صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۳۴۷۰۰
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۱۹ - ۲۰ مهر ۱۳۹۷
وزیر ارتباطات با بیان اینکه مسئول بستن نسخه‌های فارسی تلگرام نیستم، گفت:همانطور که قوه قضائیه در مورد فیلترینگ تلگرام اغماض نکرد،می‌تواند در مورد بستن «هاتگرام» و «تلگرام طلایی» نیز عمل کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

فصل جدید برنامه دست خط به سردبیری و اجرای محمدحسین رنجبران امروز جمعه 20 مهر از شبکه 5 سیما به روی آنتن رفت.

 

مهمان این برنامه جوان‌ترین عضو کابینه دولت مهندس محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بود.

 

مهمترین محورهای این گفتگو بدین شرح است:

 

زمانی که آن تصمیم درباره ارز گرفته شد، برخی همکاران در دولت به آن نقد داشتند

توسعه فناوری اطلاعات هم خواه ناخواه مسئولین را در اتاق شیشه‌ای قرار داده است

عمل ما با صحبت ما تعارض دارد؛ مردم زندگی ما و بچه‌هایمان را می‌بینند

باید اعتماد عمومی مردم را اصلاح کنیم. اعتماد به رفتار است نه به حرف

واعظی باعث رشد و دیده شدن من شد/ جهرمی‌ها زیادند و واعظی‌ها کم‌اند

بچه‌های فعال در پیام‌رسان‌های داخلی شاید هفته‌ها خانه نرفتند و با عشق و جان ایستادند تا این فرآیند را به سرانجام برسانند

ظرفیت پیام‌رسان‌های داخلی در فروردین امسال 10 برابر شد

در تهران با دوروف دیدار داشتم؛ این چیز پنهانی نیست

هر حمایتی که تکلیفمان بوده، از پیام‌رسان‌های داخلی کرده‌ایم

طرح جمهوری اسلامی در حوزه ساماندهی وضعیت کودک، در مجمع جهانی فناوری اطلاعات به عنوان طرح اطلاعاتی برتر شناخته شد

جامعه نیاز به پوست‌اندازی در مدیریت و در شیوه اداره کشور دارد

سختی‌ها برای بچه‌های وزارت اطلاعات است، اما برچسب به آنها می‌زنند

در طرح رجیستری، از ناجا و گمرک انتظار بیشتری برای همکاری داریم

ابراز محبت و بزرگواری رهبر انقلاب، سرمایه بزرگی برای من است

هیچ‌گاه استعفا ندادم

کم آوردن من، به معنای کم آوردن جوانان است

 

 

در ادامه مشروح گفتگوی محمدحسین رنجبران با محمدجواد آذری جهرمی از نظرتان می‌گذرد:

سلام عرض می‌کنم خدمت شما و همه بینندگان شما، از دعوت شما سپاسگذارم.

خیلی خوشحالیم که شما به برنامه دست‌خط آمدید. بعد از مدت‌ها که دعوت کردیم بالاخره وقت هماهنگ شد و در برنامه حاضر شدید. بد موقعی وزیر شدید.

چرا بدموقع است؟

خیلی‌ها می‌گویند سخت‌ترین موقع و زمان اداره کشور است.

بالاخره سختی الزاما به معنای بدی نیست و این فرصتی است که اتفاقاً در شرایط دشوارتر تجربه‌های بهتری می‌توان کسب کرد و طبیعتاً اگر بتواند موفق باشد موفقیت قابل توجهی خواهد بود و اگر هم خطا کند، خطای بزرگ‌تری خواهد بود ولی این به معنا بدی نیست. سخت است.

درست است؛ برخی از دوستان هم‌نسلی ما می‌گویند که نسل سوخته هستیم و همیشه همه چیز در بدموقعیتی به ما می‌خورد. این را قبول دارید؟

بله، در هر حال دهه شصتی‌ها تجربه‌های سختی در مراحل مختلف داشته‌اند و در تمام مراحل این سختی‌ها را تحمل کرده‌اند و طبیعی است که الان هم اگر به عرصه مدیریت راه پیدا کنند ...

اگر بگذارند.

بله، شرایط دشوارتری را تجربه خواهند کرد.

الان وضعیت چطور است؟ می‌دانم که شما هم فرد فعالی در عرصه رسانه‌ای هستید و هم ارتباط با مردم دارید و فردی نیستید که فقط در دفترتان بنشینید. اوضاع کشور اوضاع سختی است و همه این سختی را با هم می‌گذرانیم. فضا را چطور می‌بینید؟

در هر صورت فضای کشور فضای شفافی است و مردم چهارچوب‌ها را می‌بینند. ما یک شرایطی را باید تفسیر کنیم که شرایط مسیر پیشرفت نظام جمهوری اسلامی است، یک شرایط را هم نقطه‌ای ببینیم که داریم که شرایط حال حاضر است. نظام در مراحل مختلف پیشرفت‌های قابل توجهی کرده است. یعنی در هر مرحله‌ای با دشواری‌های مختلفی که پیش روی ایشان بوده است پیشرفت داشته است. هر برهه‌ای از مدیریت کشور را نگاه کنید مشکلات ویژه‌ای در آن برهه وجود داشته است.

شما شرایط دشوار جنگ را مشاهده کنید و مهم این است که بازیگران این چالش‌ها یک همدلی و یک وفاقی برای حل مسئله داشته باشند، بنابراین مشکل جدید نیست و همان شرایطی است که در مراحل قبل داشتیم ولی در این فضا شرایط قدری متفاوت است و شاهد یک شکاف بین نسلی در مدیریت کشور و شیوه مدیریت کشور با آن چیزی که جوانان امروز فکر می‌کنند، وجود دارد.

البته دلیلی هم وجود ندارد که پایه اعتقادی این جوان سست باشد یا مشکل داشته باشد. این جوان هم اعتقاد به وطن خود دارد و شاهد هستیم در عرصه‌هایی که اتفاق می‌افتد، حس ناسیونالیسیتی در کشور و حس میهن‌پرستی در کشور تهییج و تحریک می‌شود، اینها در صف اول نشان دادن علاقه‌شان هستند.

زمانی که حوزه دینداری و حراست از ارزش‌ها مطرح هست، همین جوان‌ها پای کار هستند. ولی همین جوانان مدل دفاع آنها و مدل فکری آنها برای اداره کشور مدل متفاوتی است، یعنی مدلی که برخی‌ها فکر می‌کنند، اینها آنطور فکر نمی‌کنند.

در همین جریانات چند ماه اخیر اگر دقت کنیم، به قول شما مردم در برهه‌های مختلف این سختی‌ها را چشیده‌اند اما وقتی ببینند، مسئولان کنار مردم هستند و با آنها زندگی می‌کنند، قدری التیام می‌یابند؛ خیلی در این زمینه ضعیف عمل کردیم.

خب این یک بعد مسئله است و بسیار مهم است.

