«این که یک زن برای رسیدن به خواسته خود برای حضور در ورزشگاه پیش خود بگوید که ای کاش پسر بودم و برای رسیدن به هدف، خود را تبدیل به پسر کند، این ماسک خطرناکی است!»
روزنامه شهروند نوشت: «الان باید چه کار کرد؟ چه خواهد شد؟ دختران ایرانی لباس پسرانه میپوشند و ریش مصنوعی میگذارند تا به ورزشگاه بروند! اتفاقی که باعث شده یک مطالبه قدیمی باز هم مورد توجه قرار بگیرد! البته این بار به شکلی جدیتر. توجه داشته باشیم که رسانه مغز جامعه نیست! تصمیمگیر، تصمیمساز یا به عبارتی سادهتر مسئول هم نیست. رسانه چشم مردم است و وظیفه دارد واقعیتهای موجود و برد و باختها در هر حوزهای در جامعه را به دور از سیاهنمایی و کتمانکردن حقایق بازگو و بدون قضاوت بررسی کند. حضور خانوادهها در ورزشگاهها به ویژه فوتبال، داستانی جنجالی است که سالهاست درباره آن بحث میشود. این سوژه بارها و بارها به شکلهای گوناگون بررسی شده؛ درباره آن فیلمی ساختند که اکران نشد اما همه آن را دیدند! برای این پرونده داستان نوشتند، جلسات پرسش و پاسخ و کارشناسی برگزار کردند. در برخی موارد مثل مسابقات والیبال شرایط برای حضور تعدادی خانم به صورت کنترلشده در ورزشگاه فراهم شد و در بسیاری دیگر از موارد این اتفاق رخ نداد! در نهایت اما به امروز رسیدهایم که شرایط هنوز همانی است که بود! این عدم تغییر حالا باعث واکنشهایی شده است که سروصدای زیادی در جامعه به راه انداخته و کمکم دارد تبدیل به یک جریان میشود؛ ماجرایی که سوژه این گزارش است.
همه میدانیم وزارت ورزش و دستگاههای مختلف دولت مدتهاست در تلاش هستند تا مجوزهای لازم را بگیرند تا خانوادهها به ورزشگاه بروند. در کنار این تلاشها اقدامات گوناگونی نیز برای ایجاد ساختار و مکانیزم این حضور در حال انجام شدن است که بارها و بارها مسئولان توضیحاتی پیرامون آن ارایه دادهاند. دولت تلاش میکند قانون منع حضور بانوان در ورزشگاه را تغییر بدهد، منتهی فعلا شرایط همانی است که بود! الان فقط تنها راه این است که همه منتظر بمانند تا رایزنیهای دولت به نتیجه برسد. منتهی اتفاقات روزهای اخیر و داستان دختران پسرپوش که به صورت پنهانی به ورزشگاهها رفتهاند، باز هم باعث شده حاشیه بر متن درباره این پرونده غلبه کند.
نمیخواهیم با سیاهنمایی بنویسیم که با اتفاقات اخیر و شرایط موجود، تاریخ درباره ما چه قضاوتی خواهد داشت اما مطرح کردن یک سوال با در نظر گرفتن فضای امروز ورزشگاهها و خالی بودن بسیاری از سکوها در مسابقات ورزشی میتواند نکته کلیدی این ماجرا باشد، این که: «آیا با حضور زنان و خانوادهها در ورزشگاه فاجعه رخ میدهد و شرایط بدتر از این خواهد شد؟» جواب مشخص است: «خیر».
زمینه را برای داشتن ورزشگاه اسلامی فراهم کنیم
علیرضا عینالو، جامعهشناس و استاد دانشگاه:
یک مبحث بسیار جدی در افغانستان زمان طالبان وجود داشت. به دلیل نظام و جامعه مردسالار، خانوادهها در بسیاری از موارد دختران خود را پسرپوش میکردند تا از آسیبهای مختلف در امان باشند. البته بعضی خانوادههای مردسالار هم که پسر نداشتند، دختران خود را به شکل پسرها درمیآوردند تا به این شکل فقر خود را در این زمینه بپوشانند. حالا اما ورزش و بحث حضور زنان در ورزشگاه بهانهای شده است که برخی از دختران جامعه ما برای این که بتوانند وارد ورزشگاه شوند و یک مسابقه فوتبال را مثل زنان جوامع دیگر از نزدیک تماشا کنند، لباس پسرانه میپوشند و ریش میگذارند تا به خواسته خود برسند.
