صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۰ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۹۶۶۵۴
تاریخ انتشار: ۱۹ : ۱۹ - ۱۲ اسفند ۱۳۹۶
اکنون خاورمیانه میدان دو جنگ است: جنگ گاز که آغاز ‏شده است و جنگ آبها که در آغاز 2020 شروع خواهد ‏شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

البناء نوشت: اکنون خاورمیانه میدان دو جنگ است: جنگ گاز که آغاز ‏شده است و جنگ آبها که در آغاز 2020 شروع خواهد ‏شد.

به گزارش «انتخاب»، این رسانه عرب زبان ادامه داد: آمریکایی ها به نام گسترش دموکراسی و مبارزه با ‏تروریسم تلاش می کنند وارد میدانهای گازی شوند که ‏خود تولید کننده آن نیستند. به استثنای قطر که ‏جایگاه سوم تولید گاز را دارد، دولتهای اساسی ‏تولید کننده این انرژی، اول روسیه و سپس ایران ‏هستند، در حالی که مصر جایگاه چهارم و سوریه ‏جایگاه پنجم را در بین تولیدکنندگان دارند. شاید ‏بر این اساس بتوانیم دلایل هجوم سعودی-آمریکایی به ‏یمن را متوجه شویم، کشوری که احتمال برخورداری آن ‏از میزان زیادی گاز طبیعی، فراوان است.‏

هر آنچه در خاورمیانه می گذرد، جنگهای طولانی در ‏سوریه، عراق، تشنج های مصر و جهنم لیبی، فشارها بر ‏ایران و حمله به یمن، همگی در چارچوب معرکه گاز ‏قرار می گیرد؛ چرا که دولتهای صنعتی بزرگ، بویژه ‏آمریکا، چین، آلمان و ژاپن منابع انرژی لازم را در ‏اختیار ندارند.‏

با توجه به اینکه سیاست آمریکا بر سیطره مطلق بر ‏جهان استوار است، در شرایطی که روسیه به خاورمیانه ‏بازگشته، کالاهای چینی جهان را در نوردیده و ایران ‏در مقاومت در برابر تحریمها موفق بوده و تبدیل به ‏قدرتی منطقه ای شده است، واشنگتن با همه توان خود ‏برای تسلط بر مصرف سوریه، لبنان، عراق و تغییر ‏نظام در ایران و مهار روسیه تلاش می کند، بدین شکل ‏به راحتی می توانیم بازگشت نظامی امریکا به عراق و ‏اشغال 25درصد از اراضی شرق سوریه را درک کنیم. ‏همانطور که اسرائیل معاملاتی را با شرکتهای مصری ‏برای خرید گاز آنها انجام داده و این به معنای ‏ارتباط اقتصادی بین دو دولت در مرحله ای است که ‏واشنگتن در سایه سکوت سنگین عربها نقشه انتقال ‏پایتخت اسرائیل به قدس را در سر دارد.‏

اینها تنها اتهاماتی واهی نیست؛ ارتش امریکا در ‏تمام کشورهای متشنج عربی حضور داشته و از گروههای ‏تروریستی در سوریه و عراق و یمن که هر سه منابع ‏گازی گسترده ای دارند، حمایت کرده و آنها را تشویق ‏به جدایی طلبی می کند.‏

تمام این جنگها بر سر گاز است و فشارهای امریکا و ‏اسرائیل بر لبنان برای ایجاد تنشی بین دولت لبنان ‏و حزب الله تحت عناوین مضحک سیاسی تنها تلاشهایی برای ‏از بین بردن نفوذ حزب الله در لبنان و به یغما بردن ‏گاز این کشور است. پس این درگیریها پایان نخواهد ‏یافت، بلکه تنها لباسهای تازه ای بر تن می کند تا ‏زمانی که اهداف ایالات متحده تحقق یابد.‏

