صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۴۸۱۹۹
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۱۴ - ۰۲ دی ۱۳۹۷
شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی به عنوان فرد اول تصمیم‌گیرنده در نهاد متولی تئاتر ایران در کانون توجه و پاسخگویی نسبت به این شرایط قرار دارد
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

تئاتر ایران طی ماه های اخیر شرایط خاص و حتی پرتنشی را تجربه می کند؛ شرایطی که باعث شده به زعم گروه های نمایشی وضعیت ممیزی و نظارت سخت‌تر شود. نکته قابل اعتنا اینکه هنرمندان تئاتر و منتقدان معتقدند اداره‌کل هنرهای نمایشی در شکل‌گیری این وضعیت نقش داشته و عملکرد متولی تئاتر باعث شده تا نه تنها فشار از روی خانواده تئاتر برداشته نشود بلکه شرایط سخت‌تر شود.

با رصدی بر اتفاقات چند ماه گذشته می‌توان بازداشت رئیس مجموعه تئاترشهر و کارگردان نمایش «رویای شب تابستان» به دلیل انتشار تیزری در فضای مجازی را نقطه آغاز اتفاقات اخیر دانست.

 

در ذیل بخش اول این گفتگو آمده است:

* شما زمانی مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی را به عهده گرفتید که اوضاع چندان هم آرام نبود که مصداق آن نامه نگاری هنرمندان بود. مسئولیت برعهده تان قرار گرفت و چون هنرمندان شما را به واسطه حضورتان در مرکز هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی هنری نمایشی، کارگردانی و نمایشنامه نویسی در عرصه تئاتر می شناختند و چهره مقبول و مورد اعتماد بودید، انتظار داشتند که اوضاع تئاتر به سامان باشد اما گویی از جایی به بعد کار از دست خود شما هم خارج شد؛ همان زمان که رئیس تئاتر شهر زندانی و آن حواشی ایجاد شد. بعد از آن احساس می شود مدیریت شما محافظه کار و ترسیده شده و با کوچکترین تلنگری توپ را از زمین خود خارج می کند. ارزیابی خودتان چیست؟

-درباره مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی چون در دوران متفاوتی این مسئولیت را به عهده گرفتم، باید عناصر مختلفی را ارزیابی کنیم. اول باید ظرفیتی را که در اختیار اداره کل هنرهای نمایشی بود ارزیابی کنیم، دوم باید از فضای فعلی تئاتر یک دیدگاه تحلیلی داشته باشیم و سوم شرایط فرهنگی را بررسی کنیم. با همه این اوصاف در سه شاخه می توان شرایط فعلی را ارزیابی کرد، از جهت شرایط هنری ما با رشد قابل توجه و گستردگی زیادی در تئاتر طی یک دهه اخیر مواجه بوده ایم. بیش از ۱۷ هزار هنرمند در سراسر کشور به صورت حرفه ای مشغول فعالیت در عرصه تئاتر هستند و ۱۲۹۲ سالن نمایشی در سراسر کشور داریم که هر کدام به نحوی درگیر فعالیت های تئاتری هستند. شبی ۱۴۵ تئاتر در شهر تهران اجرا می شود و تعداد زیادی جشنواره های تئاتری برگزار می شود، از طرفی در چند سال اخیر شاهد رشد گرایش مردم به عرصه تئاتر هستیم و تماشای تئاتر در سبد فرهنگی خانواده ها رشد قابل توجهی داشته است.

مرکز آمار ایران یک ماه گذشته آمار گرایش فرهنگی مردم را انتشار داد و ۵.۱ درصد جمعیت ایران علاقه مند و یا جزو مخاطبان تئاتر محسوب می شوند در صورتی که این رقم چند سال قبل ۳ درصد بودمرکز آمار ایران یک ماه گذشته آمار گرایش فرهنگی مردم را انتشار داد و ۵.۱ درصد جمعیت ایران علاقه مند و یا جزو مخاطبان تئاتر محسوب می شوند در صورتی که این رقم چند سال قبل ۳ درصد بود. این نشان می دهد تئاتر به عنوان یک هنر در جامعه و ارکان فرهنگی و هنری خیلی موضوع و اهمیت پیدا کرده است. الان مخاطبان ما به هر شکلی تئاتر را شناخته و خودشان را جزو علاقه مندان هنر تئاتر می شناسند اما یک ضعف عمده داریم و آن هم این است که ما با توجه به گستردگی هنر تئاتر، مخاطبان سالن های تئاتر و حتی جمعیت هنر تئاتر، همچنان همان ساختار ۲۰ سال گذشته و همان تشکیلات و اعتبار گذشته و همان نیروی انسانی را که باید به هنر تئاتر کمک کنند در اختیار داریم. در نگاه دوم شرایط فرهنگی است، شرایط فرهنگی ما خیلی تغییر کرده و نمی توان گسترش فضای مجازی و نقش آن، تاثیر آدم های سیاسی، نقش نهادهای ناظر حوزه های فرهنگی و هنری، نقش شخصیت های حساس در جامعه و نقش فشارهای سیاسی را نادیده گرفت. همه اینها عناصری هستند که دست به دست هم داده تا در دوره فعلی شرایط فرهنگی ما به نحوی نسبت به شرایط فرهنگی حداقل سه سال پیش بسیار متغیر شود.

