صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۳۹۴۱۶۴
تاریخ انتشار: ۱۵ : ۲۲ - ۲۸ بهمن ۱۳۹۶
منازل الاخره، جلسه 7، 88/6/21
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 

ما الان که در رحم دنیا قرار داریم، آخرت ما را احاطه کرده است. آخرت یک چیز اعتباری نیست؛ بلکه یک عالم حقیقی است. عالمی با شرایط زیستی بسیار خاص که محیط بر دنیاست. همانطور که پیامبر گرامی فرمود:« إِنَّ مَعَ الدُّنیا آخِرَۀٌ وَ الآخِرَۀُ مُحیطَۀٌ بِالدُّنیا= = همراه دنیا آخرت است و آخرت محیط بر دنیاست».

رابطه دنیا با آخرت مثل رابطه رحم مادر با دنیاست. دنیا رحم را احاطه کرده و جنین در همین دنیا و در داخل رحم شکل پیدا می‌کند. رحم مادر هیچ فاصله زمانی و مکانی با دنیا ندارد. همانطور که همراهِ رحم، دنیاست و دنیا محیط بر رحم است. آخرت هم محیط بر دنیاست. ما الآن ضمن اینکه در رحم دنیا زندگی می‌کنیم در برزخ و عالم قبر خودمان نیز هستیم. همانطور که جنین همزمانی که در رحم مادر شکل می گیرد، نوع زندگی دنیایی­ او نیز تعیین می شود.

 

ما الان در قبرِمان زندگی می کنیم

همانگونه که انسان در رحم دنیا زندگی می کند، نوع قبر و کیفیت قبر او هم شکل می گیرد. در واقع عالم قبر، زندگی ملکوتی و برزخی انسان است. ما همین الان در قبر خودمان زندگی می کنیم.

یک جنین بیشتر وقت و استعدادش را در حیات رحمی صرف تحصیل امکانات برای زندگی دنیا می کند. ما هم که در رحم دنیا داریم، مرتباً به قبر مان شکل می‌دهیم. وقتی جنین به دنیا متولد می‌شود، اگر دقیقا متناسب با دنیا خودسازی کرده باشد، ورودش به اینجا با آرامش و سلامت است. بهره­برداری و زندگیش هم در اینجا بی­دردسر است، چون هر چه که اینجا لازم دارد را با خود آورده است.

اگر جنینی ناقص یا بیمار متولد شود، یعنی چیزهایی را که لازم بوده با خود نیاورده و وقتی به دنیا می آید، دنیا او را آزار و اذیت نمی کند؛ بلکه این عدم تطابق با دنیاست که برای او آزاردهنده و اذیت کننده است. و گرنه نوزادی که سالم متولد شده باشد، اصلا اذیت نمی شود. همه به یک فضای زیستی وارد می شوند، اما همین فضای زیستی برای یک نفر آزاردهنده است و برای یک نفر دیگر خوب و شیرین و مطبوع است.

نوع زندگی و کیفیت زندگی ما با 4 فاکتور مهم انتخاب­ها، ارتباطات‌ها، رفتارها و افکار و عقایدمان تعیین می شود. ما الآن داریم همزمان این دو زندگی را با هم جلو می‌­بریم. یعنی همین‌گونه که مشغول زندگی دنیایی مان هستیم، در واقع قبر ما هم همینطور به موازات زندگی دنیایی ما معنا پیدا می­کند و شکل می گیرد و مشخص می شود که ما چه وضعیتی داریم. لحظه ای که با وفات به آخرت متولد می شویم و انتقال کامل پیدا می‌کنیم، دارایی­هایی را که برای برزخ تحصیل کرده ایم با خودمان می­بریم. حالا این دارایی­ها در زندگی برزخی­مان یا به درد می خورد که استفاده می کنیم. یا برای ما نقص و کمبود است که خیلی مشکل درست می کند. یا چیزهایی اضافی است که با خود می بریم که به درد آنجا نمی خورد و بعداً آنجا باید آنها از ما تراشیده و کنده شوند.

