاثیر دفتر اصلی آن‌ها در تونس تلاش کرده است.

روابط اقتصادی
۱۹. درآمد‌های نفتی و هیدروکربنی خون حیات اقتصاد الجزایر بوده و لذا تحولات در زمینه نفت برای رفاه در الجزایر حیاتی است. الجزایر تلاش کرده است قیمت را بالا نگه داشته و در عین حال برای پذیرش سطح تولید «منطقی» به تولیدکنندگان، بویژه عربستان، فشار بیاورد. این فشار با لیبی و ایران هماهنگ شده، اما اخیرا الجزایر تلاش کرده است یک اتحادیه از تولیدکنندگان آفریقایی را برای رسیدن همین هدف تشکیل دهد. از آنجا که قیمت‌ها از ماه آگوست تثبیت شده است، الجزایر از تلاش‌های خود راضی است، حتی اکر در واقع آن‌ها تاثیر فرعی بر تصمیمات اوپک داشته باشند. جدا از نفت، تجارت چندانی توسط الجزایر در دنیای عرب انجام نمی‌شود و تنها به ندرت منابع مالی بانک‌ها و اتحادیه‌های مالی عربی مانند بانک توسعه عربی و بانک توسعه عربستان مطرح می‌شود. ما معتقدیم وام‌های این منابع کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار بوده که نشان دهنده کاهش نسبت به سال قبل است؛ لذا تا جایی که به بازار نفت مربوط می‌شود، روابط الجزایر با دنیای عرب هم بر همین اساس تعیین شده و البته احتیاط‌هایی را هم در روابط سیاسی آن‌ها ایجاد می‌کند.

بنیادگرایی
۲۰. همانند بسیاری از کشور‌های عربی، در الجزایر هم دین رسمی اسلام است و لذا از موقعیتی برتر نسبت به دیگر نهاد‌ها برخوردار است. دولت تلاش کرده است تا با وارد کردن گروه برداشت‌ها و ارزش‌های اسلامی به هویت ملی و تشویق ساخت مسجد و پرداخت حقوق و آموزش امامان مساجد، برداشت‌ها از اسلام را یکدست کند. همچنین حمایت سالانه از حاجیان الجزایری نیز بسیار زیاد است. هرچند وقتی قدرت‌های خارجی تلاش می‌کنند غلبه آن‌ها بر برداشت از اسلام را زیر سوال ببرند آن‌ها به تندی پاسخ می‌دهند. دولت الجزایر بوصتر خاص با تلاش‌های لیبی در سال‌های ۱۹۸۳ و ۸۴ برای تامین مالی مساجد «خصوصی» مقابله کرده که از نظر آن‌ها منبع بنیادگرایی بوده اند. شایعه‌های تامین مالی اسلامگرایان الجزایری توسط عربستان در اواسط ۱۹۸۶ هم ظن الجزایر را به نیات عربستان افزایش داد. دولت الجزایر همچنان نگران تلاش‌های بن بلا برای استفاده از اسلام با هدف استخدام عناصر ضدحکومت است. برای مقابله با این تلاش ها، دولت همکاری نزدیکی با دولت مصر با هدف استخدام متفکران سنتی اسلامگرا در دانشگاه جدید علوم و مطالعات اسلامی در قسطنطنیه داشته است. دولت الجزایر همچنین تلاش می‌کند تا ورود منابع اسلامی مانند سخنرانی‌ها و مقالات ضبط شده را کنترل کند که موفقیتش تنها نسبی بوده است. با وجود نگرانی دایمی درباره تاثیرات مخرب بنیادگرایی، دولت الجزایر ظاهرا واکنش خود به همسایگان مغربی اش را هماهنگ نمی‌کند. از نظر الجزایر، بنیادگرایی بیشتر یک مسئله بلندمدت و نه تهدیدی میان مدت است و معمولا بر برنامه الجزایر در مذاکرات دوجانبه با اغلب کشور‌های عربی تاثیری نمی‌گذارد.

پیچیدگی‌ها برای آمریکا
۲۱. تلاش‌های دوجانبه آمریکا و الجزایر برای بهبود روابط دوجانبه تاثیر مثبتی بر رویکرد الجزایر در بسیاری از مسایل عربی داشته است. با وجود اختلاف‌های تاکتیکی، عدم اعتماد مشترک به قذافی به ما امکان داده است تا گفتگویی سازنده را با دولت الجزایر درباره لیبی آغاز کنیم. بصورت مشابه، الجزایر رویکردی سازنده و غیرخصمانه در برابر تونس و برای کمک به انتقال پایدارد در آن کشور داشته است. واکنش‌های الجزایر نیز به حمله آمریکا به طرابلس (در ۱۵ آوریل) تقریبا آرام بود و بعد از یک وقفه کوتاه، روابط دوجانبه دوباره در موضوعات متفاوت ازجمله نظامی و امنیتی، افزایش یافت. وزیر امورخاجه حمدانی، برای ما توضیح داد که تلاش‌های الجزایر برای کشاندن سازمان آزادیبخش فلسطین به یک صدای واحد با هدف واکنش به برنامه‌های صلح با رویکردی مثبت‌تر بوده است. همچنین همکاری‌هایی نیز برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان با کمک الجزایر در زمینه ارتباط با گروه‌های افراطی نگه دارنده آمریکایی‌ها انجام شده است. نهایتا دولت الجزایر اخیرا اقداماتی را برای همکاری با آمریکا در مقابله با تروریسم انجام داده است.

۲۲. اقدامات الجزایر برای همکاری با آمریکا در مسایل دنیای عرب که بر منافع ما تاثیر دارد هم در رویکرد اظهارات علنی الجزایر و از طریق کاهش انتقاد، حتی در زمان رای دادن برضد آمریکا، خود را نشان داده است. رهبری دولت الجزایر تمایل پرداخت هزینه‌های داخلی را برای این سیاست دارد و انتقادات تندرو‌های داخلی را رد کرده و در انواع برنامه‌های دوجانبه به راه خود ادامه می‌ردهد. حمایت فعال آمریکا از اسراییل، بویژه وقتی به شمال آفریقا مربوط می‌شود، مانند بمباران مقر سازمان آزادیبخش فلسطین در تونس توسط اسراییل در اکتبر ۱۹۸۵ باعث مشکلات جدی دولت الجزایر برای همکاری عیمق‌تر در زمینه‌های غیرمرتبط با دنیای عرب می‌شود. البته شاید ظرفیت بیشتری برای مجزا کردن اقدامات اسراییل از سیاست‌های آمریکا وجود داشته باشد، چیزی که در زمینه اتهام الجزایر درباره مداخلات اسراییل در مراکش دیده می‌شود. اگر این روند ادامه پیدا کند، شاید نشانه قوی باشد که روابط دوجانبه ما آنقدر اهمیت پیدا کرده که بر نتیجه گیری سابق الجزایر برای اولویت دادن به اتحاد عربی در سیاست هایش تاثیر گذاشته باشد. در هر حال واضح است که الجزایر اکنون واکنش‌های احتمالی آمریکا را به عنوان بخشی از ملاحظات سیاسی خود لحاظ کرده و در تصمیم گیری‌های خود اهمیت زیادی به این واکنش‌ها می‌دهد. این مسئله می‌تواند فرصتی برای همکاری با دولت الجزایر در راستای پیشبرد منافع در دنیای عرب در اختیار آمریکا بگذارد.
جان استون