پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : «انتخاب» قصد دارد هر شب خاطرات روزانه مرحوم آیت الله هاشمی را در ساعات پایانی روز منتشر کند.
به گزارش «انتخاب»؛ خاطرات آیت الله هاشمی از 30 آذر سال های 60 تا 71 در زیر می آید:
سال60
مسئولان خدمت پشت جبهه جهاد سازندگی آمدند و آماری از خدمات جهاددر جنگ، ازقبیل ایجاد سنگر، راه و تعمیر ماشین و... گفتند. نمایندگان صلیب سرخ آمدند و از محدودیتجدی که برای آنها، جهت دیدار با اسرای عراقی بهوجود آمده، شکایت داشتند. نمیتوانند،بدون حضور شاهد ایرانی با آنهاملاقات کنند. گفتم مسئولان ما میگویند، افراد شما جاسوسیمیکنند؛ منکربودند ولی جا خوردند، قرار شد مذاکره کنیم. شب در مجلس خوابیدم.
سال61
جلسه علنی داشتیم. در تنفس راجع به برنامه سمینار ائمه جمعه کشورهای اسلامی با آقای هادی خامنهای بحث شد. ظهر، چند ملاقات داشتیم. عصر، مهندسان پارس خودرو آمدند که از تبدیل تولید ماشینهای سواری لوکس به تولید جیپ گزارش دادند و برایشان صحبت کردم. گروهی از بازاریان آمدند که بیشتر برای پس دادن کارخانههای مصادره شده و میدان دادن به بخش خصوصی اصرار داشتند.
سال62
عصر، جلسه هیأت رئیسه مجلس داشتیم. فرماندهان لشکرها و تیپهای سپاه آمدند و گزارشدادند و من مفصلا برای آنها صحبت کردم.
با آقای محسن رضایی هم درباره جنگ صحبت کردیم. شب، جلسه سران[قوا] در دفتر آقایرئیس جمهور بود. درباره حمل و نقل و حل مشکل مراکز قدرت در مقابل دولت و حکومت ودرباره آینده نفت و کمکهای ما به سوریه و مسائل مختلف دیگر بحث کردیم.
سال63
تا ساعت دهونیم صبح، در منزل کار کردم. و برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم.درباره تصمیمات اوپک و کنفرانس اسلامی صحبت کردم. ظهر، تلفنگرام وزارت نفت رسید که بهدو کشتی نفتکش نروژی و لیبریائی که از خارک بارگیری کرده بودند، موشک عراقی خورده است.اخیرا عراقیها شرارت در اطراف جزیره خارک را زیاد کردهاند؛ باید فکری در این باره کرد. بارئیس جمهور در این خصوص، تلفنی صحبت کردم.
سال64
به زیارت امام رفتم. وضع جبههها و مقدمات کار عملیات آینده را گزارش دادم. از عدم همکاری شورای نگهبان در تعیین چارچوب تعزیرها گله کردم. از ایشان خواستم که با گرفتن مبلغی به عنوان وام از بانکها برای جنگ موافقت کنند که نیازی به تصویب مجلس نباشد. مطرح شدن در مجلس و مذاکره مخالف و موافق، با توجه به علنی بودن مذاکرات مصلحت نیست. امام فرمودند به نمایندگان موافق دولت بگویم از حربه ای که به دستشان آمده در مورد مخالفت با نظر امام علیه مخالفان دولت استفاده نکنند و اموال بنیاد مستضعفان که مال فقراست به دولت منتقل نشود
سال65
آیتاللهمنتظری از قم تلفنی درباره نتیجه شفاعت من خدمت امام پرسیدند و گفتند اطلاعات، احضار سیدهادی را دنبال میکند. گفتند بنا دارند امروز برای زیارت امام به تهران بیایند. گفتم صبر کنند که من امروز به قم بروم و ایشان را در جریان امور بگذارم. خواستم به احمدآقا بگویم، تماس تلفنی ممکن نشد. پیش از این به ایشان گفته بودم که به امام بگویند سختگیری نشود، ولی جوابی ندادهاست. بالاخره بعد از ظهر احمدآقا اطلاع داد که امام فرمودهاند دخالت نمیکنند و به من گفتهاند که به آیتاللهمنتظری بگویم، برای شفاعت به تهران نیایند. گفتم صلاح نیست که این پیغام را ببرم. من خودم به قم میروم و نظر امام را میگویم، شاید خود آقایمنتظری از قصد سفر منصرف شوند و نیازی به گفتن پیش نیاید.