* یعنی سیاسی‌تر شده است؟

- بله من می توانم این واژه را به کار ببرم که شرایط سیاسی تر شده است، برای همین اگر چند سال پیش چنین اتفاقی یک رویه معمولی بود الان تبدیل به یک معضل می شود. به عنوان نمونه شاید برای صدور مجوز اجرای نمایش‌هایی که در طول سال های گذشته به صحنه رفته اند، با همان کیفیت، شکل و قالب در شرایط حاضر دچار چالش شویم یا محتوای آثاری که می توانست ۲ یا سه سال پیش روی صحنه برود حالا ایجاد حساسیت می کند. این فقط در حوزه فرهنگ و هنر نیست بلکه در بخش های مهم جامعه و اجرایی این حساسیت وجود دارد که بخشی از آن را ناشی از تغییر شرایط سیاسی و آرایش گروه های سیاسی و وضعیت و شرایطی که دولت در آن قرار گرفته، می دانم که ما هم از این مجموعه و شرایط جدا نیستیم. یک بخشی از آن هم حساسیت هایی است که بر اثر یکسری آفت ها ایجاد شده و نمی توان همه آن را ناشی از تغییرات شرایط فرهنگی دید. شاید در دوره ای اتفاقاتی شکل گرفته و به مرور حساسیت جامعه نسبت به این وقایع بیشتر شده است.

شاید برای صدور مجوز اجرای نمایش‌هایی که در طول سال های گذشته به صحنه رفته اند، با همان کیفیت، شکل و قالب در شرایط حاضر دچار چالش شویمگستردگی فضای مجازی باعث شده دسترسی به آمار و اطلاعات وقایع بسیار سریع شود و این تسریع موجب می شود زود در مورد خیلی از موارد اظهارنظر شود و نتیجه در چنین شرایطی این است که موضع ما در اداره کل هنرهای نمایشی در بسیاری از هجمه هایی که انجام می شود موضعی منفعل یا تدافعی باشد. این هجمه ها که در چند ماه اخیر به ما شده ما به عنوان نقاط ضعف خود می توانیم مطرح کنیم.

گاه ضعف هایی در سیستم داریم که ما را دچار اشکال و ایراد می کند، برخی مواقع گروه های نمایشی تخلف می کنند و دچار بی احتیاطی می شوند یا آثاری اجرا می شود که شاید بتوان گفت آن اثر ایراد دارد اما بزرگ نشان دادن این حجم از ایراد در برابر تعداد آثار قابل توجهی که اجرا می شود، بی انصافی است. مثلا رسانه ای هست که هفته ای یک مطلب درباره تئاتر منتشر می کند و فقط نقاط ضعف ما را می بیند، یعنی ما در اداره کل هنرهای نمایشی نقطه قوتی نداریم؟ چرا اقدامات مثبت انعکاس پیدا نمی کند و فقط نقاط ضعف دیده می شود؟ بخشی از آن زاییده نگاه موجود به این حوزه و توقع زیادی است که از حوزه تئاتر مبنی بر اینکه باید به یکباره در تمام حوزه ها یک اتفاق شگرف بیفتد، وجود دارد. حتی هنرمندان هم چنین نگاهی دارند، حتی هنرمندان انتظار دارند شرایط تئاتر خیلی بهبود پیدا کند اما ما چقدر این زیرساخت، اعتبار، پتانسیل و همراهی نهادهای مختلف را داریم؟ این نکاتی است که شاید به هر حال به عنوان مساله تئاتر روی آن دست بگذاریم.

نکته سوم خود هنرمندان هستند. ما بعد از سال ها که در عرصه تئاتر فعالیت می کنیم هنوز نتوانسته ایم به تعریفی منسجم، روش و قالب دوطرفه ای برسیم که هم هنرمندان و هم اداره کل هنرهای نمایشی با یک قاعده، آیین نامه و قانون فعالیت کنند. همچنان می بینیم بعضی هنرمندان در زمینه قوانین و مقررات فعالیت نمایشی بی اطلاع هستند یا اشراف به موضوعات ندارند و این جای تعجب دارد.

