پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
با تصویب قانون منع بهکارگیری بازنشستگان، 14 استاندار باید ترک خدمت کنند. درهمین راستا روز گذشته 4 استاندار از سوی وزیر کشور به هیات دولت معرفی شد و بناست طی روزهای آتی و در مهلت باقی مانده قانونی، 10 استاندار دیگر هم به دولت معرفی شوند. روزنامه «آرمان» در همین باره با سیدهحمیده زرآبادی نماینده قزوین در مجلس، به گفتوگو پرداخت.
با توجه به اینکه 14استاندار بازنشسته وجود دارد که باید ترک خدمت کنند و از سویی نسبت به گزینش استانداران قبلی هم انتقادات فراوانی وجود داشت؟ شاخص انتخاب استانداران چگونه است؟
آنچه که از سوی دولت و وزارت کشور مطرح شده است ابتدا شناخت استانداران از محل ماموریت و استان مدنظر، ملاک مهمی است. آشنایی به مسائل سیاسی و امنیتی استان شاخصه مهم دیگری است که برای مثال باید افرادی باشند که در معاونت سیاسی یا امنیتی استانها سابقه مدیریتی داشته باشند و یا نماینده ادوار بوده باشند. بحث سنوات خدمتی استانداران مطرح است که در شرف بازنشستگی نباشند و تا پایان دوره خدمت خود مشمول قانون بازنشستگی نشوند هم باید ملاک انتخاب استانداران قرار بگیرد. با توجه به اینکه قرار شده تا24آبان ماه استانداران جایگزین معرفی شوند. روز گذشته4 استاندار به هیات دولت معرفی شدند که امیدواریم تا چند روز آینده بقیه استانها هم معرفی شوند.
به نظر میرسد 4 استاندار معرفی شده برای استانهای سیستان و بلوچستان، زنجان، کرمان و همدان یعنی آقایان موهبتی، حقیقی، محمد فدایی و سعید شاهرخی صبغه اصلاحطلبی دارند. آیا میتوان امید داشت رویکرد نوینی در وزارت کشور حاکم شده، از نیروهای اصلاحطلب بیشتر استفاده شود؟
با توجه به قوانین، معرفی استانداران توسط وزارت کشور انجام میشود و هیات دولت باید افراد را تایید کند. دراین باره نمایندگان مجلس فقط میتوانند نظر خودرا به وزارت کشور ارائه دهند. بنده شخصا ازآقای شاهرخی که زمانی معاون سیاسی استان قزوین بودند شناخت دارم. ایشان تفکراصلاحطلبی دارند و شخص توانمندی هستند و به حضور جوانان در مدیریت اعتقاد کامل دارند در مدیریت خود خلاقیت به خرج میدهند. میتوانم بگویم در انتخاب آقای شاهرخی معیار کارآمدی و شایستگی لحاظ شده است و امیدواریم در انتخاب سایر استانداران همچنین ویژگیهایی مدنظر وزارت کشور قرار داشته باشد.
بحثی درباره قانون بازنشستگی وجود دارد به نام اعاده خدمت که به نظر نوعی دور زدن قانون منع به کارگیری بازنشستگان است. تفسیر شما هم همین است؟
دو مدل تفسیر وجود دارد یکی اینکه افرادی هستند که بازنشسته بودند و حکم بازنشستگی آنها صادر شده است و با این افراد مجددا قرارداد بسته شده است. دو اینکه برخی هم اعاده به خدمت شدهاند. زیرا قبلا قانونی وجود داشت که کسانی که حکم بازنشستگی دارند، حکم آنها که ابطال شود میتوانند دوباره به خدمت گرفته شوند.
قانون اعاده به خدمت، دور زدن قانون نیست؟
نکته این است که قانون اعاده به خدمت دیگر وجود ندارد. یک تفسیری هم دیوان محاسبات دارد که افراد مشمول قانون ذکر شده هم شامل قانون منع بهکارگیری بازنشستگان میشوند، اما وزارت کشور میگوید که این افراد شامل قانون جدید نمیشوند. اکنون باید مهلت مقرر و قانونی به پایان برسد تا دید چه تصمیمی در رابطه با این مدیران گرفته خواهد شد. موضوعی که مطرح است، بحث جایگاهها و نوع مدیریت و رده مدیریتی است. اگر در برخی ردههای مدیریتی سن ملاک باشد، به دلیل حساسیتها و تجاربی است که آن جایگاه نیاز دارد. باید از افرادی که توانمندی مناسبی دارند و از سن کمتری برخوردارند استفاده کرد، اما در برخی از پستها مانند معاونت استاندار، فرمانداران و بخشداران، بهتر است از نیروهای جوانتر بیشتری استفاده شود.