بدون تردید اتفاقات اخیر یک نافرمانی مدنی از سوی بعضی از دخترانی است که یک درخواست شفاف دارند. یک بحث این است که آنها از روی کنجکاوی و علاقه چنین اقدامی انجام میدهند. البته اقدام آنها نگرانکننده است! این که یک زن به این نتیجه برسد باید مرد باشد تا بتواند به ورزشگاه برود و یک مسابقه را تماشا کند! بازتاب فرهنگی و سیاسی این اتفاق هم بدون تردید در عصر ارتباطات و گسترش فضای مجازی برای کشور بد خواهد بود. منتهی نکته قابل تامل اینجاست که میتوان این حادثه را از یک بعد دیگر هم مورد بررسی و تحلیل قرار داد. بدون تعارف و مصلحتاندیشی ممکن است برخی این اقدام را با هدف دهانکجی به شرایط موجود انجام داده باشند! آنها برای این دهانکجی و اعتراض به نداشتن شانس و فرصت حضور در ورزشگاه به عنوان یک زن، حتی حاضر به قانونشکنی و رفتاری شدهاند که بنیادی مجرمانه دارد!
در چنین فضایی خواسته جامعه مشخص است. حالا قانونگذار باید متوجه این شرایط باشد. نمایندگان مجلس که منتخب ملت در مجلس شورای اسلامی هستند وظیفه دارند هنجارها و ناهنجاریهای اجتماعی را که برگرفته از بایدها و نبایدهاست، بررسی کنند و بایدها را با توجه به خاستگاه جامعه تبدیل به قانون کنند. به این ترتیب یک جریان باید با توجه کردن به خواسته مردم لایحه بدهد و یک جریان هم این لایحه را به بحث بگذارد تا به نتیجه برسد. اگر امروز میبینیم که هنوز ماجرای حضور خانوادهها در ورزشگاه حل نشده، این نشان میدهد که بین خواسته ملت و زنان که نیمی از جامعه را تشکیل میدهند، یک شکاف عمیق وجود دارد؛ این که نماینده مردم نتوانسته تمام خواستههای آنها را اجرایی کند و هنوز خواستههایی هست که عملی نشده است. هنوز حقوق احقاقنشدهای وجود دارد که مردم روی آن حرف دارند.
با توجه به مباحث شرعی و قوانین اسلامی نباید فراموش کرد که برای رسیدگی به چنین موضوعی احتیاط باید شرط عقل در زمانی باشد که عمل هم اتفاق میافتد. منتهی ما شاهد این مسأله هستیم که یک جریان بزرگ که پشت آن اکثریت زنان جامعه ما هستند به نادیده گرفته شدن خود اعتراضهایی دارند. اینجا باز هم نوک پیکان انتقادات متوجه مسئولان و نمایندگان مردم میشود.