منظور من تنها دولت نیست؛ مسئولان مختلف در این زمینه خوب عمل نکردند. چرا این اتفاق افتاده است؟ در همین قضیه بازار ارز و سکه، به عنوان مدیر جوان بفرمائید نمی‌توانستیم بهتر از این عمل کنیم؟

البته اینکه بهتر می‌توان عمل کرد، طبیعی است که وضعیت بهتر هر چیزی وجود دارد. این تصمیمی که در عرصه‌های مختلف گرفته می‌شود هر کسی در مرجعی قرار می‌گیرد و تصمیمی دارد و این تصمیم مرجع نخواهد بود. محیط پیرامون ما دائماً در حال تغییر است، این دینامیک است و سرعت تحولات بالا رفته است.

یکی از نکاتی که در شکاف بین نسلی عرض می‌کنم همین است. مدیریت امروز جامعه، آن چیزی که جوانان می‌بینند و آن چه مدیریت جهانی می‌بیند، این است که تصمیمات و تغییرات لحظه ای است. آن روزی که این تصمیم در مورد ارز گرفته شد، همین عوارضی که امروز شاهد هستیم، برخی‌هایش در دولت صحبت شد و برخی همکاران ما در دولت به این فرآیند نقد داشتند ولی آن تصمیمی که گرفته شد یک مکانیزم‌هایی برای کنترل وقایع دیگری هم مطرح شد که در کل، تصمیم به این رسید.

شما هم به این تصمیم‌گیری نقد دارید؟

طبیعی است که تصمیم جمعی است و همه حمایت می‌کنند، ولی تصمیم قبل از مرحله تصمیم، ممکن است برخی مخالفت داشته باشند. این تصمیم باید بر اساس اقتضائات زمانی باید زود تغییر می‌کرد؛ این اتفاقی است که باید رخ می‌داد.

و  تغییر نکرد.

بالاخره با تاخیر انجام شد. همین تصمیمی که الان گرفته شده برای بسته ارزی، تصمیم سفت و سخت و نسخه‌ای برای همیشه نیست؛ در رابطه با این هم در دولت هم بحث بود مباحث جدی در این مورد وجود داشت. نظرات متعددی در این رابطه وجود داشت. این هم اقتضائات زمانی خاص خودش را دارد. این تصمیم می‌گذرد و متناسب با زمان باید تغییر کند.

آقای آذری جهرمی، الان مسیر و راهبردی که مشخص شده، چیست؟ این سوالی است که مردم جامعه بسیار با آن مواجه هستند. ما می‌دانیم می‌خواهیم چکار کنیم؟

البته من برداشت خودم را بیان می‌کنم و طبیعی است که این برنامه، گفت‌وگوی شخصی است و بنده به عنوان مسئول اقتصادی کشور صحبت نمی‌کنم.

بله، این بخش از گفت‌وگو، بخشی از شخصیت حقیقی آقای اذری جهرمی است.

بله. آنچه ما با آن مواجه هستیم این است که در برابر یک تهدید بین‌المللی قرار گرفته‌ایم. بخشی از اقتصاد همه کشورهای دنیا زاینده خودش است و بخشی منوط به ارتباطات بین‌المللی است. نمی‌توان گفت ما همه چیز را از درون خودمان داشته باشیم و هیچ تعاملی هم نداشته باشیم؛ این معنا ندارد. برخی به صورت سطحی می‌گویند اگر اقتصاد مقاومتی را داشتیم همه چیز حل بود. بخشی از اقتصاد مقاومتی توجه به فرصتهای صادراتی است. وقتی نتوانید صادرات داشته باشید، درآمد کسب کنید و پول خود را دریافت کنید، طبیعی است که....

اقتصاد مقاومتی، اقتصاد درون‌زا و برون‌نگر است؛

بله؛ اقتصاد مقاومتی اتفاقاً رویکرد نگاه به بازار بین‌المللی دارد ولی نگاه زاینده درونی دارد و به ظرفیت‌های درونی نگاه می‌کند. خب الان محدودیت در هر دو حوزه ما وارد شده است. هم در حوزه دسترسی به بازارهای بین‌المللی محدود شده و هم دسترسی بازارهای بین‌المللی به داخل کشور ما محدود شده است، یعنی هر دو اتفاق رخ داده است.

طبیعی است که وقتی اقتصاد ساکن می‌شود مانند مردابی است که عوارض پیدا می‌کند. شما باید بتوانید چرخش درونی آن را درست کنید. این دو اثر خواهد داشت. وقتی حوزه ارتباطات اقتصادی بین‌المللی ما دچار چالش می‌شود، اتفاقی که رخ می‌دهد این است که برخی از درآمدهای ما کاهش می‌یابد؛ چه درآمد بخش صادرات غیرنفتی و چه درآمد صادرات نفتی.

برخی از تولیدات ما که نیازمند تامین قطعات از حوزه بین‌الملل و تامین مواد اولیه از حوزه بین‌الملل هستند، دچار مشکل می‌شوند و طبیعی است که برخی از تولیدات ما دچار اختلال می‌شود. این واقعیت است. برای ما یک فرصت بی‌نظیر پیش خواهد آمد که بتوانیم رونقی به بازار داخلی بدهیم تا تولید داخلی ما بتواند رشد کند.

همواره کاهش ارزش پولی کشورها فرصتی برای توسعه صادراتشان است. همزمان با کاهش ارزش پولی با یک ممانعت‌هایی در عرصه بین‌المللی مواجه هستیم که دسترسی به بازار بین‌الملل را برای تولیدات داخلی ما محدود می‌کند. ضمن این که با این چالش مواجه هستیم اتفاقاتی که در داخل کشور رخ خواهد داد، این است که بخشی از تولیدات ما رونق می‌گیرد و بخشی از تولیدات ما دچار مشکل می‌شود، یعنی ما با بیکار شدن برخی از کارگرها در حوزه‌ای از اقتصاد مواجه خواهیم شد، برخی از حوزه‌های اقتصادی ما رشد بیشتری را تجربه خواهند کرد.

طبیعتا کاهش ارزش پول ملی مواجه با تورمی می‌شود که طبیعتاً رخ خواهد داد. وقتی تورم ایجاد شود بیشتر اثرپذیری را قشر ضعیف جامعه ما خواهد داشت و فاصله بین فقیر و غنی بیشتر خواهد شد.

اتفاقی که در این میان رخ می‌دهد این است که باید موانع جدی که در حوزه تولیدات وجود دارد برطرف شود. اولین نکته‌ای که آقای رئیس‌جمهور هم روی آن تاکید دارد این است که موانع تولید را سریع‌تر برطرف کنیم. در سیاست ارزی اختصاص‌های اولیه به تامین بخش تولید ما صورت می‌پذیرد. در تامین مایحتاج جامعه به خصوص قشر ضعیف، آن چه مربوط به خورد و خوراک مردم و امنیت غذایی هست، می‌بینید دولت سیاست ارزی را تخصیص داده که قیمت عرضه پائین‌تر باشد تا اثرات تورمی در حوزه مواد غذایی برای مردم کمتر دیده شود.

در حوزه توسعه صادرات باید روابط ما با کشورهای همسایه ارتقا بیشتری پیدا کند. تعاملات منطقه‌ای ما که خارج از نظام سلطه است باید تقویت و ترویج شود که در دستور کار است. طبیعی است که نگاه به قشر مستضعف‌ جامعه اکنون بیشتر شود. بسته‌های ویژه‌ای برای خدمات‌رسانی در این شرایط باید دیده شود. موضوعاتی که از این دسته مسائل هست باید مدیریت شود.

