پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مجمع عمومی جامعه مدرسین در پی واکنشها به نامه آیت الله یزدی به حضرت آیت الله شبیری زنجانی بیانیه ای صادر کرد.
به گزارش «انتخاب»، متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
نامه حضرت آیت الله یزدی (دامت برکاته) به مرجع عظیم الشأن حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (دامت برکاته العالیه) با واکنشهای متفاوت و البته کم سابقه گروههای فکری و سیاسی حوزوی و غیرحوزوی مواجه گردید، نامه ایشان که بصورت سرگشاده انتشار یافت دارای سه بخش میباشد:
۱- احترام و ارادت به شخصیت و مقام مرجعیت حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی(دامت برکاته) میباشد. مقام علمی و اخلاقی و منش رفتاری معظمله بر حوزویان محترم، شاگردان، مقلدان و ارادتمندان ایشان، پوشیده نیست که همواره مورد تکریم و احترام بزرگان و اعلام حوزههای علمیه بوده و هست
۲- یادآوری افراد مسألهدار که میتوانند نسبت به جایگاه رفیع مرجعیت و شخصیت حضرت آیت الله العظمی شبیری، خدشه وارد کنند. این نگرانیِ حضرت آیت الله یزدی برآمده از تاریخ و تجربه نه چندان دور سالیان گذشته میباشد، که هر خواننده منصفی بر آن اذعان دارد و این دغدغه نه بخاطر مسائل جناحی است که به حتم و به دور از هرگونه پیشداوری، نامهای در این سطح از مخاطب محترم چگونه میتواند رنگ و بوی جناحی و سیاسی داشته باشد بلکه آنچه گفته شده از باب دلسوزی، حراست و صیانت از جایگاه مرجعیت است.
۳- بخش سوم نامه - علیرغم آنکه برخی لحن آن را تند میدانند - تقاضایی است از حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (دامت برکاته) مبنی بر شناخت خطرات این گروه مسأله دار که بازهم حاکی از حفاظت پایگاه رفیع مرجعیت و جایگاه منیع مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی(دامت برکاته) میباشد.
با این اوصاف ظلم است که نامه مذکور را با کلماتی مانند؛ تحکم آمیز، آمرانه و...رمی کرد و مرقومهای که روح و جسم آن پاسداری از حریم مرجعیت است را با تعابیر، تفاسیر و تحلیلهای بیپایه و اساس وزن کِشی کرد و موضوعاتی بیربط که بعضاً برآمده از منافع جناحی میباشد را به این نامه و نگارنده محترم آن، نسبت داد.
حال که گویی برای برخی فرصتی پیش آمده تا به بهانه نامه مذکور، حملات خود را بر جامعه محترم و باسابقه مدرسین حوزه علمیه قم، شدت ببخشند(هر چند دوستان عزیز حوزوی و غیر حوزوی به این مسأله عنایت نداشتند که نامه از طرف شخص آیت الله یزدی بوده و نه به عنوان ریاست جامعه مدرسین) نکاتی را متذکر میشود:
۱- کسانی که آگاهی به سابقه طولانی روابط علما و گفتگو و مکاتبات آنان دارند، به خوبی میدانند که چنین نامه نگاریها با ضعف و شدت بیشتر میان اعلام امری مرسوم و معمول بوده و از محتوی همان برداشتی را داشتهاند که در متن آمده، و هرگز افزودن حاشیه و خروج از موضوع و تعمیق و توسعه ”بما لایرضیٰ صاحبه” در کار نبوده.
۲- به محض صدور نامه آیت الله یزدی، عدهای بیمهابا و گویی در ترصد چنین اقدامی بودهاند، هجمههای خود را علیه شخص آیت الله یزدی و جامعه محترم مدرسین آغاز نمودند، ضرب آهنک سخنان این بزرگواران چنان بلند و رنگ آن چنان تند بود گویی آقایان دغدغهای غیر از جایگاه مرجعیت دارند و این همان بستر افراطیگری است که دیگران را بدان متهم میکنند.
