صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۱ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۲۴۰۶۵
تاریخ انتشار: ۳۹ : ۱۹ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۷
فارین پالیسی بررسی کرد:
دولت ترامپ با اعمال مجدد تحریم‌ها (که تمامی آن پس از امضای توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ م. لغو شده بودند) و ائتلاف سازی و تحمیل حداکثر فشار علیه تهران درصدد هست تا زمینه تغییر رفتار ایران را فراهم کنند. همانطور که در توئیت با عصبانیت ترامپ در ۲۲ جولای شاهد بودیم، وی خواهان این است تا با کاربرد حداکثرسازی فشار، تهران را به پذیرش توافق بزرگتر و بهتر وادار کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

فارین پالیسی نوشت: دولت ترامپ با اعمال مجدد تحریم‌ها (که تمامی آن پس از امضای توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ م. لغو شده بودند) و ائتلاف سازی و تحمیل حداکثر فشار علیه تهران درصدد هست تا زمینه تغییر رفتار ایران را فراهم کنند. همانطور که در توئیت با عصبانیت ترامپ در ۲۲ جولای شاهد بودیم، وی خواهان این است تا با کاربرد حداکثرسازی فشار، تهران را به پذیرش توافق بزرگتر و بهتر وادار کند.

به گزارش «انتخاب»، در ادامه این گزارش آمده است: ترامپ در این زمینه با شکست روبرو خواهد شد، زیرا که نه تنها متحدان اروپایی این کشور با تصمیم او در خروج از توافق هسته‌ای و بازگشت تحریم‌ها مخالفت کرده اند، بلکه روسیه و چین، دیگر اجازه نخواهند داد تا ایران منزوی شود. در واقع ایران بر اساس سنت دیرینه خود درصدد است تا علیه غیرقابل اعتماد بودن کشور‌های غربی به سمت اتحاد با کشور‌های روسیه و چین حرکت کند. در این راستا اولین میزبان سفر دیپلماتیک محمد جواد ظریف پس از خروج آمریکا از برجام برای تضمین تداوم توافق هسته ای، پکن و مسکو بود.

پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ م؛ و سرنگونی رژیم شاه مورد حمایت آمریکا، ایران در صحنه بین الملل در شرایط انزوا قرار گرفت. پس از شکل گیری بحران گروگان گیری و مواضع ضد غربی مقامات ایران، دولت آمریکا به قطع روابط با ایران پرداخت و برای مهار آن به همکاری با متحدانش پرداخت. به سرعت آمریکا و اروپا که زمانی جز شرکای اصلی ایران بودند، روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی خود را با این کشور متوقف کردند. در نتیجه تهران به گسترش روابط با چین و روسیه سوق پیدا کرد.

در دهه‌های پس از انقلاب ۱۹۷۹ م. تهران، روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی با پکن و مسکو را تقویت کرده است. چین یکی از حامیان تهران در جنگ ایران و عراق بود و این کشور نقش گسترده‌ای را در تامین تسلیحات و تجهیزات نظامی به تهران ایفا می‌کرد. پس از پایان جنگ، نقش چین در بازسازی ایران به طور خاص در پروژه‌های زیرساختی و تامین کالا‌های مصرفی گسترش پیدا کرد. در این دوره همچنین روسیه هم در توسعه زیرساخت‌های بندر، ریلی و بخش هسته‌ای ایران نقش گسترده‌ای داشت.

در نتیجه پس از افشای جنبه‌های پنهانی برنامه هسته‌ای ایران در دهه ۲۰۰۰ م. مسکو و پکن تمایلی نداشتند تا در تلاش‌های بین المللی برای تحریم و انزوای ایران مشارکت کنند. اما دو کشور، از انزوای ایران برای توسعه جای پا و نفوذ خود در این کشور نهایت بهره برداری را انجام دادند. در مقابل هم ایران از این روابط برای کاهش اثربخشی تحریم‌های آمریکا استفاده کرد.

اما همکاری با دو غول بزرگ برای تهران آنچنان هم آسان نبوده و از غیرقابل اعتماد بودن و محصولات بی کیفیت و غیراستاندارد چین و روسیه هیچ گونه رضایتی نداشته اند. در این راستا می‌تواند به تکمیل نیروگاه هسته‌ای بوشهر توسط مسکو اشاره کرد که بیش از ۱۹ سال طول کشید یا ساخت خط مترو توسط پکن اشاره کرد که نخستین خط آن ۵ سال پس از توافق امضا شده اجرایی شد.