آن چه طبیعتاً در این برهه زمانی شفاف‌تر خواهد شد شکاف طبقاتی است که رخ خواهد داد و این عرصه‌ای است که اتفاقاً در بحث قبلی صحبت شما به آن اشاره شد. مردم قرار است در سختی قرار بگیرند و این واقعیت است. ما مسئولین آنها هستیم و در کدام دسته قرار می‌گیریم؟ این مهم است. این که ما می‌گوییم مردم تحمل کنید، ما کجا هستیم؟

واقعیت ماجرا این است که یک شکاف بی‌اعتمادی وجود دارد که صحبتی از طرف مسئولین مطرح می‌شود و عکس آن عمل می شود، این را پنهان نکنیم. این ناشی از این است که عمل ما با صحبت ما تعارض دارد و این در حوزه‌های مختلف است. در حوزه اقتصادی تعارض دارد.

از جوانان صحبت می‌کنیم، می‌خواهیم جوانان را بکارگیری کنیم، می‌گوئیم جوانان شما سرمایه این کشور هستید ولی در عرصه کار دادن به آنها مجبور هستیم در مجلس قانون تصویب کنیم و با زور باید کاری کنیم که این اتفاق بیفتد. حرفی که ما می‌زنیم با واقعیتی که جامعه می‌بیند با هم در تعارض است. اینها واقعیاتی است که باید به آنها پرداخته شود. ذات مسئله اقتصادی و فشار اقتصادی به اندازه کافی شکنندگی دارد، ما مسائلی در حوزه اجتماعی داریم که باید بتوانیم این مسائل را مدیریت کنیم.

بخش اعظمی از اینها به خود ما برمی‌گردد. این مسئله و شکافی که در دیدگاه مردم وجود دارد بخاطر این است که واقعیات را می‌بینند، بچه‌های ما چطور زندگی می‌کنند، خود ما چگونه زندگی می‌کنیم و در حرف به مردم چه می‌گوئیم. اینها مسائلی است که به ذهن می‌رسد. فضا از اینها گذشته و توسعه فناوری اطلاعات هم خواه ناخواه مسئولین را در اتاق شیشه‌ای قرار داده است و این همان چیزی است که مطلوب شریعت و دین ما هم هست. برخی از مخالفت‌هایی که با توسعه شبکه‌های اجتماعی در کشور می‌شد... فرقی نمی‌کند شبکه اجتماعی بومی یا خارجی باشد، این اتاق شفاف را برای همه ایجاد خواهد کرد، البته اگر یک مقدار سعه صدر وجود داشته باشد.

مردم زندگی‌های ما را می‌بینند. البته نگذریم از اینکه برخی از تهمت‌ها هم به مسئولین زده می‌شود و این فضایی که خود ماها ایجاد می کنیم، زمینه‌سازی می‌کنیم که اگر تهمت‌هایی هم زده شد می‌پذیرند. یکی هم که واقعاً در فضای پاکدستی وجود دارد از این اتفاق جدا نمی‌شود. باید اعتماد عمومی مردم را اصلاح کنیم. اعتماد به رفتار است نه به حرف! این باید اصلاح شود.

این کاری که باید انجام دهیم سر جای خودش درست است، فکر می‌کنید فرصتی برای ما است که خود را از این مرحله قوی‌تر کنیم.

ما چهارچوب را نگاه می‌کنیم سخت است، مسیر را نگاه می‌کنیم پیشرفت است. این چالش‌های روبروی ما فرصتی برای بهبود شرایط است و می‌توانیم از این فرصت استفاده بهینه کنیم و می‌توانیم به ضرر خودمان کار کنیم. ما هستیم که در بازی و زمین بازی مدیریت می کنیم.

آقای آذری جهرمی چطور وزیر شد؟

یک روزی آقای رئیس‌جمهور ما را خواست و به ما گفت جمع‌بندی بر این بود بنا بر گزینه‌های مختلفی که معرفی کردند شما را به عنوان وزیر انتخاب کنیم.

پیش‌زمینه‌ای قبلاً داده بودند؟ مثلاً آقای واعظی با شما صحبتی کرده بودند؟

خیر. آقای واعظی درباره این مسئله صحبتی با من نکردند البته ایشان معرفی کرده بودند. کلاً بخشی از عامل رشد مراحل کاری بنده و دیده شدن اقدامات بنده آقای واعظی بودند. یک روز هم یک روزنامه‌ای از من همین سوال را کرد که جوان کم در کشور داریم که بتوانند رشد کنند. من گفتم من حرف شما را اصلاح می‌کنم که خیلی‌ها هستند که بهتر از من هستند و همین الان هستند کسانی که می‌توانند توانمندتر از من عمل کنند و شکی در این نیست. اصطلاحاً گفتم جهرمی‌ها زیادند و واعظی‌ها کم‌اند.

استاندار اجازه نمی‌دهد فرماندار خیلی دیده شود چون می‌ترسد جایگزین او شود. اگر شهردار است اجازه نمی‌دهد معاونش رشد کند که نکند در شورا او جایگزین شهرداری شود. این فرهنگ وجود دارد و متاسفانه این مکانیزمی است که باید برای آن چاره فرهنگی و اجتماعی داشته باشیم.

پیشنهادی که به شما دادند با اولین نفری که مشورت کردید چه کسی بود؟

خود آقای واعظی بودند.

ایشان چه صحبتی داشتند؟ تشویق کردند که قبول کنید؟

ایشان توضیح دادند که چه بوده و چه شده و برنامه دولت و وعده‌ای که آقای رئیس‌جمهور به مردم درباره جوانان داده چیست و گفتند من اعتقاد دارم در این شرایط می‌توانید از پس این کارها برآید و به من روحیه دادند. گفتند طبیعتاً یک تحولی در این حوزه می‌توانید ایجاد کنید. این دیدگاه خود ایشان بود. بعد با خانمم صحبت کردم.

نظر ایشان چه بود؟

طبیعتاً برای ایشان سخت بود چون می‌دانستند یعنی چی؟ امروز هم دارند تجربه می‌کنند. در نهایت حمایت کردند و با نظرات مثبت گفتند که به قول خودمان پایه هستم.

یک مطلبی که هم مخالفین شما و هم موافقین شما می‌گویند این است که فرد پرکار و پرتلاشی هستید، ولی منتقدین کمی هم ندارید به خصوص اینکه منتقدین شما در حوزه شبکه‌های اجتماعی می‌گویند آقای اذری جهرمی با شبکه‌های اجتماعی بومی مشکل دارد. یک بار که با هم صحبت می‌کردیم و در چند جا هم گفتید اعتمادی که مردم باید به شبکه‌های اجتماعی داخلی داشته باشند را ندارند. قضیه این چیست؟

گروه‌های سیاسی عمدتاً یک بهانه‌ای را از یک موضوعی تلاش می‌کنند جور کنند و روی این مسئله مانور می‌دهند. حوزه مانورشان هم این است که بگویند وزیر با شبکه اجتماعی بومی موافق یا مخالف است. مصداق را اگر بگیریم خود همین شبکه‌های اجتماعی چند وقت پیش بیانیه دادند که وزارت ارتباطات از ما حمایت می‌کند و به نوعی در بیانیه‌ خود گفتند وزارت ارتباطات تنها نهادی است که از ما حمایت کرده است.

