پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
روزانا رمّال در البنا نوشت: ارتباط جبهه های مختلف در منطقه کاملا آشکار شده است؛ بین آنچه در جنوب سوریه می گذرد و آنچه در یمن جریان دارد، محاسبات سختی است که اسرائیل در هر دو آنها نقشی مستقیم دارد.
به گزارش «انتخاب»؛ این روزنامه در ادامه آورده است: جنگ در یمن، ظاهرا بین دول خلیج فارس است، اما در باطن، با هدف تحقق منافع اسرائیل آغاز است، که به دنبال سیطره بر تنگه استراتژیک باب المندب است؛ آنچه که در صورت تحقق می تواند پاسخی به سیطره ایران بر راههای دریایی در این منطقه باشد و موجب محاصره ایران و تغییر موازین تجارت جهانی شود؛ بویژه آنکه این تنگه نقش مهمی در جریان تجارت نفتی از خلیج، به تمام دنیا دارد. در صورت سیطره اسرائیل بر تنگه باب المندب، ایران هم پیمانان حوثی خود و سلطه انها بر این تنگه را از دست می دهد و سطح تاثیرات آن بر تجارت جهانی کاهش می یابد؛ از این جهت، اسرائیل از تهدید ایران آسوده خاطر می شود.
در این میان، فشار آمریکایی و سعودی بر ایران از دروازه نفت، رو به افزایش است و محاصره ایران پس از موافقت بن سلمان با تولید 2 میلیون بشکه نفت برای ایجاد توازن در بازار نفت جهانی، ادامه دارد. در واقع، ریاض در پی آن است که به تهران از طریق بازار جهانی نفت فشار بیاورد و به همراه خود چراغ سبز آمریکایی را دارد که بر مجازات شرکتهای اروپایی که به تعامل با ایران ادامه دهند، تاکید می کند و در این شرایط، سوالهایی در مورد امکان زنده ماندن توافق هسته ای«اروپایی» مطرح می شود.
به همین دلیل، کارشناسان از ضرورت مشخص شدن بیشتر امور منطقه در اواسط ماه جولای صحبت می کنند. ایا اروپایی ها به روابط تجاری و نفتی خود با ایران بدون قرار گرفتن در دایره باجگیری آمریکا ادامه می دهند؟
فشارهای پیوسته به ایران، باعث پیچیده تر شدن اوضاع شده است؛ اما شکستهای نظامی مسلحان در جنوب سوریه، موجب تقویت نفوذ ایران در مرزهای سوریه با فلسطین اشغالی می شود؛ یعنی تماس ایران با اسرائیل را مستقیم تر و در ادامه، تاثیر نفوذ ایران را بیشتر می کند. این در حالی است که فشارهای نفتی به ایران ادامه دارد و هرگونه فشاری به ایران، موجب سرسختی آن در جبهه جنوب سوریه می شود؛ همانطور که روسیه چند روز پیش اعلام کرد حضور ایران در سوریه قانونی است و امکان درخواست خروج آن وجود ندارد. همین نکته است که ورود روسیه به خط صف ارایی بزرگی همراه ایران در مقابل فشارهای آمریکا را تفسیر می کند؛ این همراهی روسیه با ایران که از زمان آغاز بحرانها در خاورمیانه در نوع خود کم نظیر بوده است، تمام اتهاماتی که در خصوص اختلافات روسیه با ایران وجود دارد را از بین می برد.
جدا کردن مسیر جبهه های مختلف در این مرحله از عمر منطقه غیر ممکن است؛ مرحله ای که امنیت اسرائیل رابطه مستقیمی با آینده ایران دارد؛ از این حیث است که دو طرف اوراق فشار خود را علیه یکدیگر به خدمت می گیرند.
ماه جولای، ماهی سرنوشت ساز در جبهه های مختلف است و طی آن، چالشهای منطقه در نوسان قرار می گیرند، تا زمانی که نشست مهم هلسینکی بین ترامپ و پوتین برگزار شود...
نشست ترامپ و پوتین..کنار گذاشتن ایران و واگذاری جنوب سوریه به مسکو
جو معكرون در روزنامه قطری العربی الجدید نوشت: متشنج شدن روابط بین روسیه و ایران پس از درخواست مسکو مبنی بر خروج تمام نیروهای خارجی از سوریه، به نزدیکی روسیه به اروپا منتهی شد؛ همین مساله ترامپ را بر آن داشت تا با عجله درخواست برگزاری نشستی با پوتین را داشته باشد و از روسیه بخواهد به گروه 8 باز گردد؛ گروهی که عضویت مسکو در ان پس از پیوستن شبه جزیره قرم به روسیه، به حالت تعلیق درآمد. البته روسها اعلام کرده اند موضوع شبه جزیره قرم به هیچ عنوان در دستور کار مذاکرات بین پوتین و ترامپ در هلسینکی قرار نخواهد گرفت.
سوریه، موضوع اصلی صحبتهای بین روسای جمهور روسیه و آمریکا در پایتخت فنلاند است؛ اما این بار، دینامیک منطقه ای، تعیین کننده نتیجه خواهد بود. پیشنهاد ترامپ، واگذاری جنوب سوریه به مسکو و بازگشت آن به گروه 8 است، در مقابل دور کردن ایران و هم پیمانان و نیروهای نیابتی آن از مرزهای اردن و اسرائیل با سوریه و نیز بی طرفی روسیه در جریان فشارهایی که آمریکا به ایران وارد می آورد. نشانه های این معامله و اجرای عملی آن در میدان سوریه به چشم می خورد؛ همانطور که واشنگتن از حمایت خود از جبهه معارضان در جنوب سوریه عقب نشینی کرده و در حالی که سیطره نظام سوریه بر گذرگاه نصیب با اردن مساله وقت است، روسها به نظر برای تضمین اجرای این توافق آماده هستند.
با اینکه پیش بینی ها در دایره محدودی باقی می ماند، عنوان نشست هلسینکی می تواند به معنای بازگشایی کانال ارتباط مستقیم بین واشنگتن و مسکو باشد و احتمالا در ضمن این نشست، دو طرف در مورد عدم گرایش به سمت مسابقه تسلیحاتی اتمی بین دو کشور، مذاکره می کنند.
صرف دیدار با رئیس جمهور آمریکا، دستاورد بزرگی برای پوتین است؛ که موفق شده است به تدریج مانع از تحقق تلاشها برای به عزلت کشاندن روسیه شود. پوتین اراده خود را در سوریه به مرحله عمل رساند و گذشته از این، توانست طی دیداری بین محمود عباس و نتانیاهو، در جریان مسابقات جام جهانی را جمع کند؛ در حالی که کوشنر، با وجود تمام سعی خود موفق نشد حتی یک دیدار با یک مسئول فلسطینی داشته باشد!