صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۱۹۹۰۱
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۲۰ - ۲۹ تير ۱۳۹۷
بنا به اطلاعات مرکز آمار ایران، وسعت جنگل مای ایران در سال ۱۹۰۰ در حدود ۱۹ میلیون هکتار بود اما این رقم تا سال ۲۰۱۲ به ۱۴.۴ میلیون هکتار کاهش یافته است. بر پایه اطلاعات موسسه اقتصاد تجارت، تا سال ۲۰۱۵ ،مناطق جنگلی ایران به ۱۰.۷میلیون هکتار کاهش یافته و نابودی ۴۳ درصدی از سال ۱۹۰۰ داشته‌اند. بیشترین بخش مناطق جنگلی بازمانده در کوه مای البرز در نزدیکی دریای خزر و در کوه مای زاگرس واقع شده‌اند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مرکز پژوهشی آمریکایی آتلانتیک در گزارشی وضعیت بحران زیست‌مجیطی ایران را شرح داده و عنوان کرده: ایران تعداد زیادی کارشناس بسیار شایسته در همه رشته مای مربوط به محیط‌زیست دارد. اما درصد ناچیزی از سیاست‌گذاران، متعهد به اتخاذ تصمیم‌گیری مای سیاسی و مالی در سطوح بالای دولتی هستند.

این بخشی از مقاله دیوید لیلین اکولوژیست در مرکز پژوهشی آمریکایی آتلانتیک درباره بحران‌های زیست‌محیطی در ایران است؛ او در مقاله «تخریب محیط‌زیست و نابودی حیات‌وحش در ایران» که به‌تازگی منتشر شده روند تاریخی به وضعیت محیط‌زیست ایران نگاه می‌کند تا علل و راهکارهای بحران محیط‌زیست ایران را بررسی کند.

لیلین در این مقاله تغییرات زیست‌محیطی ایران را به چند بخش تقسیم کرده وضعیت محیط‌زیست ایران در بیش از صد سال پیش، چالش‌هایی که ایران اکنون با آن روبرو است و راهکارهای آن.

چقدر منابع طبیعی داشتیم؟

پیش از انقلاب صنعتی وضعیت محیط‌زیست و منابع طبیعی ایران مانند دیگر مناطق جهان بسیار خوب بود.

به‌طوری‌که در سال ۱۸۴۵ میلادی یک سرهنگ فرانسوی به نام فوری یر وضعیت حیات‌وحش استان خراسان را اینگونه توصیف کرده بود: «تقریباً تصور آن انبوه حیوانات قابل صید غیرممکن است. انواع کبک و هوبره در این دشت‌ها به فراوانی یافت می‌شود. ببر بنگال هم اینجا و آنجا دیده می‌شود اما پلنگ، کفتار، گرگ، شغال و روباه فراوان است. من هرگز پیشتر آن همه غزال را یک جا ندیده بودم. دشت پر از آن هاست، هر گله ای شامل چند هزار راس است.»

در این رابطه در مقاله منتشر شده در آتلانتیک آمده است:‌ «کوه مای زاگرس از درختان بلوط پوشیده بودند و جمعیت گسترده قوچ و بز کوهی، خرس، گراز، پلنگ و گوزن زرد را در خود جای داده بود. شیر ایرانی نیز در مرزهای جنوبی ایران تا اواخر قرن نوزدهم وجود داشت و قوها و مرغابی ها به هنگام کوچ، آسمان سیبری تا آفریقا و آفریقا تا سیبری را تیره می کردند.»

انقلاب صنعتی؛ دوران نابودی

اما این وضعیت در سال‌های بعد آرام آرام تغییر کرد و علت این موضوع هم چیزی جز انقلاب صنعتی نبود، این انقلاب که در بین سال‌های ۱۸۲۰ تا ۱۸۴۰ میلادی انجام شده بود سال‌ها بعد تاثیرش را روی محیط‌زیست ایران و جهان گذاشت.

اصلی‌ترین پیامد این انقلاب افزایش شدید جمعیت در جهان بود، این باعث شد تا کشورهای اروپایی از منابع طبیعی خود و کشورهای دیگر استفاده کنند تا نیاز این جمعیت زیاد را تامین کنند، ایران هم یکی از این کشورها بود.

لیلین در این رابطه در مقاله‌اش نوشته است: «در زمان جنگ جهانی دوم نیروهای اشغال‌گر با تفنگ‌های مدرن و جیپ در دشت‌ها به تعقیب غزال پرداختند و شکار شبانه معمول شد. این باعث نگرانی برخی از شکارچیان حرفه‌ای ایران شد.»