مردم بزرگترین فکر را دارند و بهترین قاضی هستند. آنها اگر مقایسه کنند به نتیجه درستی میرسند؛ به طور مثال آنها میبینند که بدون هیچ مشکلی خانوادهها به سالنهای سینما میروند و در کنار هم فیلم میبینند. حالا تماشای یک مسابقه ورزشی برای یک خانواده چرا نباید اتفاق بیفتد؟ چه تفاوتی بین تماشای یک مسابقه با فیلم وجود دارد؟ همین سوال نشان میدهد که یک جای کار ایراد دارد و به همین ترتیب یک جریان اجتماعی عظیم به خود اجازه میدهد که فضای موجود و محدودیتها را نقد کند و حتی زیر سوال ببرد. این که یک زن برای رسیدن به خواسته خود برای حضور در ورزشگاه پیش خود بگوید که ای کاش پسر بودم و برای رسیدن به هدف، خود را تبدیل به پسر کند، این ماسک خطرناکی است! ما را به یاد جامعه افغانستان زمان طالبان میاندازد و نشان میدهد که از نظر فرهنگی نباید از کنار آن به راحتی گذشت. گذشت کردن با در نظر گرفتن مصلحتها ما را به اینجا کشانده و اتفاقات به خوبی نشان میدهد که نتیجه مثبتی هم به همراه نداشته است. مسئولان و دستگاههای فرهنگی دیر یا زود باید دست به کار شوند تا با همان شعار معروف «ما میتوانیم» امام خمینی(ره) و رهبری معظم انقلاب، به فکر ساخت یک الگوی مناسب از داشتن ورزشگاهی اسلامی بیفتند. ما میتوانیم یک ورزشگاه اسلامی داشته باشیم که در آن خانوادهها با حفظ تمام شئونات اسلامی حضور پیدا میکنند و معرف الگوی اسلامی خانواده و وحدت ملی میشوند. فراموش نکنیم حضور زنان حتی باعث میشود ناهنجاریهای مرسوم ورزشگاهها هم به دلیل منش اخلاقی رایج در فرهنگ کهن ایرانی که مردان همواره حضور زنان را محترم میشمارند، از بین برود و بیاخلاقیها هم تمام شود. ما میتوانیم یک ورزشگاه منحصر به فرد در دنیا با چنین ویژگیهایی داشته باشیم. پاک کردن صورت مسأله و گذر کردن از این پدیده هیچ چیزی را درست نمیکند. امروز بیش از هر زمان دیگری به عمل برای احقاق حقوق خانوادهها در تمامی زمینهها ازجمله حضور خانواده در ورزشگاهها نیاز داریم. الگویی که میتواند حال جامعه را بهتر کند. الگویی که زنان ایرانی را از تفکر وحشتناک «ای کاش پسر بودیم» دور میکند.
اعتراض و ورود با لباس مبدل، تقلب است
فریده شجاعی، نایبرئیس سابق زنان فدراسیون فوتبال:
درست یا غلط در شرایط کنونی حضور بانوان در ورزشگاهها مرسوم نیست. به همین ترتیب پسرپوش شدن دختران جامعه ما برای حضور در ورزشگاه نوعی تقلب و حتی تخلف است! کاری غیر قانونی که بدون هیچ تردیدی فقط حساسیتها را بیشتر میکند و عملا در مراحل حل پرونده مشکلاتی را به وجود خواهد آورد. من به عنوان کسی که خودم ورزشکار و سالها در فدراسیون فوتبال مسئولیت نایبرئیسی بانوان را عهدهدار بودم، این رفتارها را رد میکنم. این تفکر که برای رسیدن به خواستهها و حق و حقوق هر راهی مباح است، نهتنها گره را باز نمیکند بلکه آن را محکمو پیچیدهتر هم میکند. به اینترتیب، از نظر من باید مسئولان تمهیداتی بیندیشند که جلوی تکرار این اتفاق گرفته شود. نخستین قدم برای آزاد شدن حضور بانوان در ورزشگاهها از نظر من این است که زنان جامعه ما بدانند راه درست و قانونی را در پیش بگیرند. دختران جامعه ما باید با چهره یک زن ایرانی به ورزشگاه بروند! حق واقعی آنها این است و پوشیدن لباس مبدل پسرانه و ریش گذاشتن دختران برای حضور در استادیومها هیچ جای دفاعی ندارد! زنان ایرانی با انتخاب راههای درست و مطرح کردن اصولی خواستهها باید به دنبال این حق خود باشند و در تمامی شرایط به قوانین نوشته شده و نوشته نشده احترام بگذارند! اعتراض کردن راههای مختلفی دارد. مدتهاست که وزیر ورزش و معاونت امور زنان ریاستجمهوری در صحبتهای خود این وعده را به زنان ایران دادهاند که پیگیر حل شدن موضوع حضور آنها در ورزشگاه هستند و باید قبول کنیم که وقتی نزدیک به ٤٠سال محدودیت برای حضور زنان در ورزشگاه وجود داشته، یکشبه این شرایط تغییر نخواهد کرد و باید صبر کنیم و در کنار این صبر، به شکلی محترمانه و منطقی خواستهها به سمع و نظر مسئولان برسد. مسئولان هم باید متوجه شده باشند وقتی دختران خودشان را به شکل پسران درمیآورند تا به استادیوم بروند این یک زنگ خطر جدی به حساب میآید و باید سرعت بیشتری به پیگیری خواستهها بدهند.
