پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در شرایطی که خط فقر بالای ۳.۵ میلیون تومان است اما حقوق کارگران یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است. به اعتقاد کارشناسان اقتصادی طی یکسال اخیر شاهد رشد فقر نسبی بوده ایم که بخش قابل توجهی از آنها کارگران بوده اند.
مرکز پژوهشهای مجلس چندی پیش در گزارشی به تفاوت سقف معافیت مالیاتی در قانون بودجه 97 نسبت به لایحه بودجه 98پرداخت و بیان کرد، سقف معافیت مالیاتی در لایحه بودجه سال آینده تفاوتی نسبت به سال جاری نداشته است، در این باره دلایل زیر حائز اهمیت است.بر اساس پیش بینی ها انتظار افزایش تورم برای سال آینده وجود دارد.
متوسط انواع هزینه های خوراکی و غیرخوراکی برای یک خانوار با جمعیت 4 نفر رقمی بیش از سیصد و شصت و دو میلیون(362) ریال ماهیانه حدود 30 میلیون ریال است.
با توجه به جهش ارز در سال 97 انتظار میرود افزایش هزینهها در سال 98تداوم داشته باشد.خط فقر در یک خانواده چهار نفره در شهر تهران در تابستان سال 97 ماهیانه 27 میلیون ریال و سالیانه حدود 320میلیون ریال برآورد شده است.
با توجه به دلایل فوق می توان نتیجه گرفت، رقم 276 میلیون ریال سالانه با ماهیانه 23 میلیون ریال به عنوان سقف معافیت مالیاتی در لایحه بودجه سال 98 تناسبی با متوسط هزینههای خانوار ندارد.مالیات حقوق کارکنان بخش عمومی و خصوصی در قانون بودجه سال 97 برخلاف سال های قبل از آن با پلکانهای بیشتری تصویب شد.در سالهای گذشته تعداد پلکان مالیات حقوق محدود به دوپله بود، اما در سال 97تعداد پلکان مالیات حقوق به چهار پله افزایش پیدا کرد.
با وجود این در لایحه بودجه سال آینده بار دیگر رویکرد دو پله ای اتخاذ شده است که این مسأله به کاهش اثر بازتوزیعی و عدالت مالیاتی میانجامد و توصیه میشود، مشابه با قانون بودجه سال 97تعداد پلکان نرخ مالیات بر حقوق افزایش پیدا کند.
فاصله خط فقر با دستمزد کارگران
در حالی مرکز پژوهش های مجلس خط فقر برای یک خانوار 4نفره را در شهرتهران در تابستان97 را ماهیانه 27 میلیون ریال یعنی 2میلیون 700هزار تومان می داند که برخی از کارشناسان و نمایندگان مجلس خط فقر را تا 6میلیون تومان اعلام کرده اند.
در هر صورت در شرایط فعلی که حداقل دستمزد یک کارگر در سال جاری در صورت داشتن دو فرزند، حداقل یک میلیون و 534 هزار و 522تومان خواهد بود، این رقم با خط فقر حدود 1میلیون و 165هزار و 478 تومان فاصله دارد و کفاف گوی زندگی کارگران نیست. نمایندگان کارگری هم نظری مخالف مرکز پژوهش های مجلس دارند، نمایندگان کارگران معتقدند که حداقل دستمزد در هیچ کجای کشور کمتر از 3.5 میلیون تومان نیست.
فرامرزتوفیقی،رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شورای اسلامی کار کشور درباره «خط فقر» معتقد است: علیرغم تکلیف صریح و مکرر در برنامههای پنجساله، پنجساله چهارم، پنجم و ششم که تعیین «خط فقر»، مسئولیت مستقیم دولتهاست، ما تاکنون از هیچ دولتی بهصورت رسمی نشنیدهایم که خط فقر را اعلام کنند.
توفیقی می گوید: ترس از تبعات شفافیت آماری دلیل مطرح نکردن این موضوع است. تا این لحظه، خط فقر را اعلام نکردهاند؛ چون اعلام خط فقر میتواند تاثیر مستقیم روی تصمیمگیریهای بسیاری در حوزههای کلان اقتصادی داشته باشد؛ اگر خط فقر را به صورت رسمی اعلام کنند، براساس آنچه قانون اساسی الزام کرده در فاز بعدی باید برای «فقرزدایی» بکوشند؛ باید خط فقر را در تعیین حقوق کارمندان و دستمزد کارگران دخیل کنند و قس علیهذا....
وی ادامه میدهد: درحالیکه متولیان قانونی از ارائه اطلاعات خط فقر طفره میروند، مراجع غیررسمی آمارهای مختلف و بعضاً متناقض ارائه میدهند؛ ما آنقدر خلاء و فقدان اطلاعاتی داریم که هنوز اطلاعات هرم غذایی مناسب برای خانوارهای ایرانی تعیین نشده است! ابتداییترین چیز برای تعیین خط فقر، همین اطلاعات هرم غذاییست که نداریم، باید گفت این تکلیف هم مثل هزاران تکلیف بدونِ پایش دیگر سالهاست که بر زمین مانده است.
توفیقی به محاسبات خط فقر یا همان سبد معیشت که گروه کارگری شورای عالی کار در دست محاسبه دارد، میپردازد و میگوید: حاضریم با مرکز پژوهشهای مجلس در مورد خط فقر 2 میلیون و 700 هزار تومانی مباحثه کنیم؛ چون ما وقتی حداقلها را در نظر میگیریم، در کمبرخوردارترین استانها به عدد 3.5 میلیون تومان میرسیم؛ در واقع هیچکجای کشور، خط فقر کمتر از 3.5 میلیون تومان نیست! تازه این عدد، بسیار حداقلی محاسبه شده؛ مرکز پژوهشهای مجلس 2.7 میلیون تومان را از کجا آورده؟ بیایند شفافسازی کنند.
15بهمن ماه دومین جلسه کمیته دستمزد شورای عالی کار است که قرار است در آن جلسه بحث تعیین هزینه های سبد معیشت مشخص شود. به اعتقاد کارشناسان اقتصادی رقم هزینه های سبد معیشت بهترین ملاک برای تعیین خط فقر کارگران است. خط فقر یا آستانه فقر حداقل درآمدی است که برای زندگی در یک کشور خاص در نظر گرفته میشود.
خط فقر مطلق و شدید: عبارت است از مقدار درآمدی که برای تامین حداقل نیازهای فردی در یک جامعه لازم است و عدم تامین آن موجب میشود فرد مورد بررسی به عنوان فقیر در نظر گرفته شود. افرادی که زیر خط فقر مطلق قرار دارند توانایی تامین حداقل نیازهای اساسی خود را ندارند و به طور مطلق فقیر محسوب میشوند.
خط فقر نسبی: خط فقر نسبی عموماً به صورت درصد معینی از میانه (آمار) توزیع درآمد (یا هزینهُ) جامعه در نظر گرفته میشود و افرادی که درآمد (یا هزینهُ) آنها پایینتر از این آستانه قرار میگیرد فقیر محسوب میشوند. افرادی که زیر این خط فقر قرار میگیرند فقیر مطلق نیستند؛ بلکه در مقایسه با دیگران فقیر محسوب میشوند.
با افزایش قیمت ها در کشور شاهد رشد فقر نسبی در جامعه هستیم که بخش قابل توجهی از فقرا در کشور از جامعه کارگری هستند چرا که عقب ماندگی مزدی کارگران اجازه زندگی معمولی را نمی دهد.