حریف دوم ایران اسپانیاست. تیمی که با برکناری سرمربی خود، دو روز مانده به مسابقات جهان فوتبال را در شوک فرو برد. اما از سوی دیگر فوتبالدوستان به خوبی با ترکیب و شیوه بازی اسپانیا آشنا هستند. حریفی بسیار قدرتمندی که روی کاغذ شانس کمی به تیم ایران برای صعود میدهد.
اما این به این معنا نیست که نباید نقاط قوت و ضعف تیم حریف را بررسی کرد. زیرا تحقق همان شانس اندک به شدت بستگی به تحلیل دقیق و اتخاذ بهترین شیوه بازی دارد.
اسپانیا پس از قهرمانی جهان در سال ۲۰۱۰ و قهرمانی اروپا ۲۰۱۲، یک دوره افول چهار ساله را تجربه کرد. اما بلافاصله پس از مسابقات یورو ۲۰۱۶ این تیم متحول شد. جایگزین کردن دلبوسکه با جولین لوپتگی اسپانیا را بدون دردسر از گروهی که ایتالیا هم در آن حضور داشت مستقیم به جام جهانی رساند.
بازیکنان و ترکیب اصلی
اگرچه پس از اتفاقات اخیر لوپتگی دیگر روی نیمکت اسپانیا نخواهد بود، اما منطقی است اگر فکر کنیم استخوانبندی ترکیب اصلی و تاکتیک تیمی تغییر چندانی نخواهد کرد. زیرا در این فرصت کم هیرو قادر نخواهد بود تغییرات اساسی در تیم ایجاد کند.
بازیکنان اسپانیا نیازی به معرفی ندارند. مجموعهای از بهترینهای فوتبال باشگاهی جهان. بیشتر بازیکنان این تیم از لالیگا هستند. ۴ نفر از لیگ برتر، تیاگو آلکانترا از بایرن مونیخ و پپه رینا دروازهبان ذخیره از ناپولی.
تاکتیک پایه اسپانیا ۳-۳-۴ است که سیستم سنتی فوتبال مالکانه اسپانیایی معروف به "تیکی-تاکا" به حساب میآید. وجه تمایز اصلی این ۳-۳-۴ با سایر چیدمانهای سه نفره خط حمله این است که بالهای هجومی معمولا گوش کلاسیک نیستند و حتی میتوانند ذاتا هافبک میانی باشند زیرا آنها اساسا قرار نیست کنار خط بازی کنند، بلکه در تیم اسپانیا این پست برای استفاده از منطقهای تعریف شده که به آن "نیمفضا" میگویند.
داوید دخهآ یکی از بهترینهای جهان درون دروازه است و راموس، پیکه، یوردی آلبا و دنی کارواخال ترکیب «رئال-بارسا»یی خط دفاعی را تشکیل میدهند. اما با توجه به مصدومیت کارواخال در فینال لیگ قهرمانان فوتبال اروپا و احتمال بالای از دست دادن دو بازی اول، دغدغه اصلی مربی انتخاب جانشین برای اوست. لوپتگی در دو بازی تدارکاتی برابر سوییس و تونس از اودریوزولا به عنوان بازیکن اصلی و ناچو به عنوان یار ذخیره استفاده کرد.
در میانه میدان تیاگو، اینیستا و سرخیو بوسکتس گزینههای ترکیب اصلی هستند. لوپتگی در بازیهای مقدماتی از کوکه نیز زیاد استفاده کرد اما با توجه به تجربه بالای اینیستا و بوسکتس و آمادگی تیاگو که تقریبا در تمام بازیهای یک سال اخیر بازی کرده باید دید سرانجام هیرو کدام ترکیب سه نفره را میدان میفرستد.