ولی خب شما فردی هستید که راضی به فیلتر تلگرام نبودید.

الزامی ندارد، بخشی از جامعه...

و خیلی‌ها معتقد هستند وقتی تلگرام هست شبکه‌های بومی مورد استقابل قرار نمی‌گیرند.

اتفاقاً بخشی از بی‌اعتمادی جامعه به فضای پیامرسان‌های بومی بخاطر این است که شما این دو کلمه را کنار هم می‌گذارید. یعنی می‌گویید فیلتر به معنای رشد داخلی است. شما خودت را از قالب مجری بیرون ببر؛ شهروندی هستید که از اپلیکیشنی استفاده می‌کنید و با عوارضی هم که همه می‌گویند وجود دارد، مشکلی ندارید. یک شهروند عادی هستید و زندگی خود را ادامه می‌دهید. تا دیروز در این فرآیند بودید و از امروز می‌گویند وارد فضای دیگری شوید. چه احساسی به شما دست می‌دهد؟

سخت است، قبول دارم؛ ولی آقای آذری جهرمی که متخصص این حوزه هستند و دوستان ایشان باید بگویند ما می‌توانیم شبکه اجتماعی بومی درست کنیم و به آن سطح هم برسیم؛

بله، قطعاً می‌توانیم درست کنیم و قطعاً جوانان ما در داخل کشور و همین ظرفیت‌هایی که وجود دارند می‌توانند کار را انجام دهند، منتهی ظرفیت‌ها را باید ببینیم. یک روز که با یکی از مسئولین عالی رتبه کشور در رابطه با مسئله شبکه‌های اجتماعی صحبت می‌کردیم و در جلسه‌ای که دعوت شده بودم، داشتم توضیح می‌دادم. ایشان نکته‌ای مشابه نکته شما گفتند، شاید آذر ماه 96 بود.

ایشان گفتند شبکه‌های اجتماعی داخلی به ما گفته‌اند همین امروز 40 میلیون مشترک را می‌توانیم پوشش دهیم و ظرفیت داخلی وجود دارد. من آن روز به ایشان گفتم که خیلی خوب است که اینها اعتماد به نفس دارند ولی ظرفیت اینها یک و نیم میلیون است. ایشان از من نپذیرفت، حوادث دی ماه 96 که پیش آمد خب تلگرام و اینستاگرام از دسترس خارج شد و سراغ شبکه‌های اجتماعی داخلی آمدند، اما به یک میلیون نرسیده همه دچار مشکل شدند.

همان مسئول من را خواست و گفت من به حرف آن روز شما امروز اعتماد پیدا کردم که شما درست می‌گفتید و اینها این ظرفیت را نداشتند. در فروردین ماه 97 من گزارش دادم که هم مکتوب بود و هم در مجلس گزارش دادم که ظرفیت توان داخلی شبکه‌های اجتماعی امروز از یک و نیم میلیون دی ماه به 15 میلیون رسیده است. رشد ده برابری است و این کم نیست.

گفتم و بارها هم گفتم بچه‌های پیام‌رسان‌های داخلی شاید هفته‌ها خانه نرفتند و همانند شرایط ویژه‌ای با عشق و جان ایستادند تا این فرآیند را به سرانجام برسانند و رشد قابل توجهی هم داشتند.

درست است ولی وقتی طلاگرام و ....

اجازه دهید به این مطلب هم خواهیم رسید. وقتی به این اتفاق رسید یکباره یکی می‌گوید من به تنهایی 20 میلیون می‌توانم پوشش دهم که با همین امکانات فعلی است. خب من می‌دانم این حرف غیرفنی است، این حرف تبلیغاتی است. ما قرار است با واقعیات زندگی مردم می‌خواهیم مواجه شویم. تلگرام فیلتر می‌شود و به حدودی نرسیده، همان که ادعا می‌کند من 20 میلیون پوشش دارم و خیلی هم زحمت کشیده و به اینجا رسیده، از دسترس خارج می‌شود و نمی‌تواند سرویس بدهد.

حالا چه کسی را پیدا کنیم و به گردن او بیندازیم؟ وزارت ارتباطات! ما با چنین پدیده‌ای مواجه هستیم، خیلی بنا نداریم وارد مباحث جزئی مسئله شویم اما این که اینها حمایت‌ها را گرفتند و ماکسیمم تلاش خودشان را کردند اما عده‌ای با نوعی هدف دیگر، دنبال این مسائل هستند و هدف آنها این نیست که پیام‌رسان‌ها بومی شوند؛ چراکه رسانه نوین را به رسمیت نشناختیم.

چه کسانی این طور هستند؟

بالاخره مردم می‌دانند و خود این‌ها هم می‌دانند چه کسانی هستند. اما عرض من این است که اینها حمایت شدند و به مرحله‌ای از رشد رسیدند و خیلی هم زحمت کشیدند. ما آمده‌ایم توقعات جمعی از جامعه را نسبت به اینها بالا برده ایم و ظرفیت داخلی خوب و توانمند را در برابر یک مواجهه و نیاز بسیار بزرگی قرار داده‌ایم و آن نتوانسته است. طبیعی است که نمی‌توانیم این را خراب کنیم و باید گردن چه کسی بیندازیم؟ گردن وزارت ارتباطات باید بیندازیم و بگوئیم این حمایت نکرده است.

ما طبق قانون باید عمل کنیم. چه حمایتی باید می‌کردیم که نکردیم؟ چرا مصداقی صحبت نمی‌کنند؟ چه تکلیفی بر عهده ما بوده که انجام ندادیم؟ این را نمی‌گویند و به این ورود می‌کنند که ما از تلگرام حمایت کردیم. ما چه حمایتی از تلگرام کردیم؟ می‌گویند سرورهای تلگرام که در ایران بوده به نسخه‌های فارسی اختصاص داده شده است.

ما تا حدی گفتیم و اطلاعیه دادیم که نسخه فارسی اصلا بحث ما نیست و ما به عنوان وزارت ارتباطات در این فرآیند نیستیم. البته از تصمیمی که در راستای این مسئله گرفته شده، تبعیت می‌کنیم ولی وزارت ارتباطات نه به اینها امکاناتی داده است و نه حمایت متناسب با آن چیزی که در مصوبه شورای عالی فضای مجازی بوده است یا حمایت‌های دیگری از اینها به عمل آوردیم.