در سال ۲۰۱۲ م. دولت ایران تصمیم گرفت تا اقتصاد خود را به روی جهان بگشاید. به همین ترتیب روابط خود را با غرب بهبود بخشید. هدف ایران از بازگشت به میز مذاکره، عادی سازی وضعیت خود در صحنه بین الملل، دسترسی به بازار‌های بین المللی و تامین کنندگان بیشتر، محصولات اروپایی با کیفیت بالاتر و روابط جامع‌تر با مسکو و پکن بود. سابقه تاریخی حاکی از این است که ایران نمی‌تواند تنها به غرب تکیه کند. بنابراین، ایران به ایجاد و تعمیق روابط خود با روسیه و چین ادامه دادند.

در طی چند سال گذشته، روسیه با مشارکت در ساخت برنامه نیروگاه هسته‌ای بوشهر و فروش هواپیما و قطعات آن نقش مهم و تعیین کننده‌ای در توسعه صنعت هسته‌ای و هوافضا ایران ایفا کرده است. به طور فزاینده آن‌ها از فعالیت‌های منطقه‌ای ایران در خاورمیانه و آسیای جنوبی که مهم‌ترین آن حمایت از بشار اسد در مقابل مخالفان و گروه‌های شورشی در سوریه است حمایت و پشتیبانی کرده اند.

وابستگی انرژی چین و طرح کمربندی جاده چین، ایران را به شریک بسیار جذاب چین تبدیل کرده است. پکن نقش مهمی در ایجاد زیرساخت‌های ایران از جمله برق، سدسازی، کارخانه سیمان، کارخانه فولاد، کشتی سازی، اتوبان و فرودگاه ایفا می‌کند. همکاری دفاعی از جمله تجارت تسلیحات و تکنولوژی و تمرینات نظامی مشترک به طور فزاینده بخش گسترده‌ای از روابط ایران با چین در خلیج فارس و روسیه در دریای خزر را پوشش می‌دهد.

توافق هسته‌ای ایران، پیگیری ابتکار مشترک با روسیه و چین را آسان‌تر کرد، اما فروپاشی برجام آنچنان تاثیری بر مناسبات دو کشور با ایران ندارد. هر دو کشور حضور طولانی مدتی در بازار ایران داشته اند و هر دو درصدد راه‌هایی برای حفاظت از بانک‌های دولتی و غیردولتی خود در مقابل تحریم‌های آمریکا هستند.

در حالی که آمریکا، مصرف کنندگان نفت ایران را تشویق می‌کند تا ماه نوامبر، واردات نفت از ایران را به صفر برسانند، اما چین نه تنها با این مسئله مخالفت کرده، بلکه درصدد واردات نفت از ایران بر پایه یوان است تا خود را از تبادلات بر پایه دلار جدا کند. به همین ترتیب در ماه آوریل، روسیه تلاش کرد تا از پول ملی برای پرداخت واردات نفتی ایران استفاده کند، زیرا چنین اقداماتی توانایی آمریکا را برای اعمال موثر تحریم‌های علیه ایران و کشور‌های دیگر را در آینده، محدود خواهد کرد. همچنین شرکت ملی نفت چین برای همکاری مشترک با ایران در میدان پارس جنوبی – که شرکت توتال فرانسه از آن خارج شده بود – اعلام آمادگی کرد.

در حالی که ایرانی‌ها همچنان نسبت به روسیه و چین بدگمان هستند، اما چاره‌ای جز همکاری با آن‌ها ندارند. برای نمونه، پس از خروج آمریکا از برجام و توقف فروش هواپیما توسط شرکت‌های بوئینگ و ایرباس، دولت روسیه مذاکراتی را برای فروش هواپیمای مسافربری آغاز کرد و در آوریل برای فروش به توافقاتی دست یافتند.

روسیه و چین به طور موثر توانسته اند با حمایت‌های سیاسی، کمک دفاعی و اقتصادی از انزوای کامل ایران جلوگیری کنند و تلاش‌های غربی برای فشار به تهران را تضعیف کنند. این بدان معناست که ترامپ با هدف انزوای ایران، درصدد تحمیل حداکثر فشار است تا این کشور را مجبور به بازگشت به میز مذاکره کند تا به یک توافق مطلوب‌تر دست پیدا کند که این امر تا حدودی غیرعملی است؛ زیرا انزوا زمانی موثر خواهد بود که از سوی بازیگران اصلی جامعه بین الملل پیگیری شود. امروز، ایران و شرکایش می‌توانند اثرات فروپاشی توافق هسته‌ای را کاهش دهند؛ بنابراین با توجه به منافع استراتژیک روسیه و چین در ایران، فشار‌های بی پایان آمریکا برای آن‌ها اثری نخواهد داشت.