شروع نجات محیط‌زیست در ایران

از اوایل قرن بیستم، برخی اقدامات برای نجات محیط‌زیست انجام شد، به‌طوری در سال ۱۹۲۸ میلادی برای اولین بار در قانون مدنی کشور، قوانینی در رابطه با شکار مطرح شد.

اما این روند آنقدر جدی نبود تا اینکه سرانجام بعد از تخریب و نابودی بخشی از محیط‌زیست ایران پس از انقلاب صنعتی در سال ۱۹۵۷ کانون شکار ایران تشکیل شد. این اتفاق نتیجه کوشش مای بازرگان ثروتمندی به نام منوچهر ریاحی و کمک شاهپور عبدالرضا برادر ناتنی محمدرضا شاه بود.

این اتفاقات درست همزمان با شروع نهضت محیط‌زیست در اروپا و آمریکا آغاز شد به‌طوری‌که در سال ۱۹۶۰ در انگلیس وزارت محیط‌زیست تشکیل شد.

لیلین در این رابطه نوشت: افکار عمومی مخالف این برنامه( کانون شکار) بود زیرا باور عمومی بر آن بود که شکار، پرندگان، و آبزیان، مانند هوا و آب، نعمت خدادادی محسوب می‌شوند و مشمول مقررات نیستند. بااین‌حال، طرح و ایده موردحمایت کامل شاه قرار گرفت و مجلس نیز آن را تصویب کرد.

او افزود:‌ « در ابتدا، دولت از" کانون شکار" حمایت مالی نکرد؛ ریاحی به‌تنهایی بخش بزرگی از بودجه را تقبل کرد و مدیران استانی نیز به‌طور داوطلبانه خدمت می کردند.»

تشکیل سازمان محیط‌زیست و روزهای خوب محیط‌زیست ایران

سپس این کانون شکار به سازمان صید و شکار و سرانجام در سال ۱۹۷۱ بعد از ادغام با اداره محیط‌زیست سازمان محیط‌زیست ایران تشکیل شد.

طی سال‌های دهه ۱۹۷۰ ،سازمان حفاظت محیط‌زیست با دانشگاه دولتی کلرادو درزمینهٔ مای بسیاری از جمله مواردی که مشاوران آمریکایی به کارکنان ایرانی درزمینهٔ مای مدیریت کمک می کردند، همکاری داشت. فن‌آوری مای سرشماری هوایی برای نظارت بر جانوران بزرگ در مناطق حفاظت شده‌ایجاد شدند تا مشخص شود که کدام جمعیت جانوری از شکار کنترل شده بهره مند می‌شود

در این رابطه در مقاله مرکز پژوهشی آتلانتیک آمده است:‌ «در اواخر دهه مای 1960 و 1970 ،سازمان حفاظت محیط‌زیست - به کمک پژوهشگران دانشگاه دولتی کلرادو - سهمیه‌ای برای مجوز شکار در پارک مای حیات‌وحش و مناطق تحت حفاظت ایجاد کرد.»

لیلین در ادامه نوشت:  « فیروز، رییس سازمان محیط‌زیست همچنین تمرکز خود را بر فرسایش خاک در مراتع و چراگاه مای کنترل نشده حیوانات خانگی، اعمال کشت و زرع عقب افتاده قرار داد. بیابان زائی در اطراف کویر لوت و نمک نیز از جمله مسائل نگران کننده بود.»

مشکلات زیست‌محیطی دیگری هم مثل افزایش سرعت تخلیه سرعت‌های آب، رها شدن قنات‌ها و ... در آن زمان وجود داشت.

افول دوباره محیط‌زیست

اما در این میان درگیری ایران با مسائل سیاسی مختلف، جنگ و ... باعث شد تا محیط‌زیست دوباره فراموش بشود.

اکولوژیست آمریکایی در این رابطه نوشته است: « کارایی سازمان حفاظت محیط‌زیست شروع به کاهش کرد. با در نظر داشتن دیگر چالش مای فوری داخلی و منطقه ای که ایران با آن مواجه بود، سازمان حفاظت محیط‌زیست از بودجه ناچیز  به شدت آسیب دید.»

این محقق توضیح داد:‌ «حیوانات شکاری و جمعیت پرندگان نابودشده‌اند. مراتع و دشت‌ها مورد تاخت و تاز و چرای بیش از حد گوسفندان اهلی قرار گرفته اند که این امر به‌نوبه خود به تخریب و بیابان زائی، کاهش کارایی خاک، و هجوم گونه مای گیاهی مضر انجامیده است. یوزپلنگ‌ها که اکنون در مناطق حفاظت شده خوراک کافی نمی‌یابند، برای یافتن غذا مجبور به طی مسافت طولانی هستند که در این راه یا براثر تصادف با ماشین و یا به دست چوپان‌ها کشته می‌شوند.»