واقعیت حال ان است که ترکیه و اتیوپی مهمترین ‏منابع آبی را در اختیار دارند که از مرزهای آنها ‏به سمت مناطق عربی در جریان است و اسرائیل قصد ‏دارد منابع آبی لبنان و سوریه را نیز به مستعمره ‏خود در فلسطین اشغالی منضم کند.‏

دو رود دجله و فرات از ترکیه سرچشمه می گیرند، از ‏سوریه می گذرند و به عراق می رسند، این دو دولت به ‏طور کلی بر آبهای دو رود مذکور متکی هستند، بویژه ‏عراق. با اینکه دجله و فرات به دلیل عبور از ‏مرزها، دو رود بین المللی محسوب می شوند و ترکیه ‏رودهای دیگری جز آنها نیز دارد، آنکارا عملیات ‏سیاسی سازی آب دجله و فرات را به دلیل ارتباط آنها ‏به بغداد و دمشق، اغاز کرده است، سد هایی را احداث ‏کرده و در صدد ساخت تعدادی دیگر است، تا بدین شکل ‏از سهم دو دولت عراق و سوریه در استفاده از آب ‏دجله و فرات بکاهد.‏

اسباب دیگری نیز وجود دارد که درگیری ترکیه با ‏عراق و سوریه بر سر آبهای دجله و فرات را وارد ‏مراحل تازه ای کرده است و یکی از آنها، بروز تنشها ‏و درگیریها در دو کشور و توقف فعالیتهای کشاورزی ‏است که در نتیجه آن آمار استفاده عراق و سوریه از ‏آبهای دو رود کاهش یافت. از این رو، درگیری بین ‏آنکارا، دمشق و بغداد تا پایان یافتن حوادث حاضر ‏به تاخیر می افتد، نزاعی که قطعا به دلیل نیاز ‏مبرم دو کشور عربی به آبهای دجله و فرات و سد سازی ‏ترکیه بر سر آنها، دشوار خواهد بود.‏

در این میان، قاهره در معرض بزرگترین دزدی از آب ‏نیل قرار دارد و آمریکا و اسرائیل می توانند برای ‏دست یابی به منابع ابی نیل جنگی بزرگ و خطرناک را ‏در آفریقا به راه اندازند. حرص اسرائیل برای سیطره ‏بر منابع آبی، تلاش آن برای اشغال جولان سوریه را ‏نیز آشکار می کند، منطقه ای که اب بارانهای ان به ‏دریاچه کوچک طبریه می ریزد که به آبهای رود بانیاس ‏سوریه می پیوندد.‏

گذشته از این، اسرائیل بر رود اردن نیز سیطره دارد ‏و این مساله موجب محرومیت اردنیها، فلسطینیها و ‏اهالی سوریه از آبهای این رود شده است، این مسائل ‏هم می تواند از علل بروز جنگی بزرگ پس از پایان ‏حوادث در سوریه و لبنان باشد.‏

شاید در این بین مغرب به دلیل آبهای فراوان کوههای ‏آن نجات یابد، اما جهان عرب به طور کلی در معرض ‏معادله کم یابی شدیدی قرار دارد که می تواند منجر ‏به بروز جنگهای مصری با سودان و اتیوپی و جنگهای ‏عراقی- سوری با ترکیه و لبنانی-سوری با اسرائیل ‏شود، افزون بر جنگهای داخلی در جزیرة العرب برای ‏سیطره بر منابع گازی که یکی از دلایل اختلافات و ‏درگیریها بین قطر و عربستان سعودی است.‏

واشنگتن به خوبی می داند که جنگهای آب در ‏خاورمیانه به آن اجازه می دهد بار دیگر بر منابع ‏گازی و قدرتهای سیاسی منطقه مسلط شده و در مرکز ‏فرمانروایی جهان قرار بگیرد، از این رو تلاش می کند ‏جنگی سریع را در منطقه شعله ور کند.‏

این عوامل، نقطه امید آمریکا برای حفظ نقش جهانی ‏اش است اما نیروهای مقاومت عربی از هزاران سال پیش ‏تا کنون توانسته اند برای مشکلات تاریخی خود راه حل ‏هایی ارائه کنند.