ما باید بدانیم همانطور که زن و مرد میتوانند به سالن سینما بروند و یک فیلم را در فضای تاریک سینما در کنار هم تماشا کنند، این اتفاق میتواند در ورزشگاههای کشور در رشتههای ورزشی مختلف رخ بدهد. محقق شدن این اتفاق بزرگ نشاط و رضایت اجتماعی را بالاتر میبرد. باید قبول کنیم همانطور که پسرها میتوانند با حضور در استادیومها هیجانات و احساسات خود را تخلیه کنند، دختران این سرزمین هم چنین هیجانات و احساساتی دارند و دوست دارند که حق حضور در ورزشگاه را داشته باشند. ورزشکاران مرد ایرانی هم دوست دارند مادر، خواهران، همسران و فرزندان دختر با حضور در ورزشگاه بازی آنها را از نزدیک تماشا کنند. با توجه به سختگیری نهادهای ورزشی بینالمللی ما دیر یا زود باید به این سمت برویم که زنان هم حق حضور در استادیوم را داشته باشند. ای کاش به جای اینکه یک روز به دلیل اجبار چنین فضایی را آماده کنیم، امروز به احترام خواسته نیمی از جامعه تصمیم درست و خوبی برای آزادی حضور بانوان در ورزشگاه از سوی مسئولان مربوطه اتخاذ شود. منتهی باز هم باید تأکید داشته باشم که تا آن زمان دختران ایران ما باید برخورد درست و قانونی نسبت به شرایط موجود داشته باشند.
دختر خبرساز: هرگز منقلب نشدم
زهرا خوشنواز، دختر ایرانی خبرسازی است که با ریش گذاشتن و پوشیدن لباس پسرانه به ورزشگاه آزادی رفت تا بازی حساس پرسپولیس و استقلال را از نزدیک تماشا کند. داستان حضور پنهانی یک دختر نوجوان با ریش در استادیوم به قدری سروصدا در جامعه به راه انداخت که این اتفاق واکنشهای مختلفی هم به همراه داشت. با اینحال، یک ویدیو هم از حضور زهرا خوشنواز در فضای مجازی منتشر شد که او در سکوهای استادیوم آزادی که در تمام سالهای گذشته فقط جای مردها بوده است از حس و حال خود میگوید. زهرا خوشنواز در این ویدیو کوتاه تأکید میکند که از حضور در ورزشگاه آزادی بسیار بسیار خوشحال است و احساساتی وصفنشدنی دارد. وقتی هم از او سوال میشود که احساس عدم امنیت با حضور در ورزشگاه نمیکند با خنده میگوید: «به هیچ عنوان احساس عدم امنیت نمیکنم و خوشحالم که توانستهام به ورزشگاه بیایم. من حتی با حضور در ورزشگاه و نشستن کنار آقایان منقلب هم نشدم.»
از سالهای گذشته درگیر این موضوع هستیم
محمدرضا داورزنی، معاون وزیر ورزش:
اخیرا و به دنبال حضور برخی دختران که با لباس پسرانه و درست کردن ظاهر خود توانستهاند وارد ورزشگاهها شوند تا مسابقات فوتبال را از نزدیک تماشا کنند، بحث حضور بانوان و خانوادهها در ورزشگاهها باز هم بر سر زبانها افتاده و همه پیگیر این مطالبه اجتماعی هستند. کار به جایی رسید که محمدرضا داورزنی، معاون ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش روز گذشته به اتفاقات اخیر واکنش نشان داد و گفت: «این موضوعی است که از سالهای گذشته درگیر آن هستیم و وزارت در حال پیگیری و برطرف ساختن آن است. البته هدف اصلی ما حضور بانوان و خانوادهها در ورزشگاههاست. وزارت سعی میکند شرایط را برای رشتههایی که تماشای آنها مشکل شرعی ندارد برای عموم و خانوادهها فراهم سازد.»