ماهیت بهشت و جهنم چیست؟

ما وقتی با وفات وارد آخرت می‌شویم، در واقع وارد بهشت می شویم. اما همین بهشت وقتی که ابزار لازمش را نداشته باشیم، برای ما جهنم می شود. پس آمادگی ما و داشتن لوازم زندگی آخرتی، ماهیت بهشت و جهنم ما را می سازند.

مثل این می ماند که همه وارد آب شوند. یک نفر با خودش اکسیژن برده زیر آب و لذت می برد و تفریح می کند. ولی شخص دیگری اکسیژن نبرده، همین آب او را خفه می کند. محیط و فضا برای همه یکی است، ولی وقتی من آماده نیستم و قابلیت استفاده از این محیط را ندارم، این محیط برایم جهنم می شود.

قرآن می‌فرماید:« بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ[1] = باطنش رحمت است و ظاهرش روى به عذاب دارد». عالم آخرت یک حقیقت است که باطنا رحمت است برای کسانی که خودشان را برای آنجا آماده کرده اند و عذاب است برای کسانی که آمادگی ندارند. برای همین هم در قرآن بهشتی­ها و جهنمی­ها همه همدیگر را می­بینند و هچ بهشتی نیست، مگر اینکه جای جهنمی­اش را هم به او نشان می دهند و اینگونه به او می‌فهمانند که تو می‌خواستی جهنمی بشوی و حال بهشتی شدی. هیچ شخص جهنمی هم نیست مگر اینکه، بهشتی را که قرار بوده برود، می بیند. جزء یکی از شکنجه‌­های جهنم است که دائما در حالی که فرد شکنجه می‌شود، بهشتی را هم که قرار بوده برود، می‌­بیند. دیگران را هم که در بهشت هستند، می­‌بیند.

دنیا هم همینطور است. کسی که سالم است با کسی که سالم نیست، یک جا زندگی می‌­کند. این که سالم نیست، نمی­‌تواند از امکانات اینجا استفاده کند، بنابراین زجر می کشد و لذتی از دنیا نمی‌برد. کسی که سالم است می‌تواند از هوا و آب و همه امکانات دنیا به طور کامل استفاده کند و لذت ببرد.

پس ما واقعا به یک سلسله شرایط، فضا و عالم حقیقی متولد می شویم که الآن هم وجود دارد. میلیاردها انسان الآن در آنجا زندگی می­‌کنند یا خوب یا بد. شرایط زیستی ثابت دارند. ما هم به زودی چند ساعت یا چند روز دیگر از اینجا متولد می شویم به آن شرایط و عالم جدید که نیازهای جدید و شرایط زیستی خاصی دارد. نیازمندی­‌هایش با دنیا فرق دارد. آن چیزی که آنجا می خواهند همه آن چیزی که ما اینجا تهیه می­کنیم نیست.

ما با «حقیقتِ» خودمان از رحم دنیا به آخرت متولد می‌شویم

اینکه ما کجا می‌رویم و چگونه زندگی می‌کنیم؛ بسته به این است که در حال حاضر در رحم دنیا چطور خودمان را متناسب با آنجا تربیت و خودسازی می‌کنیم. بزرگترین وظیفه واجب ما خودشناسی و بعد خودسازی است، زیرا ما با حقیقت خودمان به آخرت متولد می‌شویم.

کسی که نمی‌داند از کجا آمده؛ برای چه آمده؛ کجا هست و هدفش چیست؛ او هرگز نمی­تواند خودش را برای آنجا آماده کند. پس عالم قبر، ملکوت یا برزخی که ما درباره‌اش صحبت می کنیم همین الآن وجود دارد.

