پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
فقدان سه چیز در محل کار و در ارتباط با شغل افراد موجب میشود تا آنها احساس ناشادی و افسردگی کنند که این سه عامل عبارتند از: هدف، امید و دوستی.
روزنامه دنیای اقتصاد به نقل از Business Insider نوشت: واقعیت این است که زندگی خیلی کوتاهتر از آن است که بخواهیم ساعات متمادی حضور در محل کارمان را با ناراحتی و بی حوصلگی سپری کنیم. با این همه شاید احساس خیلی از شما در مورد شغلتان و محیط کارتان احساسی منفی و ناخوشایند باشد که هر روز دوست دارید زودتر ساعات کاری تان تمام شود و شما زودتر به خانه برگردید و از بودن در محل کارتان خلاص شوید. اما مشکل کجاست که خیلیها چنین احساسی در مورد شغل و محیط کارشان دارند و تاب و توان بودن در آنجا و لذت بردن از آن را ندارند؟ در پاسخ به این سوال مهم باید گفت که فقدان سه چیز در محل کار و در ارتباط با شغل افراد موجب میشود تا آنها احساس ناشادی و افسردگی کنند که این سه عامل عبارتند از: هدف، امید و دوستی. در ادامه به اهمیت این سه عامل در زمینه شادکاری و لذت بردن از کار اشاره خواهد شد.
شادکاری با داشتن هدف و کار معنادار آغاز میشود
همه ما به شدت نیازمند داشتن هدفی مشخص برای کاری هستیم که انجامش میدهیم و بدون این هدف و مقصود مشخص نخواهیم توانست از کاری که میکنیم لذت ببریم. هدف از انجام یک کار جزو پایدارترین و موثرترین ابزارها برای برانگیخته شدن افراد در محل کارشان محسوب میشود و عامل تسکین کارکنانی است که با مشکلاتی همچون استرسهای کاری، روسای کج خلق و تحمل ناپذیر و موانع کاری دست به گریبان هستند. بر همین اساس هم هست که به افراد توصیه میشود تا بهطور پیوسته به دنبال یافتن هدف یا اهداف مشخصی برای کار کردن و حضور در شغلشان باشند تا به اینوسیله طعم شادکاری را بهطور کامل بچشند.
آن که امید ندارد ناشاد است
امید به موفقیت و پیشرفت نیز به مانند هدف داشتن بر شادکاری و احساس رضایت در محل کار تاثیرگذار است.امید، خوش بینی و نگرش مثبت نسبت به آینده موجب میشود تا افراد بهرغم مشکلات و موانع به فرداهای بهتر امیدوار باشند و سختیهای امروز را راحتتر تحمل کنند. در واقع، امید، موتور محرکه انرژی، خلاقیت و مقاومت است که انرژیهای منفی و فشارهای کاری را کنار میزند و به کارکنان و مدیران روحیه کار مضاعف میدهد. متاسفانه بسیاری از مدیران به اشتباه فکر میکنند که عواملی همچون فرهنگ سازمانی و رسالتهای کاری به تنهایی قادرند به همه افراد امید ببخشند و آنها را نسبت به کاری که میکنند علاقهمند نگه دارند حال آنکه تجربه نشان داده که نگرشها و فرهنگهای سازمانی عمدتا الهام بخش و محرک خود سازمانها هستند و نه کل کارکنان شان و برای امیدبخشی و الهام دادن به کارکنان لازم است که برای هر فرد مشخص شود مسوولیتها و نقش آفرینی او در محل کارش چگونه و تا چه حدی با نگرش ها، آرمانها و اهداف شخصی و فردی او همخوانی دارد و با ترکیب این دو است که میتوان احساس مثبت و خوشایندی در کارکنان به وجود آورد.
چه ناشاد است کسی که دوستی در محل کارش ندارد
روابط دوستانه بین کارکنان از جمله مهمترین عوامل انگیزهبخش و شادی آور در محل کار بوده که علاقه به کاری که افراد در حال انجامش هستند را نیز افزایش میدهد. در واقع روابط دوستانه و صمیمانه همکاران در تیمهای کاری است که موفقیت جمعی و تیمی آنها را میسر میسازد. تحقیقات روانشناسان ثابت کرده که وجود فرد یا افرادی در کنار ما در محل کار که وضعیت ما برای آنها اهمیت دارد موجب قوت قلب و علاقهمندتر شدن به کاری میشود که به آن اشتغال داریم. به همین دلیل هم هست که یکی از ملاکهای یک کار خوب داشتن همکاران و دوستانی خوب و صمیمی است.