* آیا این امر به این دلیل نیست که این قوانین و آیین نامه ها کاملا سلیقه ای تنظیم و اعمال شده و حتی برای خود جامعه هنری شفاف سازی نشده‌اند. شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه ای دارد و مشخص است اما آنقدر سلیقه ای برخورد شده که هیچ وقت حتی نسبت به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی هم از سوی مدیریت ها و تصمیم گیران درست عمل نشده است.

- بله بخشی از موضوع، همین است. بخشی هم این است که در بعضی دوره ها به جای اینکه با ضابطه کار کنیم سعی کرده ایم به شکلی دوستانه مسائل را حل کنیم. همیشه نقش اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان حامی بوده و ساختار آن به شکلی بوده که رویه متداول صدور مجوز و حمایت از گروه های نمایشی بیشتر دوستانه و هنری بوده تا تابع نظم و متاسفانه هنوز هم در بسیاری از بخش ها همین گونه است. شما فکر کنید اگر کسی بخواهد متقاضی اجرای اثری در یک سالن نمایشی باشد هنوز ضابطه ای برای آن تعریف نکرده ایم و معمولا به جای اینکه بگوییم یک آیین نامه، مقررات و ضابطه ای وجود دارد برای اینکه یک هنرمند چطور مراجعه کند و اجرای عمومی کارش را داشته باشد، سلیقه مدیریت اعمال می شود.

این یکی از ضعف‌های ما است که طی سال های گذشته وجود داشته و کماکان با آن دست به گریبان هستیم و معمولا هنرمندان هم تن به این ضوابط نمی دهند. بعد از سال ها که در عرصه تئاتر فعالیت می کنیم هنوز نتوانسته ایم به تعریفی منسجم، روش و قالب دوطرفه ای برسیم که هم هنرمندان و هم اداره کل هنرهای نمایشی با یک قاعده، آیین نامه و قانون فعالیت کنندمثلا شاهد اعتراضات هنرمندان درباره جشنواره های مختلف تئاتری و رای هیات داوران هستیم، این در حالی است که جشنواره یک تعریف و ساختاری دارد و گروهی برای رای دادن انتخاب و در فراخوان اعلام شده و باید این قاعده را بپذیریم که این رویه به عنوان چارچوب یک رویداد هنری تعریف شده و خود را ملزم به رعایت آن بدانیم.

بخشی از چالش های ما در عرصه هنر به دلیل بی توجهی یا بی اطلاعی هنرمندان به این ضوابط و مقررات است برای مثال ما می دانیم باید برای تبلیغات نمایشی باید مجوز دریافت کرد اما خیلی از گروه های نمایشی این قانون را به هر دلیلی رعایت نمی کنند و ما دچار چالش می شویم یا اینکه می دانند تبلیغات اثر نمایشی در ماهواره ها و رسانه های غیررسمی ممنوع است اما همچنان این اتفاق شکل می گیرد و بخش عمده ای از چالش های ما در این زمینه است.

* شاید قوانین خیلی شفاف نیستند و درست ابلاغ نمی شوند و در موقعیت های مختلف دچار تفسیر و رای به سلیقه افراد به ویژه مدیران می شود. از سوی دیگر وقتی قانون برای افراد خاص دچار استثنا می شود معلوم است که دیگر کسی خود را بدان پایبند نمی داند. وقتی تبصره های بی منطق بر قانون وجود داشته باشد منِ تازه وارد خودم را به راه تبصره گرفتن وصل می کنم. شما به بحث تبلیغات ماهواره ای اشاره کردید و ما هم موضوع قیمت گذاری بلیت ها، زمان آغاز تبلیغات را پیش از آنکه آن تبلیغ مجوز بگیرد به موضوع اضافه می کنیم. اگر به هر دلیلی قانون برای فردی دچار مماشات شد نفر دوم در صف است. اگر شما به عنوان مدیر و ضابط به این قانون وفادار باشید نفر اول را هم نمی بخشید تا نفر دومی بخواهد در صف بایستد. وقتی افرادی که به نهادهای قدرت و ثروت وصل هستند جزو استثنائات شدند حتما دیگران هم خودشان را لایق این استثنا می دانند و آن کسی که این در را باز کرده مدیریت فرهنگی است.