در دنیا هرگاه بخواهیم بدانیم این جنین سالم به دنیا می آید و دیگر در زندگی دنیایی دردسر و بدبختی ندارد، سونوگرافی می‌کنیم. امروزه پزشکان با سونوگرافی تا داخلی­ترین اجزاء جنین را بررسی می­‌کنند تا ببینند کلیه ها قلب، مغز، چشم، گوش و ... مشکلی نداشته باشند. یعنی پزشکان هم شرایط زیستی دنیا را می شناسند و هم راجع به رحم و کارکرد جنین در رحم آگاهی دارند، بنابراین بررسی می‌کنند که آیا جنین تمام اجزای لازم را با خود دارد یا نه و وقتی به دنیا می‌­آید چه چیز را با خودش می‌­آورد؟ نوزادی که متولد می‌شود، تمام دست­رنج و محصولی را که کار کرده، با خودش به دنیا می‌­آورد. نوزادی که به دنیا متولد می شود با حقیقت خودش متولد می‌شود. زجر و لذت او هم در گرو داشتن یا نداشتن تجهیزات لازم است.

پس وقتی به دنیا می­‌آید در واقع در خودش متولد می‌شود، دنیای نوزاد، خودِ اوست که در رحم مادر بود. وگرنه شرایط دنیا برای همه مساوی و برای همه یکی است. مثلا من می گویم:« من کمردرد دارم؛ پادرد دارم؛ سردرد دارم»؛ دنیای من الآن خودم هستم. یعنی من هستم که این دنیا را تفسیر می کنم. این وجود من است که می گوید این دنیا، دنیای دردآلود است یا دنیای بدون درد.

پس الآن که ما در رحم دنیا هستیم، آخرت ما با خود ما همین الآن هست. تمامی انتخاب‌ها، ارتباط‌ها، رفتارها و افکار و عقاید ما شخصیت فعلی ما را شکل داده، همه ما بر اساس گذشته­مان اینجا نشستیم. آدمهای خوبی هستیم یا بد؟ خوش­اخلاق یا بداخلاق؟ موفق یا شکست­خورده؟ بانشاط یا پژمرده؟ شاد یاغمگین؟ رفیق خدا، یا قهرکرده با خدا؟ رفیق امام زمان، یا قهر با امام زمان؟ هر چه که هستیم از گذشته با خودمان داریم. هر چه که الان داریم، محصول این 4 چیز است انتخاب، ارتباط، رفتار و افکار.

قبر ما نفسِ ما و نفسِ ما قبر ماست

با این تفاسیر که بیان شد، قبر ما خود ما هستیم. ما در الان در قبر خود هستیم. قبر ما نفس ماست و نفس ما قبر ماست.

در قبر قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ قرار است پنج تن بیایند و ما آنها را در آغوش بگیریم. سلام علیک و روبوسی و خوش­ آمدگویی بکنیم. آنها در قبر ما بیایند و بعد مهمانی برپا شود، انبیا بیایند، شهدا، صدیقین و صالحین بیایند. همان چهار دسته رفقایی که در قرآن گفته شده و ما هر روز در نماز می گوییم:«اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ».

بعد آنجا قرار است، کلاس ­بندی شویم. چون ما باید شبیه وضعیت اولیه خودمان که مثل خدا بودیم، بشویم. یعنی همه آن اسماء بینهایت را جذب کنیم. پس ما باید این مسیر بینهایت را طی کنیم. آنجا کلاس‌­بندی می‌شویم. آیا ما کلاس کدامیک از انبیاء می­‌رویم؟ کلاس کدامیک از امامزاده‌­ها می‌­رویم؟ کلاس کدامیک از ائمه می‌­رویم؟ در کدام مهمانی‌­ها شرکت می­‌کنیم و در کدام مهمانی‌­ها شرکت نمی­‌کنیم؟ شراب مان چیست؟ موسیقی‌­مان چیست؟ غذای‌مان چیست؟ همسران ما چه کسانی هستند؟ رفقای ما چه کسانی هستند؟ قصرهای ما چه شکلی هستند؟ رنگ، اتاق ها، چراغ ها و ... چه شکلی است؟ (در بحث بهشت‌­شناسی اینها را مفصل توضیح دادیم). مثلا آیا آجر طلا یا آجر نقره است؟ آنجا لباس­های‌مان چه شکلی است؟