شرکت اینها معلوم است و تکلیف آنها هم معلوم است. حالا بنا به تصمیمی که در مرکز ملی فضای مجازی بوده و خود این مرکز هم گزارش می‌دهد که اینها با تصمیم ما در این عرصه وارد شدند و در دوره گذاری قرار گرفتند. آدرس دقیق هم می‌دهند؛ می‌گویند 200 سرور طبقه نهم را وزارت ارتباطات از تلگرام به اینها داده و اینها این چنین کردند و آن چنان کردند. چنان با آب‌وتاب هم تعریف می‌کنند که برخی مواقع خودمان هم باور می‌کنیم که نکند این امکانات را دادیم و حواس‌مان نیست. (می‌خندد)

درباره نسخه‌های فارسی و غیررسمی تلگرام در دی ماه 96 اطلاعیه دادیم و گفتیم امنیت اینها را تائید نمی‌کنیم؛ این اطلاعیه رسمی ماست. بعد گفتند امکانات دادید و ما گفتیم امکاناتی که بوده و ادعا شده، نه آن امکانات، بلکه هیچ امکاناتی به اینها داده نشده است. هر چه هم بوده بنا به تلکیف به داخلی‌ها دادیم. برخی می‌پرسند، چرا نمی‌بندید؟ مگر من مسئول بستن هستم؟

ولی شما موثر هستید.

خیر. قانون می‌گوید اگر چیزی را خلاف قانون ببندم جرم دارم. البته وظیفه بستن کلاً وظیفه وزارت ارتباطات نیست؛ قانون می‌گوید ارائه‌کننده ...

به شما می‌گوید و شما انجام می‌دهید.

خیر. نه اینکه ما هم انجام دهیم. قانون می‌گوید ارائه‌کننده خدمات دسترسی، موظف هستند این کار را انجام دهند. مگر وزارت ارتباطات فراهم‌کننده خدمات دسترسی است؟ بنا به اقتضایی در سال 87 تصمیم‌گیری شده، چون آن زمان تعداد اپراتورها زیاد بود، تجمیع کنند و شرکت فناوری اطلاعات سابق که امروز وظایف آن به شرکت زیرساخت واگذار شده، انجام دهد. همان تصمیم نادرست قانونی که آن زمان بنا به اقتضا گرفته شد، تصمیم اقتضایی هنوز ادامه دارد.

سوال من این است که اگر بخواهد این سایت خلاف قانون باشد یا فعالیت نکند، چه ارتباطی به وزارت ارتباطات دارد؟ مگر قوه قضائیه در خصوص بستن تلگرام اغماض کرد که در خصوص بستن تلگرام طلائی اغماض کند؟ طبیعتاً مرکز ملی فضای مجازی می‌گوید ما تصمیم گرفتیم در مقطع گذاری این کار را انجام دهیم، در مرکز ملی قوه قضائیه هست، در مرکز ملی نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی هستند، در مرکز ملی وزارت ارتباطات، وزارت آموزش و پرورش، وزارت ارشاد هستند، در مرکز ملی نمایندگان مجلس هم حضور دارند. نشستند و به این تصمیم رسیدند و این گونه عمل کردند.

حالا به سلیقه یک نفری خوش نمی‌آید. می‌گوید اینها خوب نیستند و آن یک نفر مسئولیت هم دارد. به نظر من باید آن یک نفر را مجازات کرد که خلاف تصمیم ملی صحبت می‌کند، شکاف در تصمیم حاکمیتی ایجاد می‌کند، آن فرد مسئول است و فرد عادی نیست. آن فردی که مسئول است و این مسئله را طرح می‌کند و از تصمیم مرکز ملی به عنوان قرارگاه مرکزی فضای مجازی کشور ...

به خودشان این را گفته اید؟

بله من این را بارها برای آنها نوشتم و گفتم.

حضوری هم گفتید؟

حضوری هم گفتم و در جلسات هم گفتم. مکتوب هم نوشتم.

جواب چه بوده است؟

آنها می‌گویند فقط باید مقام معظم رهبری به ما بگوید. ببخشید مگر مقام معظم رهبری باید در تمام شئونات کشور ورود کنند؟ ایشان تصمیمی گرفتند و مرکزی ایجاد کردند. این نوع رفتارها را در کشور داریم. به جای اینکه ما اینها را تخطئه کنیم کشور که مسیر را طی می‌کند را تخطئه می‌کنیم. حرف‌هایی هم پیرامون آن می‌آوریم.

با این مدل نمی‌توان کشور را مدیریت کرد. یک چیزی دیگری که من خواندم، این بود که می‌گفتند اینها با تلگرام یک تفاهمی کردند و حجم زیادی از گرام تلگرام را خریداری کردند و الان دنبال این هستند که داخل کشور ترویج دهند.

شما با دوروف (مدیر تلگرام) جلسه داشتید؟

با آقای دوروف مجموعه‌های مختلفی جلسه داشتند.

شما خودتان در تهران جلسه داشتید؟

بله، جلسه داشتیم. این امر پنهان و پیچیده‌ای نبود.

توافقی که شد بعد از دی ماه بود؟

خیر. توافق نبود، مذاکره داشتیم. مذاکره برای سال‌های قبل است که شاید برای سال 93 یا 94 است. ما فقط با تلگرام که صحبت نمی‌کنم بلکه با خیلی از پرووایدرهای دنیا صحبت می‌کنیم و این طبیعت کار ما است. مگر شرکت نفت جمهوری اسلامی با فلان شرکت درباره چهارچوب کاری و صلادرات نفت صحبت می‌کند؛ این مسئله پیچیده‌ای نیست.

این نکته است که عدم برقراری ارتباط با حوزه بین‌الملل باید سوال شود؛ ما مطالب غلط را در ذهن مردم جا می‌اندازیم.

من به شما علاقه دارم؛ از چند جهت هم این که مدیر جوان از نسل ما هستید و هم علاقه شخصی به شما دارم، ولی یک چیزی را در جلسه‌ای شنیدم و به من برخورد! یکی از مسئولان کشور در جلسه‌ای گفت یعنی چه وزیر مملکت یک چیزی به فلانی بنویسد که این برای مملکت خوب نیست؛ این حرف غلطی نیست.

من امروز مجبور هستم توضیح دهم داستان چیست چون تا امروز بنا نداشتم درباره این صحبت کنم ولی امروز مطرح کردید و من هم توضیح می‌دهم.

آن روزی که این اتفاق افتاد و این چهارچوب رخ داد و کانال‌هایی که فعالیت تروریستی می‌کردند طبیعتاً بنا به دستور قضائی، مطالب و دستوراتی که امده بود را امور بین‌الملل ما به مدیریت تلگرام انعکاس داد که این کانال‌ها با این مستندات کارهای تروریستی انجام می‌دهند. مدیر تلگرام به خاطر فشار بین‌المللی که وجود داشت نگرانی داشت. من اگر این کار را انجام دهم طبیعتاً تحت فشار بین‌المللی قرار می‌گیرم. زمانی که در مذاکرات بین‌المللی و در مذاکرات پنهان به بن‌بست می‌رسید از ظرفیت افکار عمومی استفاده می‌کنید.

این کار اصل عزت بود که بنده توئیت کردم و عنوان کردم آقای دوروف شما که اعتقاد به این مسئله دارید، آیا زمان توقف این فعالیت‌ها نیست؟ این یعنی جلوی این را بگیرید. یعنی افکار عمومی کشور من، یعنی افکار عمومی بین‌المللی این سرویس‌دهنده و این فعالیت‌هایی که در رابطه با آن انجام می‌شود، اقدامات تروریستی است و این هم سند آن است. چرا متوقف نمی‌کنند؟

این موضع ضعف و ذلت است؟ متقابل این چیست؟ چه کسی این حرف‌ها را می‌زنند؟ عده‌ای از روز اول می‌گفتند نباید هیچ شبکه اجتماعی در کشور شکل بگیرد. مدینه فاضله برخی قطع اینترنت است. این خنده‌دار است ولی واقعاً این وجود دارد. در صحبت‌ها می‌توانید این را ببینید.