 

- من نمی خواهم بگویم که نگاه یکسان ما به همه اعمال شده، شاید جاهایی اعمال سلیقه شده ولی رویه ما این نیست. رویه این است که قانون را برای همه اعمال کنیم و در عملکرد هیچ ملاحظه ای نداشته باشیم اما این نمایش آقای پارسایی که اشاره کردید سال گذشته هم فعالیتش را با همین شرایط انجام داد اما امسال ما به تهیه کننده تذکر دادیم و ورود کرده و موضوع را رسانه ای کردیم و گفتیم که از ما مجوزی برای تبلیغات نمایش دریافت نشده است، این موضوع حتی در شورای مرکزی هم مطرح شد. سال گذشته درباره نمایش دیگری این رویه طی شده بود اما برخورد قانونی درباره شان اعمال نشده بود یا در چند وقت اخیر درباره تبلیغات ماهواره ای برای ما فرقی نمی کرد کسی چهره شناخته شده یا یک گروه جوان است بلکه سعی کردیم برای همه آنها شرایط یکسان را اعمال کنیم. اگر جایی اعمال سلیقه شده کوتاهی از ما بوده و نباید اینگونه باشد و باید یکسان عمل شود البته به نظرم برای همه سعی کرده ایم این رویه را طی کنیم و ملاحظه ای نکرده‌ایم. به هر حال شاید این نگاه هم وجود دارد که برخی هنرمندان فکر می کنند گروه هایی که از امتیازهای بیشتری برخوردارند در حوزه نظارت و ارزشیابی هم امتیاز خاصی دارند اما ما امتیاز خاصی برای کسی اعمال نکردیم.

شاید برخی هنرمندان فکر می کنند گروه هایی که از امتیازهای بیشتری برخوردارند در حوزه نظارت و ارزشیابی هم امتیاز خاصی دارند اما ما امتیاز خاصی برای کسی اعمال نکردیمنکته جالب این است که بیشترین چالش ما با گروه های غیرحرفه ای است، ما با افراد حرفه ای یا چالشی نداریم یا کمترین چالش را داریم. با گروه هایی که با ضابطه کار می کنند کمترین چالش را داریم و اگر مشکلی هم ایجاد شده شاید به این دلیل بوده که ضوابط قانونی برای همه اعمال نشده است و الان ما سعی می کنیم این را انجام دهیم. به عنوان نمونه قیمت بلیت های تئاتر یک آسیب ما بود که تا به حال کسی به آن اشاره نکرده بود و ضرورت آن را هم نمی دانستند که از طریق رسانه شما به آن اشاره و برای خود ما هم ضرورتش چند برابر شد. این همان رسالت خبرگزاری شما است و ارتباط متفاوتی که بین ما و شما و هنرمندان می تواند پیش بیاید. ما درباره این آسیب دارای خلاء قانونی هستیم الان هم که نظامنامه شورای صنفی هنرهای نمایشی اعمال نشده شاهدیم نمایش جدیدی اجرا می شود که قیمت آن بالا است. این مصوبه ابلاغ نشده و دچار خلاء قانونی است بنابراین نظر شما درست است و اینطور دیده می شود که ما در این عرصه در برخورد دچار دوگانگی هستیم.

* منکر چالش ها و چانه زنی های پشت صحنه مدیریت فرهنگی نمی شویم اما آنچه از بیرون دیده می شود، مهم است. در مورد اجرای آقای همایون غنی زاده که با پشتوانه بنیاد رودکی می تواند بیرون از قراردادش افزایش قیمت بلیت در نظر بگیرد، در نهایت یک تذکر به تهیه کننده یا مدیرتولید اتفاق می افتد که چندان برای چنین گروهی مهم نیست و حتی ارشاد را به سخره می گیرند، اما برای یک گروه تازه کار یا گروهی که خیلی پشتوانه پول و پارتی ندارد چنین برخوردی تنش بیشتری وارد می شود. آقای همایون غنی زاده و آقای پارسایی به پشتوانه سرمایه گذارانی که با آنها کار می کنند و یا سلام و علیک هایی که با مدیریت های تئاتری دارند به راحتی از این تنش ها عبور می کند. این روند نشان می دهد که عملکرد مدیریت ضابطه مند نیست و رابطه مند است.

- شما از بیرون قضایا را می بینید، آنچه واقعا درون مجموعه ما اتفاق می افتد و رابطه ای که ما با این گروه های نمایشی داریم اینگونه است که به شکل یکسان برای همه قانون را اعمال می کنیم. مثلا خود آقای غنی زاده که به نمایش ایشان اشاره کردید نزد من آمد و اعتراض داشت که شما چرا تاکید می کنید من قیمت بلیت فروشی را کم کنم؟ ما خیلی مذاکره کردیم. علیرغم اینکه خلاء قانونی داریم ولی باید رویه یکسانی را درباره قیمت بلیت اعمال کنیم و من جلسات متعددی را برای موضوع‌های گروه‌هایی از این دست برگزار و ورود می کنم اما به حوزه های گروه های کوچک تر به این اندازه ورود نمی کنم. اینکه فکر کنیم سرمایه وارد تئاتر شده و گروهی صاحب سرمایه هستند یک آفت جدا است که باید آن را به شکلی دیگر بررسی کرد. باید ببینیم چطور می توان عدالت فرهنگی را اعمال کرد که ما هم اگر شرایط سرمایه ای برایمان ایجاد شد شرایط یکسان برای همه اعمال کنیم. با آنچه به عنوان سرمایه و اعتبار در اختیار اداره کل هنرهای نمایشی است سعی می کنیم امکانات را برای همه به طور یکسان اختصاص بدهد.

