پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
قاسم عز الدین در المیادین نوشت: دولتهای اروپایی که توافق هستهای با ایران را امضا کردند، بدون آنکه اقدام عملی ملموسی در راستای اجرای تعهدات خود کنند، تنها ادعای لفظی پایبندی به این توافق را دارند. این ادعای اروپایی ها، تقسیم نقشها با دولت آمریکا را مخفی میکند و این همان مسالهای است که ایران در مهلت ۶۰ روزه با ان مواجه است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: در پایان دیدار وزیر خارجه ایران با هایکو مایس، وزیر خارجه آلمان تصریح کرد که تروئیکای اروپایی به توافق هستهای پایبند است، اما نمیتواند معجزه کند. این همان نکتهای است که دولتهای اروپایی در هر مناسبتی از آن سخن گفته اند.
آنچه وزیر خارجه آلمان در مورد ادامه گفتگو برای اجتناب از تنش نظامی میگوید، بیانگر تلاش اروپاییها و بویژه آلمان برای دوری از روابط متشنج با آمریکاست. اما بیش از هر چیز نشان دهنده پیشینه اروپا در مورد عدم اجرای التزامهای عملی اش است.
به نظر میرسد دولتهای اروپایی تصور میکنند پایبندی شان به توافق هستهای در گرو ادامه گفتگوی دیپلماتیک با ایران است. در همین چارچوب، پس از کناره گیری ترامپ از برجام، ایران به کمک اروپا آمد تا با حفظ آبروی آن در مورد استقلال در تصمیمات سیاسی، اینستکس را راه اندازی کند، تا به این شکل اروپا از تحریمهای آمریکا دور بماند.
اما دولتهای اروپایی به این ساز و کار که خود آن را پایه ریزی کردند، پایبند نیستند؛ علاوه بر اینکه آن را منحصر به بخش انسانی در زمینه دارو و مواد غذایی کردند؛ بی آنکه به دیگر نیازهای ایران توجهی داشته باشند.
بهانه تراشی دولتهای اروپایی در مورد نداشتن قدرت انجام تعهداتشان و در عین حال، ادعای آنها در مورد برخورداری از اراده سیاسی، نشان دهنده دستهای پشت پرده است. مبادلات تجاری اروپا با ایالات متحده از ۲۰ درصد مبادلات تجاری اروپاییها با دیگر دولتها که به ۲۷۹۱ میلیارد یورو سهم صادرات و ۲۵۷۸ میلیارد یورو سهم واردات است، تجاوز نمیکند. این حجم از مبادلات تجاری اروپا با ایالات متحده، از یک سوم مبادلات تجاری میان آمریکا و چین بیشتر نیست. با این حال، چین هیچگاه به خطر افتادن منافع خود در رابطه با آمریکا را بهانهای برای عدم پایبندی خود به توافق هستهای قرار نمیدهد.
تفاوت چین با دولتهای اروپایی در دیدگاه آن نسبت به منافعش است؛ چین منافع خود را در چارچوب استراتژیک و سیاسی وسیعتر و عمیقتری میبیند که از سطح برخی شرکتهای بزرگ فراتر رفته و منحصر به این شرکتهای تجاری نمیشود. انچه چین دوری استراتژیک و سیاسی با ایالات متحده میداند، مانع از حفظ منافع اقتصادی و مبادلات تجاری آن با این کشور نمیشود.
اما دولتهای اروپایی خود را از لحاظ استراتژیک و سیاسی به ایالات متحده نزدیک میدانند؛ از این رو، اروپاییها منافع اقتصادی و مبادلات تجاری خود با آمریکا را بهانهای برای پنهان کردن تقسیم نقشها در مورد فشار بر ایران قرار داده اند.
آنچه دولتهای اروپایی در مذاکره با ایران به آن امیدوارند، همان است که ترامپ به آن امید دارد؛ بدین معنا که هر دو به دنبال محدود شدن برنامههای موشکی ایران هستند و آن را عاملی برای از بین رفتن استقرار منطقه میدانند.
هر چند که بهانههای بین ترامپ و تروئیکای اروپایی در این باره متفاوت باشد، منافع استراتژیک و سیاسی آنها در نقطه اسرائیل و منافع تجاری و مالی آنها در رابطه با عربستان و امارات، با یکدیگر تلاقی مییابد.
اما ایران از زبان علی لاریجانی، رئیس مجلس نمایندگان و همچنین از زبان وزیر خارجه خود، هایکو ماس را تهدید کرد که مهلت ۶۰ روزه تمدید نمیشود و ایران به رابطه با آمریکا و در ادامه، رابطه با اروپا نیازی ندارد.