ما از این موضع ورود کردیم و در دعوای افکار عمومی ما برنده شدیم. او مجبور شد این کانال ها را ببندد.

شما فیلتر کردید دیگر؛

خب چرا فیلتر کردیم؟ چون او رفت ادامه داد، دوباره شروع کردند و دستور قضائی آمد و شورای امنیت ملی تصمیم گرفت بسته شود و ما هم بستیم.

پس نمی‌توان گفت شما برنده شدید.

ما برنده شدیم چون آن کانال بسته شد و کانال های دیگر او هم بسته شد. کانال‌های یک، دو و سه آمد و جلوی انها گرفته شد. چه تعداد از ایرانی‌ها از این کار حمایت کردند؟ در افکار عمومی همان روز، در فضای عمومی همان روز؟ چه اجماعی علیه این کانال ضد انقلاب با آن مصادیق ایجاد شد؟ ما این اجماع را حفظ کردیم؟ ما باید خیلی اقدامات انجام دهیم. ظرفیت فضای مجازی در کشور ظرفیت بسیار بالقوه‌ای است.

همین که این را می‌گویید و این را می‌پذیرید جای تقدیر دارد.

ما الان بستر را در فضای مجازی درست کردیم، 20 هزار میلیارد تومان در چند سال اخیر سرمایه‌گذاری برای توسعه پهنای باند در کشور هزینه شده است. آن چیزی که می‌توانستیم از آن دربیاوریم از دید من تا الان ده درصد منافع این توسعه را استخراج نکرده‌ایم. این فضای مجازی در کشاورزی ما، در انرژی ما، در مدیریت و حکمرانی خوب ما، در دولت الکترونیک موثر است. فضای مجازی کاربردها و مزایای اینچنینی دارد.

فضای مجازی فقط یک شبکه اجتماعی نیست. باید خیلی کارها کنیم که نکردیم. در رابطه با مسائل فرهنگی ما مخاطره‌ای که فرزند ما با آن روبروست، من فرزند دارم و ما در این حوزه کار کردیم و سرمایه‌گذاری می‌کنیم. آیا شرایط ما مطلوب است؟ نیست ولی همه اینها را نمی‌توان در یک قالب و با یک کلید و با یک اسم فیلترینگ برخورد کرد.

حرف شما درست است. من تائید می‌کنم ولی نمی‌توان همین طور رها کرد.

شما بفرمائید مخاطره فضای مجازی در کشور چیست؟ خیلی زیاد است. چکار کنیم؟ فیلتر کنیم. این راه‌حل نیست.

راه‌حل این نیست ولی باید فکری کنیم.

ما داریم عمل می‌کنیم. ما در رابطه با حوزه کودکان به صورت خاص عمل می‌کنیم.

آقای جهرمی شما فرزند دارید و من هم فرزند دارم. اجازه می‌دهید اینستاگرام را ببینند؟ نمی‌دهید.

نباید هم بدهیم. همین را باید جا بیندازید. نه اینکه نمی‌خواهید فرزند شما این را ببیند پس شبکه اجتماعی رادر کل کشور ببندید. این نکته است. شما باید زیست بومی درست کنید که آقای رنجبران با خیال راحت ابزار شبکه اجتماعی را دست بچه خود بدهد.

ین زیست بوم درست شده است؟

بله داریم درست می کنیم. در نمایشگاه الکامپ می‌رفتید می‌دیدید. عرض من بر این است. ترویج حوزه‌ای که انجام می‌شود بخشی از وظایف و ماموریت‌های ماست، بخشی از وظایف شما به عنوان رسانه‌ است. بخشی از وظابف من است که در این حوزه صحبت کنم. باید مسئله را جا بیندازیم.

از ابتدای دوره وزارت در رابطه به مسئله کودکان به صورت ویژه صحبت کردم. طرح جمهوری اسلامی در حوزه ساماندهی وضعیت کودک امسال در مجمع جهانی فناوری اطلاعات به عنوان طرح اطلاعاتی برتر شناخته شد. کلاهبرداری در فضای مجازی یک واقعیت است. فساد اخلاقی هست و جزو آفاتش هست. همه اینها راهکار دارد و باید فکر کرد و راهکار اول و آخر همه اینها فیلتر نیست. البته ما ایراد داریم.

من از مدیر روابط عمومی خواسته ام که این کار را بکند و کمپین راه بیاندازیم. دو هفته پیش من با طنزپردازان جلسه گذاشتم، آنها هم آمدند و لطف هم کردند و خیلی شعرهای نغزی در رابطه با فضای مجازی به خصوص فیلترینگ سروده بودند. انواع و اقسام انتقادات به زبان سلیس و برخی با فارسی سخت بیان شد.

صحبت‌ها را گوش کردم و حرف‌ها و انتقادات مردم بود، اما شرایط را برای آنها تشریح کردم و گفتم اتفاقات این است، دامنه موضوعاتی که جامعه باید به آن توجه کند این موارد است. من از شما درخواست می‌کنم که به این زوایا هم نگاه کنید.

شما متولد جهرم هستید. چند سالگی پدر را از دست دادید؟

سال 1388.

با آشنایی با یک آدمی که بعدها شهید شد مسیر شما متحول شد. شهید حسین‌زاده بودند. خودتان بفرمائید.

بله، مرحوم حسین زاده از گمنامان کشور بودند. کسی که به نظر من حق بزرگی بر گردن انقلاب داشت، منتهی هیچگاه از سفره انقلاب هیچ چیزی برداشت نکرد. 9 سال در زمان ستمشاهی در زندان بودند و 4 سال در زمان پس از انقلاب علی‌رغم اینکه مجروح شدند و 70 درصد جانبازی داشتند، در اسارت بودند و آن هم اسارت مفقودالاثری.

یعنی یک بار شهید شدند و اینجا برای ایشان سنگ قبر گذاشته بودند و مراسم  برگزار کردند. پس از آن در زمان آزادی اسرا و بازگشت آزادگان به کشور ایشان برگشتند و یک بمبی از انرژی و اخلاص بودند. در یک کلام، ذوب در خداوند متعال و ائمه اطهار بودند. همه حرکت‌ها و همه جهت و سوی مسائل زندگی ایشان حتماً به سمت مسیر الهی را می‌توانستید، ببینید.

برخی‌ها را می‌بینید یاد خدا می‌افتید. ایشان جزو آدم‌هایی بود که در هر حالی ایشان را می‌دیدید یاد خدا می‌افتادید.

در سفر مشهد با ایشان آشنا شدید؟

بله. ایشان بعد از اینکه به ایران بازگشتند با این که تیر در کمر داشتند و در 4 سال حالت نشسته در بدترین شرایط اسارت بودند، پاهای ایشان کار نمی‌کرد و روی ویلچر بودند ولی با آن اراده‌ای که داشتند، از روی ویلچر بلند شدند و با عصا راه می‌رفتند. از انرژی‌هایی که ایشان داشتند، این بود که مسیر پیاده‌روی تهران به مشهد را که آزاده‌ها می‌رفتند، ایشان تمام مسیر را پیاده می‌رفتند.