ما سعی می کنیم نقش نظارتی و نقش اداره کل هنرهای نمایشی را در اعمال قوانین و ضوابط درباره گروه هایی که صاحب سرمایه هستند تمام و کمال انجام دهیم، همچنین نقش حمایتی را برای گروه هایی که آن سرمایه را ندارند ایفا می کنیم. همین گروه هایی که شما اشاره کردید از هیچ حمایتی بهره نبردند و فقط ضوابط قانونی را بر آنها اعمال کردیم. جاهایی هم شاید شما به عنوان رسانه از روابط کاری ما به عنوان کنترل و ارزشیابی اطلاع ندارید و تلقی این است که همه چیز به شکل معمولی انجام می شود. متن اثر نمایشی را که شما می گویید از ۶ ماه قبل خوانده‌ایم اما گروه های کوچک تر گاه وقتی کار آماده شده پیش ما می آیند و می گویند بیایید کار را ببینید، این در حالی است که شاید طبق آیین نامه شورای نظارت متن را نپذیریم، در اینجا با اعمال فشار گروه های کوچک مواجه می شویم و وقتی می خواهیم ضوابط را اجرا کنیم شاهد این هستیم که از طرف هنرمندان این کار بی عدالتی تلقی می شود که واقعا این گونه نیست. رویه ای که داریم سعی بر این دارد که به صورت یکسان برای همگان انجام شود ولی اگر بعضی جاها اعمال سلیقه می شود باید برطرف شود اما تا آنجایی که من اشراف دارم ملاحظه ای نکرده ایم.

* چند بار اشاره کردید که خلاء قانون داریم و اینکه شما حداقل به نبود قانون در بعضی نقاط تصمیم گیری رسیده اید. برای رفع این خلاء چه کاری باید انجام شود؟

- اقداماتی انجام داده ایم، به طور مثال نظامنامه شورای صنفی هنرهای نمایشی را تدوین کرده ایم که مراحل قانونی اش را طی می کند، روی یکسری آیین نامه ها هم کار کردیم. آیین نامه تبلیغات را در شورای عالی نظارت و ارزشیابی تایید کرده ایم که در مرحله اجرا است و قبل تر این را نداشتیم. البته قبلا ضرورت برخی مقررات را نداشتیم ولی امروز به دلیل گستردگی تئاتر برایمان واضح و مبرهن شده است. بعضی مواقع با مواردی مواجه می شوید که گستردگی اش باعث می شود به این نتیجه برسید که در آن موضوع خاص دچار خلاء قانونی هستید، به طور مثال گروهی از هنرمندان اعتراض دارند که باید صلاحیت هنرمندان برای کار کردن احراز شود، اینکه اگر فردی قصد داشت نمایشی را تمرین کند دارای چه سابقه ای است و آیا می تواند در ایرانشهر و تئاتر شهر اولین اجرایش را داشته باشد؟ آیا ما در اداره کل هنرهای نمایشی با دیدن اثرش می توانیم به او مجوز بدهیم؟ اما چیزی که در قانون به صراحت تعریف شده این است که ما نمی توانیم مانع فعالیت هنرمندی برای تولید اثر شویم یعنی شرایط احراز صلاحیت هنری در قانون برای ما تعریف نشده است.

این امر باید از طریق صنف اجرا شود که اصناف ما به قدرت نرسیده اند، مانند چیزی که در سینما اتفاق می افتد و اگر در سینما کسی بخواهد فیلمی را تولید کند باید ضوابطی را رعایت کند، مشاور هنری داشته باشد یا خود خانه سینما صلاحیتش را تایید کند. ما در عرصه تئاتر این تعریف را نداریم و خیلی هم ضروری است چون بودجه، امکانات و سالن به فرد گمنامی که هیچ رزومه فعالیت هنری ندارد اختصاص پیدا می کند، ما هم غیر از ارزشیابی اثر هنری او هیچ معیار دیگری برای اینکه صلاحیت هنری اثر را ارزیابی کنیم نداریم بنابراین می طلبد یا صنف مان را قوی کنیم یا نظام نامه‌ای تعریف کنیم یا راهکار پیدا کنیم که این خلاء به شکلی پر شود.