و مشکلاتی که حالا آن‌ها را می‌بینیم

این اتفاقات، مدیریت غلط و شاید تغییراقلیم باعث شده‌اند که ما اکنون پیامدهای آن‌ها را ببینیم. لیلین این مشکلات را به ۵ دسته تقسیم می‌کند: آلودگی آب‌وهوا، کمبود منابع آب، جنگل‌زدایی و بیابان‌زایی، تالاب‌ها و جابه‌جایی جمعیت روستایی.

*آلودگی آب‌وهوا

شاید بتوان  وضعیت کنونی استان خوزستان را در این کلمه خلاصه کرد؛ آلودگی آب‌وهوا. وضعیت آلودگی منابع آبی امسال در این استان به شکلی بود که مردم اعتراضات گسترده‌ای نسبت به آن انجام دادند.

در این رابطه در تحقیق مرکز پژوهشی آمریکایی آمده است: «در سراسر ایران، پساب صنعتی و خانگی و فاضلاب به‌ویژه فاضلاب بیمارستان‌ها خاک، رودخانه و آب زیرزمینی را آلوده می‌کنند. کمتر از چهل درصد جمعیت کشور به تجهیزات تصفیه پساب دسترسی دارند و استفاده از آب بطری بسیار معمول است. بر اساس تحقیقات اخیر، ایران جزو کشورهایی است که بیشترین میزان آب تصفیه نشده فاضلاب‌ها را برای آبیاری کشاورزی استفاده می‌کند و از این راه بهداشت میلیون‌ها شهروند را در معرض خطر قرار داده است.»

آلودگی هوا هم که یکی از مشخص‌ترین مشکلات زیست‌محیطی کشورمان است، شهرهای بزرگ زیادی از ایران درگیر آلودگی هوا هستند و در استان‌های جنوبی هم که بحران گرد و خاک وجود دارد.

*کمبود منابع آب

یک حساب‌وکتاب ساده نشان می‌دهد که میزان منابع آبی در ایران بسیار بحرانی است.

با در نظر گرفتن آخرین آب وزارت نیرو منابع آب ایران ۸۸میلیارد مترمکعب است سرانه آب در ایران ۱۱۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر است.

براساس شاخص فالکن مارک که یکی از معروف‌ترین شاخص‌ها برای اندازه گیری سرانه آب یک کشور است اگر سرانه آب کمتر از ۱۷۰۰مترمکعب باشد آن کشور درگیر تنش آبی است، اگر این میزان کمتر از ۱۰۰۰ و ۵۰۰ مترمکعب بود کشور دچار کم یابی و کم‌یابی مطلق آب می‌شود.

لیلین در این رابطه نوشت:‌ «محیط‌زیست ایران از ساخت سدهای بی‌رویه‌ای که تعدادی از آن‌ها مسیر رودخانه‌ها را منحرف کرده و باعث تخریب چشمگیر محیط‌زیست شده‌اند، آسیب بسیار دیده است. به‌عنوان‌مثال، سد گتوند در خوزستان بر روی یک تپه نمکی بنا شده است. در نتیجه آبی که اکنون به کارون، طولانی‌ترین رودخانه ایران، می‌ریزد، پرنمک است و زیستگاه‌های بسیاری را تخریب کرده است.»

او ادامه داد:‌ «در مجموع، مانند غرب ایالات متحده در جریان قرن نوزدهم و بیستم، منابع زیرزمینی خودسرانه و بی‌رحمانه خالی شده‌اند. همچنین آب مای سطحی، به‌جای آنکه اجازه داده شود مسیر طبیعی خود را که نتیجه میلیون‌ها سال تغییرات طبیعی زمین است طی کنند، هدفمندانه به‌جاهای خاصی منحرف شده‌اند.»

*جنگل‌زدایی و بیابان‌زایی

بنا به اطلاعات مرکز آمار ایران، وسعت جنگل مای ایران در سال ۱۹۰۰ در حدود ۱۹ میلیون هکتار بود اما این رقم تا سال ۲۰۱۲ به ۴.۱۴میلیون هکتار کاهش یافته است. بر پایه اطلاعات موسسه اقتصاد تجارت، تا سال ۲۰۱۵  ،مناطق جنگلی ایران به ۷.۱۰میلیون هکتار کاهش یافته و نابودی ۴۳ درصدی از سال ۱۹۰۰ داشته‌اند. بیشترین بخش مناطق جنگلی بازمانده در کوه مای البرز در نزدیکی دریای خزر و در کوه مای زاگرس واقع شده‌اند.

این موضوع علل زیادی دارد که ناشی از سیاست‌های قبل و بعد از انقلاب است.