آن سالی که من مشهد رفتم با ایشان آشنا شدم و قدرت جاذبه ایشان ما را جذب کرد و  از همان 15 سالگی توفیق داشتیم خدمت ایشان باشیم و متاسفانه گوهر گرانبهایی را از دست دادیم. آزاده‌های شهرهای مختلف را سرکشی می‌کردند. می‌رفتند علی‌رغم این که مسئولیت مستقیمی در این حوزه نداشتند ولی مرتب دلسوز اینها بودند و مرتب به خانواده شهدا و آزادگان سر می‌زدند تا شرایطشان را ببینند.

یک مکانی بود که دفتر ایشان برای شنیدن دردودل‌های همه مردم بود. همه گروه‌ها و جناح‌ها و فعالین گروه‌های مختلف نزد ایشان حرف می‌زدند و از مشکلاتشان می‌گفتند و ایشان هم پیگیری می‌کردند. یک نور خاصی در وجود و سرشت ایشان بود و ما هم این توفیق را داشتیم که زمانی را در خدمت ایشان بودیم و از ایشان بهره‌مند شدیم.

ایشان باعث شد به وزارت اطلاعات بروید.

ایشان معرفی کردند.

برای هزینه مشهد خودتان کار می‌کردید؟

بله. این در جای دیگر فکر می‌کنم، بیان کردم و داستان این را گفتم. آن سالی که بنا شد ما به مشهد برویم، چه داستانی داشت و چه اتفاقی افتاد. بنا بود اردو برویم و اردو لغو شد و جمعی از آزاده‌ها می‌خواستند به مشهد بروند و آن شب اتفاقی به ما گفتند شما می‌آیید؟ من هم قبل از آن برای اردو کار کرده بودم. پدرم علاقه‌مند نبود من آن سفر را بروم برای اینکه مانعی جلوی پای من بگذارند گفت برای رفتن به مشهد باید هزینه را خودت دربیاری. من هم چند روز مشغول به کار شدم تا بتوانم این سفر را بروم.

آن سفر نقطه تحول ویژه‌ای در زندگی من بود که چه اتفاقی افتاد و چه چهارچوب‌هایی وجود داشت.

شما سه فرزند پسر دارید.

بله.

چند ساله هستند؟

سینا، پسر اولم امسال کلاس پنجم می‌رود و 11 سال دارد. پسر دومم علی است که امسال کلاس اول می‌رود. پسر سوم من محمد است که هنوز یک ساله نشده است.

خدا حفظشان کند. با حاج خانم چطور آشنا شدید؟

در دانشگاه آشنا شدیم. ایشان مهندسی برق می‌خواندند و ورودی 79 بودند و من ورودی 78 بودم. در دانشگاه با هم آشنا شدیم.

در کدام دانشگاه؟

دانشگاه شهید عباسپور.

مهریه چقدر بود؟

14 سکه.

شرطی نداشتید؟ شما یا ایشان؛

ایشان مهریه را 14 سکه نگذاشت، مهریه ایشان 5 شاخه گل به نیت 5 تن آل عبا بود و گفت من به زندگی شما به حفاظت آنها می‌آیم و به حمایت آنها بود و همواره شرط ما و چهارچوبی که در زندگی با هم داریم این 5 شاخه گل نماد است که از این مسیر خارج نشویم و بر همین پرچم و مدار باشیم.

شرط ویژه‌ای نداشتند و اتفاقاً خانواده ایشان خانواده‌ای بودند که شاید شرایط مناسب‌تری برای ازدواج نسبت به ما برای ایشان در آن زمان محیا بود، ولی ایشان در آن شرایط من را انتخاب کرد و من هم همواره به انتخاب ایشان افتخار می‌کردم و علاقه‌مند به این بودم که اعتمادی که شد و این چهارچوبی که ایجاد شد، پاسداشت کنم و حراست و حفاظت کنم.

خود شما چند خواهر و برادر هستید؟

تعداد زیادی هستیم. ما 6 برادر و یک خواهر هستیم. خانواده ما کلاً پسرزا است.

(می‌خندد) پس آن یک خواهر خیلی برای همه عزیز است.

بله. خواهر آخر است و بعد از من هستند. بسیار عزیز برای خانواده هستند.

جهرم هستند یا تهران؟

همه خانواده من جهرم هستند.

ند وقت به چند وقت سر می‌زنید؟ فرصت می‌کنید؟

بله. من قبلاً سالی 4 بار می‌رفتم و الان هم تلاش می کنم سر بزنم و یا خودم می‌روم و یا مادر را به تهران می‌آورم. ارتباط را داریم.

هر کسی وقتی دلش می‌گیرد یک خلوتی برای خودش دارد و اتصالات خاصی برای خود دارد. آقا جواد آذری جهرمی چه می‌کند؟

کار ما گیر می‌کند همواره یک وکیل و کفیل داریم که آن هم امام جواد (ع) و امام رضا (ع) هستند. هیچ وقت هم ما را در کار خود نگذاشتند.

نکته دیگری در این بخش ندارید؟ این که به جوانان بخواهید بگوئید. شنیدم کسانی که هم‌سن و سال های ما هستند و سمت‌های سختی می‌گیرند، تماس می‌گیرید و روحیه می‌دهید.

بله، باید همین اتفاق بیفتد. جوان نیاز به حرف ندارند. آنقدر حرف زدیم و عمل نکردیم که امروز نتیجه را می‌بینیم. نیاز به عمل دارند و ان‌شاالله بتوانیم برای آنها خوب کار کنیم. جوانانی که در مجموعه‌های مختلف مشغول به کار می‌شوند اگر مطلع شوم حتماً با آنها تماس می‌گیرم. معاون وزیر باشند یا مسئولیت سازمانی را بپذیرند، قوت قلب می‌دهم و می‌گویم اگر مشکلی داشتید من در دولت هستم و روی من حساب کنید.

فرقی نمی‌کند در دولت باشد یا هر جای دیگر باشد، در هر صورت اگر به این درک برسیم که جامعه نیاز به پوست‌اندازی در مدیریت و در شیوه اداره کشور دارد طبیعی است در این چهارچوب بیشتر توجه می‌کنیم و به عنوان واجب نگاه می‌کنیم.

شما وزارت اطلاعات که می‌رفتید نگران نبودید که مثلاً برچسب اطلاعاتی و امنیتی بر روی شما بچسبد؟

مگر برچسب بدی است؟

من نمی‌گویم بد است یا خوب، ولی بالاخره یک برچسب است.

بالاخره کسی که در یک مجموعه‌ای کار می‌کند، طبیعی است که همه شواهد و جوانب را می‌پذیرد. این هم از آن نکاتی است که باید نسبت به آن بررسی جدی شود. در همه دنیا و حتی در کشور ما مجموعه‌های امنیتی، نمی‌گویم اشتباه ندارند، قطعاً هر مجموعه امنیتی اشتباه دارند و اجحاف در حق مردم ممکن است انجام دهند، ولی بسیاری از بچه‌های وزارت اطلاعات، زندگی و جوانی و همه انرژی که می‌توانند داشته باشند، در سخت‌ترین شرایط خودشان را قرار دادند تا زندگی مردم دچار آسیب نشود. در کشوری که در وسط بحران‌های مختلف قرار دارد.