* برگردیم به محافظه کارتر شدن مدیریت تئاتر و شما به عنوان مدیرکل هنرهای نمایشی. بعد از اتفاقاتی که برای رئیس تئاتر شهر و یک کارگردان تئاتر رخ داد شما محافظه کار شدید و به نوعی ترسیدید.

- واقعا در روند اجرایی همان رویه معمول گذشته را انجام می دهم اما بعد از آن اتفاقی که شکل گرفت طبیعی است حساسیت در این حوزه بیشتر شد. به هر حال طبیعی است بعد از آن اتفاق همکاران من در شورای نظارت و ارزشیابی خیلی جدی تر به این مقوله نگاه و سعی کردند وظایفشان را درست تر انجام دهند اما واقعا من به عنوان مدیرکل رویه ای را که از آغاز مدنظرم بود دنبال می کنم، یعنی از اولین اقدامات تاکید کردم که باید ضابطه مند و طبق مقررات عمل شود.

اتفاق رخ داده در بخش عمده ای از فعالیت‌ها تاثیر گذاشته است. در بخش اول صحبتم نیز اشاره کردم شرایط فرهنگی تغییر کرده و شاهد هستیم حساسیت ها بیشتر شده، واکنش‌های زیادی را به کوچکترین اتفاقی که در حوزه تئاتر رخ می دهد در سطح اقشار مختلف جامعه می بینیم. حساسیت ما هم این است که وظیفه نظارتی خودمان را بتوانیم مطابق قانون اعمال کنیم و خارج از این ضوابط عمل نکردیم.

شاید دلیل اینکه استنباط می شود سختگیری صورت می گیرد این باشد که فقط خواستیم ضوابط را اعمال کنیم. در حوزه های مختلف خواستم نقش حمایتی و صیانت از حقوق هنرمندان اعمال شود ولی نمی توانم کتمان کنم هجمه ای علیه تئاتر هست و این هجمه شرایطی را به وجود آورده که من به عنوان مدیر کل هنرهای نمایشی باید از حقوق هنرمندان صیانت کنم. وقتی تعداد زیادی از هنرمندان در چارچوب قوانین و با حفظ اصول و سیاست های فرهنگی و هنری کار هنری می کنند چرا باید به گروهی که خارج از این ضوابط کار می کند اجازه دهیم این فرصت را از دیگران سلب کنند و هجمه را بیشتر کنند و این بدبینی را در جامعه و قشرهای مختلف ایجاد کردند که تئاتر به بیراهه می رود. در ابتدا هم گفتم با گروه های حرفه ای مشکلی نداریم چون این گروه ها ضوابط را رعایت می کنند و به اصول و سیاست های فرهنگی و هنری توجه می کنند.

همچنین باید بپذیریم در عرصه تئاتر دچار آفت هایی هستیم، اینکه در هر اثر نمایشی باید یک سری الفاظ غیراخلاقی یا رکیک به کار برده شود برخلاف اصول و سیاست های فرهنگی و هنری و برخلاف نگاه جامعه تئاتر است. خیلی از این موارد مورد اعتراض خود جامعه هنری قرار می گیرد و باید ما در این باره حساسیت مان را بیشتر کنیم. اینکه بعضی گروه های نمایشی به یکسری قوانین واضح و مبرهن توجه نمی کنند و برای منافع خودشان هر کاری انجام می دهند طبیعی است که ما نمی توانیم درباره آنها بی توجه باشیم. ممکن است این رفتار برخی از گروه های نمایشی به کلیت تئاتر آسیب برساند. ما در تهران به شکل میانگین بالای ۱۰۰ اجرای تئاتری داریم، تئاتر هنر زنده ای است، کنترل و نظارت و فعالیت این گروه هنری بسیار پراهمیت است. اگر از ۱۰۰ گروه نمایشی یک گروه نمایشی یک رفتار غیرمتعارف داشته و بی توجه به شرایط فرهنگی باشد بقیه گروه ها هم لطمه می بینند. الان در فضای مجازی شاهدیم یک عکس به سرعت می تواند موج و هجمه ای را ایجاد کند. برای خودم جای تعجب است برخی گروه های نمایشی عکس های شخصی خود را به عنوان فعالیت نمایشی انعکاس می دهند، نمی توانیم بگوییم گروه ناآگاه است و ندید بگیریم. این به فضای تئاتر و جامعه هنری لطمه می زند، وظیفه مان این است که مانع اینطور اتفاقات شویم. شما در نظر بگیرید که در ۶ ماهه اول سال حدود ۶۰۰ تقاضای اجرای عمومی داشتیم که ۵۶۰ اثر توانسته اند از ما مجوز بگیرند.

