پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حاشیه برای تیم ملی سم است، اما نگاه یک‌سویه به این جریان خود به حاشیه‌های جدیدی دست می‌زند.
خبرورزشی نوشت: داورزنی در این باره می‌گوید: «اختلاف‌نظرها همیشه طبیعی است، اما ما نباید به این موضوعات دامن بزنیم. رسانه‌ها، وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و باشگاه‌ها همه و همه باید از ورود به حاشیه‌ها پرهیز کنیم و اجازه ندهیم منافع ملی تحت تأثیر قرار گیرد. روی صحبت من با کی‌روش هم هست و همه موظف هستند این موارد را رعایت کنند. همه ما در یک کشتی سوار هستیم و باید متوجه باشیم هر اتفاق ناخوشایندی منافع ملی را تخریب می‌کند و به همه لطمه می‌زند.»
قصد دفاع همه‌جانبه از کی‌روش را نداریم و این‌طور فکر نمی‌کنیم که کی‌روش مبرا از هر خطایی است، اما سر منشأ همه حاشیه‌های پیرامون تیم ملی کی‌روش نیست و بیشتر تلاش او برای تیم ملی است؛ تیم ملی‌ای که متعلق به همه است.
حالا که وزارت ورزش و جوانان تذکر داده باید این تذکر را به برانکو هم بدهد؛ مربی‌ای که موجب لغو اردوی تیم ملی در دبی شد. وزارت ورزش و جوانان باید به باشگاه استقلال و تراکتورسازی هم تذکر بدهد، چون این دو تیم ماه‌ها پیش مانع حضور بازیکنان خود در اردوی تیم امید شدند و در نتیجه تیم امید با باخت برابر عمان از بازی‌های قهرمانی زیر ۲۳ سال آسیا حذف شد و اکنون هم می‌بینیم که تیم‌ها به تیم امید بازیکن نمی‌دهند.
وزارت ورزش و جوانان باید به باشگاه استقلال هم تذکر بدهد که بازی سوپرجام را لغو کرد و شور و هیجان را در ابتدای فصل از فوتبالی‌ها گرفت.
این روزها همه از نمایش تحسین‌برانگیز تیم ملی در روسیه صحبت می‌کنند. عالم و آدم در سراسر این کره خاکی به کی‌روش و تیمش خسته نباشید گفتند، اما مشاور وزارت ورزش و جوانان از بیخ و بن تیم ملی را زیر سؤال برده است؛ منظورمان دکتر ذوالفقارنسب است. آیا نباید به او تذکر داد؟
باز جای شکرش باقی است غرغرهای کی‌روش منجر به ساختمان پک برای تیم ملی شده. باز جای شکرش باقی است بعد از ۷ سال غرغرهای کارلوس، زمین شماره دو کمپ بازسازی شده و باز جای شکرش باقی است برخی غرغرهای کی‌روش موجب حضور ایرانی‌ها در تیم‌های خارجی شده است و ۱۰۰۰ بار دیگر تکرار می‌کنیم، کی‌روش بدون ایراد نیست و برخی اوقات باید به او تذکر داد! اما کاش همین تذکرها را به خودمان بدهیم.
از تیم ملی همه چیز می‌خواهیم، اما به فوتبال چیزی نمی‌دهیم. حرف در این باره زیاد است. نمونه اش سازمان صدا و سیما به باشگاه‌ها حق پخش نمی‌دهد و همه باشگاه‌ها مشکل مالی دارند و این مشکل در فوتبال باشگاهی تأثیر منفی گذاشته و کارلوس کی‌روش از چنین فوتبالی چنین تیمی را ساخته است. آن وقت به کی‌روش تذکر می‌دهیم، اما به سازمان صدا و سیما نه!