صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۸ شهريور ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۱۹۶۴۸
تاریخ انتشار: ۵۷ : ۰۹ - ۲۸ تير ۱۳۹۷
مهمترین بخش این کافه متمایز، پیانوی کوچکی است که در گوشه ای قرار داده اند و علیرضا پشت آن می نشیند و قطعاتی ساده از پیانو را می نوازد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

کافه دانتیسم، نام کافه ای در تهران است که افراد دارای سندروم داون و اوتیسم آن را اداره می کنند.

به گزارش «انتخاب»؛ خبرگزاری آناتولی ترکیه در گزارشی از این کافه نوشت: همه کارهای کافه از گرفتن سفارش مشتری، آماده و سرو کردن تا نظافت کافه بر عهده این مردان جوان است.

شبیه خیلی از کافه های تهران که فضای خاکستری و تاریک دارند نیست، برخلاف آن کافه داونتیسم پر از رنگ است. از بادکنک هایی که پشت شیشه کافه چسبانده اند تا نقاشی هایی سراسر رنگ که بر دیوارهای کافه آویزان است و آثار افراد مبتلا به سندروم داون و اوتیسم است.

کافه داونتیسم ساده است. سادگی آن را می توان از بار، ظروف و لیوان ها و حتی منوی کافه که روی تخته سیاهی نوشته شده و به دیوار کوبیده اند، فهمید. منوی کافه هم از انواع و اقسام اسم های عجیب خوردنی ها خالی است. چند نوع قهوه، کیک و دمنوش های گیاهی در این کافه سرو می شود.

اما مهمترین بخش این کافه متمایز، پیانوی کوچکی است که در گوشه ای قرار داده اند و علیرضا پشت آن می نشیند و قطعاتی ساده از پیانو را می نوازد.

علیرضا بختی، 35 سال دارد و همان نوازنده پیانوی کافه است. علیرضا سندروم داون دارد. 10سال از یادگیری پیانو را آغاز کرده است. او می‌گوید: اول رفتم پیانو را یاد گرفتم تا به همه ثابت کنیم ما هم می توانیم. از زمانی که به کافه آمده ام خیلی خوشحال هستم. روزها اینجا می نشینم، ساز می زنم و دیگران من را تشویق می کنند.

ایمان 31 ساله، دارای اوتیسم است. او به نوعی باریستای کافه است و بسیاری از سفارشات را انجام می دهد. ایمان درباره کارش در کافه داونتیسم می گوید: من روزی 12 ساعت کار می کنم. همه چیز را خیلی خوب یاد گرفته ام. اینجا هم چای دم می کنم. ظرف می شویم و زمین هم تی می‌کشم.

او درباره واکنش مشتریان توضیح می دهد: مردم خیلی مهربان هستند. به ما لبخند می زنند و برایمان مهم است که متوجه می شوند ما توانایی کار کردن داریم.

نکته جالب این کافه این است که خانواده هایی که فرزند سندروم داون و یا اوتیسم دارند همراه آنها به این کافه می آیند. در همین زمان دو مادر با پسرهای سندروم داون وارد کافه می شوند و کارکنان کافه با دیدن آنها حسابی خوشحال می شوند. آنها علاوه بر اینکه کار خود را انجام می دهند با مهمان هایشان ارتباط می گیرند و سعی می کنند چند دقیقه ای با آنها همکلام شوند.