ببینید در مرزها شرایط چگونه است. چه میزان دشمن داریم؟ می‌بینیم در کشوری که حجم بسیار کمتری از دشمن را دارد چگونه یک کشور به هم می‌ریزد. اینها با مجاهدت و خاموشی و گمنامی واقعاً مردم را در مقابل این موضوعات محافظت می‌کنند. بسیاری از دسیسه ها کشور را دفع می‌کنند که حتی صدای آن بیرون نمی‌آید. هیچگاه منتشر نمی‌شود البته آن چه منتشر می‌شود اشتباهات آنهاست، برخی مواقع اشتباهاتی صورت می‌گیرد ...

که آن اجتناب‌ناپذیر است.

می‌شود اجتناب کرد ولی آن هم به مسائلی بازمی‌گردد که باید پیشگیری کرد. این که اینها همواره در شرایطی قرار می‌گیرند که در سختی‌ها، سختی‌ها برای آنها است و وقتی در بیرون اجتماع هم می‌آیند برچسب می‌زنیم و می‌گوییم اینها امنیتی هستند. اگر امنیتی هستند گناه نکرده‌اند که امنیتی شدند. همه پرسنل وزارت اطلاعات هم که اشتباه نکرده‌اند. اتفاقاً اگر ما شجاعت داشته باشیم و اشتباهات مجموعه را بگوئیم و با آن برخورد کنیم و در مسیر درست ببریم، این مشکل برطرف می‌شود، ولی عمده پرسنل وزارت اطلاعات و اکثر انها نیروهایی هستند که واقعاً اهل مجاهدت روزانه و شبانه، معتقد به نظام، معتقد به مردم، پیگیری کننده حقوق مردم هستند.

خوب است آدم‌هایی که در وزارت بوده اند سمت‌های دیگری بگیرند؟

اگر تخصص را داشته باشند چرا نیایند؟ آن‌ها هم آدم هستند. آنها هم ظرفیتی دارند.

یعنی الزاماً نمی توان در چهارچوب وزارت اطلاعات تعریف کرد.

خیر. نه این که بگوئیم هر کسی که در وزارت اطلاعات بوده است توانمندی دارد مسئولیت بگیرد و نه این که بگوئیم در وزارت نباید مسئولیتی بگیرد. این برچسب امنیتی برچسبی است که خودمان در داخل درست کرده ایم.

یک طرحی که وقتی شما آمدید اوج گرفت "ریجستری" بود. از این حرکت راضی هستید؟

بخش‌هایی که باید به سرانجام می‌رسید تاکنون خوب به سرانجام رسیده است. از ناجا و گمرک در همکاری انتظار بیشتری داریم.

الان مهم‌ترین مانع را این دو می‌دانید؟

مانع نیستند. همکاری کنند خیلی موفق‌تر خواهد بود.

چیزی را من دیدم که در قضیه ریجستری کنترل دلالی‌هایی که برای گوشی موبایل می‌شود و اینکه در این مسیر بتوان کنترل کرد.

بله، الان نخواستم باز کنم ولی شما سوال کردید. گوشی مسافری تبدیل به چهارچوبی به دلالی شده و به مردم اجحاف می‌کنند و دلیلش این است که گوشی دست دوم را می‌آوردند، ولی نکته‌ای که وجود دارد، این است که گوشی مسافربری را اگر نمی‌توانیم دقیق کنترل کنیم به دلیل عدم اتصال سامانه به ناجا است. اگر ناجا به صورت درست به ما متصل شود می‌توانیم این پدیده را کنترل کنیم.

شدنی است؟

بله.

پرسپولیسی هستید؟

نه این که پرسپولیسی و یا استقلالی باشم ولی بازی هر دو را تماشا می‌کنم.

محافظه‌کاری نکنید.

نه محافظه‌کاری نمی‌کنم. پسرهای من پرسپولیسی هستند.

پدر پرسپولیسی است که پسرها هم پرسپولیسی می‌شوند.

بله، الزامی نیست. هر دو بازی‌ها را می‌بینم و پسرهای من هر دو علاقه‌مند به پرسپولیس هستند. هیچ تشویقی از سمت من نبوده است.

اهل فوتبال هستید؟

بله. من فوتبال هم بازی می‌کنم.

استعفا که نمی‌دهید؟ چون یک بار رفته بودید که استعفا بدهید

این هم بالاخره بحث رسانه‌ای است، من هیچگاه استعفا ننوشتم.

ولی رفتید در دفتر رئیس‌جمهور نشستید.

بالاخره صحبت کردیم و این به معنای استعفا نیست. مسیر اینکه ما در برابر مشکلات کوتاه بیاییم ان‌شاالله هیچگاه به شرایطی نرسد که کوتاه بیاییم و عقب بنشینیم. باید ایستاد و با سختی مقابله کرد و بالاخره خانواده ما در شرایط انقلاب، سهم کوچک و ناقابلی در این شرایط داشته است. همه مردم هم سهم داشته اند. مسئولیتی هم بر دوش ما است.

شاید یکی از مهمترین مسئولیت‌هایی که امروز بر دوش من است،این است که خواسته یا ناخواسته، خوشایند یا ناخوشایند، ما نماد فعالیت جوانان شده‌ایم. اگر من امروز کم بیاوریم طبیعتاً همه می‌گویند دیدید جوانان نتوانستند. این بار مسئولیت روی دوش من بیشتر است و تلاش من بر این است که جدای از مسائل دیگر که احساس مسئولیت می‌کنم، بتوانم این مسئله را تا زمانی که برعهده ما است درست انجام دهیم و یک روزی بالاخره به اتمام می‌رسد.

دیدار شما با آقا هم فکر می‌کنم جالب بوده است. آقا توصیه خاصی کردند؟

در آن حدی که دفتر ایشان صلاح دیدند منتشر کردند و نشریه «خط حزب‌الله» مطلب را زدند. نگاه ایشان بر این بود که کشور نیازمند همین مجاهدت های جوانانه است و خیلی ابراز محبت و بزرگواری ایشان برای من سرمایه بزرگی است و همواره خود را مدیون حمایت‌ها و نگاه مثبت ایشان به جوانان می‌دانم و ان‌شاالله بتوانیم مطالبی که مدنظر ایشان در مسیر توسعه کشور است که راهگشا است عمل کنیم و توجه ویژه به فرمایشات و نوع نگاه ایشان داشته باشیم.

عبا از ایشان هدیه گرفتید.

بله.

خوش به سعادت شما.

ان‌شاالله موفق باشید و برای شما آرزوی توفیق می‌کنیم. خیلی لطف کردید. من خداحافظی می‌کنم. برنامه با دست‌خط ایشان تمام می‌شود.

دست نوشته آذری جهرمی در برنامه

«به نام خدا

ایران اسلامی با تکیه بر جوانان ارزشمند خود، پله‌های ترقی در دنیا را خواهد پیمود.

ان‌شاالله »

منبع: مهر