 

* به شخصه از این آمار تعداد اجراها در یک شب در سطح شهر تهران و همچنین تعداد سالن های خصوصی تئاتر خوشحال نیستم و آن را دلیل رشد تئاتر نمی دانم. سالن های خصوصی و اجراها هر چقدر که بیشتر شده نشان دهنده رشد تئاتر نیست و تاثیر معکوس داشته است. تئاتر رها شده و به سمت گیشه سوق داده شده و گروه فقط به فکر فروش اثر است. همیشه برای من این سوال مطرح است که چطور در تئاتر آزاد که الفاظ نامناسب به کار می برند حاشیه ایجاد نمی شود ولی در تئاتر رسمی این اتفاق می افتد؟ شما به گونه ای صحبت می کنید که گویی پیش از این همه گروه های تئاتری تخلف می کردند و حالا اداره کل هنرهای نمایشی در حال رعایت قانون است که تخلف انجام نشود. نکته دیگر اینکه اماکن به شما اعلام می کند باید از این به بعد دوربین های مداربسته در سالن ها نصب شود و شما دستور می دهید این اتفاق بیفتد. زمانی که ماهواره تبلیغات نمایش ها را پخش می کند، شما شکایت می کنید و می گویید این کار را خود گروه ها انجام می دهند. این نشان می دهد که مدیریت تحت هر فشاری توپ را به زمین هنرمندان می اندازد. وقتی بحث کلاه گیس به میان می آید شما با یک گروه تئاتری برخورد می کنید.

- مصادیقی که شما اشاره کردید هر کدام در جای خود قابل بحث است. ما سعی می کنیم در اداره کل هنرهای نمایشی فقط ضابطه و قانون را رعایت کنیم و در این چارچوب باشیم تا بهانه ای دست کسی داده نشود و خودمان در حوزه تئاتر نظارت داشته باشیم و وظایف مان را انجام دهیم. چرا باید نهادی بیرونی در امر تئاتر ورود کند؟ من این را ضعف می دانم.

* این ضعف ناشی از چیست؟

- این ضعف ناشی از بی توجهی هنرمندان و بخشی هم از ضعف در مدیریت است.

*مدیریت پای مسئولیت خود در قبال تئاتر نمی ایستد. رئیس تئاتر شهر را به خاطر یک تیزر می گیرند، برای یک نمایش این اتفاق می افتد اما روی همه نمایش ها اثر می گذارد. به نمایش احسان فلاحت پیشه در زمانی که در سینما آثار کمدی در حال اکران است اجازه اجرا داده نمی شود و باید زمان دیگری اجرا شود، این یعنی محافظه کاری. چطور در سینما این اتفاق رخ می دهد اما در تئاتر نباید انجام شود؟

- در مورد نمایش مورد نظر مجوز اجرای نمایش را امضا کرده بودم و بعد از آن هم اعتراض کردم که چرا آن نمایش اجرا نشد چون نمایش از حرکت و موسیقی بهره نمی برد و مشکلی بابت اجرا نداشت اما تصمیمی بود که بین مدیریت تالار و کارگردان نمایش گرفتند. درباره دوربین ها در تالارهای نمایشی نیز یک مصوبه و ابلاغی است که باید در تمام اماکن عمومی اجرا شود ولی هیچ وقت در پشت صحنه تئاتر دوربین نصب نخواهد شد. اماکن طبق قانون بر صحنه سالن های نمایشی و سالن انتظار چون اماکن عمومی هستند، نظارت می کند. این قانون است و تعریف دارد. در بعضی از سالن های ما نظیر سنگلج و تالار هنر و مجموعه بنیاد رودکی دوربین های مداربسته نصب شده و ضرورت داشت در سالن های خصوصی هم که اماکن نقش نظارتی بر سالن های خصوصی دارد دوربین مداربسته نصب شود ولی هیچ وقت پشت صحنه کسی این کار را نخواهد کرد زیرا فضای هنری است.

* مطمئنید این اتفاق نمی افتد؟

- قطعا اگر این اتفاق رخ دهد تخلف و غیرقانونی است و نباید پشت صحنه دوربین نصب شود.

* اما پشت صحنه های تئاتر شهر دوربین نصب شده است. فضای تمرین تئاتر تنها به اتاق گریم یا لباس محدود نمی شود بلکه راهروها نیز بخشی از پشت صحنه هستند.