چرا تلاش نشد که نیروهای باتجربه و اصلاحطلب به شکلی در چرخه مدیریت کشور باقی بمانند؟
قانون میگوید کسانی که بازنشستهاند، باید بروند نه کسانی که مسن هستند. ممکن است مدیری 55 ساله باشد، اما سوابق بیمهای او باعث شود بازنشسته تلقی شود. با این حال مجلس در چارچوب قانون اخیر منع بهکارگیری بازنشستگان سوابق افراد را در نظر دارد. نمایندگان مجلس که افراد را انتخاب نمیکنند. هر وزارتخانهای که مدیرانش را انتخاب میکند باید خودش پاسخگو باشد. وزارت کشور برای خود مؤلفههایی دارد. مثلا میگویند برای جایگاه استاندار سن و سابقه افراد برای ما ملاک است.
بنابراین مواد، بندها و تبصرههای قانون منع بهکارگیری بازنشستگان مد نظر است؟
بله دقیقا! مفهوم این قانون این نیست که افرادی که مسنتر هستند به کار گرفته نشوند، بلکه افرادی که طی یک مدت مشخص در سیستم فعالیت داشته و اکنون از نظر اداری بازنشسته تلقی میشوند، باید از سیستم مدیریتی کشور خارج شوند. به علت اینکه تا پیش از این قانون در پستهای مدیریتی همچنان حضور داشتند، نیروهای جوانتر نمیتوانستند ارتقای شغلی و مدیریتی داشته باشند. نکته بعد بحث سلسله مراتب در مدیریت است. مثلا فرماندار مشهد به عنوان استاندار سیستان و بلوچستان معرفی شده است. خوب اینجا جایگاه فرماندار مشهد خالی میشود و یا معاون استاندار کرمان اکنون به عنوان استاندار همان استان معرفی شده است. میتوان این گونه پستها را به جوانان یا نیروهای جوانتر واگذار کرد. زیرا هم آن معاون تجربه لازم برای استاندار شدن را دارد و هم نیروی جوانتر همان استان ارتقای مقام میگیرد. یعنی چون به صورت پلکانی جایگاهها خالی میشود، میتوان از جوانان بهره بیشتری برد.
یکی از شعارهای دولت آقای روحانی استفاده از زنان در جایگاههای مدیریتی بوده است که عملا بجز چند مورد، زنان همچنان در وزارت کشور و جایگاههای مدیریتی مختلف استان ها، راه به جایی نبردهاند. مطالبه شما در این باره چیست؟
ما درخواست داشتیم و قراربود که به جای این14 استاندار بازنشسته، چند مدیر زن هم معرفی شود که تاکنون چنین نشده است. ما این مطالبه را داریم و پیگیر این موضوع هستیم که در معاونت استانداریها یا فرمانداران از بانوان استفاده بیشتری به عمل آید. ما همچنان سهم30 درصدی استفاده از زنان در دولت و اجزای مختلف آن را خواستاریم. انتظار میرود روند حضور زنان در دولت تسریع شود و از زنان حتما در پستهای کلیدی استفاده لازم انجام گیرد.
آیا اساسا آقای رحمانی فضلی به عنوان وزیر کشور یا حتی دولت آقای روحانی دغدغه استفاده از زنان در پستهای مدیریتی را دارند و یا این امر فقط بر زبان آقایان جاری میشود؟
به نظر وزیر کشور این دغدغه را دارد اما استفاده از مدیران زن، از اولویتهای اولیه ایشان نیست.
طی 5 سال وزارت رحمانی فضلی در وزارت کشور، انتقادات فراوانی به نحوه مدیریت ایشان، چینش استانداران، منع بهکارگیری نیروهای کارآمد اصلاحطلب و عدم توجه وی به سبد رأی اصلی آقای روحانی، انتقادات فراوانی وارد بوده است. نظر شما درباره نحوه وزارت رحمانی فضلی چیست؟
در سطح استانداران و فرمانداران و معاونان وزارت کشور که هیچ، وقتی در دولت افراد تاثیرگذار و مهرههای اصلی، به جریان اصلاحطلب و سبد رأی روحانی اعتقاد ندارند، نمیتوان انتظار داشت که این تفکر به دنبال بهکارگیری اصلاحطلبان باشد. ریشه این مشکل در این است که در بحث انتخاب و معرفی کابینه و وزرا، به نیروهای اصلی هوادار آقای روحانی توجه نشده است. یعنی خود رئیسجمهور به این امر توجه نداشته است. یعنی رحمانی فضلی نه به جریان اصلاحات تعلق دارد و نه اعتقادی به این جریان دارد و همسو با اکثریت حامیان دولت نیست. انتقادات به آقای روحانی هم وارد است که با انتخابهایش و نحوه چینش کابینه، به سبد رأی خود بیتوجه بوده است. پس نمیتوان از وزیر ایشان انتظار داشت تا به طیف اصلاحطلب توجه لازم را داشته باشد.