پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
امروز در خبر ها خواندم که آقای دکتر زاکانی در برنامه ای اینترنتی گفته اند که آقایان سید حسن خمینی، هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، میر حسین موسوی، احمدی نژاد، حسن روحانی و علی لاریجانی در مقابل مکتب امام هستند.
از شما چه پنهان با توجه به شناختی که از ایشان و سخنان قبلی شان دارم، اصلا تعجب نکردم. و احتمال زیاد هم می دهم که ایشان در آینده به این مجموعه، اسامی بزرگان دیگری را هم اضافه کنند.
اکنون هم نه به این می پردازم که این آقایان آیا در خط امام هستند یا چنانکه ایشان مدعی است در مقابل آن هستند، و نه به دنبال این سؤال هستم که ببینم با این حساب چه کسی در خط امام باقی مانده است؟.
الان فقط یک سوال و یک خواهش از آقای زاکانی دارم. سؤال من این است که ایشان بگویند چگونه خط و راه امام را شناخته اند؟ و خواهش من این است که ایشان در حضور جمعی از اهل فن یک بار چند صفحه از «کتاب البیع»، یا «مصباح الهدایه» و یا «مناهج الوصول» و یا «انوار الهدایه» امام را از رو بخوانند و یا فقط بگویند مبنای امام در خطابات قانونیه چیست؟ اگر این سخت است و ایشان نمی تواند از رو بخواند، یک هفته پیش اهل فن بروند و یکی از مبانی امام در اصول فقه را فرابگیرند و همان را برای جمع توضیح دهند. یا یکی از حواشی امام بر آرای ابن عربی و یا یکی از متفردات امام در عرفان را شرح بدهند. اصلا اگر اینها سخت است، جناب ایشان بگویند امام چند کتاب دارند؟ در چند موضوع مطلب نوشته اند؟
جناب آقای زاکانی، عزیز برادر!
اینکه آنها که شما نام بردید، در مقابل امام هستند یا نه، محتاج آن است که شما بدانید امام چه می گویند. شما کِی و کجا به تحصیل اندیشه امام اقدام کرده اید؟ حرف بی پشتوانه زدن راحت است. خوب است مقداری اطلاعات علمی هم چاشنی سخن کنیم.
آیا شما می دانید فرق صحیفه نور و صحیفه امام چیست؟ آیا می دانید اتکای امام در ولایت فقیه بیشتر بر کدام حجت اصولی است؟ آیا می دانید جواب امام به شبهات مربوطه در کدام بخش فقه، قابل بازیابی است؟ آیا می دانید تأثیر مبنای اصولی امام در «فعلیت و تنجز» بر رفتار سیاسی ایشان چیست؟ آیا می دانید نسبت بین اندیشه امام در عرفان و اندیشه سیاسی ایشان کدام است؟ آیا می دانید مبانی امام در رجال چه تأثیری بر پذیرش ولایت فقیه دارد؟ آیا می دانید اطلاق ولایت فقیه در این بحث از کدام قیود است؟ و....
من نمی خواهم به این بپردازم که ادعای آقای زاکانی مبنی بر اینکه «بزرگان عرصه سیاست ایران نه تنها خارج از خط امام بلکه مقابل آن هستند»، مخالف عملکرد شخص امام است که به آقای هاشمی تا آخرین لحظه حیات اعتماد ویژه داشتند و آقای خاتمی را «فرزند فاضل و با تقوا متعهدمان» خواندند و درباره سید حسن آقا و بیت مرحوم یادگار امام سفارش ها و توصیف های بسیار دارند. و نمی خواهم به این اشاره کنم که این سخنان به نوعی توهین به رهبر معظم انقلاب هم هست که همین «دشمنان خط امام » را هم سالها به عنوان نماینده خود در شورای عالی امنیت ملی تعیین کرده و هم به عنوان رییس و عضو مجمع تشخیص منصوب نموده اند و هم آنها را همیشه احترام ویژه می کنند و هم سی سال ریاست آنها را بر کشور تنفیذ کرده اند. و نمی خواهم بگویم که این سخن اهانت به مردم ایران هم است که تمام مدت این سی سال که از فوت امام می گذرد را با رأی به « مقابل های امام» سپری کرده اند.
تنها می خواهم بگویم برای اینکه بتوانیم از آقای دکتر زاکانی که پزشک هستند ، بپذیریم که چه کسانی در خط امام هستند و چه کسانی در مقابل هستند، واجب است که ایشان ثابت کند صلاحیت علمی چنین نقشی را دارد. نقشِ «تعیین کننده خط امام».
من چنین توانایی علمی در ایشان و دوستانشان سراغ ندارم. به قول اهل علم: « لو کان لاشتهر و بان» [اگر بود ، مشهور و معلوم می شد]. سخن بسیار است و درد دل زیاد. اینها را هم برای خالی نبودن عریضه نوشتم و الا ادعاهایی از این دست سالهاست که مطرح است و اثرش را هم در انتخابات های مختلف دیده ایم.
ما یوسف خود نمی فروشیم
تو سیم سیاه خود نگه دار
منبع : جماران
این آقا هم برای اینکه توی چشم باشد هر چند گاهی حرفهای قلمبه و سلمبه و کارهای عجیب و غریب از ایشان سرمیزند. نباید زیاد جدی گرفت.
اگه مصونیت خاص و حق وتو نداشت و خودی نبود حداقل 15 سال اوین داشت...
میزان حال فعلی افراد است
آن روستایی که چهار شهید تقدیم انقلاب کرد راه امام را شناخت ولی کسانی که بیست سال شاگرد امام بودند امام را نشناختند. خیلی وقته اسیر این دلایل علما و شیوخ پسندیم.
خدا عاقبت همه ما رو ختم بخیر کند.