۳- به راستی آیا موضوع این نامه به اندازهای بود که برخی صدای ”وااسلاما، وامرجعا و برخی استرجاع”خوانند؟ گویی در همین چند روز قبل نبود که پیش نویس تساوی دیه زن و مرد در مجلس شورای اسلامی تهیه و جهت تصویب آماده شد، امری که در حیطه وظایف حوزه و حوزویان بود و باید اقدامی شایسته صورت میگرفت که فقط یکی از بزرگان حوزه بصورت جدّی ورود پیدا کردند. آری آن زمان نفسی نبود تا صدایی بلند شود و حتی اخمی در برابر آن کنند چه رسد به وااسلاما و...
۴- به راستی همانان که دیروز نقد معصوم(علیه السلام) را با بافتن هزار و یک دلیل در بوق کردند، چرا امروز از صدور این نامه خیرخواهانه و نه منتقدانه، خلاف آنچه بودند و گفتند، عمل میکنند؟
۵- و تعجب آنکه برخی از دولتیان، دلسوز جایگاه مراجع عظام(دامت برکاتهم) شدند، فارغ از اینکه در این مورد قابلیت جواب برای آنها دیده نمیشود، به آگاهی جنابشان میرساند: آیا در طول سالیان اخیر تذکرات مراجع بزرگوار تقلید در امور ملی، بین المللی، فرهنگی، معیشتی، حیثیتی را نشنیدند و آنجا از احترام و تکریم مراجع معظم چیزی نگفتند و تمکین نکردند ولی به یکباره دلسوز حوزه و مراجع گشتند چه آنکه تعجب از دوستان گرامی است که آیا اینگونه دخالتها با استقلال حوزه منافات ندارد؟
6- تعجب دیگر آنکه گروهی دلسوز حوزه انقلابی گشتهاند و نامه آیت الله یزدی را مخالف با رویه حوزه انقلابی دانستهاند، تعجب از اینکه همین دوستان دائم حوزه را حوزه درس و بحث میدانند و نه حوزه انقلابی و متعهد به ارزشهای انقلاب
۷- یادآوری این نکته نیز ضروری است؛ که گروهی در پی بهانهای برای زدودن غبار از چهره فتنهگران و فتنه انگیزان میباشند که متذکر میشود؛ شما حال و روز معیشت مردم، تورم، بیکاری و رکود شکننده را ببینید و خیال نکنید با حائل قرار دادن چنین مواردی، اذهان مردم شریف را از مسائل اصلیشان، معطوف و متوجه امر دیگری میکنید.
۸- امروز دامن زدن به مسائلی اینگونه شادی دشمنان بخصوص دشمنان حوزه و روحانیت شیعه را درپی خواهد داشت، مروری بر پوشش خبری و تحلیلی گسترده رسانههای معاند در روزهای اخیر نشانگر آن است که ایجاد اختلاف در میان حوزویان در صدر برنامههای آنان است تا از کاهی کوه بسازند و دلهای مؤمنین و ارادتمندان به ساحت روحانیت و بویژه مرجعیت عظیم الشأن را مکدّر سازند.
آری! سخن بسیار است که مرور زمان نشان خواهد داد که بسیاری از این دغدغهها از سوی برخی نه جایگاه مرجعیت است و نه استقلال حوزه و نه مسأله حوزه انقلابی
مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قـم با اعتقاد راسخ به جایگاه رفیع مرجعیت شیعه و کمال احترام به مرجع آگاه و وارسته حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی(دامت برکاته و متّع الله المسلمين بطول بقائه) نامه حضرت آیت الله یزدی(دامت برکاته) را در راستای صیانت و حراست از جایگاه والای مرجعیت و دفاع از نظام و ارزشهای انقلاب اسلامی دانسته که صداقت ایشان در دفاع از رکن رکین مرجعیت، بر کسی پوشیده نیست.
همچنین به ضرابان سکه جهل و تجاهل و صیادان منافع دنیوی، حزبی و جناحی گوشزد مینماید؛ با درایت بزرگان حوزه همواره چنین موضوعاتی مرتفع گردیده و حوزههای علمیه با صلابت و استقلال راستین و با حفظ سنتهای اصیل حوزه و دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی، راه تعالی را بیش از گذشته پیش گرفته و ضمن احترام به دغدغههای واقعی حوزویان محترم به بدخواهان حوزههای علمیه و دشمنان انقلاب اسلامی اعلام میدارد: شاگردان مکتب امام صادق (علیه السلام) با اتحاد و همدلی و با وجود حوزهئی متحد، همچون گذشته استوار و اثرگذار و حامی شأن و جایگاه مرجعیت و دستآوردهای انقلاب اسلامی خواهد بود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۹۷/۸/۹
هیئت رئیسه مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
اولاً: نامه نگاری یک شخصیت با شخصیت بالاتر از خود هم به لحاظ علمی و هم جایگاه اجتماعی باید لحن خاضعانه و محترمانه داشته باشد نه آمرانه و بی ادبانه و تهدیدآمیز
ثانیاً: دوره قیم مآبی و خود را مصدر الامور دانستن تمام شده و الحمدلله تمام افراد جامعه به بلوغ فکری و سیاسی رسیده اند چه رسد به یک مرجع تقلید، و اینکه خوب را از بد تشخیص می دهند و نیازی به دلسوزی دیگران نیست.
