صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۱ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۴۹۶۸۴
تاریخ انتشار: ۴۶ : ۱۶ - ۰۹ دی ۱۳۹۷
نظریه انرژی آزاد کارل فریستون یکی از نظریات شگفت انگیزی است که می تواند کلیدی برای حل معماهای  اسکیزوفرنی باشد. نظریه ای که این روزها به لطف ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در حال پیشرفت است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

نظریه انرژی آزاد کارل فریستون یکی از نظریات شگفت انگیزی است که می تواند کلیدی برای حل معماهای  اسکیزوفرنی باشد. نظریه ای که این روزها به لطف ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در حال پیشرفت است.

به گزارش سرویس آی تی و فناوری انتخاب، سال ها پیش وقتی که پادشاه جرج سوم در انگلستان شروع به نشان دادن علائم روانی شیدایی حاد  کرد، ، شایعاتی در مورد جنون سلطنتی به سرعت در ذهن عموم  مردم رخنه کرد، شایعاتی که وقتی امروز مرور می شوند نشان می دهند جرج سوم احتمال مبتلا به اسکیزوفرنی بوده است. بیش از دو قرن بعد، درست در انتهای خیابانی که مجسمه فلزی شارلوت؛همسر جرج سوم قرار دارد، بیمارستان ملی مغز و اعصاب و جراحی مغز و اعصاب تاسیس شده است که  یکی از معروف ترین اماکن تحقیقاتی علوم اعصاب دانشگاه دولتی لندن،محسوب می شود. هر ماه تعداد زیادی بیمار در این مرکز ویزیت یا بستری می شوند.

اما یکی از ستاره های این مرکز کارل فریستون  است، مردی که به عنوان یکی از قهرمانان طراحی بسیاری از مهمترین ابزارهای علمی شناسایی فعالیت های مغز انسان شناخته می شود. در سال 1990 او نقشه برداری پارامتری آماری؛ یک روش محاسباتی را به وجود آورد که کمک می کرد متخصصان مغز و اعصاب، تصویر مغز را به صورت شبیه سازی شده و سازگار با پارامترهای اندازه گیری مشاهده کنند و درواقع تحلیل نتایج را به شیوه ای ملموس تر انجام دهند.

از سوی دیگر او مبدع بسیاری از آزمون های ادراکی و تصویری است که حتی کاربردهایی در تاکسیرانی لندن و برگزاری آزمون مهارت این سازمان دارند. این آزمونها روند فعالیت نقاطی از مغز مثل هیپوکامپ را اندازه گیری می کنند.

یکی از جدیدترین اقدامات فریستون در سال 2011  بود که اقدام به طراحی سومین نرم افزار تجزیه و تحلیل تصویری مغز کرد. این سیستم تعیین می کند آیا افراد مبتلا به آسیب شدید مغزی حداقل آگاهی را دارند یا دچار زندگی گیاهی شده اند.

اما نظریات بی نظیر فریستون باعث شده او در بین اهالی فناوری و هوش مصنوعی نیز به شدت محبوب شود. بسیاری از پیشگامان هوش مصنوعی معتقدند که فریستون، برترین متخصص عصب شناسی در جهان است. فریستون اخیرا طی یک دوره 10 روزه با همراهی یک فیزیکدان ، یک فیلسوف چندگانه، یک مهندس کامپیوتر  و یک متخصص هوش مصنوعی تلاش کرد تا سیستمی مبتنی بر یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی طراحی کند که به درمان افسردگی هم کمک می کند.

اما شاید اوج نظریات او که طی یک دهه گذشته نیز به شدت مورد توجه واقع شده، نظریه «انرژی آزاد» باشد. نظریه ای که معتقد است مغز و ذهن شما جهانی از پیش تعیین شده را تعریف می کند . این اصل چیزی شبیه به یک ماموریت برای مغز است.اصل انرژی آزاد معتقد است که اطلاعات حسی دریافتی از طریق چشم، گوش و غیره در ارتباط با محیط پیرامون، ناقص هستند. برای مثال چشم تنها قادر به دریافت طیف نوری مشخصی است و بنابراین در دنیایی که پر از اطلاعات دیداری و شنیداری است، مغز نیز به دنبال سازماندهی اطلاعات دریافتی است و اطلاعات ناقص و غیرمرتبط را حذف می کند تا بتواند مدل سازی را با موفقیت انجام دهد. اصل انرژی آزاد مغز را یک ماشین در نظر می گیرد که هدفش، پیشبینی و روشن سازی واقعیات است.

بر اساس اعتقاد فریستون؛  یک مغز سالم، احساسات و هیجانات را با توجه به آموخته ها، در یک مدل سازماندهی و ادراک می کند و سعی می کند اطلاعات جدیدی را دریافت و مدل ذهنی خویش را بروزرسانی کند.اما ماجرا برای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی متفاوت است، در این بیماران مغز سعی می کند در مدل ذهنی خویش، عقاید را با انتظارات و پیشبینی ها متعادل کند اما تلاش مغز جواب نمی دهد و متعادل نمی شود پس مغز مدل های صحیح و ناصحیح پایداری را با توجه به محیط خویش تولید می کند که آنها را شنیده، دیده یا احساس کرده است. در حقیقت مغز اطلاعات زیادی را دریافت می کند که قادر به سازماندهی و متعادل سازی آنها نیست و بدین منظور، شروع به دریافت و درک اطلاعاتی از محیط بیرون می کند که در حقیقت وجود ندارند، این افراد قادر به بروزرسانی مدل های خویش بر اساس واقعیت نیستند و در نتیجه دچار توهم های دیداری و شنیداری می شوند.

با همه این توضیحات ادراک این اصل کنی دشوار است و این ها صرفا یک توضیح ساده در مورد این اصل پیچیده بودند. شاید شگفت زده شوید اگر بدانید حتی برخی از افرادی که برای تقویت این اصل کار می کنند نیز به طور کامل آن را درک نمی کنند. بر این اساس بهترین ابزار برای تحلیل مغز انسان از طریق این اصل هوش مصنوعی است.

علاقه فریستون برای رمزگشایی ذهن انسان از طریق هوش مصنوعی موضوع جدیدی نیست. وی سالهایی طولانی در  اوایل دهه 1990 را با استفاده از اسکنهای تکنولوژیک PET پژوهش کرد ، هدف او درک آنچه در داخل مغز افراد مبتلا به اسکیزوفرنی رخ می داد بود. او با کمک نقشه برداری های پارامتری آمارهای این مسیر را ثبت می کرد و به مرور این روشها را بین سایر همکاران خود نیز رواج داد. فریتون در سال 1994 به میدان ملکه در بریتانیا هجرت کرد و با کمک روانشناسان شناختی و متخصصین کامپیوتری مثل جفری هینتون موفق شد روشهای بمتنی بر هوش مصنوعی را برای سنجش بیماران و آزمون اصل انرژی آزاد استفاده کند.

از آن زمان تا کنون نرخ استفاده از هوش مصنوعی و ابزارهای تکنولوژیک برای سنجش مسائل روانشناختی هر روز پیشرفت کرده است. اما موضوع این است که آیا هوش مصنوعی همیشه می تواند ابزار قابل اعتماد برای سنجش بیماری های روانی باقی بماند؟