صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۴ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۹۹۴۵۲
تاریخ انتشار: ۲۸ : ۱۸ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۶
25 اسفند ماه 1396، یکصد و یازدهمین سالگشت تولد پروین اعتصامی، «ملکه النساءالشواعر» و «خنساءعصر و رابعه دهر» بنا به تعبیر مرحوم علامه محمد قزوینی است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

از پروین اعتصامی فراوان گفته‌اند و نوشته‌اند و متأسفانه چه بدخواهان او و چه برخی از دوستدارانش، در حق او جفا کرده و به بیراهه رفته‌اند و هرگز نتوانسته‌اند آن‌گونه که باید و شاید از عهده برآیند. از زندگی او تا درگذشت دردناکش و مظلومیتی که براین بانوی بزرگ شعر و ادبیات فارسی، در زمان حیات و بخصوص مماتش رفته است. مخالفانش از سیدضیاالدین طباطبایی گرفته تا فضل‌الله گرگانی. سید ضیا با اعتراض سیاسی علیه ملک‌الشعرای بهار که نخستین مقدمه را بر چاپ اول دیوان پروین نوشت، تا فردی بیمار و کینه جو، چون نویسنده «تهمت شاعری» در سال 1356، یعنی 36 سال بعد از درگذشت آن بزرگ بانو، آن هم به‌دلیل بی‌اعتنایی پروین به او، به‌خاطر شخصیت‌ خاص و موقعیت خانوادگی متمایزش و بماند که جناب فضل‌الله گرگانی، از جمله دستگیر شدگان گروه 53 نفر بود و انگیزه‌های گروهی، حزبی و ایدئولوژیک علیه شعرا و شعراصیل پارسی و پدیده‌ای که تحت عنوان «نوگرایی» در شعر مادر همان سال‌ها رخ داده بود، با حمایت گِرُوَندگان به این مرام و تشویق و ترغیب این گونه افراد از سوی نام آشنایانی چون احسان‌الله طبری، تئوریسین حزب توده! انگار «شاعر بودن» پروین، از همان روزی که دیوان او چاپ شد، آغاز گشت و بعد از شهریور 1320، مستمسکی برای دار و دسته سیدضیا شد تا با بهار تسویه‌حساب نمایند و در این بین پروین قربانی شد. اما سیدضیا، فقط عرض و آبروی خود را بیشتر به حراج گذاشت و پروین ماند و سیدضیا به خاطره‌ها پیوست. سیدضیا در «بیانیه اتحادیه کشاورزان و ترقی‌خواهان» پروین را «یک محصله امریکایی» می‌نامد و او را «هیچ ندان» خطاب می‌کند.

 


در 18 بهمن ماه 1324، ابوالفتح اعتصامی، دومین برادر پروین، در نامه‌ای به قاسم خان صوراسرافیل از او خواست، به‌علت حشر و نشر با پدرش و پروین، طامات بافی‌های دارو دسته سیدضیا را پاسخ دهد. قاسم تبریزی، معروف به میرزا قاسم خان صوراسرافیل که همرزم مرحومان میرزا جهانگیر خان صوراسرافیل و میرزاعلی اکبرخان دهخدا بود و در آن وقت در بستر بیماری افتاده و سال‌ها از کارکردن و نوشتن به همین علت، معذور بود، ضمن اظهار تفقد به ابوالفتح اعتصامی، در بخشی از نامه‌اش تأسف می‌خورد از اینکه پروین را «دوشیزه مدرسه امریکایی» می‌نامند و تأکید می‌کند: «پروین برای آشنایی با ادبیات بیگانگان، زبان انگلیسی فرا گرفت. چرا این آقا در زمان حیات پدر و دختر زبان نگشود» و شهادت مرحومان دهخدا و سیدنصرالله تقوی را مبنی بر شاعر بودن پروین حجت می‌آورد.

 


اما نکته ناگفته درباره شعر و شاعری پروین را مرحوم دکتر ضیاءالدین سجادی، استاد برجسته ادبیات دانشسرای عالی، روایت می‌کند که بس خواندنی است؛ دوست عزیزم، جناب آقای اصلان شاملو که خود در سال‌های 1347 تا 1351 در این دانشسرا دانشجو بوده برای نگارنده، مرقوم داشته اند: «روزی در کلاس تدریس استاد، صحبت از شاعره بزرگوار زنده یاد خانم پروین اعتصامی و عظمت و نقش مشارالیها در ادب فارسی شد. استاد دکتر سجادی اهل مشهد بودند و تا جایی که به یاد دارم توفیق دانشجویی مرحوم استاد ملک‌الشعرای بهار را هم داشتند. استاد سجادی فرمودند زمانی که دیوان خانم پروین منتشر شد، عده‌ای از شعرا و اهل ادب، ایشان را متهم نمودند که این اشعار و دیوان متعلق به شما نیست و اشعار مزبور توسط پدر شما، مرحوم استاد اعتصام‌الملک سروده شده و چون به‌شدت به شما علاقه‌مند است، دیوان شعر را به‌نام شما منتشر کرده است. لذا مقرر شد برای رفع این شبهه و اتهام، توسط استاد بهار امتحانی از خانم پروین به عمل آید. خانم پروین خدمت استاد بهار رسید و استاد دو کلمه مست و هوشیار را به‌عنوان امتحان به خانم دادند و فرمودند: قطعه‌ای بسرایید به نحوی که در استدلال و ادله، مست بر هوشیار چیره شود. لذا «محتسب مستی به رده دید وگریبانش گرفت» را خلق نمودند. با گرامیداشت زاد روز بزرگ بانوی ادبیات فارسی، به نسل امروز و فردای ایران و بخصوص بانوان، یادآور شویم، پروین یگانه تاریخ ادبیات ماست.

منبع: ایران