پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در سال 1898، یکی از متخصصان نظامی لهستان و از مقامات ارشد ارتش به نام جان بلوچ، "آینده جنگ" را پیش بینی کرده و گفت که چگونه باروت ها، تفنگ های پیشرفته و سایر فناوری های نوظهور، جهان را متحول می کنند. او معتقد بود تفکر معاصر ماهیت جنگ را شتاب می بخشد و تغییر می دهد و قتل عام در جهان مدرن به شدت وحشتناک و غیرقابل کنترل خواهد بود.
به گزارش سرویس آی تی و فناوری «انتخاب»، به نقل از فارین افرز، پیش بینی بلوچ که به عنوان "انقلاب در امور نظامی" شناخته می شود معتقد است که ظهور فناوری ها در میدان جنگ چنان مخرب است که از مفاهیم و قابلیت های نظامی موجود دور می شود و نیازمند بازنگری در مورد چگونگی و ماهیت جنگ است. به نظر می رسد چنین انقلابی به زودی ظهور می کند. هوش مصنوعی، سیستم های خودران، حسگرهای همه جانبه، تولید پیشرفته و علمی مسائل کوانتومی، جنگ را به صورت رادیکال به همان فناوری های مخربی که بلوچ پیش بینی می کرد تبدیل کرده است.
این امر به ویژه زمانی پررنگ تر می شود که بدانیم دولت واشنگتن در همان سال ها( در سال 1992 ) به مقامات وزارت دفاع ایالات متحده در مورد "انقلاب نظامی-فنی آینده" هشدار داد. این انقلابی متضاد با نظر نظامی اتحاد جماهیر شوروی بود که در دهه 1980، "جنگ شبکه ای محور" را قبول داشت. برنامه "تحول نظامی ایالات متحده" توسط دونالد رامسفلد وزیر دفاع ایالات متحده در سال 2002 و سپس توسط معاون وزیر دفاع در سال 2014 انجام شده است. اما ایده اساسی حفظ شده و این ایده نیز شامل مواردی مثل استفاده از فناوری های جدید، شبکه های جدیدی از سنسورها و افزایش سرعت تشخیص هدف می شود.
با این حال به نظر می رسد اکنون زمانی ویژه برای جدی شدن ایده انقلاب نظامی وجود دارد. در واقع یک توافق نانوشته اما در حال ظهور وجود دارد که اولویت برنامه ریزی برای دفاع مقدماتی ایالات متحده باید با قدرت های بزرگ و ارتش های پیشرفته (در درجه اول چین) رقابت کند و فناوری های جدید را خلق کند و در درجه دوم با تهدیدات خارجی مبارزه کند.
اما تبدیل این ایده به واقعیت به یک انقلاب جدی در تفکر دنیای فناوری نیاز دارد؛ این تفکر باید بیشتر در مورد چگونگی جنگ نظامی ایالات متحده و مبارزه با دشمنان تمرکز کند. مشکل اصلی، هزینه های دفاع نیست بلکه این است که ارتش ایالات متحده باید با استراتژی های برتر مبارزه می کند. به عبارت دیگر، ایالات متحده یک بازی از دست رفته را دوباره بازی می کند.
اگرچه هنوز هم ممکن است ایالات متحده برای انطباق و موفقیت در برابر رقبایی مثل چین وقت داشته باشد، اما مقیاس های تغییر مورد نیاز نیز بسیار زیادند.مدل سنتی در کارکرد نظامی ایالات متحده اختلال ایجاد می کند، ارتش نیاز به تغییر و تحول های سخت افزاری و نرم افزاری گسترده ای دارد تا نسبت به گذشته روند فعالیت های ایالات متحده را تسریع بخشد. در حال حاضر ایالات متحده به پول، سرمایه انسانی و تکنولوژی برای بازسازی نیروی نظامی خود نیاز دارد. اکنون سؤال مهم این است که آیا اراده و عزم کافی برای این موضوع مهیا است یا خیر.