پس الآن به نفس خودت که قبرت است، نگاه کن، تو با پنج تن(علیهم‌السلام) چه رابطه­ای داری؟ با 14 معصوم (علیهم‌السلام) رفیق هستی یا نه؟ با آقا امام زمان چگونه هستی؟ چون پنج تن در لحظه سکرات موت بر اساس آنچه که آوردی و آنی که هستی، بالای سرت می­‌آیند. موقع مُردن اتفاق جدیدی نمی­افتد. همانطور که در دنیا زندگی کردید، ادامه آن را می‌­آیید در برزخ. جنین هم همینطور است اگر دست یا پا نداشته باشد، به همان شکل که در رحم بوده به دنیا می آید و چون در رحم نیاز به دست و پا نداشته، متوجه این نقص خود نمی شده؛ ولی الان در دنیا به اینها نیاز دارد و با نداشتن آنها اذیت می شود. اگر با مریضی به برزخ متولد شوی، در جهنم که بیمارستان بهشت است، برده خواهی شد تا آنجا درمان شوی. هر چقدر تعداد مریضی­‌های ما بیشتر باشد ماندن مان در جهنم بیشتر است. جان کَندمان و فشار قبرمان سخت تر می شود. (عوامل فشار قبر را فردا شب توضیح خواهیم داد).

از کجا بدانیم، فشار قبر داریم؟

وقتی نفسِ ما قبر ماست با مطالعه و تفکر در نفس و اعمال و رفتارمان می توانیم بفهمیم که فشار قبر داریم یا نداریم.

اگر در فشار روح هستی، آدم عصبی، پرخاشگر، زودرنج و حساس، خودخواه، متکبر هستی، فشار قبر داری. اگر عُجب داری، فشار قبر داری. اگر اینها را نداری، فشار قبر هم نداری و آدم شادی هستی.

اگر می توانی الآن با بهشت شاد باشی، موقع مُردن هم در بهشت شاد هستی. ولی اگر الآن با بهشت و آخرت با انبیا با خانواده آسمانی ­ات نمی توانی شاد باشی و اینها در زندگیت عددی نیستند، آنجا هم نمی توانی شاد باشی.

پس ملاک این است که هر چقدر شما در دنیا شاد و آرام باشید، هم موقع مُردن و هم در برزخ شاد و آرام هستید. هر چقدر در دنیا اهل عصبانیت، غصه خوردن، پژمردگی، ناراحتی، افسردگی، پوچی، بی انگیزگی باشید مُردن تان سخت، عذاب قبرتان هم زیاد است. کسی که نمی تواند از تجلی بهشت که مختصرش در دنیاست، لذت ببرد، هرگز نمی تواند از اصلِ آن که قوی­تر است، لذت ببرد.

مثلاً شما به نوزاد که شیر می‌خورد نمی‌توانید کله پاچه یا غذاهای قوی بدهید. اول باید شیر بخورد، اگر شیر خورد بعداً می تواند کم کم غذاهای دیگر هم بخورد. اگر به بچه خردسال یک دفعه کله پاچه بدهی، جا در جا می‌میرد. برای همین حضرت می فرماید: اگر کسی عطر بهشت را این جا استشمام کند، می‌میرد. همسر بهشتی­ را اینجا ببیند می‌میرد. بهشت را اینجا ببیند، می میرد. یکی از نوشیدنی‌ها و شراب‌­های بهشت را بنوشد، می‌میرد. چون طاقت و قدرت می خواهد. زیبایی گُل­ها، موسیقی، عطر، کاخ­ ها، علم و تمام لذت­های آنجا میلیاردها برابر ضریب خورده است. ما چطور می توانیم از آنها در بهشت بهره ­برداری کنیم، وقتی عرضه نداریم از مقدارش کَمِ آن با ضریب پایین در دنیا بهره­ ببریم؟

خدا با همه تجلی­ اش در زمین آمده، می‌توانی لذت ببری؟ سر نماز می‌توانی با او ارتباط گرم برقرار کنی؟ نصف شبی، سحری، شب جمعه‌­ای، حرمی، می توانی با خدا مستی بکنی یا نه؟ خداوند فرمود:«یا داوُودُ بی فَفرَح وَ بِذِکری فَتَلَذَّذ= ای داوود با من شاد باش و از یاد من لذت ببر».