سال66
عصر قاسم صفريان و دادستان رفسنجان براي همين مطالب آمدند. گفتم تحقيق كنند تا به حقيقت مطلب برسند. با آقاي خامنهاي و احمدآقا تلفني صحبت كردم و به جلسه شورايعالي پشتيباني جنگ نرفتم.
جواب امام به استفتای صداوسيما، مشكلي را كه در اثر ترديد بعضيها در مشروعيت فيلمهاي صداوسيما و آهنگهاي موسيقي پيش آمده بود، برطرف كرد.
سال67
ساعت پنج صبح بيدار شدم. آقا ماشاءالله پاسدار برايم شير و خرما آورد. سحري خوردم و سپس تا ساعت هشت كارها را انجام دادم و گزارش ها را خواندم. قبل از دستور فوت پدر آقاي ري شهري را [كه در اثر تصادف فوت كرده اند]، تسليت گفتم. ساعت ده ونيم به دفترم آمدم.
ظهر با خبرنگاران روزنامه كيهان درباره دولت فلسطين و تصميمات اخير سازمان آزاديبخش فلسطين مصاحبه اي انجام دادم 1. عصر هيأت رئيسه مجلس جلسه داشت. بعد از افطار با اعضاي كميسيون برنامه و بودجه جلسه داشتيم. درباره تقدم و تأخر برنامه پنجساله و بودجه سال 68 مذاكره شد. قرار شد دولت را براي دادن بخش كمي برنامه پنج ساله ترغيب كنيم. ساعت نه شب به خانه رسيدم.
سال68
آقاي [جواد] منصوري براي خداحافظي و سفر به پاكستان آمد. در مورد تقويت روابط و همكاري بيشتر در مبارزه با مواد مخدر و اشرار تأكيد كردم.
آقاي [محمد محمدی] ريشهري [دادستان کل کشور] آمد. از ضعف قوه قضائيه گفت و درباره تعزيرات حكومتي سئوالاتي داشت. راجع به مشكلات وزارت اطلاعات در وزارت آقاي فلاحيان گفت و تقويت آن را خواست.
سال69
شب مهمان آيتالله خامنهاى بودم. دربارة حرفهاى نامربوط بعضي از تندروها درخصوص لزوم كمك به صدام، مسايل جنگ، دادگاه ويژه روحانيت، نماينده ايشان در گزينش، تشكيلات كارگرى، كسالت آقاى منتظرى، اعزام پيك به تركيه، گزينش و مسايل حوزه علميه و نصب دكتر فاضل در شوراى انقلاب فرهنگى و نصب او به عنوان مشاور، صحبت و تصميمگيرى كرديم. به خانه آمدم. باران خفيفى آغاز شده است.
سال70
دكتر ولايتى و جمعى از وزارت امورخارجه و هلالاحمر و دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملى آمدند. گزارش كار براى اجراى قطعنامه را كه منجر به اعلان متجاوز بودن عراق شد، دادند. از آنها تشكر كردم. قرار شد براى گرفتن خسارت از طريق شوراى امنيت سازمان ملل و با طرف ديگر پيگيرى شود.
وزير نفت آمد. گزارش گروه فنى اعزامى به سودان را داد كه نظر دادهاند مىتوانيم كار شركتهاى آمريكايى را كه رها كردهاند، براى بهرهبردارى از نفت سودان دنبال كنيم. گفتم كه اقدام كنند و فروش نفت به سودان را هم به صورتى كه ريسك نداشته باشد، پيگيرى كنند. در مورد پتروشيمى و گاز و نفت سفيد هم گزارش دادند.
سال71
دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رييسجمهور] آمد. براى امور جارى كشور و مسأله زمان انتخابات صحبت شد. آقايان كمال و صادق خرازى آمدند و ضمن ارايه گزارشى از شرايط سياسى در آمريكا، در مورد سياست تشنجزدايى راهنمايى گرفتند.
ظهر به دانشگاه تهران رفتيم. در مراسم سالگرد همكارى حوزه و دانشگاه، براى دانشجويان صحبت كردم و جواب سئوالات را دادم. نماز جماعت با امامت من خوانده شد. آقاى [عباس] محفوظى، [نماينده ولي فقيه در دانشگاهها] خيرمقدم گفت.
عصر هيأت دولت جلسه داشت. شب ميهمان رهبرى بودم. دربارة بودجه سال 1372، خريدهاى خارجى و سفر قم مذاكره كرديم.