فناوری های جدید، مشکلات قدیمی
هوش مصنوعی و دیگر فناوری های در حال ظهور راه جنگ را تغییر خواهد داد، اما طبیعت خود را تغییر نخواهند داد. این که جنگنده ها فناوری را شامل می شوند، مانع از خشونت و سیاست موجود در میدان جنگ نمی شود. سیاست جنگ همیشه از سه عنصر اصلی تشکیل شده است که افراد تازه کار در آموزش پایه می آموزند: حرکت، شلیک و برقراری ارتباط.
موفقیت در جنگ مستلزم استتار و جستجو (مهاجمان سعی می کنند از شناسایی جلوگیری کنند؛ مدافعان سعی می کنند آنها را شناسایی کنند) و نفوذ و نفوذ (مهاجمان سعی در ورود به مواضع مخالفان دارند؛ مدافعان سعی دارند دسترسی آنها را رد کنند) است. اما در دنیایی که همه این فرایند در قالب سنسورهای هوشمند مستتر است، پنهان شدن و نفوذ کردن هرگز ساده نخواهد بود. تعداد داده های تولید شده توسط دستگاه های شبکه ای اینترنت یا به اصطلاح اینترنت اشیاء، در حال افزایش است و بین سال های 2016 تا 2021 سه برابرخواهد شد. مهمتر از همه این است که گسترش سنسورهای کم هزینه، می تواند روند خطرناکی پیدا کند.
در حال حاضر نظارت جهانی بر تولیدات دنیای فناوری بیش از هر زمان دیگری در تاریخ وجود دارد. این موضوع به ویژه در مورد پروژه های فضایی درست است. در گذشته، هزینه های بالای پرتاب ماهواره ها، آنها را به موضوعاتی لوکس تبدیل کرده بود اما این روزها شرکت های زیادی در این زمینه فعالند و دسترسی به فضا ارزان تر شده است.
فناوری کمک کرده که امکان انتقال اقلام و موارد مختلف مثل انواع سوخت نیز تسهیل شود. برای مثل نیروهای مسلح و نظامی دسترسی سریع تری به سوخت، غذا و دیگر موارد خواهند داشت. سیستم های سوختگیری فضایی یا پهبادهای غذارسان از دیگر تحولات مهم دنیای فناوری هستند.
تغییر ارتباطات نظامی
فناوری بیش از هر بخش به ارتباطات دنیای جنگ تاثیر خواهد گذاشت از لیزرها تا سنسورها همه اتفاقات را رصد می کنند و از هشدار آتش سوزی تا اعلام زمان حمله را به عهده می گیرند. ارتشهایی که به این تکنولوژی ها احترام می گذارند و با آن سازگارند بر ارتش های سنتی، غالب می شوند.
نیروهای آینده بسیار سریع تر از امروز حرکت خواهند کرد. مهمات هیدرولیکی (سلاح هایی که بیش از پنج برابر سرعت صوت سفر می کنند) و سلاح های لیزری فوق پیشرفته در اختیار خواهند داشت و می توانند هر نقطه از جهان را به سرعت هدف بگیرند. نحوه برقراری ارتباط نظامیان به شدت تغییر خواهد کرد. شبکه های ارتباطی سنتی تغییر می کند و هر سیستم مستقل قادر خواهد بود اطلاعاتی را که خود به خود جمع آوری می کند پردازش و درک کند، آن هم بدون تکیه بر مرکز فرماندهی. این باعث ایجاد شبکه های رادیکال توزیع می شود که انعطاف پذیر و قابل تنظیم خودکار هستند.
این روزها حتی یک سیستم بدون سرنشین، به ده ها نفر نیاز دارد که از راه دور آن را مدیریت کنند و داده ها را پردازش و به روزرسانی کنند اما به زودی این سیستم ها مستقل تر خواهند شد و تعداد زیادی از فرمان ها را بی نیاز از اپراتور انسانی پیش خواهند برد. توسعه فناوری 5G روند ارتباطات در میدان جنگ را متحول می کند و علم کوانتومی که حسگرهای نظامی را بهبود می بخشد، ارتباطات و محاسبات را تغییر خواهد داد. محاسبات کوانتومی توانایی استفاده از خواص غیر طبیعی ذرات زیر اتمی به منظور افزایش قدرت پردازش به صورت غیرمستقیم و امکان ایجاد روشهای رمزنگاری را فراهم می کند که می تواند غیرقابل شکست باشد، افزون بر این به نیروهای نظامی اجازه می دهد حجم وسیعی از داده ها را پردازش و مشکلات را حل کنند که بیش از ظرفیت از کامپیوترهای کلاسیک است.