دو بال هجومی اصلی به احتمال زیاد داوید سیلوا و ایسکو خواهند بود. آسنسیو هم گزینه جایگزینی. در نوک حمله هم با خط خوردن موراتا، سه بازیکن یعنی دیگو کاستا، رودریگو مورنو و آسپاس در دسترس هستند. انتخاب اول لوپتگی همچنان دیگو کاستا بود اما پس از برکناری او تحلیلگران زیادی به این موضوع پرداختهاند که اگر هیرو بخواهد در ترکیب اصلی دست ببرد، اولین گزینه نوک حمله خواهد بود و جایگزین کردن دیگو کاستا با رودریگو مورنو یا آسپاس.
البته با توجه به کیفیت بازیکنان، دست هیرو برای تغییر در چیدمان اصلی باز است و او حتی اگر بخواهد میتواند سیستم تیم را تغییر دهد. آسنسیو و ایسکو هر دو میتوانند در خط میانی بازی کنند یا آسپاس گزینهای است که میتواند به عنوان یک بازیکن شناور بین نوک حمله و کنار زمین به کار گرفته شود.
هیرو حتی میتواند یکی از شیوههای معروف تیکی-تاکا که تیم بدون مهاجم نوک به زمین میرود را نیز به اجرا بگذارد. در بازی حساس برابر ایتالیا در دور گروهی اسپانیا با قرار دادن ایسکو در مرکز خط حمله چنین ترکیبی را به کار گرفت.
فرناندو هیرو دو روز مانده به آغاز مسابقات جانشین لوپتگی شد. تنها تجربه مربیگری کاپیتان سابق تیم ملی اسپانیا و رئال مادرید به یک فصل سرمربیگری در دسته دوم اسپانیا و نشستن روی نیمکت اوویدئو برمیگردد که تا پلیآف صعود به لالیگا هم بالا آمد اما شکست خورد و این تیم را ترک کرد.
لوپتگی در دو سال اخیر تحولات زیادی در تیم اسپانیا ایجاد کرده بود و به خوبی دوران طولانی افولِ تیم دل بوسکه را با ترکیبی از بازیکنان جوان و با تجربه و پیشرفت قابل توجه تاکتیکی پشت سر گذاشته بود. شاید بتوان گفت در حالی که والورده بارسلونا را به مسیر تاکتیکی متفاوتی هدایت کرده است، لوپتگی را میشد در تیم ملی اسپانیا میراث دار تیکی-تاکا در فوتبال امروز دانست؛ با نسخهای متفاوت و کمتر خستهکننده از فوتبال مالکانه.
اسپانیای ۲۰۱۰ که با هفت بازیکن بارسلونا نماینده تیکی-تاکای آن زمان بود، با پاسهای متعدد رو به عقب و حفظ گاه خستهکننده مالکیت، برخلاف چیزی که بسیاری به عنوان یک تیم هجومی در پسزمینه ذهن دارند، کم گلترین قهرمانی کل ادوار تاریخ جام جهانی را با فقط ۸ گل زده به دست آورد.
اما تیم لوپتگی شیوه متفاوتی را به اجرا میگذاشت که حاصل چند سال تکامل این روش در فوتبال باشگاهی و ملی اسپانیاست. باید دید فرناندو هیرو تا چه اندازه در شیوه بازی و ترکیب تیم تغییر ایجاد میکند و اگر میخواهد همان روش را حفظ کند، نبود لوپتگی چقدر به کیفیت اجرای تاکتیکها در زمین خدشه وارد میکند.
تاکتیک تیمی و شیوه بازی
مبنای تاکتیک اسپانیا مانند تمام تیمهایی که فوتبال مالکانه بازی میکنند جابجایی بیوقفه بازیکنان و حرکات ترکیبی در زمان طراحی حمله و پرس شدید به محض از دست دادن توپ در هر منطقه زمین است. وقتی مالکیت از دست میرود آنها به سرعت و با تعداد زیاد پرس میکنند و سعی میکنند گزینههای پاس دادن را برای بازیکن صاحب توپ ببندند تا مجبور به اشتباه، پاس پرخطر یا دور کردن توپ شود.