- نباید پشت صحنه و اتاق گریم دوربین مداربسته نصب شود بلکه باید در راهروها و ورودی ها نصب شود آن هم نه به جهت کنترل نظارتی بلکه کنترل حراستی. اگر پشت صحنه این اتفاق بیفتد خلاف اخلاق است و اداره اماکن هم اجازه نمی دهد این اتفاق رخ دهد.

* در ابلاغیه اماکن کدام فضاها قید شده است؟

- فقط اعلام شده سالن های انتظار و محوطه بیرونی و رویدادهای روی سالن نمایش، همین. طبق قانون نصب دوربین مداربسته در اماکن عمومی الزام است و ۵۰ درصد سالن های ما این رویه را دارند و حتی از قبل داشتند.

* اگر محدوده نصب دوربین در سالنی بیش از آن چیزی که ابلاغ شده انجام شده باشد، تخلف تماشاخانه است؟

- بله، در قانون تعریف شده در جایی که اتفاق عمومی شکل می گیرد باید دوربین نصب شود.

* اینگونه نباشد که تمرین تئاتر را عمومی بدانند!

- خیر. تمرین تئاتر فضای خصوصی و در پلاتو اتفاق می افتد. از عمومی منظور آن چیزی است که در رویت مخاطب عمومی است.

* پس می توان موارد را آورد و طبق قانون برخورد کرد مثلا در طبقه ۷ تالار وحدت که محل تمرین است دوربین نصب شده است.

- این موضوع را بررسی می کنیم. اداره اماکن نقش نظارتی خود را گسترش داده و هفته ای یک بار به سالن ها می روند و وظایف قانونی شان را انجام می دهند حتی تئاتر شهر. این بخشی است که ضرورت دارد.

طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی استفاده از کلاه گیس ممنوع است مگر به ضرورت شخصیتی که در نمایش وجود دارد و به نحوی که این آرایه (این پوشش) مشخص باشداز وقتی به اداره کل هنرهای نمایشی آمدم سعی کردم تا مسائل حوزه تئاتر را در چارچوب تعریف شده داشته باشیم تا اعمال سلیقه نشود. طبیعی است یک جاهایی خلاء داریم، یکسری مسایل هم هست که تعریف قانونی از آنها نداریم و برخی جاها هم قانون درست اعمال نمی شود و حالا وقتی دست روی آن قوانین می گذاریم برخی فکر می کنند قانون به نحو جدید اعمال شده است.

طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی استفاده از کلاه گیس ممنوع است مگر به ضرورت شخصیتی که در نمایش وجود دارد و به نحوی که این آرایه (این پوشش) مشخص باشد. در مرحله بازبینی گروه های نمایشی به ما پوشش بازیگران برای اجرا را نشان می دهند ولی یک دفعه طراح گریم در شب اول اجرا تشخیص می دهد که یک بازیگر باید از کلاه گیس استفاده کند. بعد کلاه گیسی که استفاده می شود به شکل نامناسب است و آرایه بودنش مشخص نیست.

شما مطرح کردید که من محافظه کار و ترسو شده ام ولی واقعا من این رویه را نداشتم که بعد از اتفاق تئاتر شهر محافظه کارانه رفتار کنم، خودم چنین تحلیل و برداشتی ندارم. اگر در عملکرد من این تلقی ایجاد شده ضعف من است و باید برطرفش کنم.

* این موضوع در مدیریت آقای سعید اسدی در مجموعه تئاتر شهر هم دیده می شود و بعد از آن یک شب که در زندان به سر بردند کاملا منفعل شده و بسیاری از هنرمندان می گویند که برای گفتگو به دفتر ایشان مراجعه می کنند ولی ملاقات میسر نمی شود. این انفعال حتی در برنامه ریزی اجراهای مجموعه مشخص است.

- من برای فعالیتم در حوزه هنرهای نمایشی از طرف هیچ ارگان، نهاد و شخصی تحت فشار نیستم و تمام ارکان بالادستی و نهادهای ناظر به شدت با من همکاری می کنند حتی قوه قضاییه در چند مورد که پیش آمد، همکاری کردند.

* عجب!

- وظیفه من است از اتفاقی که روی صحنه می افتد و فعالیتی که هنرمندان دارند، صیانت کنم. بارها در گفتگو با آدم های مختلف مطرح کردم خانواده تئاتر خانواده فرهنگی و نجیبی هستند که با تاکید بر اصالت ها و اخلاق سعی بر فعالیت دارند و نقش موثر در جامعه ایفا می کنند اما بالاخره در کارمان دچار ایرادها و آفت هایی می شویم که باید مانع این آسیب ها باشیم تا به کلیت کار لطمه وارد نکند.

ادامه دارد...

منبع:مهر