ما از خدا نمی توانیم لذت ببریم، برای اینکه قهریم؛ کار را خراب کرده ایم. تو اگر اینجا نتوانی از خدا لذت ببری، از پنج تن لذت ببری، آن طرف هرگز نمی‌ توانی لذت ببری. چون تجلی خدا آن طرف خیلی بیشتر است. تو از تجلی کَم­اش نمی توانی لذت ببری. تو با حضرت عبد العظیم نمی توانی رفیق شوی و رفت و آمد برقرار کنی؛ آنجا چطور می ‌خواهی بروی با سید الشهداء رفت و آمد کنی؟ با امام رضا هنور صمیمی نیستی با حضرت معصومه هنوز قهری، تو با قرآن قهر هستی، اصل قرآن آن جا تجلی می‌کند، چگونه می‌توانی آنجا لذت ببری؟ تو اینجا از این شراب با دُز پایین نمی توانی سرمست شوی؛ وقتی آنجا شراب اصلی را به انسان بدهند، جا در جا می میرد. برای آدم جهنم می شود.

پس ببینیم زندگی­‌های ما الآن چگونه است. زندگی زناشویی­، رفتار با بچه­ ها، لقمه‌­هایی که می خوریم، محیط کاری، ارتباط های ما و ... چگونه است. صبح که از خواب بلند می شویم تا شب چگونه هستید؟ اگر در همه این رفتارها و ارتباط های مان در فشار هستیم، پس فشار قبر داریم. باید این فشارهای قبر را کم بکنیم. تمام هنر و عرضه ما این است که فشارهای قبرمان را کم بکنیم. عوامل و موانعی که دارد را باید بشناسیم.

ایمان عامل شاد کننده است. اثر ذاتی ایمان، شادی و انبساط است. مثل آب که اثر ذاتی آن رفع تشنگی و ایجاد رطوبت است. حضرت فرمود: مؤمن مثل عسل شیرین است. یعنی اطرافیان از اخلاق او، از منش او لذت می‌­بَرند. مؤمن یعنی کسی که وقتی به او نزدیک می شوی از او انبساط، شادی و آرامش می گیری.

اگر در خانه­مان عامل اضطراب هستیم و همه از ما حساب می‌­برند، می‌ترسند، پس هم خودم در جهنم هستم و هم به بقیه آتش می‌زنم. ولی آن کسی که از اخلاق تو آتش می گیرد، فردا چند برابر آتشی که تو به او زدی، خدا به او بهشت می دهد.

با زیارت عاشورا و حرم و حسین حسین کردن سر خودمان را کلاه نگذاریم. وقتی دیگران، خانواده­‌ات با تو لذت نمی‌­برند، بهترین نیستی. پیغمبر فرمود: «هر کس باید برای خانواده‌­اش بهترین باشد». دیگران در کنار تو شاد نیستند، آرامش ندارند، مدام مواظبند که به تو برنخورد و سر هر چیزی بهانه نگیری. پس فشار قبر داری.

هر یک بار عصبانیت، حجم زیادی از فشار قبر را برای ما ذخیره می‌کند. مفت نیست که بگویی من عصبی‌­ام؛ من حسودم؛ من خودخواهم. عصبانیت ها و کج خلقی ها و افسردگی ها درمان دارند، اگر نمی توانی درمانش کنی، پس فقط جهنم می تواند تو را درمان کند. پس تو در فشار قبر مانده‌ای که نمی توانی خودت را درمان کنی. ما نباید اینگونه در قبر بمانیم. مهمترین کار من و شما این است که با پیغمبر، با خدا، با اهل بیت، با امامزاده‌­ها، با قرآن، با دوستان، با اخلاق خوش، با خانواده­مان، با فامیل و دوستان قبرمان را بهشت کنیم.

سفر پرماجرا


سوره حدید/13.

ما در آخرتیم و آخرت محیط بر ماست (دانلود متن)