توپ نزدیک محوطه جریمه تونس از دست رفته و هشت بازیکن اسپانیا به جای برگشتن به سمت زمین خودی به سرعت یک خط پرس پرفشار ایجاد میکنند. به حرکت بوسکتس به سمت بازیکن آزاد میانه میدان دقت کنید.
وقتی که اسپانیا بازی را در دفاع شروع میکند دو مدافع میانی از هم فاصله میگیرند و به کنارهها نزدیک میشوند، مدافعان کناری جلو میروند و در زمین حریف پیشروی میکنند. در این حالت دو بال خط حمله به سمت مرکز زمین حرکت میکنند تا در "نیم فضای" سمت خود جلوتر از هافبک میانی مستقر شوند.
داوید سیلوا بازیکنی است که در انگلستان از او به عنوان نمونه برای بازی بهینه در کانال بین مرکز زمین و کنارهها که به "نیم فضا" معروف است، یاد میکنند. ایسکو و اینیستا نیز استاد بازی در این منطقه و استفاده از روزنهها هستند.
پس از ایجاد این خط ۵ نفره و حضور دو بازیکن میانی پشت سر آنها رد و بدل کردن پاس، کار ترکیبی و جابجایی بیوقفه و حرکت بدون توپ برای باز کردن فضا آغاز میشود.
میانگین درصد مالکیت توپ و تعداد پاسها نسبت به زمان دلبوسکه کاهش داشته. دلیل آن افزایش سرعت تصمیمگیری و ریتم بازی است. در صورتی که با حرکات ترکیبی و جابجایی نظم دفاعی حریف به هم نخورد، آنها از حمله مستقیم استفاده میکنند. یعنی چهار یا پنج بازیکن در میان دفاع حریف یک خط تشکیل میدهند و یک هافبک (معمولا اینیستا) توپ را به این خط میرساند تا با شوت یا پاس کوتاه دروازه را هدف قرار دهند.حرکات ترکیبی در خط میانی، استفاده از نیمفضاها، دوندگی بی امان بدون توپ و ایجاد برتری عددی با حمله هماهنگ چند بازیکن به یک منطقه فرمول تهاجمی تیم اسپانیاست.
از بدو ابداع تیکی-تاکا در اوایل قرن بیست و یکم این سئوال همواره برای مربیان وجود داشته که چطور باید برابر آن بازی کرد؟ ژوزه مورینیو در اینترمیلان با روشی که بعدها به "پارک کردن اتوبوس" معروف شد، بارسلونای گواردیولا را حذف کرد تا پس از آن همواره دفاع اتوبوسی یک گزینه باشد.
اما حقیقت این است که این روشی نیست که توسط تیمهای ضعیفتر و کم مهره قابل اجرا باشد. برای مثال باید مدافعین میانی به حدی قوی و مسلط باشند که در برابر توپهای ارسالی هیچ لغزشی نشان ندهند، در غیر این صورت کافیست راموس و پیکه که از بهترین سرزنهای جهان هستند در حاشیه امنی که پارک کردن اتوبوس به آنها میدهد به خط حمله اضافه شوند و ضربه نهایی را بزنند.
اینکه ایران چگونه باید بازی کند تا حد زیادی بستگی به نتیجه بازی اول دارد. در صورت پیروزی و یا کسب امتیاز مقابل مراکش، حتی باخت نزدیک برابر اسپانیا نتیجه خوبی است و میتواند یک هدف مهم باشد. و بهترین راه مهار اسپانیا دوندگی بی امان و دفاع سیال در مرکز زمین، و خراب کردن بازی است.
اشاره شد که تیکی-تاکا و خصوصا شیوهای که لوپتگی در تیم جا انداخت مبتنی بر کار ترکیبی و ایجاد برتری عددی و هجوم هماهنگ است. تنها راهی که میتوان جلوی ایجاد چنین برتری عددی را گرفت، دوندگی در خط میانی است. اما در عین حال اجرای بینقص دفاع منطقهای برای پوشش فضاها نیز حیاتی است.