ثالثاً: ظاهراً رفتار و گفتار آقای یزدی در زمان امام (ره) در مجلس را فراموش کرده اید؟! چه خون دلها که امام و مسئولین بلندپایه نظام و از جمله ریاست مجلس وقت آیت الله هاشمی رفسنجانی از مواضع این شخص نخوردند که خداوند در جای خود به حساب ایشان خواهد رسید.
رابعاً: اگر قرار باشد احترام امامزاده را متولی آن نگه ندارد، چه کسی نگه می دارد؟! اگر ایشان که خود را رئیس جامعه مدرسین می داند، احترام یک مرجع تقلید را حفظ نکند و این گونه با ایشان سخن کند، وای به حال مردم کوچه و بازار!!! آیا باب خلیفه کشی باز نخواهد شد؟!!!
خامساً: به جای ماله کشی بر رفتار زشت آقای یزدی بهتر است حضرات جامعه مدرسین و شخص آقای یزدی ضمن عذرخواهی رسمی از مرجعیت محترم و از کسانی که آقای یزدی به دروغ با عنوان جمعی از مقلدین و دلسوزان نظام خود را نماینده آنان معرفی کرده، این غائله را ختم به خیر نمایید.
و ای کاش که میدانستند که کار بد مصلحت آنست که مطلق نکنیم
وای کاش که میدانستند نصیحت خیرخواهانه در خفا است نه در نامه سرگشاده
و ای کاش که میدانستند که معنای عبارت" تکرار نگردد" دستوری آمرانه هست
ونیز ای کاش که اینرا هم میدانستند که هیچ رفیقی برای رفیق خود چنین علنی و آمرانه نصیحت نمکند مگر آنکه رفیق را رقیب بشمارد.
ودر آخر ای کاش اینرا هم بدانند که با این برخوردها اسلام عزتمند نمیشود.
اركان
ماده9) اركان:
الف) هيأتمؤسس؛
ب) شورايعالي؛
ج) رئيسشورايعالي؛
د) هيأترئيسه؛
هيأت رئيسه
ماده18) هيأت رئيسه عبارتند از: رئيس، قائممقام، نایب رئيس، منشيان و امين مالي.
*تبصره: رؤسايكميسيونهايجامعهمدرسينميتوانند با حق رأي در جلساتهيأترئيسهشركتنمايند.
ماده19) وظايفواختيارات هيأت رئيسه عبارتاست از:
الف) تصويببودجهسالانهجامعهمدرسين؛
ب) تنظيمدستور جلساتو ابلاغآنبهاعضاء؛
ج) تنظيم اموري كه لازم است به اطلاع شورايعالي برسد؛
*تبصره: آييننامه اداره جلسات هيأترئيسه بايد به تصويب شورايعالي برسد.
همانگونه که ملاحظه می فرمایید اولاً جامعه مدرسی مجمع عمومی ندارد و ثانیاً به فرض وجود، هیات رئیسه مجمع عمومی جامعه مدرسین اختیار صدور چنین اطلاعیه ای را ندارد.
ای کاش بجای این همه صغری وکبری چیدن از منش امام می اموختیم وبا سعی صدر و طبع بلند با یک ببخشید، هم دهان به اصطلاح (اقایان مجمع )،
سوء استفاده کنندگان را میبستند وهم کرامت نفس وبلند مرتبه بودن مقام شامخه حوزه ومرجعیت را باعمل همچون امام بزرگوار به همه می اموختند
صد افسوس که نه امامی ماندو اموزه ای از امام
دوم اینکه از گذشته این مراجع بودند که ملاک خوب و بد را مشخص می کردند و سیاسیون را امر و نهی می کردند و نه برعکس