پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عباس عبدی نوشت: اظهارنظر برخی آقایان محترم درباره مشق شب این پرسش را طرح کرد که چه ارتباطی میان نقش و جایگاه کنشگران عمومی با حوزههای تخصصی آنان وجود دارد؟
حضور برخی از آقایان محترم در موضوعات کارشناسی چه تبعاتی را ایجاد خواهد کرد؟
وجود نظرات کارشناسانه و مکرر درباره فضای مجازی، قیمت کاغذ و FATF و نفوذ غرب و مشق شب و سیاستهای اقتصادی و... همه و همه رویداد جدیدی نیست و خیلی از افراد هر روز درباره این نکات سخن میگویند و دیگران هم آنها را تایید یا رد و حتی تخطئه میکنند. همه این نظرات تا حدی از موضع کارشناسی بیان میشود و مخاطب هم آنها را از همین موضع میشنود. ولی اگر وضعیتی پیشآید که انتظار سخن اخلاقی یا فقهی از گوینده وجود داشته باشد ولی در عمل به نظر کارشناسی و حتی از موضع قاطع ختم شود در اینجا دچار اختلال نقشها میشویم.
برای روحانیت و حتی تریبونهای آنان، نقش به نسبت تعریف شدهای در ذهنها وجود دارد و اگر نقش جدیدی وارد ماجرا شود کلیت آن نقش اصلی مخدوش و دچار اختلال خواهد شد. به نظر بنده هر کس حتی اگر تخصص هم در موضوعی داشته باشد جالب نیست که در نقشی جز نقش اصلی و تعریف شده برای خود وارد شود به ویژه برای روحانیون.
چندی پیش فیلم کوتاهی در شبکههای اجتماعی پخش شد که یک آقایی با لباس روحانی بالای یک کوه ایستاده و به حالت اقتدار نمایش جذابی از کار با نانچکو انجام میداد که بسیار دیدنی بود. ولی من به عنوان یک بیننده احساس شخصی خود را میگویم که اصلا خوشم نیامد چون انتظارم از نقش یک روحانی انجام عملیات با نانچکو نیست. این نقش موجب مخدوش شدن انتظارات مخاطب از نقش روحانیت میشود. در عوض آن روحانی که به روستاها میرود و برای کودکان کتاب میبرد و با آنان کتاب میخواند نقشی را مطابق انتظارات ایفا میکند.
شاید بگوییم که این نقشها تا این حد موجز تعریف نشده است. میپذیرم و ممکن است در مواردی اختلاف باشد ولی در هر حال باید به تبعات نقشها ملتزم بود. هنگامی که از تریبون نماز جمعه درباره FATF چنان قاطع سخن بگوییم در حالی که این یک موضوع بسیار تخصصی است و حتی کارشناسان خبره هم جرات بیان نظرات قاطع در این باره را ندارند در این صورت باید بپذیریم که ذهنیت مردم را به این جایگاه و نقش سیاسی و تربیتی آن مخدوش کردهایم. هنگامی که درباره مشق شب که مسالهای اختلافی و کارشناسی است نظر قاطع و از موضعی فراکارشناسی دهیم نهتنها کمکی به حل و فهم آن موضوع نکردهایم بلکه آن را از مسیر درست بررسی خارج کردهایم. اینجاست که انگیزهشناسی وارد ماجرا میشود و به بحثهای پشت پرده ماجرا و نقش موسسات کمک درسی دامن میزند. هنگامی که هر روز درباره فضای مجازی و از موضع کارشناسانه نظر دهیم، نهتنها اثرگذاری آن کم میشود بلکه مهمتر از این ممکن است اثرت منفی به همدلی با سخنان و اظهارات دیگر گویندگان نیز بگذارد.
این مخدوش شدن انتظارات از نقشها یکی از مشکلات جامعه ما است و منحصر به روحانیون نیز نمیشود. دانشگاهیان و سیاسیون و اخیرا سلبریتیها هم با چنین وضعی مواجه شدهاند و در نتیجه انتظارات از افراد و نقشها را دچار اختلال جدی کردهاند. البته این نافی آن نیست که یک نفر برای خود دو نقش گوناگون تعریف کند. برای نمونه میتوان در کسوت روحانیت بود و در عین حال یک نقش یا تخصص دیگر هم داشت و در آن ایفای نقش نمود. مثلا استاد دانشگاه بود. هر چند این دو نقش لزوما بر یکدیگر منطبق نیستند ولی تعارضی هم با یکدیگر ندارند ولی لیدر فوتبالی بودن قطعا سازگاری با این لباس ندارد.
روز پنجشنبه گذشته برای آشنا شدن با فضای ورزشگاهها و پرسش از فهم و برداشت اجتماعی از این فضا، برای دیدن مسابقه دو تیم پدیده و استقلال عازم ورزشگاه آزادی شدم. ولی نکته عجیبی که دیدم آمدن تعداد قابل توجهی افراد روحانی در جمع طرفداران تیم پدیده بود که به ظاهر از مشهد آمده بودند. هر چه کوشیدم که درکی از این نقش جدید روحانیون در این حکومت پیدا کنم و آن را به کارکرد و نقش واقعی روحانیون ربط دهم، موفق نشدم.
اگر با همین دستفرمان برویم در آینده نزدیک نقشهای جانبی آقایان آنقدر گسترده خواهد شد که نهتنها نقش اصلی آنان به حاشیه خواهد رفت بلکه نحوه برخورد و انتظارات جامعه نیز از آنان تفاوت خواهد کرد.
منبع: اعتماد
جناب عبدی آن چیزی که بیش از همه ما را آزار میدهد این است که شما با آن سابقه مشخصی که دارید بجای توبه و استغفار از طرف مردم در ارتباط با همه چیز نظر میدهید مردم شما را دوست نداشته و از شما و امثال شما تنفر دارند بهتر است این چند صباحی که اکسیژن را هدر میدهید را صرف این کنید که شاید شعله آتش جهنم برایتان کمی کمتر و سبک تر شود.