چیزی که اسپانیا به دنبال آن است تضاد ذاتی اجرای این دو مهم توسط تیم مدافع است. اگر تیمی بخواهد با دوندگی زیاد بازی اسپانیا را در میانه میدان خراب کند، به شدت در خطر از دست رفتن نظم دفاع منطقهای و تداخل منطقه پوشش بازیکنان با یکدیگر و در نتیجه باز شدن فضا خواهد بود. پس این دوندگی بی امان در عین حال باید کنترل شده باشد. هر بازیکنی باید به دقت مرز فضای خود را بشناسد و بداند که چه زمانی باید بازیکن حریف را که در حال دویدن است رها کند. ترکیبی به غایت دشوار از سرعت و دقت.
اسپانیا پس از شکست برابر ایتالیا در یورو ۲۰۱۶ تاکنون بیست مسابقه رسمی و دوستانه بدون شکست داشته که در آنها ۶۱ گل زده و ۱۳ گل خورده است. مرور گلهای خورده این تیم در بازیهای مختلف الگوی ثابتی از نقاط آسیبپذیر خط دفاعی به دست نمیدهد که البته بیدلیل نیست.
در حالی که هر دو دفاع کناری اسپانیا تقریبا همیشه به موج حمله اضافه میشوند، دفاع تیمی آنها بر دو اصل استوار است. اول پرس به محض از دست رفتن توپ و دیگری چیزی که در فوتبال به آن "دفاع کلیدی" میگویند. یعنی تکیه بر تواناییهای فردی مدافع در خنثی کردن حمله حریف.
پرس پرفشار باعث میشود عبور دادن سالم توپ دشوار شود. سپس پوشش فضای پشت خط پرس و جمع کردن توپهای سرگردان از سوی سرخیو بوسکتس و نهایتا دفاع کلیدی راموس و پیکه که که با سرعت و فیزیک مناسب از بهترین گزینهها برای دفاع کلیدی هستند. به این ترتیب حتی زمانی که اسپانیا با ۷ بازیکن حمله میکند گل زدن به آنها ساده نیست.
اما راه ضربه زدن به اسپانیا همچنان ضدحمله است. ارسال بلند و بازی مستقیم با حضور راموس و پیکه بعید است منجر به نتیجه شود. اما میتوان امیدوار بود که این دو در مقابل ضد حمله انفجاری مرتکب اشتباه شوند. اسپانیا اگر نیاز به گل داشته باشد ممکن است با اضافه شدن یکی از مدافعان میانی حتی ۸ یا ۹ نفره حمله کند.
در نگاه اول به نظر میآید چون دو مدافع کناری بالا میآیند فضای پشت آنها بهترین نقطه برای ضدحمله است، اما راموس و پیکه همانطور که اشاره شد در عرض زمین باز میشوند تا این فضا را پوشش دهند. در این صورت باز شدن سریع دو یا سه بازیکن نزدیک به هم و ضد حمله انفجاری با تمرکز بر همین فضای مرکز زمین گزینه مناسبی است. چیزی که اسپانیا قبلا هم در مقابلش آسیب پذیر نشان داده است.
البته مصدومیت کارواخال و تزلزل اودریوزولا هم نکتهای است که نباید از آن غافل شد. در نیمه اول بازی با تونس این بازیکن مجموعهای از انواع اشتباهات را به نمایش گذاشت تا سرانجام با ناچو تعویض شد.
نهایتا منطق فوتبال میگوید ایران شانس کمی دارد. اما بازی بدون ترس و حفظ نظم تاکتیکی همیشه ممکن است در فوتبال نتایج غیرمنتظرهای به همراه داشته باشد.
منبع : بی بی سی