یک بازی از دست رفته
از زمان پایان جنگ سرد، رویکرد ایالات متحده در جهت طراحی نیروی نظامی علیه قدرت های منطقه، روی تعدادی از فرضیات در مورد چگونگی شکل گیری مناقشات تکیه کرد. نظامیان ایالات متحده تصور می کردند که نیروهایشان قادر به حرکت بدون مواجهه با موقعیت های فیزیکی پیش رو خواهند. فرض بر این بود که نیروهای نظامی در محیط های مجازی کار خواهند کرد و این یک مزیت نسبی در هنگام جنگ محسوب می شود. این فرضیات برخی آزمون ها در جنگ با عراق را نیز رقم زد. برای شفاف تر شدن ماجرا لازم است بدانید که سیستم هایی مانند این ها وابسته به ارتباطات، تدارکات و شبکه های ماهواره ای هستند که تقریبا بی دفاع محسوب می شوند. زیرا فرضیه این بود که هیچ دشمنی قادر به حمله به آنها نیست.
اما در دو دهه گذشته، در حالی که ایالات متحده بر مبارزه و جنگ در خاورمیانه متمرکز شده است، رقبای آن، به ویژه چین و روسیه راه جنگی خود را در مسیری دیگر یعنی توسعه پروژه های بزرگ پیش می برند. هدف اصلی چین این است که موقعیت خود را به عنوان رهبر جهان در زمینه هوش مصنوعی و دیگر فناوری های پیشرفته تثبیت کند. این تعهد به طور انحصاری نظامی نیست، اما هر یک از این فناوریهای پیشرفته تکنولوژی کاربرد نظامی دارند و به ارتش آزادیبخش و مردم تحت آموزش «هماهنگی نظامی و مدنی» سود می رسانند. در حالی که نظامیان آمریکایی هنوز اطلاعات بیفایده زیادی در اشکال نظامی سنتی دارند، چینی ها در حال مدرن گرایی هستند تا بتواند سیستم های خودمختار و هوشمند نظامی را که در جنگهای آینده نقش مهمی ایفا می کند، کنترل کنند.
موضع ایالات متحده در حال حاضر بسیار سخت و رو به وخامت است. ژنرال جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش، در سال 2017 زنگ خطر را به طور جدی تکان داد و گفت :" فقط تا چند سال دیگر، اگر مسیرمان را تغییر ندهیم، مزیت رقابتی کیفی و کمی را از دست خواهیم داد. "
در کنار همه مشکلات موجود، نگرانی های اخلاقی جدی و مهمی در مورد استفاده از هوش مصنوعی وجود دارد. استفاده نظامی از فناوری های پیشرفته مانند هوش مصنوعی، نیاز به بحث و جدل دارد اما بسیاری از مسائل فنی و اخلاقی که سیاستگذاران با آن مواجه هستند، می توانند در محدوده قانون و عمل موجود پاسخ داده شوند.
چالش واقعی برای سیاستگذاران این است که چطور ماشین های هوشمند را با قصد کمک به انسان بسازیم و این یک مشکل جدید نیست. اکنون خطر بزرگتر این است که آمریکایی ها به آرامی حرکت کنند و به اندازه کافی به هوش مصنوعی اعتماد ندارند، به خصوص که چین و روسیه با نگرانی های اخلاقی کمتری نسبت به ایالات متحده در مورد هوش مصنوعی رو به رو هستند. در واقع به نظر می رسد ایالات متحده نتوانسته است از انقلاب جدید در امور نظامی استفاده کند.
نگرش رهبران ایالت متحده نیز اغلب ریسک پذیری ندارد و آنان معتقدند ایالات متحده می تواند تا سال های سال ماهیت برتری نظامی خود را حفظ کند.
*رویا پاک سرشت