در این مقاله در این رابطه آمده است:‌ «در دوران پهلوی توسعه کشاورزی به‌ویژه به پوشش جنگلی آسیب رساند. در استان خوزستان، زمین مای جنگلی به زمین مای کشت تنباکو، خشخاش و نیشکر تبدیل شدند. در گیلان درختان جنگلی قطع شدند تا چای، برنج و تنباکو کشت شود. بهره‌برداری مای مشابه در مازندران منجر به انقراض گونه ببر ایرانی شد، آخرین آن‌ها در دهه ۱۹۵۰ مشاهده شده‌اند.

از انقلاب به بعد، جنگل مای ایران قربانی تخریب فزاینده هستند. به گفته معاون سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، در حدود یک‌میلیون هکتار از جنگل مای اکولوژیکی غنی زاگرس براثر پیامدهای تغییرات اقلیمی نابود شده‌اند.»

تالاب‌ها

وضعیت تالاب‌های ایران هم اصلاً خوب نیست و اصلی‌ترین نمونه این موضوع دریاچه ارومیه است. این دریاچه سال‌ها است که خشک‌شده و احیای آن هم روند بسیار سختی داشته و هزینه بسیار زیادی صرف این موضوع شده است.

لیلین دراین‌باره نوشت:‌ «تالاب‌ها بخش مهم هر اکوسیستمی محسوب می‌شوند و مزایا و ارزش مای منحصربه‌فرد زیست‌محیطی، اجتماعی، و اقتصادی ایجاد می‌کنند. تلاش‌ها برای رسیدگی به موضوع خشک شدن تالاب‌ها، به‌طور مشخص در مورد دریاچه ارومیه در جریان است. بااین‌حال به گفته تجریشی معاون سازمان حفاظت محیط‌زیست، ۱۸ تالاب ایران به‌کلی خشک‌شده‌اند و ۲۴ تالاب هم در وضعیت وخیمی قرار دارند.»

جابه‌جایی جمعیت روستایی

مهاجران خشک‌سالی شاید یکی از اصلی‌ترین پیامدهای خشک‌سالی ایران است که به خوبی دارد مشاهده می‌شود.

به گزارش ایسنا علی‌محمد شاعری نماینده مردم بهشهر، نکا و گلوگاه چند  روز پیش در این رابطه گفته بود: توسعه ‌نامتوازن و ناعادلانه در کشور شکل گرفته است و به همین دلیل استان مای کمتر توسعه‌یافته به استان مای توسعه‌یافته مهاجرت می‌کنند و تا زمانی که توسعه متوازن و پایدار در هر منطقه شکل نگیرد نمی‌توانیم از پدیده مهاجرت جلوگیری کنیم.

چه راهکاری داریم؟

برای پاسخ دادن به این سؤال ابتدا باید به این سؤال پاسخ داد که اصلاً راه نجاتی وجود دارد یا نه، لیلین خبر خوبی در این رابطه دارد.

او دراین‌باره توضیح داد: «وضعیت محیط‌زیستی ایران فاجعه‌بار است اما یک سره ناامید کننده نیست. باگذشت زمان - در صورت اجرای برنامه مای معقول حفاظت و مدیریت - پوشش گیاهی و حیات‌وحش پارک‌ها و مناطق حفاظت شده از جمله رودخانه‌ها و تالاب‌ها می‌تواند جان تازه‌ای بیابد. به‌عنوان اقدام فوری، سازمان حفاظت محیط‌زیست باید محدوده مناطق حفاظت شده‌ای را که به علت نبوِد کافی آب و غذا رویش پذیر نیستند کاهش دهد.»

او در ادامه مقاله خود برخی راهکارهای نجات را معرفی کرده است: «ایران تعداد زیادی کارشناس بسیار شایسته در همه رشته مای مربوط به محیط‌زیست دارد. اما درصد ناچیزی از سیاست‌گذاران، متعهد به اتخاذ تصمیم‌گیری مای سیاسی و مالی در سطوح بالای دولتی هستند. واضح است که رهبران ایران باید به اتفاق‌نظر درزمینهٔ باز توسعه محیط‌زیست برسند و برنامه مای عملیاتی مناسب و پاسخگوی زمان را بپذیرند و اعمال کنند.».

این بوم‌شناسی است آمریکایی در ادامه آورد: « به‌عنوان بخشی از برنامه بازسازی توسعه کشور، دولت باید مشخص کند که واردات کدام گونه محصولات کشاورزی و محصولات دیگر از نظر اقتصادی به صرفه‌تر از تولید داخلی است . کارکرد کنونی ناکارا و پرهزینه است.»

منبع: خبرآنلاین