یادداشت بازیگر فیلم اکران نشده «آفساید» درباره حضور زنان با لباس مبدل در ورزشگاه
شایسته ایرانی: تا کی باید برای این حق جنگید؟
درباره موضوع حضور بانوان با لباس مبدل پسرانه در ورزشگاه فیلمی در دهه هشتاد ساخته شد که اجازه اکران به آن داده نشد. البته اکران نشدن در سالنهای سینما باعث نشد این فیلم دیده نشود. داستان آفساید، روایتگر شرح حال دخترانی بود که حاضر بودند هر کاری انجام دهند تا بازی معروف ایران - بحرین برای صعود به جام جهانی ٢٠٠٦ آلمان را از نزدیک ببینند تا جای کسانی که در بازی ایران - ژاپن جان خود را از دست دادند، خالی نباشد. آنها هر کدام با لباسی مبدل سعی کردند وارد ورزشگاه شوند که با اتفاقاتی که رخ میدهد تعدادی از آنها به دلیل ممنوعیت ورود زنها به استادیوم دستگیر میشوند و به آرزوی خود نمیرسند. سرانجام به دست سربازانی که آنها را بازداشت میکنند به کمیته منتقل میشوند که در مسیر به علت برد ایران و صعود به جام جهانی به دلیل جشنهای مردمی خیابانها شلوغ میشود و دخترهای بازداشت شده به این ترتیب فرار میکنند. این فیلم تحسین بسیاری از منتقدان را به دنبال داشت و فقط به دلیل این که اکران نشد، نتوانست راهی اسکار شود. با این حال این فیلم معروف هم نشان میدهد که از سالها قبل هستند دخترانی که میخواهند به ورزشگاه بروند اما به دلیل منع قانونی چارهای ندارند جز این که خودشان را به شکل پسران دربیاورند.
شایسته ایرانی یکی از بازیگران فیلم معروف آفساید است. به بهانه اتفاقات روزهای اخیر اما این بازیگر یادداشتی کوتاه در اختیار روزنامه شهروند قرار داد که نکات جالب توجهی را در خود دارد: «زمانی که در فیلم آفساید به عنوان نقش دختری که خودش را شبیه به پسرها میکند تا بتواند مسابقه فوتبال معروف ایران و بحرین را از نزدیک تماشا کند، به این فکر میکردم که آیا حضور در استادیوم به عنوان یک دختر دغدغه من هم هست؟ صادقانه باید بگویم مسأله عدم حضور بانوان در استادیومهای ورزشی، هیچوقت دغدغه شخصی من نبوده و نیست و بازی در این نقش هم برای من فقط جذابیت بازیگری داشت و تجربه بسیار خوب همکاری با کارگردان فیلم برایم خوشایند بود. متاسفانه فیلم آفساید به دلیل ممنوعیت و حساسیت موضوع اکران عمومی نشد. من نمیتوانم قضاوتی داشته باشم که اگر فیلم اکران میشد چه تبعات مثبت یا منفیای داشت، منتهی اتفاقات امروز نشان میدهد که بسیاری از دختران سرزمین من دغدغه حضور در ورزشگاه را دارند و سالهای سال است که این موضوع حل نشده است. من چنین دغدغهای نداشتم اما با حضور بانوان در ورزشگاه مخالف نیستم و فکر میکنم هیجان حضور در استادیوم برای هر کسی که علاقهمند به فوتبال باشد مهم است. موضوع مهمتر اینجاست که تفکیک جنسیتی معنایی ندارد. دلیل حضور بانوانی را که در این ورزشگاه آن هم با لباس مبدل پسرانه حاضر شدند، به خاطر تجربه بازی در فیلم آفساید درک میکنم. شاید برای من حضور در ورزشگاه با چنین تصمیمی که لباس پسرانه بپوشم دغدغه نبوده، اما باید بگویم که آدمها و به ویژه بانوان حق دارند برای داشتن هیجانی که به آنها حس خوبی هم میدهد، خودشان انتخاب کنند و ممنوعیتی هم برای این انتخاب نداشته باشند. ولی داشتن این حق سالهای سال است که نادیده گرفته شده و دختران ایرانی چارهای هم جز تمکین ندارند و هر کسی بخواهد به ورزشگاه برود همان کاری را میکند که ما در فیلم نشان دادیم. من نمیدانم تا چه زمانی میتوان برای داشتن این حس و حق برابر که اصلا هم چیز پیچیدهای نیست و حق زنان ایرانی است با این رفتارها و کارها مخالفت کرد. تنها میتوانم به امید روزی باشم که برای انتخاب بیمسأله هر آدمی - بدون توجه به جنسیت - که هدفش برای خودش مشخص شده و به دور از هر شعارزدگی است، ارزش قایل شویم.»